با شکایت پدر کودک معلول ۷ ساله ۲ پزشک محکوم شدند

پزشکان متخلف با رأى قطعى دادگاه تجدیدنظر به پرداخت ۵ دیه کامل زن مسلمان محکوم شدند

۲ پزشک متخصص زنان به اتهام آسیب رساندن شدید مغزى به یک نوزاد در حال تولد، با حکم قطعى قضات دادگاه تجدیدنظر به پرداخت ۵ دیه کامل زن مسلمان محکوم شدند.
براساس نظریه پزشکى قانونى شکستگى هاى متعدد جمجمه سر نوزاد موجب فلج اعضا، اختلال مغزى و بینایى و از دست دادن قدرت تکلم دختربچه شده است.به گزارش خبرنگار ما و براساس محتویات موجود در پرونده اسفندسال ۸۴ مرد ۳۴ ساله اى با مراجعه به دادسراى ویژه جرایم پزشکى تهران با شکایت از مسئولان یک بیمارستان گفت: «تیرماه سال ۷۸ در آخرین سونوگرافى از وضعیت باردارى همسرم و جنین وى و در پى قوت گرفتن احتمال پارگى کیسه آب، به پزشکان معالج پیشنهاد بررسى و اقدام فورى دراین باره داده شد. بنابراین بلافاصله همسرم را به بیمارستان رسانده و براى انجام عمل سزارین رضایت نامه کتبى نوشتم. پزشک کشیک پس از معاینه همسر باردارم از ساعت ۱۱ صبح تا ۹ شب او را در انتظار گذاشت تا این که زمان زیادى تلف شد. بالاخره فرزندم با استفاده از دستگاه «وکیوم» در یک شرایط سخت به دنیا آمد. اما اقدام غیرمسئولانه کادر درمانى و استفاده ناصحیح آنها از دستگاه منجر به شکستگى هاى متعدد جمجمه سر و تشنج نوزاد شد. پس از ۱۳ روز مراقبت هاى ویژه ، نوزاد براى انجام «سى تى اسکن» به بیمارستان دیگرى منتقل شد و با گزارش شکستگى استخوان هاى سر نوزاد، او را تحویل ما دادند.وى ادامه داد: پس از گذشت ۵ ماه دخترم به شدت تشنج کرد که با اقدام هاى ویژه پزشکى احیا شد. چند ماه بعد متوجه شدیم دختر کوچولویمان قادر به دیدن و حرف زدن نیست. او حتى نمى توانست دستها و پاهایش را حرکت دهد. فرزندمان هیچ وقت نمى خندید و فقط گریه مى کرد. او رشد جسمى خوبى هم نداشت و قادر به جویدن نبود. گاهى مواقع نیز ۳ شبانه روز نمى خوابد و فقط گریه مى کند.
مرد با ناراحتى گفت: براى رهایى دخترم از این وضعیت و نجات وى تلاش هاى زیادى کردیم. او را نزد بهترین پزشکان بردیم اما نتیجه تمام بررسى ها حاکى از آن بود که وى دچار فلج مغزى شده است. ضعف و ناتوانى دخترم که نخستین فرزندمان بود، مرا هم دچار بیمارى هاى قلبى کرد. چراکه طاقت دردکشیدن او را نداشتم و کم کم متوجه شدم همسرم نیز دچار افسردگى و بیمارى هاى روحى ، روانى شده است. به همین شکل زندگى ما و خانواده هاى مان تحت تأثیر بیمارى بسیار سخت و دردناک فرزندمان قرار گرفتند. تا این که وقتى او به سن ۵ سالگى رسید، فرزند دیگرمان به دنیا آمد. دخترى کاملاً سالم و بدون هیچ مشکل ژنتیکى . دختر کوچکم با درک کودکانه اش خوب مى فهمید که خواهر بزرگترش ناتوان است و نیاز به کمک دارد. به همین خاطر خود را حامى او مى داند و سعى مى کند با او رابطه عاطفى نزدیک برقرار کند. ا ما افسوس که دختر بزرگترمان که حالا ۹ سال دارد، حتى قادر نیست کلمه اى به زبان بیاورد و پاسخ محبت هاى خواهر کوچولویش را بدهد. مغز او رشدنکرده، چشم هایش نمى بیند، راه نمى رود و اندامش نیز هیچ حرکتى ندارد. به همین خاطر از پزشکانى که با بى احتیاطى خود باعث بى حسى و ضایعه مغزى دخترم شده و زندگى ما را نیز فلج کرده اند ، شکایت کردم.»