رجانیوز : آقای کروبی این ۲ سال را خوب بخوابید تا شب انتخابات بیدار بمانید
پاسخ رجانیوز به کروبی: این 2 سال را خوب بخوابید تا شب انتخابات بیدار بمانید
«یکی از آزادسازیهای دولت این بود که نظام اجرایی کشور را از قید مطالبات پایانناپذیر احزاب رها کرد. این دولت هیچ نیازی به حزب ندارد و من یک ریال هم به آنها باج نداده و تا آخر هم نخواهم داد. دولت تلاش کرده تا مردم را از اسارت عدهای که خود را مالک این مردم میدانند رها کند. این ملت ما بود که در پیروزی انقلاب 8 سال جنگ تحمیلی و مراحل مختلف سختیها را تحمل کرده است. به همین جهت بسیاری از این قید و بندها باید رها شود.»
سخنان رئیس جمهور در همایش مبلغان مذهبی، همان قدر که با استقبال پرشور طلاب حاضر در جلسه هممراه بود، با واکنش منفی برخی افراد حزبی روبرو شده است. این بخش از سخنرانی رئیس جمهور اگرچه ناظر بر نفی یا اثبات احزاب نیست و تنها بر آزادسازی دولت از مطالبات و سهم خواهی های پایان ناپذیر احزاب که ذاتی آنان در یک نظام رقابتی سیاسی است، اشاره دارد، موجب شد، برخی احزاب مخالف دولت توپخانه رسانه ای خود را که برای تمام اقدامات دولت، پر است، بار دیگر آتش کنند.
احمدی نژاد در حقیقت همان مواضع انتخاباتی قبلی خود را تکرار کرد و اینکه دولتی به مثابه شرکت سهامی احزاب مانند دولت هفتم و هشتم تشکیل نمی دهد، را به بیانی دیگر مطرح نمود.
در همین زمینه شیخ مهدی کروبی نیز که معمولاً دیرتر از بقیه هم رده های خود پا رکاب می شود، روز گذشته در همایشی سعی کرد تلویحاً به نقد سخنان رئیس جمهور بپردازد و روزنامه متعلق به وی نیز از این اظهارات به "پاسخ کروبی به احمدی نژاد" یاد کرد. اما کروبی نیز ترجیح داد، سخنان رئیس جمهور را به سخنانی ضدحزبی تفسیر کند و نارضایتی خود و دوستانش از بی نصیب ماندن از رانت های پیدا و پنهان دولت موسوم به اصلاحات را در قلب و تحریف این سخنان بجوید.
مهدی کروبی در بین فعالین سیاسی به بیان سخنان نغز مشهور است، آنچنان که حتی روزنامه حزبش نیز سخنان وی را گاه با اصلاحات منتشر می نماید؛ یکی از زیبا ترین سخنرانی های مملو از پارادوکس وی در همایش سراسری حزب اعتماد ملی که به شدت رنگ و بوی انتخاباتی داشت، ایراد شده است. وی در این همایش با توجه به سخنان اخیر رییس جمهور که باج خواهی حزبی را امری مردود دانسته بود، با خلط مبحث گفته است: عزیز من شما نیاز به حزب ندارید. ما بر طبق گفته امام راحل که میزان را رای ملت دانستند بر وجود احزاب در این کشور تاکید می کنیم و اعتقادی به سوء استفاده از اعتقادات مردم برای کسب رای نداریم. البته در روزنامه اعتماد ملی جملات دیگری نیز اضافه بر اخبار خبرگزاری ها منتشر شده بود:"معتقدیم نظامی که رهبر آن در وهله اول حزب را پذیرفته و رهبر فعلی آن مدتی دبیرکل حزب بوده است و در قانون اساسی آن تحزب مورد تاکید قرار گرفته است باید به این فرهنگ دامن زد."
وی در بخش دیگری نیز گفته است:" اگر حزب بد است چرا بعد از انقلاب بلافاصله عالی ترین چهره انقلاب بعد از امام که شهید بهشتی بود گفت حزب معبد من است."
