طناب دار در انتظار دختر و پسر جوان
طناب دار در انتظار دختر و پسر جوان
دختر و پسر ى که با همدستى هم نقشه قتل مردى را طراحى و اجرا کرده بودند، از سوى قضات شعبه ۷۱ دادگاه کیفرى استان تهران به قصاص محکوم شدند. 
«لیدا» که از صبح روز ۳ دى سال ۸۴ با مرگ مرموز پدرخوانده اش - هوشنگ- در بیمارستان تحت بازجویى قرار گرفته بود، به مأموران گفت: آن طور که شنیده ام ۳ سال داشتم که پدر و مادرخوانده ام سرپرستى من و خواهرم را به عهده گرفتند. چند سال بعد خواهرم ازدواج کرد و به خارج از کشور رفت. من هم مدتى قبل از طریق صاحب کارم با پسر جوانى به نام «صابر» آشنا شده و به او علاقه مند شدم. اما پدر خوانده ام به ما اجازه رفت و آمد و دوستى نمى داد و همواره برایمان مزاحمت ایجاد مى کرد. به همین خاطر پس از مشورت با صابر تصمیم گرفتیم با خوراندن قرص هاى خواب آور آنها را بیهوش کنیم تا از دست سخت گیرى هایشان راحت شویم. بنابراین براى اجراى نقشه ۹۰۰ قرص خواب آور را در سوپ و آبمیوه حل کرده و به آنها خوراندیم. پدر و مادر خوانده چند روزى در حالت بیهوشى بودند تا این که خواهر مادر خوانده به خواب طولانى آنها شک کرد. او پس از مراجعه به خانه ضمن اعتراض به حضور «صابر» در آن جا بلافاصله هر ۲ را به بیمارستان منتقل کرد. اما پدرخوانده ام جان باخت و همسرش از مرگ نجات یافت. با اعتراف هاى دختر ۲۰ ساله، صابر نیز بازداشت شد اما او ضمن انکار اتهام هایش گفت: چند روز قبل از این ماجرا «لیدا» از من تعدادى قرص خواب آور خواست. در حالى که نمى دانستم او نقشه شومى در سر دارد. روز حادثه قرص را برایش تهیه کردم. به خانه شان رفتم. او در ۳ روز اقامتم در آنجا از من خواست داروهاى پدر و مادر خوانده اش را بدهم. بى آنکه بدانم او چه دامى سر راهم پهن کرده است. همزمان با اعتراف هاى پسر ۲۳ ساله و دختر جوان، پرونده پس از صدور قرار مجرمیت و کیفرخواست به شعبه ۷۱ دادگاه کیفرى استان تهران ارجاع شد و چندى قبل نیز ۵ قاضى دادگاه به ریاست نوراله عزیز محمدى، پس از محاکمه متهمان و دریافت آخرین دفاعیات شان وارد شور شده و با اکثریت آرا حکم به قصاص نفس - اعدام- «لیدا و «صابر» دادند.