مریخی ها و ونوسی ها در اتاق خواب - قسمت ۳

مریخی ها و ونوسی ها در اتاق خواب - قسمت 3
وقتی مردان همه چیز را خراب می کنند
دکتر جان گری

زن خیلی وقت‌ها بالقوه آمادگی سکس را دارد؛ ولی مرد نمی داند. پس، خیلی زود احساس طردشدگی می‌کند و متوقف می‌شود. او اصلاً درنمی‌یابد که زن واقعاً خواهان سکس است. همه‌چیز را ساده می‌گیرد. فکر می‌کند تمنا در زن مانند خودش پاسخ صریح آری یا نه دارد. بنابراین، از همسرش سوالی مشابه سوالات زیر می‌پرسد:
- آیا مایلی سکس داشته باشیم؟
- سکس می‌خواهی؟
- آمادگی برای سکس داری؟
در پاسخ، اگر زن بگوید «مطمئن نیستم» یا «نمی‌دانم»، مرد در غالب موارد سوءتعبیر کرده و پیام منفی و طرد شدن می‌گیرد. او می‌پندارد زن مودبانه نه گفته است. این صحت ندارد. زن واقعاً نمی‌داند؛ همین و بس. البته مردان برای درک این مسئله مشکل دارند، زیرا شبیه ماه نیستند، بلکه شبیه خورشیدند. اگر از مرد سکس خواسته شود، پاسخش قطعی است:‌ یا خورشید بالاست یا پایین. او به طور مشخص یا سکس می‌خواهد و یا نمی‌خواهد. اما تردید زن، یعنی نیاز او به کمی زمان، توجه و حرف زدن تا تمایل یا فقدان تمایلش را بفهمد. اگر مرد این را دریابد، مستعد می‌شود تا فوراً احساس طردشدگی نکند و نابهنگام منصرف نشود.

آیا در وجودت خواهشی برای سکس هست؟
زن شما مطمئن نیست سکس می‌‌خواهد یا نه. به جای منصرف شدن، به او بگویید: «آیا در وجودت جایی هست که با من سکس بخواهد؟»
در بیشتر مواقع، زن می‌گوید: «چرا هست». بعضی از مردان حیرت می‌کنند از این که گاهاً زنشان پاسخ می‌دهد: «مطمئناً، بخشی از وجودم همیشه می‌خواهد با تو سکس داشته باشد.» این عبارت همچون نوای موسیقی در گوش مرد طنین می‌اندازد.
زن ممکن است در ادامه دلایل تردید خود را بیان کند. او شاید بگوید: «نمی‌دانم وقت کافی داریم یا نه. هنوز لباس‌هایم را نشسته‌ام و چند کار دیگر را نیز انجام نداده‌ام» یا شاید اظهار کند «از احساسم مطمئن نیستم. چیزهای زیادی به ذهنم هجوم آورده. فکر می‌کنم به کمی وقت نیاز دارم تا آرام شوم».
در حینی که زن به حرف زدن ادامه می‌دهد، مرد باید به خود یادآور شود که همسرش نه نمی‌گوید. زن فقط نیازمند حرف زدن است تا ذهنش شفاف شود و سرانجام بتواند امیال شهوانی‌اش را بازیابد. بسیار رخ می‌دهد که بعد از بر شمردن دلایل آماده نبودنش، به سادگی بگوید: «باشد، بیا انجامش دهیم.»
بدون آگاهی از چگونگی تفاوت زن با مرد، در حالی که زن از علل سکس نخواستن خود حرف می‌زند، مرد به تدریج انگیزه را از دست می‌دهد، ولی آن زمان که مرد آگاه باشد و بداند بخشی از وجود زن سکس می‌خواهد، گوش دادن به بخش‌هایی که سکس نمی‌خواهند برایش آسان‌تر می‌شود. در این حالت، اگر زن کشف کند سکس نمی‌خواهد، می‌توان بگوید: «زمان خوبی برای سکس سریع است. بگذار سکس بی‌شتاب را در فرصت مناسبی داشته باشیم.»
همچنین زن وقتی از آمادگی داشتن برای سکس مطمئن نیست، اگر با حوصله همراه با مرد به کشف این که چه تمایلی دارد بپردازد، کار را برای همسرش بسیار آسان می‌کند. مثلاً، فرض کنید مرد بگوید: «می‌خواهی سکس داشته باشیم؟»
زن در واکنش درست، پاسخ می‌دهد: «چیزی در وجودم سکس می‌خواهد، ولی مطمئن نیستم. هنوز خرید نرفته‌ام و برخی کارهایم را انجام نداده‌ام. هنوز...» با ابتدا مطلع کردن مرد که تمایلی هرچند مبهم به سکس دارد، به مرد امکان می‌دهد تا راحت‌تر به دلایل آمادگی نداشتن او گوش دهد.

