امیرخان پس از فیلمهای موفق «لاگان» (مالیات) و «آرزوهای قلبی» در سال 2001 و تصاحب مجدد عنوان بهترین هنرپیشه، مدتی از بازی کناره گرفت و مدت سه سال چهره او بر سردر سینماها دیده نشد. او بیشتر این مدت را در حال آمادهسازی برای فیلم بعدی خود «قیام» بود. «قیام» داستان واقعی یک شهیر هندی را به نمایش درمیآورد. هرچند فیلم «قیام» از ارزش والای تاریخی و معنوی برخوردار بود و امیرخان به نحو احسن از عهده ایفای نقش «منگال پندی» شخصیت اصلی آن برآمد ولی به دلیل کمعلاقگی مردم هند به فیلمهای تاریخی و غیرعشقی، فروش متوسطی داشت و سومین فیلم پرفروش سال 2005 این کشور شد. سال 2006 برای امیرخان با فیلم «آن را زعفرانی کن» آغاز شد که بار دیگر توجه منتقدین را به خود جلب نمود و او را برنده بهترین اجرا از نظر منتقدین ساخت. این فیلم پرفروش ترین فیلم سال هند نیز لقب گرفت و نامزد حضور در اسکار شد. هرچند که «آن را زعفرانی کن» در اسکار توفیقی نیافت ولی در جشنواره بفتا در انگلیس برنده جایزه بهترین فیلم خارجی گردید. فیلم بعدی امیرخان «فنا» نام داشت که در کنار «کاجول» بازی بسیار خوبی را ارائه داد. فیلم «فنا» هم مثل اغلب فیلمهای امیرخان یکی از پرفروشترینهای سال گردید. فیلم بعدی این بازیگر محبوب «ستارگان زمین» نام دارد که دسامبر 2007 اکران میشود و پس از آن نوبت «ojjaL» و «inijahG» میباشد که قرار است در سال 2008 ساخته شوند.
زندگی خصوصی
امیرخان سالها پیش عاشق دختر همسایهشان «رینا دوتا» شد اما پدر و مادر امیرخان به او اجازه ازدواج با این دختر را نمیدادند. همین که امیرخان 21 ساله شد از «رینا» خواستگاری کرد. رینا هم پذیرفت و آنها با یکدیگر ازدواج کردند هرچند «رینا دوتا» در یکی از فیلمهای امیرخان در صحنه کوتاهی حضور یافت ولی یک بازیگر حرفهای نیست. او در یک آژانس مسافرتی کار میکرد. امیرخان و رینا تا مدتی ازدواج خود را از همه مخفی کردند زیرا فیلمسازان بیشتر راغب بودند امیرخان در آن سالهای اوج جوانی تبدیل به یک بت سینمایی شود ولی ازدواج جلوی این اتفاق را میگرفت و خواه، ناخواه تعدادی از هوادارانش را کم میکرد. وقتی خبر عروسی امیرخان بین همه پیچید، تعجب همگان را برانگیخت و خبر در همه روزنامهها و مجلات چاپ شد.
زندگی مشترک امیرخان و رینا همچنان ادامه داشت و آنها در محیطی ظاهرا آرام و بدون تنش صاحب دو فرزند شدند؛ یک پسر به نام «جونیر» و یک دختر به نام «آیرا». امیرخان راه پیشرفت و شهرت را به سرعت میپیمود و رینا گاهگاهی با او همکاری میکرد. او تهیهکننده فیلم پرفروش «لاگان» هم بود. ناگهان در دسامبر سال 2002 امیرخان بدون مقدمه تقاضای طلاق کرد و این خبر بار دیگر همچون خبر ازدواج او باعث حیرت همه گردید. آن دو در همان سال و پس از 16 سال زندگی مشترک از یکدیگرجدا شدند و رینا حضانت فرزندانش را به عهده گرفت. اواخر دسامبر سال 2005 امیرخان بار دیگر ازدواج کرد. همسر او «کران رائو» دستیار کارگردان فیلم «لاگان» بود. او در زمان ازدواج 41 سال داشت در حالی که عروس 16 سال از او کوچکتر بود.
