جمعه ۸ تیر ۱۳۸۶ - ۲۹ ژوئن ۲۰۰۷
از 120 نفر متقاضی رفتگری خرم آباد 113 نفر لیسانس هستند
اخیرا خبری در روزنامهها درج شده بود، مبنی بر اینکه از میان 120 نفری که برای رفتگری در شهرداری خرم آباد ثبتنام کردهاند تعداد 113 نفر مدرک لیسانس دارند.
با خواندن خبر مذکور چند مسئله به ذهن متبادر میشود، اینکه برای این عده از تحصیل کردههای کشور باید دل سوزاند و یا بالعکس باید دل به حال رفتگران عزیز سوزاند که عدهای جوان تازه نفس با مدرک، در حال قبضه فرصتهای شغلی آنان هستند. یا اینکه باید خشنود بود و زهی سعادت گفت که جامعه ما در قد و اندازههای مدینه فاضلهای رشد پیدا کرده که رفتگران لیسانسیه دارد و کسی چه میداند شاید بعدها فوق لیسانس و دکترا خواهد داشت که افلاطون حتی در خواب هم آن را متصور نبوده است!
البته به دنباله خبر هم باید توجه کرد: لیسانسیههای مذکور امیدوار بودهاند که پس از گذشت مدتی (از آب افتادن آسیابها) با کمک آشنایان خود (استفاده از بند پ) وارد امور اداری شوند.
هفتصد و پنج هزار بیکار تحصیلکرده
تعداد کل دانشجویان دانشگاهها و موسسات عالی در سال 1357 حدود 175 هزار و 675 نفر بود. این آمار در سال گذشته به حدود یک میلیون و هشتصد هزار نفر افزایش یافت. گرچه این رشد در نگاه اول خوشحالکننده است اما در حال حاضر بین نظام آموزشی و بازار کار کشور به لحاظ کیفی و کمی ارتباط منطقی وجود ندارد.
میزان بیکاری دانشآموختگان آموزش عالی طی سالهای 1375 تا 1380 بیش از پنج برابر صعود کرده و از چهار درصد به 20/9 درصد رسیده است. این در حالی است که تا پایان امسال، تعداد بیکاران دیپلم در کشور به یک میلیون و 580 هزار نفر میرسد و فراوانی افراد تحصیلکرده بیکار به 705 هزار نفر خواهد رسید به عبارتی این افراد بیکاران فوقدیپلم، لیسانس و بالاتر خواهند بود.
براساس پیشبینیها از مجموع بیکاران، دو میلیون و 920 هزار نفر مدت یک سال یا بیشتر از بیکاریشان گذشته است که این آمار ترسیمگر بحران بیکاری و نشاندهنده جنبه آسیبرسان آن در سالهای آتی است.
سال گذشته میزان بیکاری کشور معادل 12 درصد و امسال برابر با 12/5 درصد است که این شاخص با تداوم روند رو به رشد خود طی سالهای 87، 88 و 89 به ترتیب به 13، 13/4 و 14 درصد و در سال 90 میزان بیکاری معادل 15 درصد برای کشور به ثبت خواهد رسید که با توجه به رشد هر ساله شمار راهیافتگان به مراکز آموزش عالی پیشبینی میشود، طی یکی دو سال آینده تعداد بیکاران تحصیلکرده از مرز یک میلیون نفر تجاوز کند.
آمارها و پیشبینیها، بیانگر میزان زیاد اهمیت و لزوم اشتغالزایی به ویژه پاسخگویی به نیاز شغلی فارغالتحصیلان دانشگاههاست.
مهندس مرتضی پرهیزگار، رییس سازمان همیاری اشتغال فارغالتحصیلان دانشگاهها در خصوص وضعیت بیکاری در بین فارغالتحصیلان دانشگاهی کشور، میگوید: بر اساس آخرین آمارها، متوسط نرخ بیکاری کشور حدود 12 درصد است که متاسفانه نرخ بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهها و مراکز آموزش عالی بیشتر از این رقم و حدود 16 درصد و بنابر اعلام برخی حتی 18 تا 19 درصد است.