اما به نظر می رسد کروبی خواسته یا ناخواسته چشم بر روی تفاوت نگاه خود با امام، رهبری و شهید بهشتی به تحزب بسته و با پناه گرفتن در پشت نام آنها سعی دارد رفتارهای خود را توجیه نماید. همان شهید بهشتی که حزب را معبد می دانست بارها سخن از تحزب برای کادرسازی و انتشار عقاید و نه بدست آورد ن قدرت زده بود تا آنجا که کلامش شهره همگان گردید که : "ما شیفتگان خدمتیم نه تشنگان قدرت" و در این مرام هیچگاه نزاعی برای قدرت صورت نمی گیرد و هدف انجام وظیف و تکلیف، بدون در نظر گرفتن نتیجه است.
اما کروبی در همین سخنرانی به صراحت از تشکیل حزب برای به دست آوردن قدرت سخن گفته و نزاع اصلاح طلبان با او را زمانی که در قدرت بوده معنا دار دانسته و تاکید کرده است: "همه می دانیم اختلاف سر سفره ای است که گوشت و برنج و پلو باشد، سر سفره خالی کسی دعوا نمی کند. امروز هم ما چیزی نداریم که بخواهیم سر آن دعوا نماییم."
وی بار دیگر تاکید می کند:"بدست آوردن قدرت با سهل انگاری شدنی نیست، همه ما باید تلاش کنیم. من در حال حاضر تمام وقتم را صرف حزب و این کار کرده ام."
کروبی در این میان پای تایید امام بر تحزب را هم به میان کشیده است. بد نیست ببینیم امام چه نگاهی به تحزب داشته اند. بنیانگذار کبیر انقلاب با رسمیت بخشیدن به تعدد نگاههای سیاسی، تنها یک تقسیم بندی کلان را به رسمیت شناخته بود: "حزب الله" که دعوت به خدا می کند و "حزب شیطان" که دعوت به خود می کند، اگرچه دعوت به خدا از راه های گوناگون بنا به درکهای سیاسی متفاوت باشد. در اندیشه سیاسی امام(ره)، تحزب امری جدای از حزب بازی است. ایشان به صراحت می فرمایند: "به نظر من که در صدر مشروطیت، ]انگلیسها[ حزب را در ایران درست کردند، حزب بازی را برای همین درست کردند که نگذارند این ملت با هم آشتی کنند."
از سوی دیگر نگاه مقام معظم رهبری به تحزب نیز مورد استناد کروبی واقع گردیده است. بد نیست نگاه ایشان را نیز به دقت در کلام معظم له بجوییم: "من به حزب به معناى صحیحش معتقدم؛ لیکن آن چیزى که امروز در جامعهى ما مىگذرد -این تشکیلات حزبىاى که الان به وجود مىآید- شکل غلط حزبى است؛ و این هیچ حسرت و تأسّفى ندارد که شما بگویید این کار به جایى نرسیده است؛ نرسد! اینطور تحزّب و اینگونه حزببازى، اصلاً لطفى ندارد."
و در جای دیگر می فرمایند:"من در یک تقسیمبندى، حزب را به دو نوع تقسیم مىکنم... یک حزب این است که مجموعهاى از صاحبان فکر سیاسى یا اعتقادى و یا ایمانى مىنشینند و تشکّلى درست مىکنند و میان خودشان و آحاد مردم کانالکشى مىکنند و مردمى را با خودشان همراه مىکنند، تا فکر خود را به آنها برسانند... به نظر من، این سبک تحزّب، منطقى است. «حزب جمهورى اسلامى» بر این اساس تشکیل شده بود و همینطور بود... نتیجه این خواهد شد که وقتى انتخاباتى پیش آمد، تا از طرف مرکزیت این حزب چیزى گفته شد، آن مردم از روى اعتقاد خودشان بر طبق آن عمل مىکنند؛ یا حتّى بدون اینکه آن مرکزیت چیزى بگوید، چون معیارهایشان یکى است، با یکدیگر همفکرند... یکطور حزب هم هست که همان حزبهاى رایج امروز اروپا و امریکاست ... مجموعهاى از خواص، با یک منفعت مشترکى که بین خودشان تعریف مىکنند - ولو در خیلى از مسائل با یکدیگر همفکر هم نیستند؛ گاهى خیلى هم با هم مخالفند! - مىنشینند با همدیگر قرارداد مىگذارند و یک حزب به وجود مىآورند. این حزب در میان مردم معروف است؛ اما عضو مصلحتى دارد، نه عضو فکرى..." ایشان با ذکر نمونه هایی از کشورهای مختلف اینگونه تحزب را مبتنی بر معامله بر اساس منافع گروهی و نه بر اساس اندیشه ارزیابی می نمایند.