اما روابط امیرخان و کران رائو هم چندان گرم نیست. آنها بعد از گذشت نزدیک به دو سال از آغاز زندگی مشترک، مدتی است که جدا از هم زندگی میکنند و بینشان شکرآب شده است. بعضی از مطبوعات هم خبر از علاقه امیرخان به رانی موکرجی میدهند و شنیدن این خبر برای «کران» خیلی سخت و سنگین است زیرا رانی یکی از دوستان نزدیک اوست. به هر حال هنوز معلوم نیست که کران چه عکسالعملی نشان خواهد داد. آیا این خبر را کاملا نادیده میگیرد و به زندگیاش با امیرخان ادامه میدهد و یا با عصبانیت از امیرخان میخواهد بین او و رانی یک نفر را انتخاب کند. هنوز هیچچیز معلوم نیست.
جدیت در کار
معروف است که امیرخان در آن واحد فقط در یک فیلم بازی میکند (این موضوع در عالم سینمای بالیوود که بازیگران سرشناس آن معمولا در دو یا چند فیلم در یک زمان بازی میکنند، عجیب است) دلیل این کار او این است که میخواهد حداکثر توانش را برای هر فیلم به کار گیرد. بعضی از مخالفان او میگویند این جدیت گاه سبب میشود که با کارگردانها درگیر شود زیرا برخی از آنها به اعتراضات امیرخان توجه نمیکنند و بدون اینکه او از بازی در یک صحنه راضی باشد، به سراغ صحنه بعدی میروند.
میگویند او یک کمالگراست. اغلب از او ایراد میگیرند که زیادی روراست است و گاه میگویند از خودراضی است و خودش را از کارگردانها و همکارانش برتر میداند ولی شاید تمام این ایرادها و تهمتها به این دلیل باشد که او اعتقاد دارد باید تمام وجودش را وقف حرفهاش کند. او در زمان ضبط فیلم «رنگها» (1995) لباسهای خدمتکارش را قرض گرفت، در فیلم «غلام» (1998) زیرنظر مربی پردل و جرات بدلکاری تعلیم رانندگی مسابقه را دید و برای بازی در فیلم «زمین» (1999) تمام حسن شهرتش را یکدفعه فراموش کرد. شاید وسواس امیرخان به کارش بهخاطر کار گذشته او در تئاتر و شاید به دلیل تعالیم بیوقفه عمویش «نصیر حسین» در فیلمهایی نظیر «منزل» و «زبردست» باشد.
در حقیقت این «بازیگر متفکر» در بیشتر کارهای پشت صحنه دخیل است و چهره دستنخورده و معصومانهاش با داستانهای رمانتیک رومئو و ژولیت کاملا هماهنگی دارد و همدردی تماشاچی را برمیانگیزد و این تصویر ذهنی به او اجازه نمیدهد که در بازی در نقشهای منفی به اندازه کافی موفق باشد.
اولین فیلمی که در آن امیرخان از حالت یک جوان مجرد و گاه نوجوان بیرون آمد و تبدیل به یک جوان عاقل و بالغ شد، در سال 1995 و فیلم «moT elekA muH elekA» بود. او که در آن زمان خود صاحب اولین فرزند خود «جونیر» شده بود، درباره آن فیلم میگوید تجارب شخصی من و احساسم نسبت به پسرم کمک مؤثری به ایفای آن نقش کرد.امیرخان هنرپیشه قهاری است و در این راه از چهرهاش هم کمکهای شایانی گرفته است. او محبوب دوستداران سینمای هند است وصرف حضور او در یک فیلم، تماشاچیان بسیاری را به سینما میکشاند.