با شکایت این مرد، دادیار شعبه اول دادسراى ناحیه ۱۹ دستور داد تا پرونده بالینى مادر و کودک و دستورات پزشکى مربوطه براى بررسى به کمیسیون تخصصى پزشکى قانونى ارسال شود. آذر سال گذشته ۷ پزشک متخصص با بررسى پرونده مادر و کودک اعلام کردند وى دچار فلج مغزى و عوارض ناشى از آن شده و علت اصلى بروز آن هم کمبود اکسیژن و نرسیدن خون به مغز هنگام زایمان است. از سوى دیگر پزشکان قانونى میزان تأثیر عوامل زمینه اى در جفت و مادر را ۲۰ درصد، بى توجهى و اقدام دیرهنگام و رسیدگى نکردن به وضع بیمار از سوى ۲ پزشک زن را ۸۰ درصد در این عارضه دانستند. چرا که نوزاد داراى افت قلبى بوده و باید بلافاصله از طریق سزارین به دنیا آمده و تحت مراقبت هاى علمى و ویژه قرار مى گرفت که این کار با تأخیر زمان طولانى صورت گرفت. با مشخص شدن میزان قصور کادر پزشکى، پزشک کشیک ۱۰ درصد و پزشک جراح زنان در این پرونده ۹۰ درصد مقصر شناخته شدند. بنابراین دادگاه پس از پایان جلسات رسیدگى به پرونده مجموع ارش و دیه عوارض ناشى از قصور گروه پزشکى را معادل ۵ دیه کامل انسان تعیین کرد.با صدور قرار مجرمیت براى ۲ پزشک زن، پرونده براى صدور رأى در اختیار شعبه ۱۰۲۴ دادگاه جزایى تهران قرار گرفت. پزشک کشیک بیمارستان وقتى خود را در برابر اتهام «ایراد صدمه بدنى عمدى ناشى از قصور پزشکى» دید، در دفاع از خود گفت: «آن روز پس از پایان ساعت کارم در آستانه ترک محل کارم بودم و تنها براى همکارى با دکتر متخصص زنان بیمار را ویزیت کردم.»
پزشک مسئول نیز در بازجویى هاى قضایى گفت: «شکایت شاکى پس از ۷ سال سؤال برانگیز است. اگر فرزند وى دچار معلولیت هنگام زایمان شده بود، چرا پس از چند سال اقدام به طرح شکایت کرده است. شاید فلج مغزى دختربچه در اثر تب شدید و ایجاد تشنج در کودکى باشد.»بدین ترتیب قاضى پرونده پس از شنیدن آخرین دفاعیات متهمان آنها را مجرم شناخت. بنابراین پزشک کشیک را به پرداخت ۱۰ درصد از هشتاد درصد ۵ فقره دیه کامل انسان و پزشک متخصص زنان به ۸۰ درصد از دیه تعیین شده محکوم کرد.با اعتراض متهمان به رأى دادگاه پرونده براى رسیدگى نهایى به شعبه ۴۲ دادگاه تجدیدنظر استان تهران ارسال شد.هیأت قضایى این دادگاه عالى پس از بررسى دقیق پرونده به استناد ماده ۳۰۱ قانون مجازات اسلامى از آنجایى که دیه دختربچه بیشتر از ثلث دیه کامل است، ۲ پزشک متخصص را به پرداخت ۵ دیه کامل یک زن مسلمان محکوم کردند.
بدین ترتیب پزشک کشیک به پرداخت ۸ میلیون و ۷۵۰ هزار تومان و پزشک متخصص زنان نیز به پرداخت ۷۸ میلیون و ۷۵۰ هزارتومان دیه محکوم شدند.