مادر شوهر من به جای اینکه تو زندگی ام دخالت کنه مدام می شینه از شوهرم که پسرشه بدگویی می کنه و از گذشته و کارهایی که کرده می گه مدام سعی می کنه شوهرم را از چشم من بندازه حتی یه بار بهم گفت که او با یک دختر رابطه داره من که هر کاری می کردم نمی تونستم قبول کنم اما فکرش تمام سیستم بدنم را به هم ریخته به شوهرم که می گم قسم و ایه می خوره که حقیقت نداره نمی دونم چکار کنم حرف کی رو قبول کنم . |