پرهیزگار، در خصوص معضل اشتغال فارغالتحصیلان دانشگاهها میگوید: ابعاد مشکل بیکاری به ویژه برای جوانان تحصیلکرده در کشور گسترده بوده و در مقابل، امکانات لازم برای مهار آن در اختیار متولیان امور اشتغال وجود ندارد یکی از علل مشکل بیکاری در کشور، نبود برنامهریزی اصولی برای هدایت صحیح کارآفرینان است. هماکنون کشور ما به لحاظ مهارتها، سرمایهها، انگیزهها و فرصتهای شغلی مشکل چندانی ندارد اما گسترش اشتغال به برنامهریزی و حمایت مسئولان نیازمند است.
پرهیزگار تصریح میکند: ضرورت دارد تا با فعال کردن بخشهای کارآفرینی با هدف و تعریف مشاغل جدید، ضمن ایجاد اشتغال به نیازهای جامعه پاسخ کافی داده شود. همچنین وزارت علوم، تحقیقات و فناوری باید طرح توسعه کارآفرینی با هدف هدایت اصولی نیروهای مولد به سمت بازار کار را در اولویت کاری خود قرار دهد. بررسی اجمالی کشورهای صنعتی نشان میدهد که بخش عمدهای از برنامههای آموزشی دانشگاهها در این کشورها به آموزش کارآفرینی اختصاص دارد.
وجود بیش از پنجاه دانشگاه در آمریکا، 42 دانشگاه در آلمان، 13 دانشگاه در لهستان، هشت دانشگاه در سوئد و... که در آنها کارآفرینی و مدیریت واحدهای کوچک اقتصادی تدریس میشود، حاکی از درک نقش کارآفرینی و اهمیتی است که در این کشورها برای کارآفرینان در فرآیند توسعه اقتصادی قائل میشوند.
مرتضی پرهیزگار خاطرنشان میکند: در ایران نیز طی سالهای اخیر نسبت به ایجاد مراکز کارآفرینی در تعدادی از دانشگاهها اقدام شده که بهجز چند دانشگاه مابقی فعالیت چندانی نداشتهاند که این امر حکایت از توفیق نیافتن فرهنگسازی در این زمینه دارد. بنابراین برای فراگیر شدن فرهنگ کارآفرینی، باید تغییراتی در سیستم آموزشی و محتوای دروس مدارس و دانشگاهها داده شود و افرادی در راس امور قرار گیرند که علاقهمند به ایجاد و توسعه فعالیتهای تولیدی بوده و شرایط مناسب را برای ظهور کارآفرینان فراهم کنند.
افزایش فارغالتحصیلان با ایجاد اشتغال
در خصوص بیکاری افراد تحصیلکرده آرای مختلفی وجود دارد؛ گروهی این معضل را به گردن وزارت علوم میاندازند و ورود بیحد و حصر دانشجو به دانشگاهها را تقبیح میکنند، از سویی، عدهای نیز مشکل را در نداشتن توانایی در ایجاد اشتغال ارزیابی میکنند.
دکتر محمدعلی برخورداری، استاد دانشگاه تربیت معلم تهران معتقد است: نباید به دنبال کاهش میزان فارغالتحصیلان باشیم بلکه باید زمینههای اشتغال را برای فارغالتحصیلان فراهم کنیم.
وی به دو دیدگاه در ارتباط با این بحث اشاره میکند و میگوید: یک دیدگاه معتقد است که اگر ما نیازی به نیروی کار نداریم، پس ورودیهای دانشگاهها را کاهش دهیم و عدهای دیگر نیز معتقدند که اگر به خاطر نبودن شغل، افراد را از تحصیلات بالاتر محروم کنیم، تنها پیامد آن این است که این بیکاران چهار سال زودتر به این عرصه میرسند و به جای اینکه لیسانس بیکار داشته باشیم دیپلم بیکار داریم.
وی ادامه میدهد: هرچقدر نیروی انسانی تحصیلکرده ما بیشتر باشد، ذهن خلاق برای حل مشکلات کشور بیشتر است. مشکلات کشور ما در حال حاضر ناشی از کمبود منابع مالی نیست، بلکه مربوط به فقدان برنامهریزی درست است. اگر برنامهریزی مناسب وجود داشته باشد، دانشجویان میتوانند در آینده بازدهی فراوانی برای کشور داشته باشند.براساس مطالعات انجام شده جمعیت جوان و فعال کشور تا سال 1400 به 61 میلیون نفر میرسد، یعنی جمعیت جوان 5/2 درصد رشد خواهد داشت. پس سطح اشتغال نیز باید رشدی معادل 5/2 درصد در سال داشته باشد تا وضعیت فعلی حفظ شود.
