همین، تاثیرگذاری آن بر مخاطبان خود نیز تا میزان همان هنرها تشدید مییابد.
الیوراستون، سینماگری است که سینما را خوب شناخته است و این از فیلمهای متفاوت او پیداست. او در هر رشتهای موفق عمل کرده است، هر چند به نظر میرسد در فیلم تاریخی اسکندر، مقهور تکنیک میشود و بیتوجه به محتوا، فیلمی میسازد که سند تاریخی آن زیر سوال میرود.
او در حال حاضر در نظر دارد تا درباره زندگی رییسجمهور فعلی کشورمان، محمود احمدینژاد، فیلمی تهیه کند، کاری که پیش از این درباره کندی، نیکسون و کاسترو انجام داده بود.
الیوراستون، 15 سپتامبر 1946 در نیویورک به دنیا آمد. او پس از تحصیلات دانشگاهی در دانشگاههای یل و نیویورک به عنوان تفنگدار دریایی به مدت شش ماه در ویتنام خدمت کرد و پس از آن دوباره به یل بازگشت که تجربیات او در جنگ را میتوان در سومین فیلمش به نام جوخه (1986) مشاهده کرد. وی پیش از آن فیلم کوتاه «سال گذشته در ویتنام» (1971) را نیز در این باره ساخته بود.
استون کارگردانی فیلمهای بلند دست (1981)، سالوادور (1986)، جوخه (1986)، وال استریت (1987)، پیام رادیویی (1988)، متولد چهارم ژوئیه (1989)، درها (1991)، جی.اف. کی (1991)، آسمان و زمین (1993)، قاتلین بالفطره (1994)، نیکسون (1995)، بازگشت (1997)، یکشنبه اهدایی (1999)، persona non Grata (2003)، فرمان اجرایی (2003)، اسکندر (2004)، به دنبال فیدل (2004) و مرکز تجارت جهانی (2006) را برعهده داشته است.
علاوه بر آن فیلمنامههای آثاری چون کنان بربر (1982) و صورت زخمی (1983) را نوشته است.
سینمای استون، خاص است. وی از سینماگران مولف دنیا به شمار میرود و به دلیل شیوه تدوین متفاوتی که دارد و نمونه بارز آن در فیلم قاتلین بالفطره دیده میشود، امضای او را به راحتی میتوان در پای سکانسهای مختلف فیلمهایش دید.
سینماگر معترض
الیور دبلیو.استون را سینماگر معترض میدانند. وی در فیلمهای جوخه و متولد چهارم ژوئیه، سیاستهای جنگی دولتمردان آمریکا را زیر سوال میبرد. جوخه، آیینه تمامنمای یک فیلم ضدجنگ است، با سربازانی که به دلیل فشارهای روحی دست به خودکشی یا دیگرکشی میزنند و سیاستمدارانی که غیر از رسیدن به اهداف خود، به چیزی نمیاندیشند.
در متولد چهارم ژوئیه، استون پا را فراتر از جنگ میگذارد و به گوشهای دیگر از تاریخ نوپای آمریکا نظیر ظهور جنبشهای فرهنگی، اجتماعی یا سیاسی نظیر هیپیگری میپردازد. وی در این فیلم از کلیه امکانات بهره میگیرد و از تام کروز به عنوان سوپراستار استفاده میکند تا جوانان و نسل جدید را به پای فیلم خود بکشاند. بازتابهای جهانی فیلم که به طور همزمان با نمایش فیلم برگزار شد، استون را در دنیا مطرح کرد و سینمای او را به جهانیان شناساند.دو سال بعد، جی.اف.کی، فیلمی با زمان به نسبت طولانی حدود سه ساعت، درباره ترور جان.اف.کندی، رییسجمهور سابق آمریکا ساخته شد که در آن افشاگری استون درباره کاخ سفید و سازمان سیا به حد اعلای خود رسید.
فیلم جنجالبرانگیز دیگر استون، قاتلین بالفطره دو برابر معمول یک فیلم، نما دارد، موردی که باعث میشود تا ضرباهنگ فیلم شدت زیادی پیدا کند، به طوری که بیننده را به نوعی تنش روانی میکشاند. با توجه به موضوع فیلم، این تاثیر، مدنظر کارگردان بوده و وی با این تدبیر خواسته است تا خشونت محتوایی و بصری فیلم را به صورت همزمان به بیننده منتقل کند تا فیلم از تاثیرپذیری زیادی برخوردار باشد.
داستان درباره یک زوج قاتل است که با راه افتادن در شهرهای آمریکا دست به قتل و غارت میزنند. فیلم گرچه به نوعی تداعیکننده فیلم مشهور «بانی وکلایه» با بازی وارن بیتی و فیداناوی است، به خاطر خشونت بیش از حد و زبان تصویری متفاوتی که با فیلم کلاسیک «بانی وکلاید» دارد، متفاوت به نظر میرسد.
«قاتلین بالفطره» اعتراض استون به جامعه مروج خشونت آمریکاست با سلاحهای زیادی که در هر نقطه از شهر وجود دارد و آدمهای روانپریشی که منتظر کوچکترین بهانهای برای کشتن یکدیگرند.
