گستردگی و فراوانی چشمههای تراور تن ساز و پدیدههای برآمده از فعالیت آنها در منطقه تکاب چندان چشمگیر است که به گونه خود، در تمام ایران بیمانند است. این چشمهها و نیز شکلهای طبیعی گوناگون که آبهای در بردارنده املاح آهکی پدید آوردهاند، زیبایی ویژهای به طبیعت خشن و کوهستانی منطقه داده است. مردمان بومی منطقه بر این باورند که آبهای تراورتن ساز رازهای نهفته بسیار در خود دارند، رازهایی که ساختن بناهای پیرامون آنها با گونهای تقدس ویژه آمیخته است.
به تعبیر این پژوهشگران، ایجاد زندانها و قلعهها در کنار پدیدههای برآمده از جریان آبهای آهکی راز و رمزهای بسیار در بردارد و در فرهنگ افسانهای این مردم جایگاه ویژه یافته است. این چشمهها و آثار باستانی پیرامون آنها هر سال بسیاری از مسافران را از آذریایجان و کردستان به منطقه تکاب میکشاند، مسافرانی که گاه برای مداوای بیماریهای جلدی و اعصاب به درون چشمههای آب گرم میروند و نیز در طبیعت زیبای منطقه به گشت و گذار میپردازند.
پیرامون تکاب، بویژه در نواحی شمالی آن، چشمههای آهک ساز آب سرد (و گاه گرم) و همچنین نهشتههای گسترده از تراورتن دیده میشود که پدید آمده از جوشش این چشمههای خشک شده قدیمی هستند. بیشتر این چشمهها و همچنین نهشتههای تراورتن در راستای گسل، «قیزجه- چهاراتاق» است که از شمال به سوی شمال باختر کشیده شده و از روستای آب گرم در شمال تا روستای آی قلعه سی در جنوب، به درازای تقریباً 70 کیلومتر، امتداد دارد.
کارشناسان میگویند: نهشتههای تراورتن تکاب گسترهای را که 300 کیلومتر مربع برآورد میشود و پهنای آن 10 تا 50 متر است، پوشاندهاند، از این رو، انگاره بر این است که آب دهی چشمههای پدید آورنده آنها بسیار زیاد و مقدار املاح بیکر بنات در آنها خیلی بیشتر از حد اشباع بوده است. بیشتر این چشمهها اکنون خشک شدهاند و تنها چشمه تخت سلیمان با بیش از 95 لیتر آب دهی در ثانیه هنوز جاری است.
رسوبهای چشمههای تراورتن ساز تکاب اشکال طبیعی زیبایی پدید آوردهاند که با نامهای ویژهای در فرهنگ مردم منطقه و آذربایجان و حتی ایران شهرت یافتهاند؛ از جمله تخت سلیمان، زندان سلیمان، قلعه بردینه، زندان برنجه، زندان بنی کندی و ... که همراه با آثار باستانی دیگری چون قلعه بلقیس از گذشتههای بر رونق این سرزمین حکایت میکنند.
چشمه بزرگ و آهک ساز تخت سلیمان که مردمان محلی گاه آن را دریاچه تخت سلیمان مینامند، میان دو روستای نصرتآباد و همپا قرار گرفته و بزرگترین و پرآبترین چشمه آهک ساز منطقه است.
آب آن که کاملاً سرد و زیاد است، از دو کانال شمالی و جنوبی خارج میشود. مقدار گازهای co2 و sh2 چشمه چندان زیاد نیست، ولی املاح بیکربنات آن بیش از حد اشباع است. دهانه آن همانند دریاچهای زیبا و به شکل بیضی است؛ قطر بزرگ این بیضی 120 متر و قطر کوچک آن 80 متر برآورد میشود؛ همچنین عمق آن به حدود 60 متر میرسد. احتمالاً دهانه این چشمه در آغاز پیدایش بسیار کوچکتر (شاید کمتر از یک متر) بوده است و سپس بر اثر انحلال دوباره فرآوردههای تراورتن، بر اثر آمیزش با آب محتوی اسید کربنیک، دور دهانه خورده شده و قطر آن رفته رفته افزایش یافته است. به سبب آبدهی زیاد در گذشته و نیز مقدار زیاد املاح بیکربنات کلسیم آب، این چشمه مانند چشمههای دیگر، فرصت پدید آوردن مخروط نیافته و سکویی تخت و صاف از نهشتههای تراورتن ساخته که حدود 10 متر بالاتر از دشت پهلویی جای گرفته است. گستره این سکو مستطیلی به درازای 400 متر و با 300 متر پهناست.