یعنی تا سال 1400 باید 29 میلیون فرصت شغلی ایجاد شود. البته در برنامه سوم توسعه ایجاد حدود چهارمیلیون فرصت شغلی پیشبینی شده اما نکتهای که در این میان خودنمایی میکند این است که بین تعداد فرصتهای شغلی تخصصی ایجاد شده در جامعه و تعداد فارغالتحصیلان تناسبی وجود ندارد.
دکتر علی نظریکتولی، در این خصوص معتقد است: فقدان ارتباط نزدیک بین دانشگاهها و بخشهای مختلف جامعه سبب شده که بین ظرفیت پذیرش دانشجو و تقاضای بازار به نیروی متخصص تناسب وجود نداشته باشد که علت آن عدم هماهنگی و انسجام در تصمیمگیری بین نظام آموزش عالی با سایر بخشهای جامعه به دلایلی چون نبود آمار واقعی، فقدان نگرش استراتژیک در بخشهای دولتی و خصوصی، ناتوانی مدیران در طرحریزی و برآورد احتیاج نیروی انسانی براساس استراتژیهای کلان توسعه، اجرایی نکردن برنامههای میانمدت و بلند مدت جذب، اجرای سلیقهای سیاستها و خط مشیها و تغییر در برنامههای تدوین شده پس از هر تغییر در مدیریتهاست.
در عین حال با وجود همه این مشکلات باز هم شاهد هستیم که دفتر گسترش آموزش عالی نیز در صورت تامین امکانات و استاد توسط مقامات محلی، بدون در نظر گرفتن وضعیت اشتغال در آینده برای ایجاد رشته تحصیلی مجوز صادر میکند.
البته باتوجه به فلسفه وجودی دانشگاهها که ارتقای سطح علمی و تغییر در نگرش و بینش عمومی مردم و تامین نیازهای جامعه به نیروی متخصص است، توسعه آموزش عالی دارای توجیه است اما فارغالتحصیلان انتظار دارند که با گرفتن مدرک تحصیلی شرایط اشتغال آنان فراهم شود.
علاقه به بخش دولتی
مهندس پرهیزگار با بیان اینکه فارغالتحصیلان بهطور کلی بیشتر تمایل به استخدام در بخش دولتی دارند، در پاسخ به این سوال که آیا دانشگاهها و مراکز آموزش عالی براساس نیاز بازار کار در پذیرش دانشجو انعطاف دارند، میگوید: معمولا انعطاف دانشگاههای ما خیلی کم است و بیشتر بر اساس نیاز اجتماعی و توانمندی خودشان اقدام به پذیرش دانشجو میکنند زیرا راهاندازی برخی رشتههای دانشگاهی آسانتر از دیگر رشتههاست، لذا آموزش عالی ما در این رشتهها توسعه پیدا کرده است، از سوی دیگر برخی نیز فقط تمایل دارند وارد دانشگاه شوند و رشته تحصیلی چندان برایشان مهم نیست و وارد این رشتهها میشوند.
پرهیزگار در خصوص اینکه آیا نهاد خاصی باید متولی انتقال نیاز بازار کار و تقسیم نیروهای فارغالتحصیل دانشگاهها در بخشهای دولتی، خصوصی و تعاونی باشد، خاطرنشان میکند: اشتغال یک موضوع فرابخشی است واین تعامل بین سازمانهایی که میتوانند علامتهای مربوط به بازار کار و اقتصاد و تجارت را بگیرند و به دانشگاه منتقل کنند باید شکل گیرد، از سوی دیگر دانشگاههای ما نیز باید این ظرفیت را داشته باشند که بتوانند این تغییرات را هم در برنامههای درسی و هم تولید رشتههای جدید اعمال کنند زیرا ما تمام نیازمان تنها تغییر برنامههای درسی نیست بلکه یکسری رشتههای جدید هم باید ایجاد شود و مقاطع برخی رشتهها تغییر کند. در واقع مجموعه تغییراتی در نظام آموزش عالی ما باید رخ دهد تا فارغ التحصیلان ما بیشتر بدرد بازار کار بخورند.
| رضا - ایران - اصفهان |
واقعا آدم تحت تاثیر قرار می گیره.
