رئیسجمهور در این سخنرانی از قوانین شریعت و اجرای آن در ایران سخن گفت، و بر آن ارزشمدارانه و دیندارانه ایستادگی نمود. غرب، تمدن غرب، دموکراسی غرب و آزادی غرب را به چالش گرفت، و رفتار غیرانسانی غربیها را در تابلویی زنده برای جهان متمدن به تصویر کشید.
او بار دیگر بر جنایات امریکا و صهیونیسم تاکید کرد، و همچنان رژیم نامشروع و غاصب را، نه "اسرائیل" ، بلکه "رژیم صهیونیستی خواند، بدون واهمه از این که پرستیژ مسلمانی او مورد تمسخر غربیها قرار گیرد!
پیروزیهای بیمانند دکتر احمدینژاد در جهان، در حقیقت "پیروزی گفتمان و ادبیات منجیگرایانه و عدالتخواهانه او بود." گفتمان و ادبیات جدید و متفاوت با گفتمان و ادبیات خنثی، مرعوب، تسلیمپذیر و مقلدانه سازندگی و اصلاحات"!
گفتمان و ادبیاتی اسلامی و انقلابی، بدون تاکید بر دموکراسی غرب، و لیبرالیزم و فردگرایی غرب، به دور از تمجید و تکریم و تعظیم "توسعه غربی" و "تساهل و مدارای غرب". مقایسه باید کرد گفتمان و ادبیات پیروز احمدینژاد را با گفتمان و ادبیات توسعه و اصلاحات! و مقایسه باید کرد پیامدهای آنها را!
احمدینژاد با گفتمان و ادبیات ویژهاش امریکا و صهیونیزم را زمینگیر کرد، دموکراسی غرب را رسوا نمود، تمدنهای وحشی و بیفرهنگی غرب را افشا کرد، و اسلام و آیات الهی آن را در جهان صلا داد.
از این روی نه "اصحاب کاخ سفید" و نه "استادهای صهیونیست دانشگاه کلمبیا"، بلکه یک جهان آزاده و آزادیخواه، با شیفتگی او را باور کردند، و به عنوان افتخار "جهان اسلام" پیروزیش را بر امریکا صحه گذاردند.
احمدینژاد برای کسب پرستیژ اعمال خلاف شرع انجام نداد، و با تعظیم و تکریم امریکا و اسرائیل، اسلام و قرآن را سرافکنده ننمود.
"موعود امم" محور و مرکز، مقصد و مقصود، انگیزه و هدف در کلام و پیام رئیسجمهور بود. او در سازمان ملل، بر "موعود امم" تاکید تصریح نمود، و سران حاضر در نشست را به سوی او و گرد او فراخواند.
عنایات ویژه "موعود امم" نیز بافتههای سران شرک و کفر را رشته کرد، و احمدینژاد را چون موسای کلیمالله بر فرعون و فرعونیان چیرگی داد.
آیا سردمداران "توسعه و سازندگی" و "اصلاحات" از این پیروزی معجزهآسا عبرت خواهند گرفت، و در کارکرد خود، گفتمان و ادبیات خود، مقصود و مقصد خود تجدیدنظر خواهند نمود؟! آیا باز هم با تکبر و نخوت بر گفتمان و ادبیات مرعوبکننده و تسلیمپذیر خود اصرار خواهند ورزید؟ و آیا باز هم "انتظارگرایی" را جمود و تحجر و ارتجاع و قشریگری و خرافهگرایی خواند خواند؟ آیا "عقلانیت غربگرای" خود را به رخ خواهند کشید و "کارشناسی"های ناکارمد خود را تحمیل خواهند کرد؟ ْآیا باز هم اصرار در مشورتدادن خواهند نمود؟ آیا باز هم نیش و کنایه، طعنه و حقد، کینه و بغض خود را متوجه احمدینژاد خواهند کرد؟
+0
رأی دهید
-0
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.