قتل دختر سه ساله به دست مرد خشمگین

قتل دختر سه ساله به دست مرد خشمگین

مردی که متهم است با شکنجه یک دختر سه ساله وی را به قتل رسانده روز گذشته در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.


به گزارش خبرنگار ما در ابتدای جلسه دادگاه که در شعبه 74 دادگاه کیفری برگزار شد صفرخاکی به عنوان نماینده دادستان ضمن درخواست مجازات متهم 30 ساله پرونده گفت؛ علیرضا بارها کودک سه ساله را که نرگس نام داشت مورد شکنجه قرار داده و با آب جوش نقاط مختلف بدنش را سوزانده که این موضوع باعث کبودی و جراحات متعدد شده است. پزشکی قانونی نیز شکنجه نرگس را تایید و علت مرگ وی را ضربه مغزی عنوان کرده است. صفر خاکی افزود؛ متهم در جریان بازجویی های اولیه اعتراف کرده شب حادثه هنگامی که خواب بوده به خاطر گریه های کودک سه ساله عصبانی شده و یک بالش را به سر وی کوبیده که همین مساله باعث ضربه مغزی و مرگ نرگس شده است. البته متهم در آخرین بازجویی ها اتهام قتل عمد را انکار کرد و گفت اظهارات اولیه اش تحت فشار بوده است حال آنکه این موضوع صحت ندارد.

در ادامه جلسه دادگاه وکیل مدافع مادر مقتول در جایگاه قرار گرفت و گفت؛ زهرا - مادر نرگس - به خاطر اعتیاد شوهرش با وی اختلاف داشت و پس از آنکه چندین بار در ترک دادن او ناکام ماند به همراه فرزند 8 ساله اش به نام صبا به خانه پدری اش رفت و در ادامه این ماجرا پدر نرگس، کودک سه ساله را نیز به زهرا تحویل داد. سپس زهرا به همراه دو کودکش به خانه متهم که پسر عمویش است رفت و در آنجا علیرضا بارها نرگس را مورد آزار قرار داد به گونه یی که آثار متعدد کودک آزاری روی بدن این دختر سه ساله مشهود بود. شب حادثه نیز علیرضا بالش 15 کیلویی را به سمت نرگس پرتاب کرد که این موضوع باعث برخورد سر کودک با دیوار شد و در نهایت وی جان باخت. وکیل مادر نرگس ادامه داد؛ پس از مرگ این کودک، زهرا اتهام کودک آزاری را گردن گرفت و صبا به بهزیستی تحویل داده شد اما این کودک 8 ساله به مددکاران گفت که شب حادثه مادرش در خانه علیرضا حضور نداشته و به منزل پدربزرگش رفته بود. به این ترتیب زهرا بار دیگر تحت بازجویی قرار گرفت و گفت به خاطر ترس از علیرضا اتهام قتل نرگس را پذیرفته تا از این طریق از پدر این کودک رضایت بگیرد. در پی افشای حقیقت علیرضا بازداشت شد و به جرم خود اعتراف کرد. این مرد با 120 کیلوگرم وزن بالش 15 کیلویی را به طرف طفل سه ساله پرتاب کرده که این عمل نوعاً کشنده محسوب می شود و ادعای متهم مبنی بر اینکه نمی دانسته پرتاب کردن بالش 15 کیلویی به طرف کودک سه ساله ممکن است منجر به قتل شود مغایر عقل و اوضاع و احوال متهم است.

در ادامه جلسه دادگاه مادرنرگس خطاب به قضات دادگاه گفت؛ من تقاضا دارم علیرضا را قصاص کنید و با توجه به اینکه شوهرم رضایت داده است تفاضل دیه را نیز تهیه کرده ام و حاضرم این مبلغ را پرداخت کنم. پس از اظهارات مادر مقتول، علیرضا متهم به قتل در جایگاه قرار گرفت و در دفاع از خود گفت؛ اتهام قتل را قویاً تکذیب می کنم. من قصد از بین بردن نرگس را نداشتم. به دخترعمویم تسلیت می گویم و تکرار می کنم عمداً نمی خواستم نرگس را بکشم. علیرضا در حالی که گریه می کرد، ادامه داد؛ با خانواده مقتول و نرگس هیچ مشکلی نداشتم و در طول بازداشت با یاد آن بچه غصه می خوردم چون نرگس مثل کودک 8 ساله خودم بود.