در کل به نظر می رسد مخالفت اساسی امام و رهبری با باندبازی است و از آنجا که بسیاری از اینگونه دسته بندی ها موجب دور شدن از حقیقت گرایی و نزدیک شدن به منفعت گرایی جمعی می گردد با چنین تعابیری مخالفت می کنند.
حتی در این زمینه در سخنان رهبر انقلاب می توان به مثالهای روشنی نیز دست یافت: "مثلاً فلان سرمایهدار مىگوید من اینقدر پول به شما مىدهم و به حزبتان کمک مىکنم؛ اما مرا در فلانجا سفیر کنید! بحث سفیر معیّن کردن، بازرس فلانجا معیّن کردن، فلان شغل سیاسى را دادن، جزو شرایط حتمى حزببازى به شکل غربى است... احزاب در آنجا هم همهکارهاند؛ البته پُررویى، پشت هم اندازى، پولدارى، داشتن پشتوانههاى صهیونیستى، خوشقیافه و خوشتیپ و خوش صحبت بودن و احیاناً یک همسر فعّال و جذاب داشتن، اینها همه در این انتخابها و گزینشها مؤثّر است. حزب در آنجا به این معناست. این آقایانى که من مىبینم الان براى تحزّب در کشور تلاش مىکنند، بیشتر ذهنشان دنبال اینطور حزبى است؛ من این گونه حزب را قبول ندارم... در تحزّب بایستى کسب قدرت مورد نظر نباشد. اگرچه کسب قدرت براى یک حزبِ موفّق یک امر قهرى است ... اما هدف حزب نباید بهدست آوردن قدرت باشد. هدف بایستى هدایت فکرى مردم به سمت آن فکر درستى باشد که خود شما به آن اعتقاد دارید."
به نظر می رسد در اثبات چگونگی رفتار حزبی آقای کروبی در همین سخنرانی، استنادات بسیاری است و نیازی به مراجعه به دیگر سخنرانی ها و مصاحبه های وی نیست. او به اندازه کافی در این همایش به تلاش خود و حزبش برای کسب قدرت تاکید کرده است. آن تحزب که امام و رهبری مورد تایید قرار می دهند هیچگاه به عرصه سهم خواهی و باج خواهی نزدیک نیز نمی گردد اما حزبی که برای قدرت تشکیل می شود و به دنبال برگزاری جلسه با این و آن برای فرستادن اعضایش به مجلس و دولت است بی شک از آن جمله احزاب مورد تایید نیست.
جالب تر آنکه کروبی در این سخنانش نه تنها برخی از دوم خردادی ها، رییس جمهور و اصولگرایان را مورد انتقاد قرار می دهد، بلکه خود را نیز محکوم می کند. او که خود بارها از حزب گریزی مردم ایران انتقاد کرده است در این سخنان با انتقاد از کسانی که از حزب گریزی مردم دم می زنند گفت: "خودمان یک کاری می کنیم که حزب جا نیافتد، بعد می گوییم حزب جا نمی افتد."
اما مطایبه آخر کروبی که بعد از بیان تمام اختلافاتش با اصلاح طلبان و اقرار به اینکه همین رویکرد مردم از آنها برگشته و از این رو هیچ جایگاه حکومتی ندارند، بسیار زیبا بود. او احمدی نژاد را به مبارزه در سال 88 طلبید تا مردم به او بگویند که حزب می خواهند یا نه! و دوباره تاکید کرد حتما هم می گویم که بیا! گو اینکه با این سخن نامزدی خود در انتخابات 88 را نیز رسما اعلام کرد. حال که کروبی چنین پیشنهادی را مطرح کرده است، با پیشنهاد مشفقانه ای نیز باید بدرقه شود: در این دو سال باقی مانده خوب استراحت کنید تا در انتخابات 88، یک خواب صبحگاهی، آمال تلنبار شده در روزگار خزانتان را سراب نکند.