در مراسم سفرههای مذهبی در گذشته سورههایی از قرآن و دعاهایی از مفاتیحالجنان قرائت میشد و زنان همسایه و اقوام برای دعاکردن برای نیت بانی که همان صاحبخانه بود دور هم جمع میشدند. سفره ای از نان و پنیر و سبزی، عدس پلو، آش و کاچی پهن میکردند و هر زنی نیز به نیت تبرک، نان و پنیری از این سفره را برای خانوادهاش میبرد اما امروز...
امروز...
این سفره ها رنگ و بوی تازه و جالبی گرفته است، سفره ها پر ملاط تر و رنگین تر شده است، زنان برای شرکت در این مراسم ها مثل مجالس عروسی ساعتها در آرایشگاه به سر می برند و بهترین لباسهای خود را با آخرین مدهای روز میپوشند. صاحبخانه هم سفرهای را پهن میکند که هر چه بلند بالاتر و پر رونقتر باشد، پرستیژ و کلاس صاحبخانه را بیشتر میرساند.
مجلس گردانی به نام "خانم جلسه ای" نیز به این مجالس دعوت میشود که هم قرآن و دعا میخواند، هم مداحی و مولودی خوانی میکند و هم احکام دین را تفسیر می کند. (البته در دهه ۵۰ این مجلس گردانها مرد بودهاند.) این روزها خانمهای جلسهای حقالزحمههایی بابت یک تا ۲ ساعت حضور در مجالس میگیرند که رقمی بین ۲۰ تا ۲۰۰ هزار تومان است و خانم جلسهای هر محلهای نیز با کمکهای مالی زنانی که در این جلسات حاضر میشوند سیستمهای صوتی میخرند تا حنجره شان خیلی آسیب نبیند.
در این مجالس زنان برای مسائل خصوصی هر خانوادهای هم دعا میکنند مثلاً خانم جلسهای در میکروفون اعلام میکند " برای سبز شدن دامان فلان خانم همه یک صلوات بفرستید" (کنایه از بچه دارشدن)
خرافهها نیز به این مجالس راه پیدا کردهاند به طوری که دختران دم بخت حاضر در مجلس را دور هم مینشانند و هر آنچه که ته مانده سفره است روی سر آنها میتکانند تا "سفیدبخت" شوند. یا اینکه "کاچی" سفره حضرت رقیه را اگر زنها به خانه می برند هیچ مردی نباید آن را بخورد برای مردها حرام است... یا اینکه اگر مجلس سفره در یک مناسب شادی مثل ولادت یکی از ائمه و امامان برپا باشد می گویند هر کسی که برقصد حاجت می گیرد و ....
جالبتر اینکه تفاسیر مدرنی از احکام دین را از زبان خانم جلسه ایها در این مجالس میتوان شنید به طور مثال اینکه " نماز خانمها با لاک ناخن مشکلی ندارد مهم این است که دختران ما نماز بخوانند و بعداً خودشان به این نتیجه میرسند که باید بدون لاک، نماز بخوانند..."
در حاشیه این مراسم، زنان، انواع لباس، لوازم خانه، لوازم آرایش و... را برای فروش میآورند و با استقبال خوبی هم مواجه میشوند.
البته در همه چیز استثنا وجود دارد اما عموم این مجالس به سمت و سویی غیر از هدف اصلی شان می روند. اینها همه را گفتم تا اینکه بگویم این مجالس مذهبی که به اسم حضرت ابوالفضل و... شکل میگیرد روزگاری فقط مجلس دعا بود اما امروز تنها بهانهای برای جمع شدن زنان محله و خویشاوند دور همدیگر است تا داشته های هم را به رخ یکدیگر بکشند، به چشم و هم چشمیهایشان دامن بزنند، با سحر و جادوهایی که میخوانند زندگیها را از هم بپاشانند و در پایان مراسم هم بزن و برقصی به راه بیندازند.
این روزها همه چیز جور دیگری است...
منبع : ویلاگ یادداشت های یک خبرنگار زن