اختلاف نیروی انتظامی و سپاه بر سر در اختیار گرفتن مرز کردستان

اختلاف نیروی انتظامی و سپاه بر سر در اختیار گرفتن مرز کردستان

مرز باشماق (مرز کردستان ایران و کردستان عراق در 15 کیلومتری شهر مریوان) از 6 روز پیش به علت اختلاف میان نیروی انتظامی و سپاه پاسداران بسته است.

البته در برخی از خبرها علت بسته شدن مرز، دستگیری یک ایرانی منتسب به سپاه نیز عنوان شده؛ اما آن چه پیش از این عامل باعث بسته شدن مرز شده این است که سپاه اصرار دارد مرز باشماق را در اختیار خود داشته باشد و از دیگر سو نیروی انتظامی ضمن مخالفت با این موضوع، خود را متولی کنترل و ناظر قانونی مرز می داند.

پیش از این برای خروج از مرز به غیر از گذرنامه به نامه ای (مجوز) از استانداری کردستان در شهر سنندج  هم نیاز بود، اما از ۶روز پیش، استانداری کردستان صدور مجوز را متوقف کرده است. استانداری و نیروی انتظامی در این ماجرا به صورت هماهنگ عمل می کنند.

قرار شده عبور از مرز شکلی قانونی تر و رسمی پیدا کند و با صدور روادید در چارچوب قوانین عبور و مرور بین المللی انجام شود.

 

سپاه مجوز می دهد اما نیروی انتظامی نه

اما شرایط کنونی مرز به این توضیح ختم نمی شود. قرارگاه رمضان سپاه پاسداران در مریوان، به صدور مجوز برای خروج از مرز باشماق اقدام می کند. اما قرارگاه رمضان برای صدور مجوز نمی تواند بدون ارائه نامه از استانداری کردستان اقدام کند و از آن جا که استانداری کردستان در اقدامی هماهنگ با نیروی انتظامی، روند صدور مجوز را متوقف کرده است، قرارگاه رمضان از مراجعانی که برای اخذ مجوز مراجعه می کنند می خواهد مجوز نخست را از استانداری اراک یا همدان و یا دیگر استان های همجوار کردستان بگیرند. البته نیروی انتظامی هم این مجوز را به رسمیت می شناسد و در صورتی که کسی این مراحل را پشت سر گذاشته باشد می تواند از مرز خارج شود.

 

همه چیز درباره ی خروج قاچاقی از مرز

راه های دیگری هم برای خروج از مرز وجود دارد. کافی است چند دقیقه در حوالی مرز باشماق و پارکینگ باشماق قدم بزنید تا کردهای محلی به شما پیشنهادهای صریحی در این مورد بدهند. آن ها در ازای 10 هزار تومان می توانند از حاشیه ی جنوبی مرز باشماق، شما را به آن سوی مرز ببرند. البته اعتماد به آن ها ساده لوحی محض است، چرا که برخی از آن ها جزو نیروی های امنیتی وزارت اطلاعات یا سپاه هستند که در طول مسیر، ضمن تخلیه اطلاعاتی، ممکن است شما را به جایی دیگر ببرند. در این منطقه به کسانی که شغل اصلی شان قاچاق آدم است «نفربر» (کسی که نفری را با خود می برد) می گویند و آن ها را که کالاهای قاچاق را نه با ماشین و به صورت فردی جابه جا می کنند «کوله بر» (کسی که باری را روی کولش می برد) می گویند.

 

رابطه ی چند همسری و قاچاق آدم در مرز ایران و عراق

بنا به قانونی نانوشته میان «نفر برها» قاعده بر این است که در جا به جایی قاچاقی افراد باید آن ها را به دوراهی «سید صادق» و یا «سلیمانیه» برسانند و آن هایی که خارج از این قاعده عمل می کنند احتمالا...

نکته ی دیگر این که یک «نفر بر» قابل اعتماد یا قاچاقچی واقعی آدم، در هر دو کشور دارای محل سکونت است. یعنی معمولا در یکی از روستاهای آن سوی مرز عراق نیز خانه ای دارد. برخی از آن ها حتی به خاطر ادامه ی این کار حاضرند در یکی از روستاهای عراق نیز زنی را به همسری برگزینند تا به راحتی کار تردد در مرز و قاچاق آدم را انجام دهند. گاه نیز آن زن همسرشان نیست و برای شبی... فقط میهمان پذیر و خادم کسی است که به صورت قاچاق وارد عراق شده است: یک معامله ی پایاپای، «نفر بر» برای او مشتری می آورد. او هم مشتری و «نفربر» را پناه می دهد؛ چرا که اگر به عراق بروی و کسی را در آن جا نداشته باشی که میزبانی و تبعات ناشی از حضورت را ضمانت کند، قطعا در مواجهه با سربازان آمریکایی سرنوشت خوبی نخواهی داشت.

البته داشتن سر و وضعی شبیه کردهای ساکن دو سوی مرز و تسلط به زبان کردی مرسوم در این منطقه می تواند تمامی این مشکلات را حل کند؛ چنان که بسیاری از کردهای مرز ایران هر هفته و حتی گاه هر روز برای کار به سلیمانیه می روند و با هیج مشکلی هم مواجه نمی شوند.

مسیری که «نفربرها» برای عبور قاچاقی از مرز انتخاب می کنند، مسیری است که از میان کوه های جنگلی می گذرد. مسیری که به طور معمول، شبانه و بی هیچ چراغ و فانوسی طی می شود. «نفر برهای» حقیقی کمتر در روز حرکت می کنند.

نکته ی مهم تر این که تمامی «نفربرها» مربوط به این سوی مرز نیستند. برخی از آن ها ساکنین آن سوی مرز و عراقی هستند. میان آن ها در ظاهر هیچ تفاوتی وجود ندارد. در میان آن ها هم «نفربرهای» واقعی و تقلبی وجود دارد. بازشناختن نفربرهای ایرانی و عراقی از یکدیگر تقریبا غیر ممکن است. بنا به گفته ی اهالی مریوان نفربرهای عراقی خطرناک ترین نفربرها به شمار می آیند.

 

دردسرهای دلار در کردستان عراق

بیشتر معاملات و خرید و فروش ها در کردستان عراق بر اساس دو نوع پول انجام می شود: دلار و دینار. به همراه داشتن دلار چند خطر دارد: نخست آن که به همراه داشتن دلار به معنای غیر محلی بودن است و کافی است تا اهالی کردستان عراق متوجه شوند کسی که رو به رویشان ایستاده غیر محلی و به ویژه ایرانی است، در این صورت در یک چشم به هم زدن قیمت تمامی اجناس و خدمات چند برابر می شوند و رفتارهای تقریبا غیرمحترمانه هم چاشنی آن خواهد شد. دردسر دیگر دلار در کردستان عراق این است که در روستاها و شهرهای کوچک به هیچ وجه خریداری ندارد.

 

حکایتی سربسته از به آتش کشیده شدن جنگل های مریوان

چیزی که 50 کیلومتر پیش از رسیدن به مریوان مشاهده می شود، آتش سوزی برخی از نقاط جنگل های این منطقه است. این آتش سوزی ها بیشتر در نوک قله ها و یا در ارتفاعات بلند اتفاق می افتند. بیشترین آتش سوزی مربوط به کوه های جنگلی لب مرز باشماق است. از آن جا که یکی از دوستان و همکاران عزیز ممکن است به طور تخصصی و از منظر زیست محیطی به این اتفاق می پردازد، من ترجیح می دهم از دلایل این آتش گرفتن جنگل های این منطقه چیزی ننویسم.

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.