سکس یا عشق‌بازی
کلامت بسیار مهم‌اند. وقتی زن از واژه‌ی «سکس» استفاده نمی‌کند، مرد ممکن است این را دلیل دیگری برای بی‌علاقگی زن به سکس بداند. (آزاد: بسیاری از واژه‌های مستهجن نیز در چارچوب زناشویی همین حکمی را دارند که دکتر گری درباره‌ی سکس می‌گوید.)
اریک می‌گفت: «شریک جنسی‌ام از این که رابطه‌مان را سکس بنامد، اکراه داشت، او عشق‌بازی را دوست داشت؛ چرا که در آن دل‌بستگی را می‌دید. در این باره، آن قدر حساس بود که اگر در خواهشم برای همخوابگی سکس را به کار می‌بردم، بلافاصله نه می‌گفت و حالت سرزنش‌آمیز به خود می‌گرفت. شنیدن این کلمه به خودی خود آزرده‌اش می‌کرد.
من احساسش را درک می‌کردم، ولی به کار بردن واژه‌ی عشق‌بازی برایم ناراحت کننده بود. در واقع، احساس شرم می‌کردم؛ زیرا اگر قلب و ذهنم عشق‌ورزی می‌خواست، بدنم طالب سکس بود. در نهایت نیز، علاقه‌ام را به داشتن سکس با او از دست دادم و پس از چندی رابطه‌مان از هم گسیخت.»
می‌بینید، کمی تفاوت در معنا چه مسئله‌ی بزرگی را در پی می‌آورد؟ هیچ‌گونه سهل‌انگاری در مواردی از این دست جایز نیست.
اریک سال‌ها بعد با زن دیگری به نام تریش آشنا شد و به وی دل بست؛ اما دریافت او نیز به جای سکس غالباً از واژه‌ی عشق‌بازی استفاده می‌کند. مرد تجربه‌ی تلخ گذشته را به خاطر داشت. پس با دوراندیشی تصمیم گرفت از همان ابتدا همه‌چیز را روشن کند.
اریک برای تریش توضیح داد که از صمیم قلب او را دوست دارد و می‌داند که او عبارت عشق‌بازی را ترجیح می‌دهد، ولی خودش واقعاً می‌خواهد که آن را سکس بنامد. آن‌ها با هم قرار گذاشتند که مرد واژه‌ی سکس را به کار ببرد، ولی مفهومش همان عشق‌بازی باشد؛ یعنی سکس رابطه‌ی جنسی همراه با دوست داشتن باشد.
تریش گاه گاه که از عبارت عشق‌بازی استفاده می‌کرد، برای اریک سخت نمی‌آمد. در عوض، هرگاه زن سکس را به کار می‌برد، برای شوهر بسیار تأیید کننده بود. توافق آن‌ها دو طرف را شامل می‌شد. وقتی هم اریک از کلمه‌ی سکس استفاده می‌کرد، می‌دانست برای تریش اشکالی از این بابت وجود ندارد.
اریک گفت: «عشق‌بازی یا عشق‌ورزی به جای سکس شاید آوای دل‌پذیری داشته باشد، ولی برای من خوشایند نبود؛ چون فکر می‌‌کردم اگر چنین کنم، قصد دارم یا سکس خواستنم را پنهان کنم یا به طریقی او را گول بزنم.»
بله، فقط فهمیدن این که هر کدام سکس را چگونه می‌خواهند، به آن‌ها کمک کرد تا رابطه‌‌ی جنسی‌شان را بهبود بخشند.
البته برای بعضی زوج‌ها پیش می‌آید که کلمه‌ی سکس بار معنایی منفی یا دردناکی دارد. به ریشه‌یابی آن کاری نداریم. اگر شما جزو چنین افرادی هستید، پیشنهادم استفاده از کلمات رمزی است. کلمات رمزی می‌توانند بدیع، شیرین و خوشایند باشند. بنابراین، برای افزایش شادکامی نیز می‌توان از آن‌ها بهره برد.
زوجی کلمه‌ی رمزشان را برایم فاش ساختند. آن‌ها قایق‌سواری را به جای سکس به کار می‌بردند. مرد بعضی وقت‌ها که سکس می‌خواست،‌ می‌گفت: «چه روز آفتابی زیبایی! دوست داری به قایق سواری برویم؟»
زن نیز گاه می‌گفت: «روز خیلی خوبی است. چطور است برویم...؟»؛ و مرد با حرارت حرف همسرش را کامل می‌کرد و می‌گفت: «قایق سواری؟»
هر دو می‌خندیدند و آماده می‌شدند تا اوقات خوشی را با هم بگذرانند.
وقتی قایق سواری کلمه‌ی رمزی باشد، مرد برای سکس دل‌چسب طولانی می‌تواند بگوید: «چه خوب است به گردش طولانی با قایق برویم!»
در این حالت، زن اگر آمادگی‌اش را ندارد، می‌تواند پاسخ دهد: «باشد،‌ولی الان دلم قایق‌سواری سریع می‌‌خواهد.»
این تنها یک نمونه است، خلاق باشید. کلمات رمزی دریچه‌ی جدیدی به روی سکس می‌گشایند.
قسمت بعد:‌ سکس و رسانه‌ها