گویا نامگذاری تخت سلیمان برای این چشمه آهک ساز به علت وجود این لایه ستبرسکو مانند تراورتن باشد و با حضرت سلیمان چندان ارتباطی نداشته باشد، هر چند وجود کوهی با نام بلقیس که 2هزار و 332 متر ارتفاع دارد و در 15 کیلومتری شمال چشمه است و نشانههای یک دژ کهن را ترسیم میکند، به این باور دامن میزند که نام تخت سلیمان شاید چندان بی مسما نیست. بر روی این سکوی تراورتن بقایای دژ و کاخی با شکوه است که آتشکده بزرگ آذر گشسب، یکی از سه آتشکده بزرگ و بنام ساسانی در آن جا داشته است. برپایه بررسیهای باستان شناسیاین دژ همان «شیز» کهن است که در زمان ساسانیان به «کنشرک» معروف بوده است، دیوار دژ که درست در لبههای سکوی تراورتن است، از قطعات تراورتن و ملات آهک ساخته شده است، این دیوار 6 تا 8 متر بلندی و حدود 4 متر پهنا دارد. درازی دیوار هزار و 120 متر است و 38 بارو، با 25 متر فاصله میان 2بارو، دارد. دو دروازه اصلی و بزرگ، محل ورود و خروج دژ بوده است.
تخت سلیمان را جایگاه یا برآینده دور تاریخ تمدن در ایران دانستهاند؛ چنانکه پژوهشگران میگویند: تخت سلیمان در دورانهای هخامنشی، اشکانی و ساسانی گذرگاه راههای عمدهای بوده که از همدان به ارمنستان و آسیایی صغیر میرفته است. پس از آن، در زمان ابقاخان مغول نیز مورد توجه قرار گرفته است؛ چنانکه این خان مغول نیز کاخی بر روی بقایای کاخ بزرگ خسرو، در ضلغ باختری دریاچه، ساخته است که نشانههای آن هنوز برجاست.
در جنوب تخت سلیمان دیواری از تراورتن به ستبرای 70 سانتیمتر، بلندای 5/1 متر و درازای 200 متر دیده میشود که در دشت جنوبی تخت سلیمان کشیده شده است. مردمان بومی منطقه این دیوار سنگی را «اژدها داش» یا سنگ اژدها مینامند و بر اساس یک افسانه میگویند: در زمانهای کهن اژدهایی بوده که سنگ شده است.
در شمال خاوری روستای احمدآباد مجموعهای از چشمههای آهک ساز بزرگ و کوچک دیده میشود که بر راستای گسله تقریبا خاوری، باختری، پهنهای گسترده از تراورتن پدید آوردهاند. آب این چشمهها چندان گرم نیست اما به سبب وجود گاز کربنیک زیاد که به شکل حباب بیرون میآید، مانند آب فشان، با صدا بیرون میجهد. آب دهی این چشمهها اندک است اما املاح آهکی آنها بسیار است. از این رو، نهشتههای تراورتن آنها مخروطهایی با اندازههای گوناگون پدید آورده است که شبیه گنبدهای آتشفشان جوان، با دهانههای گرد هستند. در راستای گسل، در خاور چشمههای یاد شده، گنبد بزرگی از تراورتن به بلندای 70 متر از سطح دشت مجاور دیده میشود که مانند مخروط آتش فشان خاموش است. این گنبد تراورتن که «زندان سلیمان» نام دارد، یک چشمه آهک ساز خشک شده است. در بالای گنبد، دهانهای به قطر 50 متر و با حدود 30 متر ژرفا دیده میشود که بستر آن پوشیده از گل است و اطراف آن از دیوارهای قائم دودکش مانند درست شده است. در دامنههای خاوری- جنوب خاوری و نیز شمال خاوری مخروط نشانههایی از بناهای کهن دیده میشود که برخی صاحبنظران احتمال میدهند سرآغاز پیدایش آنها نخستین هزاره پیش از میلاد است.