سپس قاضی کوه کمره یی خطاب به متهم به قتل گفت؛ بدون گریه کردن حادثه را تعریف کن. متهم به قتل در پاسخ گفت؛ من به خاطر اشتباه خودم در جایگاه متهم به قتل قرار گرفته ام چون من وارد مشکلات این دختر شدم. بعد از 30 سال دوری با خانواده پسرعموی پدرم در مراسم عروسی آشنا شدیم که بعد از گذشت مدتی متوجه شدم زهرا با گلدوزی و معلمی زندگی اش را اداره می کند و شوهرش معتاد است.

متهم به قتل ادامه داد؛ زهرا به عنوان معلم به فرزندم زبان انگلیسی تدریس می کرد و با آنها رفت و آمد زیادی داشتیم تا اینکه او خواست از همسرش به علت اعتیاد طلاق بگیرد. با مشورت های صورت گرفته به محمد(پدر مقتول) دو ماه فرصت داده شد تا اعتیادش را ترک کند که متاسفانه این حادثه اتفاق افتاد.

در ادامه قاضی کوه کمره یی از متهم سوال کرد همسرت برای چه از منزل قهر کرده بود، متهم به قتل گفت؛ نرگس تکرر ادرار داشت، همسرم به خاطر این موضوع ناراحت بود. شب حادثه نیز نرگس تمام غذاهایی را که خورده بود بالا آورد و همسرم عصبانی شد و بچه مان را برداشت و به منزل خواهرش رفت. من نرگس را حمام و خانه را تمیز کردم و برای آوردن همسرم به منزل خواهرش رفتم اما او همراهم نیامد.

متهم به قتل افزود؛ سپس به همراه یکی از دوستانم و نرگس شام را بیرون خوردیم. از آنجایی که کلید منزل را نداشتم به منزل دوستم رفتم. ساعت سه نصف شب دیدم نرگس بیدار است و ادرار کرده. دعوایش کردم و او شروع به جیغ زدن کرد. بالش زیر پایم را به سمت نرگس پرتاب کردم تا ساکت شود. او روی زمین افتاد. فکر کردم خوابیده، به بالای سرش رفتم دیدم غش کرده است، دوستم آب آورد. بچه را لای ملحفه پیچاندیم و به درمانگاهی بردیم اما هیچ کس در آنجا نبود. سپس به زهرا زنگ زدم و به همراه او نرگس را به بیمارستان بردیم اما شش روز بعد او فوت شد.

در این هنگام قاضی دادگاه از متهم سوال کرد با توجه به اظهاراتت مبنی بر اینکه فردی احساساتی هستی و همچنین با توجه به اینکه در دادگاه گریه می کردی چطور توانستی دختر سه ساله را این گونه فجیع بسوزانی. متهم به قتل پاسخ داد؛ کودک آزاری را قبول ندارم. بنابراین گزارش قضات دادگاه پس از شنیدن اظهارات متهم ادامه رسیدگی به پرونده را به امروز موکول کردند.

الناز - ایران - تهران
حالا هی حق طلاق ندید, هی بگید بچه مال باباشه, ... قانون این قتل رو تسهیل کرده دیگه بابا...
سه‌شنبه 22 آبان 1386

ماریک - ایران - تهران
به نظر من مادر این دختر بیگناه را باید قصاص کنند که بچه معصومش را پیش چنین آدم حیوان صفتی گذاشته و رفته . مطمنم خداوند حق این زن را کف دستش میگذارد.
چهار‌شنبه 23 آبان 1386

سارا - ایران - تهران
بمیرم واسه نرگس سه ساله
پنج‌شنبه 24 آبان 1386

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.