لیدز اینگونه به ویرانه تبدیل شد

لیدز اینگونه به ویرانه تبدیل شد
تقریباً 5 سال پس از اینکه بخش ورزشی روزنامه دیلی میل انگلستان که در بین مردم با عنوان «اسپورتز میل» شناخته می شود، دست به افشای شلختگی های مالی مدیرعامل سابق لیدزیونایتد- پیتر رید دیل- زد و ماجرای پرداخت حق حساب 75/1 میلیون پوندی ریدزدیل به «ران هاوگ» دلال انتقال 18 میلیون پوندی ریو فردیناند از وستهام به لیدز را منتشر ساخت، این داستان بار دیگر و این بار به طور مستندتر در صفحات دیلی میل بازگو می شود و البته از زبان «دیوید اولری» سرمربی آن روز لیدز و نامزد امروز نیمکت تیم ملی ایرلند در واکنش به انتشار کتابی جدید از سوی مدیرعامل سابق لیدزیونایتد، ریدزدیل را «پریشان» خطاب کرد و اقدام او را توطئه یی برای به چالش کشیدن اعتبار خود و سیاه نمایی عملکردش در لیدز و استون ویلا توصیف کرد.
 ریدزدیل در این کتاب با عنوان «یونایتد ما سقوط می کنیم» اولری را عامل بحران مالی لیدز و سقوط قطب قدرتمند فوتبال جزیره به لیگ یک دانسته بود. او مربی ایرلندی را به نوعی مسوول پرداخت های سنگینی به دلال ها به خصوص در مورد مربوط به ریو فردیناند و ران هاوگ معرفی کرده است اما اولری قصد دارد پاسخ دندان شکنی به اتهامات ریدزدیل بدهد که در حال حاضر در سطحی بسیار پایین تر از گذشته مدیریت باشگاه کاردیف ولز را برعهده دارد در حالی که اولری پس از لیدز هم در لیگ برتر باقی ماند و تا این اواخر سرمربیگری استون ویلا را به عهده داشت و هم اکنون مهم ترین گزینه هدایت تیم ملی ایرلند محسوب می شود.

اولری حتی از وکلایش خواسته زمینه های اقدام قانونی علیه مدیر اسبق خود را بررسی کنند چرا که تمام اتهامات پیشین ریدزدیل به اولری با ارائه مستنداتی به امضای دو طرف و در حضور کمیته قضایی لیگ برتر پس گرفته شده بودند. در آن توافقنامه مصالحه هر دو طرف یکدیگر را از اتهامات مبرا دانستند و اولری بابت فسخ قراردادش در ماه مه 2002 مبلغ چهار میلیون پوند دریافت کرد؛«من توافقنامه یی را امضا کردم که با حکم لیگ برتر جنبه اجرایی داشت و لیدزی ها هم چنین کردند. اما حالا می خواهم از خودم در مقابل تهمت های یک مرد آشفته دفاع کنم.

پدرم صبح فردای روزی که بخشی از کتاب او در روزنامه منتشر شد با من تماس گرفت. با اینکه والدینم سرد و گرم حرفه من را چشیده اند اما تیتر مطلب بسیار برخورنده بود و می گفت که من با یک دلال متقلب قراردادی پنهانی بسته ام. اما این جنگی است برای بدنام کردن من.» اولری معتقد است دشمنانش زمان مناسبی را برای حمله به او برگزیده اند؛ «آیا من می خواهم به فوتبال برگردم؟ بستگی دارد. آیا این چیزها به من کمک می کنند؟ نه، چیزی که مایه تعجبم شده این است که «پیتر» چطور در دورانی که هر دو بیکار بودیم تماس گرفت و گفت سفارش من را به «دو الیس» (رئیس استون ویلا) کرده است. آن زمان تازه به استون ویلا آمده بودم و او از من خواست که برای پست مدیریت اجرایی که آن موقع خالی بود سفارش اش را به مدیرم بکنم. این درخواست باعث شد تصور کنم که او هنوز یک دوست است. در لیدز همیشه این احساس را داشتم که دارم کارم را خوب انجام می دهم. تابستان که رسید ما تیم پنجم لیگ برتر بودیم که برکنار شدم. به یاد دارم که داشتم زمین را ترک می کردم و پیتر منتظرم بود تا برای یک فصل خوب دیگر به من تبریک بگوید. شاید مردم بگویند که من 90 میلیون پوند هزینه روی دست لیدز گذاشته ام در حالی که رقم واقعی چیزی حدود 50 میلیون بود و تازه در نظر بگیرید که چهار تیم صدر جدول لیگ برتر چه هزینه هایی برای رسیدن به لیگ قهرمانان می کنند.» اولری همچنین در واکنش به ادعای ریدزدیل که نوشته است او رختکن را از دست داده بود، می گوید؛ «من لیدز را در شرایط خوبی ترک کردم. پیتر در کتابش می گوید رختکن را از دست داده بودم. اما بازیکنان ناراحت بودند چون می دانستند بیشتر از چند روز دیگر برای من بازی نمی کنند.