سکس و رسانه‌ها
دکتر جان گری

رسانه‌ها شدیداً احساس طردشدگی را در مردان تقویت می‌کنند. بمباران تبلیغاتی رسانه‌ها هر روز ادامه دارد. مرد با نمایش زنان افسونگری رو به رو است که بدن‌هایشان تکرار می‌کنند: «بله، من تو را می‌خواهم. برایت آماده‌ام. در اشتیاقت به سر می‌برم. از آن توام. خواهان سکسم. سکس را بیشتر و بیشتر می‌خواهم. بیا و مرا با خود ببر.»
این پیام مرد را تحریک می‌کند. زمانی که گرفتار چنین دنیای خیالی‌ای می‌شود، یا آنگاه که در جریان زندگی، خیالاتی از این دست به سراغش می‌آیند، حس می‌کند فقط اوست که از سکس داغ و پرشور و حرارت محروم است. حتی اگر رابطه داشته باشد، فکر می‌کند اشکالی وجود دارد. کافی است شریک جنسی‌ سر خلق به نظر نیاید تا چمن آن طرف صفحه‌ی تلویزیون به مراتب سبزتر دیده شود. متأسفانه مرد نیاز واقعی- اما پنهان- زن برای سکس را تشخیص نمی‌دهد. او متوجه نیست که با کمی حمایت عاطفی زوجش می‌تواند به چه مرتبه‌ای از سرخوشی برسد. مرد چون خواهش علنی زن را نمی‌بیند، فکر می‌کند برای به دست آوردن آن باید به داخل حلقه‌ی بسکتبال بپرد. اشکال کار کاملاً پیداست: سکس نخواستن زن، مرد را دچار ناتوانی می‌کند.
اما، چه دل‌مشغولی بی‌موردی! زن حقیقتاً سکس را دوست دارد؛ منتها برای آن که به اندازه‌ی مرد میل جنسی‌اش نمایان شود، نیاز به احساس عاشقانه و کمی نوازش دارد. گاهی تمایلات جنسی او را می‌توان با هدیه‌ی یک شاخه گل یا تمیز کردن آشپزخانه برانگیخت- به همین سادگی. (آقایان، لطفاً خنده نکنید. در سمینارهایم همیشه بیان این مطلب با کف زدن ممتد خانم‌ها همراه شده است).
رسانه‌ها با حضورشان سکس را در همه‌جا تبلیغ می‌کنند؛ ولی تناقض باور نکردنی این است که بسیار می‌شنوم زنان از عدم علاقه‌ی شوهرانشان به سکس شکایت دارند. بله،‌ خانم عزیز، شوهر شما هرچه بیشتر سکس را در رسانه‌ها می‌بیند، احساس طردشدگی‌اش بیشتر شده و شیفتگی‌ جنسی‌اش را به شما بیشتر از دست می‌دهد. علت هم به هیچ‌وجه به خاطر فقدان تشابه اندام شما با اندام زنان ایده‌آل نیست، بلکه میل آشکار به سکس را در شما نمی‌بیند، از این رو احساس طردشدگی و محرومیت می‌کند.
مراقب باشید! برایتان بسیار حیاتی است که بدانید در درجه‌ی اول مرد مجذوب اندام آن زنان نمی‌شود، بلکه پیامشان که حاضر و آماده‌ برای سکس‌اند، او را جذب می‌کند. بنابراین، اگر می‌خواهید همسرتان را شیفته‌ی خود نگه دارید، لازم نیست به رقابت با زنان فانتزی رسانه‌ها بپردازید و خود را بکشید تا اندام بی‌عیب و نقصی داشته باشید. به جای آن، روی ارتباط مثبت و دادن پیام‌هایی که مرد را از احساس طردشدگی دور کند، کار کنید.

