آقای گنجی دیدار شما با معاون سیاسی دبیر کل به چه منظری بود؟
من قبلاْ در رابطه با نقض گسترده حقوق بشر در ایران به طور مشروح به دبیر کل سازمان ملل متحد نامهای نوشته بودم و البته پیش از آن، این نامه را برای روشنفکران بنام جهان هم فرستادم تا آنها هم اگر نامه را تأیید میکنند، امضا کنند. ۳۰۰ نفر از نامآورترین روشنفکران امروز جهان این نامه را امضا کردند و من طی ملاقاتی که با آقای لین پسکوه معاون سیاسی دبیر کل سازمان ملل داشتم، نامه را تقدیم ایشان کردم و ایشان قول دادند که دبیر کل سازمان ملل مفاد نامه را پیگیری کنند و در ادامه جلسه هم، من به طور مشروح در مورد وضع حقوق بشر در ایران صحبت کردم.
میشود اشاره بفرمایید که به طور کلی محتوای نامه چه بوده است؟
نامه دو بخش دارد. یک بخش آن، رد حمله نظامی به ایران است؛ نقض سیاستهای نظامیگرایانه و میلیتاریستی که ممکن است که کشور ما را با یک فاجعه روبهرو کند. بخش دوم آن تشریح وضعیت حقوق بشر در ایران است و اقرار به نقض گسترده و سیستماتیک حقوق بشر در ایران و در پایان، خواستار دخالت مستقیم دبیر کل سازمان ملل شدم برای رعایت حقوق بشر در ایران و آزادی زندانیان سیاسی. البته به غیر از نامه، من در جلسه دیروز مستقل از نامه وضعیت حقوق بشر در ایران را برای ایشان تشریح کردم.
یکی از موارد، بحث اعدامهای گسترده بود که در ماههای اخیر در ایران و میادین به صورت علنی صورت میگیرد که هدف آن، ایجاد رعب و وحشت در میان مردم است و ما با این اعدامهای علنی مخالف هستیم و معتقدیم که مجازات اعدام باید از مجموعه قوانین ایران حذف شود.
مورد دیگر توجه به هجوم نیرویانتظامی در خیابانها طی ماههای اخیر به مردم، خصوصاْ خانمها، به نام برخورد با بدحجابی بوده. مورد دیگر حبس کردن مخالفین در سلولهای انفرادی، شکنجهی آنها، وادار کردن مخالفین به اجرای شوهای تلویزیونی، توبهنامه نویسی و اعتراف به جرایم ناکرده است.
مورد دیگری که اشاره شده این است که از ابتدای سال جاری مسیحی تا کنون، سیزده نشریه در ایران بسته شده و اینک ایران در میان کشورها خاورمیانه، بزرگترین کشوری است که بیشترین زندانی روزنامهنگار را دارد. مورد دیگر اشاره قتل عام چندین هزار زندانی توسط جمهوری اسلامی در تابستان ۱۳۶۷ است که خانوادهی آنها بعداْ فهمیدند در کجا دفن شدهاند، اما همه ساله جمهوری اسلامی از برگزاری مراسم توسط خانوادههای آنها بر سر مزار عزیزانشان ممانعت به عمل میآورد.
نمونه دیگر، برخوردی است که با دانشجویان به صورت گسترده میشود و آنها را از دانشگاهها اخراج، بازداشت و زندانی میکنند و یا در زندانها شکنجه میکنند. موارد دیگر برخورد با معلمان، برخورد با اقلیتهای قومی، برخورد با اقلیتهای مذهبی، برخورد با اقلیتهای جنسی، برخورد با کارگران، برخورد با معلمان بوده و همین طور اگر فهرست را ادامه دهیم، متأسفانه فهرست نقض حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی ایران پایانناپذیر است.
در پایان این دیدار هم آقای پسکوه قول همکاری دادند و اعلام همدردی کردند. بنده در این دیدار به ایشان عرض کردم که مسأله هستهای، امروز از نظر جهانیان دارد به مسأله اصلی تبدیل میشود و این از نظر ما غیر قابل قبول است. دولت آمریکا و دولت ایران هر دو این مسأله را به مسأله اصلی تبدیل کردند؛ چرا که هر دو طرف به آن نیاز دارند: آمریکا برای این که احساس میکند تنها چیزی که میتواند اجماع جهانی علیه ایران را پدید بیاورد؛ و دولت ایران هم احساس میکند که تنها مسألهای که می تواند در داخل حول آن نیرو جمع کند، این مسأله است.
اما از نظر ما، مسأله اصلی ایران، مسأله نقض حقوق بشر و گذار مسالمتآمیز ایران به دموکراسی است و جامعه جهانی باید توجهاش را به این مسأله معطوف کند. آقای لین پسکوه هم اعلام کردند که قبول دارند و باید سازمان ملل توجه بیشتری به نقض حقوق بشر در ایران داشته باشد. ایشان گفتند که قبل از سفر خانم آرگور به ایران هم با ایشان صحبت کردهاند و به دنبال راهی بودهاند که بتوانند وضعیت حقوق بشر در ایران را بهبود ببخشند.
آیا محتوای این نامه منتشر خواهد شد؟
ظرف چند روز آینده متن کامل نامه به اضافهی تمامی امضاها منتشر خواهد شد و در اختیار مردم جهان قرار خواهد گرفت.
به نظر شما نوشتن این قبیل نامهها، در ایران و جامعه جهانی مؤثر خواهد بود؟
دول عمدتاْ از طریق مستقیم دولتها یا از طریق سازمان ملل سیاستهای خود را پیگیری میکنند. اما ما کاری که در این نامه کردیم، این است که برای اولین بار پای جامعه مدنی جهانی را به قضیه باز کردیم. فشاری است که ما از پایین و جامعه مدنی داریم وارد میکنیم. یعنی ۳۰۰ نفر از نامآورترین نخبگان جهان و چندین اسلامشناس بزرگ از همه کشورها این نامه را امضا کردند. اینها کسانی هستند که میتوانند جریانهای فکری بسازند و امضای آنها میتواند آن را به یک جریان اجتماعی بدل کند و بر دولتهای خودشان فشار عظیمی وارد کند. این نامه در جریان جامعه مدنی میتواند باعث تغییر سیاستها شود و ما امیدواریم که این سیاستهای نظامیگرایانه کنار گذاشته شود و به جای آن به مسأله دموکراسی، حقوق بشر و آزادی پرداخته شود.