وقتی آقای خاتمی در پایان سفر خود به فرودگاه آمد در سالن فرودگاه نشسته بودند و با مقامات بدرقه کننده گپ می زدند تا هواپیما آماده شود. من و آقای خوشرو که معاون ارتباطات رئیس جمهور بود، داشتیم دورتر صحبت می کردیم و راه می رفتیم و از هر دری سخنی می گفتیم.
بی توجه به اطرافمان هوس کردیم که از سالن بیرون بزنیم و در هوای آزاد صحبتمان را ادامه دهیم. آقای خاتمی و بدرقه کنندگان هم مشغول صرف چای و گپ و گفتگو بودند.
به محض اینکه از در سالن بیرون آمدیم، یک مرتبه گروه بزرگ موزیک در باند فرودگاه شروع به نواختن کردند. نگو چون من آخوند بودم، گمان کردند که رئیس جمهور بیرون آمده و موزیک نواخته بودند، با عجله به داخل سالن برگشتیم. آنها هم بلافاصله موزیک را قطع کردند. قد کوتاه و هیکل چاق من کجا و قد بلند و هیکل متعادل آقای خاتمی کجا! ولی مثل اینکه برهان قاطع عمامه و قبا آنقدر آنان را به اشتباه انداخته بود که اصلاً به هیکل و قد و قیافه توجه نکردند.
ما هم خیلی خندیدیم و هم خیلی خجالت کشیدیم. خوشبختانه آقای خاتمی موضوع را نفهمید.
منبع : وب نوشت سایت شخصی محمد علی ابطحی