چرا مردان احساس ضعف می‌کنند؟
مرد وقتی تفاوت‌های بین نیازهای مردان و زنان را درک نکند، وا می‌ماند و احساس کاستی می‌کند. او در حالی که خودش سکس می‌خواهد،‌ همواره احساس می‌کند زنش این گونه نیست: او را باید متقاعد کرد تا سکس بخواهد.
مرد غافل است که زن نیز از جنبه‌ای دیگر دچار چنین احساس ضعفی می‌شود. زنان تشنه‌ی صمیمیت و ارتباط خوب‌اند، اما مردان را چندان علاقمند به این امور نمی‌بینند. توصیه‌ام به خانم‌ها این است که برای درک نیاز جنسی مرد، آن را با نیاز خود به احساسات و روابط صمیمانه مقایسه کنید.
زن هر بار که سر صحبت را باز می‌کند با دیدن برخورد سرد مرد احساس طردشدگی می‌کند. این تجربه‌ی دردناکی است. بنابراین، زنان به راحتی می‌توانند حساسیت همسرشان به سکس را با حساسیت خودشان در این مورد مقایسه کنند.
بدون درک درست تفاوت‌ها و بدون بهره بردن از مهارت‌های پیشرفته‌ی جنسی صدمه‌ی عاطفی خوردن مرد اجتناب ناپذیر است. مرد سرخورده به غار درونش عقب‌نشینی می‌کند و زن از این بابت عمیقاً رنج خواهد برد. حتی بعد از مدتی نیاز به همدم بودن و راحت بودن با مرد را از دست می‌دهد.
البته زن می‌تواند با فراگیری مهارت‌های نوین مرد را از غار تنهایی‌اش بیرون بکشد. (به کتاب مریخی‌ها و ونوسی‌ها با هم برای همیشه مراجعه کنید). به همین ترتیب، مرد نیز می‌تواند مهارت‌هایی را به کار گیرد که زن را با سکس دم‌ساز کند. آن زمان که تفاوت‌ها را درک کنیم، می‌فهمیم تلاش برای متقاعد ساختن همسرمان، که ما را بیشتر دوست بدارد یا مطابق میل ما با ما رابطه‌ی جنسی داشته باشد، راه درستی نیست. راه درست آن است که بکوشیم با بهره‌بردن از مهارت‌های پیشرفته حامی همسرمان باشیم. ما با دوست داشتن او، قادرش می‌سازیم عشقی را که در طلبش هستیم به ما بدهد.
زوج‌هایی که از این مهارت‌ها سود نمی‌برند، خود به خود بعد از سه یا چهار سال شیفتگی جنسی آغازین را از دست می‌دهند.
«چرا زوج‌ها میل به سکس را از دست می‌دهند؟» فصل بعد به بررسی این مطلب اختصاص دارد.
پایان فصل ششم

