شنبه ۲۶ خرداد ۱۳۸۶ - ۱۶ ژوئن ۲۰۰۷
قاتل فراری پای سفره عقد دستگیر شد
کارآگاهان پلیس پیگیری پرونده نزاع در خیابان ارج تهران که هفته گذشته به وقوع پیوست نوجوان جنایتکار را پای سفره عقد به دام انداختند.
به گزارش خبرنگار ما ساعت 18 بعدازظهر چهارشنبه دوم آبان ماه مسوولان درمانگاه سوم شعبان پس از تماس با مرکز فوریت های پلیسی 110 از مرگ جوانی 20 ساله به نام محسن در این مرکز درمانی به علت اصابت ضربات چاقو خبر دادند. با حضور ماموران کلانتری در محل مشخص شد این مرد جوان در یک نزاع خیابانی در خیابان ارج با وارد شدن یک ضربه چاقو به ناحیه گردن به قتل رسیده است. با اطمینان ماموران از وقوع جنایتی خیابانی محمدحسین شاملو بازپرس ویژه قتل پایتخت در جریان قرار گرفت تا با حضور وی و تیم ویژه تحقیق اداره دهم پلیس آگاهی و ماموران اداره تشخیص هویت و پزشکی قانونی تحقیقات فنی درخصوص چگونگی وقوع قتل و شناسایی عامل این جنایت آغاز شود.
بررسی اولیه اظهارات همراهان محسن در درمانگاه نشان دهنده آن بود که مرد جوان طی درگیری با یکی از دوستانش به قتل رسیده است. با هدایت شاهدان بررسی چگونگی واقعه به مقابل خانه عامل جنایت در خیابان ارج کشیده شد و جمع آوری اظهارات شاهدان انگشت اتهام را به سوی پسر نوجوانی به نام وحید نشانه رفت که چند ساعت پیش از وقوع قتل با قرار وثیقه از بازداشتگاه پلیس آگاهی رهایی یافته بود. ادامه تحقیقات مشخص کرد گوشی تلفن همراه محسن نزد وحید امانت بوده و اقدام مقتول برای بازپس گیری گوشی وقوع این جنایت را رقم زده است. با تکمیل تحقیقات و جمع آوری شواهد و مدارک موجود در صحنه و اطمینان از نقش وحید در قتل جوان 20 ساله بازپرس شاملو خانواده وی را برای تحقیقات فرا خواند و زمانی که متوجه شد عامل جنایت با کمک آنها از محل گریخته است دستور بازداشت پدر، مادر و نیز برادر بزرگ تر و خواهر وی را برای روشن شدن محل اختفای جانی فراری صادر کرد. ساعاتی پس از بازداشت این چهار تن خاله متهم مدعی شد تماس هایی از وحید داشته که قصد دارد برای رهایی خانواده اش خود را تسلیم ماموران کند اما در حالی این تماس ها همچنان ادامه داشت که اثری از متهم نبود و او همچنان خود را از پلیس مخفی می کرد. در این زمان در ادامه بازجویی ها از خانواده وحید مشخص شد بعد از ظهر روز وقوع جنایت خانواده وحید پذیرای خانواده دختر مورد علاقه وی بوده اند تا درخصوص آینده دختر و پسر نوجوان و ازدواج آنها به توافق برسند. سعید برادر بزرگ تر وحید نیز مدعی شد پس از وقوع جنایت با برادرش دیداری داشته و مبلغی پول و یک خط تلفن همراه اعتباری در اختیار وی قرار داده است. بررسی شواهد و قرائن موجود بازپرس پرونده را به این نتیجه رساند که می تواند ردپای عامل جنایت را از طریق دختر مورد علاقه اش بیابد. به همین دلیل به کارآگاهان اداره دهم ماموریت داد با یافتن نشانی دختر جوان به تعقیب نامحسوس وی بپردازند. زمانی که ماموران موفق به یافتن خانه زهره در شهرری شدند، دریافتند که او به همراه خانواده اش برای برگزاری مراسم عقد به محضرخانه یی در نزدیکی محله شان رفته است. ماموران با مراجعه به این دفتر اسناد رسمی درحالی که نوجوان جانی و دختر جوان پای سفره عقد نشسته و در انتظار جاری شدن صیغه نکاح از سوی عاقد بودند، وحید را بازداشت و به مقر پلیس آگاهی تهران منتقل کردند.