در جنوب روستای برنجه و در کنار رودخانه، در راستای شمالی- جنوبی، دهانههای چند چشمه آهک ساز خشک شده را میتوان دید که مشهورترین آنها زندان برنجه یا «دریای برنجه» نام دارد. دهانه این چشمه بزرگ به شکل بیضی است. قطر بزرگ این بیضی 100 متر و قطر کوچک آن 50 متر است و ژرفایش نیز به حدود 70 متر میرسد. در کف این سازه بزرگ طبیعی دریاچهای آکنده از آب سرد و گاز کربنیک است. این چشمه دیوارهای بلند و پرشیب دارد که از لایههای نازک تراورن تن نواری پدید آمده است. پایین رفتن از این دیوارههای بلند بدون ریسمان و دیگر تجهیزات لازم غیر ممکن است بویژه آنکه کارشناسان احتمال میدهند وجود آبهای گازکربنیک دار در ته دهانه چشمه موجب خردگی بیشتر دیواره شده و بر قطر آن افزوده است.
گفته میشود که خانهای محلی برای تنبیه روستاییان و مخالفان خود، به پایشان سنگ میبستند و آنها را به درون این چشمه ژرف میانداختند و علت نامگذاری زندان برنجه همین بوده است.
در فاصله میان دو روستای بنی کندی و قیزقاپان چشمهای آهک ساز با مخروط کوتاه (حدود 5متر) و دهانهای دایره شکل به قطر 100 متر هست که ژرفای آن به حدود 30 متر میرسد. دیواره دهانه این چشمه پرشیب است و لایههای نازک تراورتن نواری آن را پدید آوردهاند. در گوشه باختری چشمه نیز دریاچهای به قطر 20متر با حدود 30متر ژرفا وجود دارد که آب آن سرد و آمیخته با گاز کربنیک است. از این چشمه نیز خانهای بنی کندی و قیزقاپان به عنوان زندان استفاده میکردند.
در جنوب خاوری دهکده قیزقاپان رسوبهای تراور تن گستردهای دیده میشود که میان آنها دیوارهای بزرگ و پرشیب از تراورتن است که چون دژی بلند و سترگ به نظر میرسد؛ به این سبب آن را قلعه سنگی یا قلعه بردینه نامیدهاند.
قلعه بردینه هم در اصل بقایای یک چشمه آهک ساز بزرگ و مجموعه چشمههای پیرامون آن است که آبهای اسیدی بخشهای زیرین آن را خورده و فرو ریختهاند؛ از این رو فقط بخشی از دیواره دهانه مرکزی به صورت دیواری بزرگ با حدود 100 متر بلندی، برجا مانده است.
در جنوب غربی روستای بدرلو، تقریباً در 15 کیلومتری شمال خاوری نکاب بر که بزرگی است که چملی گل یا چمنلی یعنی برگه چمن دار نامیده میشود. این برگه در فرهنگ مردم منطقه راز و رمز و جایگاه ویژه دارد. پیرامون بر که را چمن فرا گرفته و در میان آن نیز جزیزهای کوچک و متحرک که در واقع چمنزار و نیزاری با 12 متر مربع وسعت است وجود دارد که وزش باد هر روز دوبار ان را از این سو به آن سو میبرد.
این برگه آب سرد، دهانه آبدار چشمه آهک ساز بزرگی مانند تخت سلیمان است که اسید کربنیک محلول در آن لایههای تراورتن دیواره را که بر روی آنها چمن روییده، خورده است، اما خاک روی آن را ریشه چمنها نگه داشتهاند. خاک چمنزار کوچک متحرک بر اثر انحلال تراورتنهای زیرین از زمینهای اطراف جدا شده و به صورت جزیزهای سبز و کوچک بر روی آب شناور مانده است.