ستار و شکیلا در آمستردام خواندند اما

ستار و شکیلا در آمستردام خواندند اما...

فایل شنیداری و بخش هایی از کنسرت

«کنسرت خوانندگان پاپ ایرانی در خارج». از این عبارت چه به ذهن‌تان می‌آید؟ ویدئوی کنسرت‌های بزرگ گوگوش، داریوش، هایده، ابی و خوانندگانی از این دست که در ایران دیده‌ایم؟

من که دست‌کم در این سال‌های گذشته، بیشتر کنسرت‌های ایرانی در خارج از ایران را پی‌گیری می‌کردم چنین تصوری در ذهن داشتم. گاهی گزارش‌هایی از تلویزیون‌های ایرانی لوس‌آنجلس می‌دیدم که کنسرت‌ها به هم خورده، خواننده نیامده، یا برنامه سر وقت اجرا نشده و بسیار بی نظم بوده... اما به نظرم تا آدم خودش به خارج نیاید و پا به این کنسرت‌ها نگذارد عمق فاجعه را درک نمی کند!

اگر مدتی در خارج از ایران بمانید و تنها به دو سه کنسرت پاپ ایرانی بروید تقریباً حال و هوای کار دست‌تان می‌آید و شاید دیگر به‌ندرت حاضر باشید در چنین برنامه‌هایی شرکت کنید.

مشکل اصلی و اولیه این است که بیشتر اوقات، برنامه‌گذاران به این خاطر که عده‌ی بیشتری را به سالن بکشانند از دو خواننده که سبک کارشان هیچ ربطی به هم ندارد دعوت می کنند؛ مثلاً داریوش و اندی. ولی عملاً برعکس می‌شود چون تا آنجا که دیده‌ام و شنیده‌ام، طرفداران یکی از این خوانندگان به‌خاطر اینکه با کارهای خواننده‌ی دیگر، میانه‌ای ندارند به کنسرت نمی‌آیند.

ولی در هر صورت، دیشب این اتفاق نیفتاد. دیشب، ستار و شکیلا مهمان ایرانیان آمستردام بودند؛ در برنامه‌ای که گروه پاسارگاد ترتیب داده بود در پاورزون (Powerzone) کنسرت داشتند؛ در یکی از محله‌های جنوب‌شرقی آمستردام که بیشتر شرکت‌های تجاری را در خودش جای داده است. Powerzone هم راستش را بخواهید بیشتر به یک انبار بزرگ شبیه است که در آن کنسرت گذاشته می‌شود، نه به یک تالار کنسرت. دیشب، دو خواننده‌ی دعوت شده، کم‌و‌بیش در یک زمینه‌ی کاری جدی‌تر فعالیت داشتند. فکر کردم دست‌کم به همین‌خاطر، این کنسرت، مرتب‌تر از برنامه‌های مشابه‌ دیگر برگزار می‌شود.

بهای بلیت کنسرت ستار و شکیلا در Powerzone، ۲۹ یورو بود. جهت اطلاع‌تان قیمت بلیت در بهترین قسمت تالار کنسرت آمستردام (کنسرت‌خباو/Concertgebouw) که یکی از سه تالار برتر جهان از بابت صدادهی به‌شمار می‌آید ۲۵ یورو است. البته این یک مورد را می‌توان گذاشت به حساب یارانه‌های دولتی و پشتیبانی کمپانی‌ها و نهادهای هلندی؛ حمایت‌هایی که کنسرت‌گذاران ایرانی از آن بی بهره‌اند.

روی بلیت کنسرت نوشته شده بود: «ساعت ورود به سالن: ۹ شب». برنامه در ساعت یازده و نیم شب شروع شد. یعنی تنها با دو ساعت و نیم تاخیر ناقابل.

صدای ستار در بیشتر برنامه، در صدای ارکستر و جمعیت محو شده بود. بارها به زبان انگلیسی به صدابردارای هلندی برنامه گفت: «صدای مرا ببرید بالا و صدای ارکستر را بیاورید پایین». اما هیچ فایده ای نداشت. ستار در نهایت، بازمانده از حل مشکل، به مردم گفت: «حیف از مملکتی که از دست دادیم...»!

بسیاری از کارهایی که ستار در سال‌های پیش از انقلاب ارائه کرد از کارهای موفق و ماندگار موسیقی پاپ ایران به شمار می‌آیند و سخت مورد علاقه‌ی دوستداران ستار هستند. اما این هنرمند خوش صدای موسیقی پاپ کشورمان در سال‌های پس انقلاب، به ویژه در سال‌های اخیر، دیگر نتوانست آن راه را ادامه دهد. جالب اینجاست که در کنسرت دیشب، ستار تقریباً تمام برنامه‌اش را به اجرای همان کارهای قدیمی‌ اختصاص داد.


بخش دوم کنسرت به شکیلا اختصاص داشت. خواننده‌ای که از آغاز فعالیت کوشید به دور از ابتذال گسترده‌ای که گریبانگیر بسیاری از خوانندگان ایرانی شده، کارهای سنگینی ارائه کند. شکیلا که خوانندگی را به‌طور جدی از حدود سال ۱۳۷۰ آغاز کرد در آغاز با بابک افشار، آهنگساز ایرانی مقیم کالیفرنیا، کارهایی شنیدنی ارائه کرد که مورد استقبال دوستداران موسیقی ایرانی قرار گرفت ولی در سال‌های بعد، تکرار و تکرار و در نهایت گونه‌ای از توقف در این راه.

کنسرت‌های ایرانی در خارج، آن هم از نوع موسیقی پاپ که طیف گسترده‌ای از مردم را در بر می گیرد می تواند تاثیراتی مثبت برای جامعه‌ی مهاجر ایرانی داشته باشد. شبی که خانواده‌ها و دوستان هموطن می توانند دور هم باشند؛ بچه‌های ایرانی که در خارج بزرگ می‌شوند بیشتر با جامعه‌ی ایرانی تماس پیدا کنند و از راه ترانه‌های پاپ، پیوند نزدیک‌تری با زبان فارسی پیدا کنند. ولی در کنسرت‌ها چه نصیب‌شان می‌شود؟ نوعی موسیقی که به لطف بلندگوها و سیستم پخش، بیشتر حکم «سر و صدا» پیدا می‌کنند تا موسیقی. بلیت‌هایی گران برای برنامه‌هایی که به‌خاطر دو- سه ساعت کار دی‌جی‌ها و خوانندگان آماتور در ابتدای آن، تا ساعات دو- سه بامداد به طول می‌انجامد و برخوردهای نه‌چندان مناسب گردانندگان برنامه با شرکت کنندگان. مسایلی که در برنامه‌های هلندی نمی‌بینیم. پس چه چیز می‌تواند تشویقی برای شرکت در کنسرت‌های پاپ ایرانی باشد؟

شاید این دلایل کافی باشند تا دریابیم چرا از جامعه‌ی پانزده‌هزار نفری ایرانیان در آمستردام، دیشب، در کنسرت خوانندگان محبوبی مانند ستار و شکیلا تنها ۳۰۰-۲۰۰ نفر شرکت کردند.

+0
رأی دهید
-1

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.