بازجویی از متهم
روز گذشته با انتقال متهم از بازداشتگاه پلیس آگاهی تهران به شعبه اول بازپرسی دادسرای امور جنایی تهران بازپرس شاملو تحقیق از متهم را آغاز کرد. پس از تفهیم اتهام قتل عمد به این نوجوان 17 ساله وی گفت؛ 10 روز قبل از این اتفاق به خاطر رابطه نامشروع با دختر مورد علاقه ام بازداشت شدم و پرونده من در مجتمع قضایی بعثت به جریان افتاد تا اینکه سرانجام با تعهد به اینکه ظرف مدت یک هفته زهره را به عقد خود درآورم و رضایت خانواده اش را نیز جلب کنم با قرار وثیقه از بازداشتگاه پلیس آگاهی آزاد شدم. ساعت 15 بعدازظهر چهارشنبه پس از آزادی در محل سوار موتورسیکلت محسن ـ مقتول ـ بودیم و با هم در محل پرسه می زدیم. در آن زمان او هیچ حرفی از گوشی موبایلش که در دست من بود به میان نیاورد و ما با خوشی از هم جدا شدیم. عصر قرار بود خانواده زهره به خانه ما بیایند تا در خصوص سرنوشت ما تصمیم گیری و قرار عقد گذاشته شود. زمانی که آنها تازه رسیده بودند و ما سرگرم پذیرایی از مهمانان بودیم زنگ خانه به صدا درآمد و من متوجه شدم که محسن در کوچه در حال داد و فریاد است. به سرعت خود را به جلوی در رساندم و دیدم او اختیارش را از دست داده و مست به نظر می رسد. از وی خواستم وقت دیگری بیاید اما گوش نکرد و فهمیدم که چند نفر محسن را تحریک کرده اند که به سراغ من بیاید. هرچه التماس کردم که جلوی خانواده زهره آبروریزی نکند گوشش بدهکار نبود. به خانه بازگشتم و چاقوی دسته چوبی آشپزخانه را که مادر برای خرد کردن گوشت از آن استفاده می کرد، برداشتم و به کوچه بازگشتم تا او را با تهدید از آنجا دور کنم اما وی به سمت من آمد و درگیر شد. من هم یک لحظه اختیارم را از دست دادم و یک ضربه چاقو به او زدم. ناگهان خون از گردن محسن فواره زد. من پریشان و وامانده به خانه بازگشتم و پس از اینکه لباس هایم را عوض کردم، گریختم. با اعتراف متهم به قتل بازپرس شاملو وی را برای بازسازی صحنه جنایت و تکمیل تحقیقات در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس قرار داد.
گفت وگو با متهم
چرا با آنکه می دانستی متهم به قتل هستی قصد داشتی با زهره ازدواج کنی؟
ناچار بودم. دادگاه یک هفته به من فرصت داده بود که ما با هم عقد کنیم و یک هفته در حال تمام شدن بود.
آیا خانواده همسرت از اینکه تو قاتلی اطلاع داشتند ؟
بله.
چطور حاضر به ازدواج دخترشان با تو شدند؟
نمی دانم.
چرا خودت را در این مدت معرفی نکردی. مگر نمی دانستی که تمام اعضای خانواده ات به خاطر جنایتی که مرتکب شده یی در بند هستند ؟
قصد داشتم تسلیم شوم. هر روز تصمیم می گرفتم که این کار را انجام دهم اما دوباره پشیمان می شدم.
نظرات کاربران ( فرناز - تهران - ایران )
|
دلم برای اون دختره می سوزه که با هزار آرزو پای سفره عقد نشسته. یک لحظه عصبانیت و غفلت ببینید که چی به روز سرنوشت آدم می یاره و همه چی خیلی شوخی شوخی خاکستر میشه .........
|
چهارشنبه 9 آبان 1386 |
|
نظرات کاربران ( کتی - دبی - امارات )
|
وای از دست این شیطان |
چهارشنبه 9 آبان 1386 |
|
نظرات کاربران ( شهنی شاهسوند - تهران - ایران )
|
ریشه همه این جنایتها در فقر میباشد فقری که ریشه در بیکاری جوانان ما دارد که متاسفانه مسولین هم فقط و فقط وعده وعید تو خالی مدهند. در این قتلها 50 درصد خانوادها مقصرند و 50 درصد نیز جامعه افسرده و بی روح ما .جامعه ای که هنوز درد واقعی جوانان را نفهمیده . تبلیغات پفک وچیپس در تلویزیون ما سایه افکنده بر کارهای فرهنگی تلویزیون چطور ما از جوانی که بیکار هست ومواد مخدر قربونش برم در انواع مختلف و متنوع در اختیارش میباشد واز موقع ازدواجش به علت فقر گذشته .انتظار داریم که مطیع وحرف شنوی از پدر ومادرش داشته باشد.خانه از پای وبست ویرانست. |
چهارشنبه 9 آبان 1386 |
|