گزارش از حضور کارشناسان اسرائیلی در تأسیسات هسته ای ایران

گزارش خواندنی از حضور کارشناسان اسرائیلی در تأسیسات هسته ای ایران

روزنامه معاریو در گزارشی اختصاصی از خبرنگار خود داوید گنتر مدعی کمک های اسرائیل به ساخت تاسیسات هسته ای ایران شد.

روزنامه معاریو در ادامه نوشت:‌بلوخ در طول 40 سال گذشته از تصاویر و اسنادی که در ماموریت خود در تهران داشت نگهداری کرده بود و در این باره با هیچ کسی سخن نگفته است مگر به میزان اندکی آن هم با خانواده خود ؛ ولی هم اکنون تصمیم گرفته است که تاریخ این اتفاقات و اسرار روابط اسرائیل و ایران را تدوین کند.

خبرنگار روزنامه معاریو ادامه می دهد:"‌اتفاقات بعدی و تهدیدات ایران ، این کارشناس را به افشای جزئیات و مواردی که در ذهن دارد سوق داده است. جزئیاتی درباره بوشهر، اصفهان و خاطراتی از تاسیساتی که در این شهر ساخته شده بود."

 او می گوید: اخبار بهره برداری از تاسیساتی که ساخته است او را متعجب نمی کند زیرا در آن دوره نیز احساس می کرد که این تاسیسات برای "هدفی خاص" ایجاد شده اند.

او همچنین تا چندین سال قبل از انقلاب اسلامی در ایران حضور داشته است و همچنین کارشناسان آلمانی که با آنها دیدار کرد. من در آن دوره به صورت دائمی با نمایندگان سرویس اطلاعات وامنیت خارجی اسرائیل (موساد) و دفاتر وابسته به آن در ارتباط بودم.

براساس این گزارش ، بلوخ در سال 1968 میلادی 33 سال داشت که پیشنهادی برای کار  در ایران دریافت کرد. او در آن دوره در یک شرکت فعال در زمینه رادار و سیستم های ارتباطی کار می کرد . این شرکت اسرائیلی وابسته به یکی از شرکت های بزرگ و عظیم مخابراتی آمریکایی بود.

او که پیش از این در پروژه طراحی سیستم های رادار هواپیماهای نیروی هوایی و نیروی دریایی اسرائیل فعالیت می کرد ،ادامه می دهد: در یکی از روزها که از محل کار به منزل خود در سینا بازمی گشتم همسرم به من اطلاع داد دکه می بایست به سرعت خود را به فردی در شهر تل آویو معرفی کنم و پس از سه روز به تهران اعزام شدم .

 هنگامی که او با سفر و کار در ایران موافقت می کند همکاران وی برایش گود بای پارتی می گیرند و رئیس شرکت نیز به او می گوید که ایرانی ها از همکاری تو با آنها بسیار خوشحال خواهند شد.

او در تمام مدت تنها با شخصی به نام "بنیامین" معروف به "بلومبرگ" از عناصر اطلاعات و امنیت "موساد" و تاسیسات هسته ای "دیمونه" اسرائیل ارتباط داشت .
این فرد همچنین سمت هایی چون افسر ارشد هیات دستگاه امنیتی اسرائیل را عهده دار شد و توسط شیمون پرز که وزارت دفاع اسرائیل را برعهده داشت به عنوان مسئول ایجاد شهرک پژوهش های هسته ای منصوب شد.

بلوخ 40 سال با بنیامین در ارتباط بود اما هرگز نتوانست او را از نزدیک ببیند اما او ازتمامی اطلاعات امنیتی مطلع بود .
بلوخ اضافه می کند: قبل از سفر به تهران فهمیدم که این سفر تجاری نیست بلکه از طریق تماس و ارتباط دائمی با "دفتر تماس و اطلاعات" فهمیدم که هدف اصلی من از سفر به ایران جمع آوری اطلاعات درباره فعالیت های ایران بوده است.

دفتر تماس و اطلاعات، نهادی امنیتی بود که در سال های 1975 میلادی تا 1968 به عنوان زیر مجموعه وزارت دفاع اسرائیل برای ایجاد مجتمع پژوهش های هسته ای تشکیل شده بود و همچنین وظیفه جمع آوری اطلاعات تکنولوژیکی حساس  با همکاری نزدیک با سه ارگان موساد،‌ سرویس امنیت عمومی (شاباک) و سرویس امنیت نظامی (امان) را بر عهده داشت.

وی اضافه می کند: با کارمندان غیرنظامی تماس گرفتم و در شرکت بلکبورت اسرائیل آموزش های لازم را دیدم تا با نقشی که باید در ایران ایفا می کردم، آشنا شوم ؛سپس به عنوان کارشناس ساریک ایران به تهران رفتم . البته با استفاده از گذرنامه اسرائیلی وارد این کشور شدم ولی همواره به عنوان یکی از کارشناسان شرکت ایرانی شناخته می شدم .

بلوخ در ابتدا به تهران سفرکرد و سپس تعداد دیگری از اسرائیلی ها به وی ملحق شدند که شمارشان به 15 کارشناس می رسید ؛ در کنار آنها 750 ایرانی هم حضو داشتد و محور فعالیت هایشان ایجاد سیستم هشدار قوی و سریع بود که هدف از آن فراهم کردن بیشترین قدرت دفاع هوایی (پدافند هوایی) برای تمامی مناطق ایران بود.

این گروه توانست در دوره فعالیت خود 14 مرکز در مناطق مختلف ایران تاسیسات وپایانه هایی را ایجاد کند . هر کدام از این تاسیسات شامل دو سیستم رادار، 4 رادار و برج مخابراتی بود. این تاسیسات از مرزهای جنوبی پاکستان شروع شده و تا شهرهای بندرعباس در خلیج فارس و مرکز ایران یعنی شهرهای شیراز و اصفهان ،‌تهران ادامه داشت.

وی اضافه می کند: اگر طرف ایرانی می دانست که ما راز آن تاسیسات را کشف کرده ایم ما را جلوی سگ ها می انداختند. اما آنها نمی دانستند.

بلوخ علاوه بر زبان عبری ، زبان فرانسه، انگلیسی و فارسی را بلد بود . وی می توانست به راحتی با کارگران ایرانی صحبت کند و با یکی از کارمندان ایرانی به نام علی آشنا شد و به یاد می آورد هنگامی که به قم ،شهر مقدس شیعیان، سفر کرده است و توانست 160 ایرانی را برای کار کردن با خود همراه سازد.

 در آن دوره دهها شرکت اسرائیلی در ایران فعالیت می کردند واسرائیلی ها بر همه چیز سیطره داشتند ؛ از جمله شخصیت های برجسته ای که در فعالیت های اسرائیل در ایران حضوری پررنگ داشتند سرتیپ "یعقوب نمرودی" بود که از مهمترین کانال های تماس میان ایران و اسرائیل به شمار می رفت و ایرانی ها نیز از رفتارهای وی در تعجب بودند ؛ اما مهمترین مطلب این بودکه آنها چیزی درباره ما نمی دانستند ، آنها حتی نمی دانستندکه ما در کدام یک از کوه ها تجهیزات رادار کار گذاشته ایم ، ما در سایه وتاریکی فعالیت می کردیم.