فصل هفتم
چرا زوج‌ها کمتر از گذشته به سکس می‌پردازند؟
دکتر جان گری

سکس در خانه‌ بسیار کمتر از آنچه رسانه‌ها نشان می‌دهند وجود دارد. مردان و زنان جوان حریصانه خواهان سکس‌اند؛ ولی پس از ازدواج و بعد از گذر چند سال، چیزهای دیگری مهم‌تر شده و سکس نادیده گرفته می‌شود.
زبان احساسات متفاوت، زبان دو جنس مخالف، عدم درک مریخی‌ها و ونوسی‌ها از هم علت اصلی این کاستی است. مردان احساس طردشدگی می‌کنند و زنان در فقر صمیمیت و درک شدن به سر می‌برند. زن نمی‌داند آمادگی نداشتنش برای سکس چقدر برای مرد سنگین است؛ و غریزه‌ی مرد نیز، به مرد این فراست را نمی‌دهد که بفهمد زن نیاز جدی به صمیمیت و ارتباط خوب دارد تا سر خلق آید و آمادگی بیابد.
مرد که خودش نمی‌خواهد احساس طردشدگی بکند؛ برای صمیمی نگه داشتنش، زن باید او را برخوردار از رابطه‌ی جنسی راحت، مثبت و آزاد بکند. به خصوص، نباید او را از شیرینی آغاز کردن سکس محروم کرد. مرد آنگاه که مکرر پیام علاقمندی همسرش به سکس را دریافت کند و آن را باور کند، تمایلات جنسی‌اش سالم و قوی‌ باقی می‌ماند.
زن نیز وقتی مهارت مرد در سکس را ببیند و از حمایت او در رابطه‌شان برخوردار شود، تمایلات جنسی‌اش تر و تازه می‌ماند. ارتباط خوب و حمایت محبت‌آمیز، این‌ها برای زن به هر حال بیشترین اهمیت را دارند. مرد هم البته رابطه‌ی خوب را می‌خواهد؛ ولی آنچه قوی‌ترین تأثیر را بر احساسش می‌‌گذارد، موفقیت جنسی در ارتباطشان است.

سکس را به خواست زن شروع کردن
گاه مرد شروع سکس را منوط به زمان‌هایی می‌کند که همسرش آمادگی برای سکس نشان می‌دهد. اعتماد کردن به احساسات مثبت زن و انتظار کشیدن برای این احساسات، مرد را به حالت انتظار دائم برای شروع سکس می‌کشاند. چقدر باید صبر کرد؟ کم کم تمایل مرد کاهش می‌یابد، و حتی وقتی زن آمادگی‌اش را دارد، مرد سکس کمتری نسبت به او خواهد خواست. معمولاً در این حالت، زن تا حدی نگران خواهد شد.
او فقدان سکس را احساس خواهد کرد و آن را بیشتر خواهد خواست. بازی بدانجامی است. هرچه زن بیشتر سکس بخواهد، به نظر می‌رسد مرد تمایلش را به هم‌خوابگی‌شان بیشتر از دست داده است. تمایل بالای زن به مرد پیام می‌دهد که «تو از عهده بر نمی‌آیی؛ تو نمی‌توانی مرا ارضا کنی». مرد درمانده‌تر شده و اندک تمایل باقی مانده‌اش نیز به زودی از بین می‌رود.
سکس نیاز به تعادل بسیار ظریفی در وجود مردان و زنان دارد- تعادلی که در مردان بسیار آسیب‌پذیرتر است. اگر مرد سکس بیشتری نسبت به زن بخواهد و بتواند صبورانه و از روی ادب بر آغاز نمودن سکس پافشاری کند، سرانجام بر مقاومت زن غلبه کرده، آن را از پا خواهد انداخت و زن به طور خودکار سکس خواهد خواست.
اما، وقتی زن پافشارانه بیش از مرد سکس بخواهد و ناراحتی خود را بابت نداشتن آن بیان کند، مرد بسیار محتمل است که تهی از هر انگیزشی شود. شوهر احساس اجبار خواهد کرد و فکر می‌کند به خاطر زن باید آن را انجام دهد. زنان خود می‌دانند که چگونه اجبار برای سکس می‌تواند برانگیختگی‌شان را خنثی کند. برای مرد اثر منفی اجبار ده بار بیشتر است.
مرد نمی‌تواند مانند زن وانمود به تحریک شدن کند. اگر مرد علاقه به سکس نداشته باشد، از نظر جسمی مشخص می‌شود. زن این طور نیست؛ می‌تواند به آسانی عدم تحریکش را پنهان کند و نشان دهد که همه‌چیز رو به راه است. برای مرد این کار غیر ممکن است.
ناتوانی مرد برای تظاهر به تحریک شدن، فشار را بر او چند برابر می‌کند. احساس اجبار برای سکس و ناتوانی در تظاهر به آن مرد را مستأصل کرده و عملاً هیچ‌چیز- منظورم هیچ چیز است- آن پایین اتفاق نمی‌افتد.