این دیگه چه وضعشه ....
|
شنبه 19 آبان 1386 |
|
| سهراب - ایران - شیراز |
کار کردن هنره و لازمه زندگی . |
شنبه 19 آبان 1386 |
|
| بابک -نیا - کانادا - تورونتو |
مملکتی که لیسانسه هاش رفتگر میشن حتما سیاستمداراش اخوندن. اخه اخوندا دیگه بهتر از این مملکت داری بلد نیستن. باسوادا همه یا خارج از کشورن یا اگه تو کشورن رفتگر. به به عجب مملکت گل و بلبلی |
شنبه 19 آبان 1386 |
|
| فرشاد - ایران - ایران |
بروید به دانشگاه و پولهای بیزبون را هدر بدهید . تا شما مردم با این تفکر زندگی میکنید دیگر به هیچ دشمنی احتیاج نداریم |
شنبه 19 آبان 1386 |
|
| بیسواد - ایران - ایران |
من رفتم خواستگاری یک دختر دانشجویی مادر محترمش گفت تو دانشگاه نرفتی مدرک
مادر زن پسند نداریری دست رد به سینه اینجانب زد {الان فهمیدم چرا لیسانس یا فوق ازم می خواست سرکار خانم می خواست که من رفته گر بشوم چون خودش قبلا این شغل محترم را داشته ولی الان ارتقاش داده به {ت چ} البته من کار ازاد دارم درامدم بد نیست بیشتر از یه دکتر ا در میارم خدا را شکر / باور بفرمایید عین حقیقت را گفتم
قصد توهین به کسی را نداشتم {رفتگران عزیز} |
شنبه 19 آبان 1386 |
|
| ارسلان - ایران - ایران |
من واقعا متاسفم برای کشوری که با اینهمه معادن و ذخائر زیرزمینی که میتواند در بخش صنایع پایه پیشرفت داشته باشد به این شکل رو به اضمحلال هستیم واقعا چین چه کار میکند که ما نمیتوانیم ؟نه نفت دارد نه معدن و ذخیره خاصی! کارش شده تولید انبوخ محصولات کابری و تولید دانش در حد و اندازه های آسیای نوین . ایکاش به جای انرژی هسته ای به فکر نواوری صنعتی و اشتغال این همه جوان بیکار با مدرک تحصیلی و اغلب باهوش بودیم ! |
یکشنبه 20 آبان 1386 |
|
| باران - ایران - ایران |
عزیز بیسواد مادر اون دوختر خانوم هم حق داشته میدونی چرا؟ چون تو ایران کمتر مردی پیدا میشه که تحمل زنی رو داشته باشه که تحصیلاتش بیشتر از خودشه! نمونمش لیسانسیه هایی که میگن ما فقط با دیپلمه ازدواج می کنیم. چرآ؟ چون نمیتونن قبول کنن زنی به اندازه خودش درس خونده و اطلاعات داره. ایشالا تو زندگیت موفق باشی |
یکشنبه 20 آبان 1386 |
|
| دانشجو - ایران - تهران |
وقتی افتاد فتنهای در ایران هر کس به گوشهای فرا رفتند
....
|
یکشنبه 20 آبان 1386 |
|
| حمید - ایران - تهان |
این نشان از این است که سطح دانش ایرانیان بسیار زیاد است !
اما نکته مهم این است که مدیران ارشد کشورمان بی سواد می باشند.
پس این به آن در!!!! |
یکشنبه 20 آبان 1386 |
|
| مری - سوپد - اپسالا |
بابا من دارم
سوئد زندگی می کنم اینقدر تحصیلکرده دارن و بدون خجالت کار می کنن ما اگه بودیم می مردیم از خجالت تمیز کردن یا همون نظافت چی ووو.....بس کنید مگه کار عار |
یکشنبه 20 آبان 1386 |
|
| بابک -نیا - کانادا - تورونتو |
مری - سوید- اپسلا نه خواهرم کار عار نیست اما درد اینجاست که تو ایران همه چی وارونست بیسوادا (اخوندا) بر مصدر کار و با سوادا رفتگر خوب نتیجشم همین که داری می بینی |
یکشنبه 20 آبان 1386 |
|
| علی - ایران - گلپایگان |
در مملکتی که اقایی را از زندان بانی دیزل اباد کرمانشاه می اورند و پست بالایی بهش میدند بهتر از این نمی تواند کار برای جوانان تحصیل کرده مملکت درست کنه |
یکشنبه 20 آبان 1386 |
|
| رضا - ایران - تهران |
در کشورهای جهان سوم افراد باسواد ته نشین هستند و افراد تهی مغز سرنشین . |
دوشنبه 21 آبان 1386 |
|