استون پس از این فیلم، به حال و هوای جی.اف.کی باز میگردد و با روایتی نو، به افشاگری مسئله «واترگیت» در فیلم نیکسون میپردازد. او از خاطرات یکی از خبرنگارانی که این مسئله را افشا کردهاند، استفاده میکند و برای اینکه سندیت فیلم را ثابت کند، حضور وی را در بخشی از فیلمنامه میگنجاند، به طوری که در لحظاتی از فیلم دیده میشود.
بازگشت یا دورگشت (V-Turn) فیلم بعدی استون است که اقتباسی آزاد از «ردراکاوست» به شمار میرود. در فیلم «ردراکاوست» نیکلاس کیج، جوانی فراری از دست قانون است که در یک شهرک دورافتاده گرفتار میشود و برای رهایی از آنجا، تن به خواسته یکی از ساکنان میدهد تا با کشتن زن او، پول فراهم کند و فرار را ادامه دهد.
بازگشت استون نیز همین داستان را دارد، با این تفاوت که شون پن در نقش جوان، بازی درخشانی ارائه میدهد که با فضای سیاه – نوآر – قصه، همخوانی خوبی دارد. چهرهپردازی خوب فیلم از نکات قوی دیگر آن به شمار میآید. هر چند خشونت درون داستان، افراطی است و به نظر میرسد استون برای تاثیرگذاری بیشتر آن را اعمال کرده است.
او در فیلم از بازی نیک نولتی و جنیفر لوپز بیشترین بهره را میبرد تا فساد اجتماعی حاکم بر جامعه آمریکا را به نمایش بگذارد.
پن در فیلم، نماد نسل جوان سرگردانی است که با نسل قبلی – نولتی – عناد بیدلیل دارد از همسن و سالان خودش – لوپز – نیز خیانت میبیند. پلیس قصه فیلم، خائنی است که دنبال پول و قدرت است و برای آن آدم میکشد! جوانان شهر، بیهیچ دلیل به جان غریبهها میافتند و سرانجام، این پول است که حرف اول را میزند.
بازگشت، نقطه عطفی در کارهای استون است؛ نوعی تعادل بین فیلمهایی چون قاتلین بالفطره و وال استریت. اما متاسفانه استون پس از آن سیر نزولی را طی میکند.
این کارگردان اگرچه از پرداخت به مسائل روز دور نمیماند، اما با ساخت فیلمی تاریخی به نام اسکندر، اعتراض جهانیان را نسبت به تاریخ دروغی که در این فیلم به نمایش در میآید و دلیل آن شاید، استناد الیوراستون به کتابهای کاذب تاریخی مثل تاریخ هرودت است.
استون در آخرین فیلمش به «مرکز تجارت جهانی» میپردازد و قبل از آن فیلمی مستندگونه از فیدل کاسترو، رهبر کوبا، ارائه میدهد، اما موفقیتی را که در «متولد چهارم ژوئیه» کسب کرده است دیگر تکرار نمیکند و به نظر میرسد با سیری که در پیش گرفته، این فیلم در کنار «جی.اف.کی» نقاط اوج آثار هنریاش باقی بمانند.
استون و احمدینژاد
شنیده شده بود که استون تقاضای ساخت فیلمی براساس زندگی محمود احمدینژاد، رییس جمهور وقت کشور را کرده که از سوی ایشان رد شده است.
با این وجود شایعات حاکی از آن است که این کارگردان لجباز و یکدنده به کار خود ادامه داده و با توجه به تحولات سیاسی و به ویژه موفقیتهای پی در پی متخصصان کشور درباره دستیابی به انرژی اتمی، درصدد است تا با پیوند فیلمهای خبری و مستند موجود، در این ارتباط فیلمی تهیه کند.
اما امروز در خبرها داشتیم که پس از درخواست های مکرر الیور استون کارگردان سینمای هالیوود مبنی بر ساخت فیلمی از زندگی رئیس جمهور کشورمان، دکتر محمود احمدی نژاد امروز به این درخواست ها پاسخ مثبت داد.
به گزارش مهر ،احمدی نژاد در پاسخ به این سئوال که آیا شما تقاضای ساختن فیلم توسط الیور استون را از زندگی شخصیتان رد می کنید؟ گفت: با این کار به طور اصولی مخالفتی ندارم و آنان می توانند چارچوب ها را با کلهر تعیین کنند.
وی در پاسخ به سئوال دیگری مبنی براینکه شما جذابیت شخصی خود را در چه می بینید، اظهار داشت: من به خودم هیچگاه فکر نمی کنم و یک عضو کوچک از ملت ایران هستم و خود را زبان و بیان ملت ایران می دانم.
رئیس جمهور ادامه داد: ملت ایران ملتی بزرگ، با فرهنگ و با تمدن است و از این جهت خود را بسیار پر جاذبه می دانیم.
احمدی نژاد افزود: ملت ایران دوستی با ملت ها، عشق به انسانها، عدالت طلبی و مخالف با ظلم و ستم را به صورت فطری دنبال می کند.