پیتر روی مشکل بین من و پل رابینسون مانور کرده که اشتباه است. از زمانی که از لیدز بیرون آمدم در جشن «راب» شرکت کرده ام و چند روزی هم در خانه اش در لندن مهمان بوده ام و دخترم «کیارا» از کودک آنها مواظبت می کرد. وقتی هم که به ویلا رفتم «پل» هنوز در لیدز بود ولی می خواست با ویلا امضا کند و نیامد فقط به خاطر اینکه «دو الیس» آن پولی را که می خواست نمی داد.»

اما تلخ ترین بخش کتاب برای مردایرلندی جایی است که توسط یک کارگزار نقل و انتقالات با اسم مستعار «پدر کریسمس» متهم به معاملات سیاه می شود؛ «اینکه شایع کرده اند با یک فرد متقلب همکاری داشته ام بیش از هر چیز متاثرم می کند. آماده هرگونه اعاده حیثیت هستم زیرا می دانم کار خطایی از من سر نزده و به هیچ کس اجازه نمی دهم من را به کارهای احمقانه یی مثل این متهم کند.»

فرافکنی ریدزدیل زمانی زشت تر می نماید که او سعی می کند مربی بزرگی که طی چهار سال کار در لیدز هرگز از جمع پنج تیم بالای جدول خارج نشد را به بی کفایتی متهم کند و با این حربه او را از رسیدن به تیم ملی ایرلند بازدارد. اولری هرگز امضای کاغذی را که به طور ویژه به «هاوگ» اجازه می داد فردیناند را به لیدز بیاورد منکر نمی شود. اما دیلی میل اخیراً سندی را کشف کرده که حاکی از ارتباط میان «هاوگ» با «پینی زهاوی» دلال بزرگ اسرائیلی و نماینده فردیناند است و نشان می دهد مرد ایرلندی از اینکه به دلال نروژی «هاوگ» اختیار کامل می داده اطمینان داشته است. نامه یی که در ژانویه 2001 از سوی «زهاوی» برای «هاوگ» ارسال شده ثابت می کند دو واسطه با هم کار می کرده اند و هر کمیسیونی بابت انتقال فردیناند از لیدز به صورت 50-50 بین آنها تقسیم می شده.اتهام ریدزدیل به اولری بر این مبناست که «چرا دیوید بدون اطلاع مدیران این واسطه را استخدام کرد؟ او یک طرفه عمل کرده است.» اما مدارک دیلی میل ثابت می کنند برگه یی را که اولری در 15 ماه مه 2000 امضا کرده در واقع یک کپی از نامه یی بوده که به امضای «یان سیلوستر» معاون باشگاه لیدز رسیده بوده است.

در این نامه سیلوستر به اطلاع دفتر «هاوگ» در «لیبرو لیمیتد» واقع در گورنسی می رساند که تنها ریدزدیل می تواند در مورد مبلغ کمیسیون انتقال فردیناند بحث کند. اولری ماوقع را خیلی سریع به یاد می آورد؛ «من تماسی از یک دلال داشتم و او گفت که می تواند فردیناند را برایمان بیاورد.» خب این بازیکن را می خواستم و می دانستم که هاوگ می تواند او را بیاورد. پس او را به یان سیلوستر ارجاع دادم که او هم یک قطعه کاغذ جلوی من گذاشت که امضا کنم. از او پرسیدم چرا باید چنین چیزی را امضا کنم، او گفت که یک نسخه دیگر از آن به امضای خودش می رسد که تعیین کمیسیون به عهده ریدزدیل است. او با پرداخت هایش لیدز را تبدیل به ویرانه کرد.» با چنین پیش زمینه یی است که اولری ادعا می کند مدیرعامل سابق لیدز مسوول پرداخت ده درصد حق انتقال فردیناند به دلال نروژی است و در بسیاری از موارد مشابه که کمیسیون دلال ها بیش از 5 درصد رسمی بوده نیز نقش داشته است. به هرحال او و وکلایش با مدارکی که در اختیارشان قرار گرفته روزگار ریدزدیل را سیاه خواهند کرد. اما نکته جالبی در میان اطلاعات مربوط به «هاوگ» وجود دارد که ذکر آن پس از سقوط وحشتناک لیدز خالی از لطف نیست.

همان زمان که مرد نروژی فردیناند را به لیدز می برد آماده بود بازیکنانی مثل مارتین لاورسن، استفن ایورسن و یان آرنه ریسه یعنی بهترین های اسکاندیناوی که به لیگ برتر آمدند را به لیدز ببرد. حتی نام رابی فاولر هم در لیست او به چشم می خورد. شاید تنها اتهام اولری این باشد که چرا به چنین خریدهای ارزشمندی چراغ سبز نشان نداد و در عوض تیمش را با بازیکنان ایرلندی هموطن خود انباشت.
+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.