قسمت بعد: وقتی مرد آمادگی ندارد، زن چه می‌تواند بکند؟

وقتی مرد آمادگی ندارد، زن چه می تواند بکند؟
دکتر جان گری
بسیاری از زنان وقتی مردشان آمادگی ندارد، می پذیرند که کار را متوقف کنند. آنان شرمندگی مرد را احساس می کنند و مبهوت می‌شوند که چه باید کرد. اگر درباره‌ی آن حرف بزنند، مرد احساس گناه خواهد کرد؛ و اگر دست به حرکات جنسی بزنند، مرد فقط خستگی یا سرخلق نبودن خود را نشان می دهد.
خانم‌ها نگران نشوند. خوشبختانه راه حل‌هایی وجود دارد. همان طور که وقتی شما سر خلق نیستید، مرد می‌تواند با شما سکس سریع داشته باشد، وقتی او سر خلق نیست، شما نیز می توانید فوت و فن‌های خاصی را به کار برید.
دیوید و سو در جایی از رابطه‌شان فهمیدند سو خیلی بیش از دیوید تمایل به سکس دارد. سو هر گاه فرصتی پیش می‌آمد سر خلق بود و با اشتهای زیاد سکس را می‌خواست. دیوید نیز در هفته‌های اول با خوش‌رویی پاسخ می‌گفت و همه‌چیز عالی به نظر می‌رسید. آنان در هفته چند بار و گاهی دو بار در روز سکس داشتند. این برنامه سرانجام باعث خستگی دیوید شد. تجربه‌ای نو و ناخوشایند. دیوید هرگز فکر نمی‌کرد که زنش بتواند بیش از او سکس بخواهد.
حال، نیاز به نه گفتن را حس می‌کرد؛ اما نمی‌دانست چگونه؟ پس، همچنان به پیش می‌رفت و سکس را، حتی اگر نمی‌خواست، می‌پذیرفت. خوب، ایده‌ی خوبی نبود. چیزی نگذاشت که فشار اجبار جای‌گزین لذت شد. سکس تعهد و وظیفه‌ای در برابر نیاز سو شده بود؛ و به هیچ وجه احساس خوبی به مرد نمی‌داد. دیوید برای خلاصی از این وضعیت، تصمیم گرفت که راهی برای نه گفتن بیابد.
پیدا کردن راه درست آسان نبود. چطور بدون جریحه‌دار کردن و ایجاد احساس طردشدگی در سو می‌تواند نه بگوید؟!
یک روز عصر، وقتی از سر کار به خانه آمده بود و اخبار تلویزیون را تماشا می‌کرد، سو روی کاناپه چسبیده به او دراز کشید و بعد از چند دقیقه به آهستگی مشغول نوازش ران‌های او شد. دیوید با حرکتی که سعی می‌کرد خشن نباشد، دست خود را برای متوقف کردن روی دست سو گذاشت و به آرامی گفت: «الان خیلی خسته‌ام، واقعاً دلم می‌خواهد اخبار ببینم.» بعد برای این که سو را ناراحت نکرده باشد، بدون فکر کردن افزود: «چطور است به طبقه‌ی بالا بروی و آماده شوی. من بعداً به تو ملحق می‌شوم.»
دیوید به تماشای تلویزیون ادامه داد و قراری که گذاشته بود از خاطر بود. چهل و پنج دقیقه گذشت. چشمانش سنگین شده بود و داشت خوابش می‌برد که صدای سو را از طبقه‌ی بالا شنید. زن با لحنی نازک و پرالتهاب می‌گفت:‌ «دیوید، من آماده‌ام!»
مثل معجزه بود. ناگهان وجود دیوید را میل شدیدی فرا گرفت. در پاسخ سو، به گرمی گفت:‌ «الان می‌آیم.» به طبقه‌ی بالا رفت و وقتی کنار زن قرار گرفت، وی را آماده‌ی ارگاسم دید. زن چهل و پنج دقیقه‌ی پیش را صرف تحریک خود، دیدن رویاهای شیرین درباره‌ی عشق‌بازی با دیوید و نوازش آرام خویش کرده بود. (آزاد: به این جنبه‌ی خودارضایی زنان توجه کنید! مسئله‌ای که زنان شرقی بسیار با آن مشکل دارند.) جای تعجب نداشت که زن دو دقیقه بعد از دخول به ارگاسم رسید. دیوید نیز چند ثانیه بعد ارگاسم داشت. سو خوشحال بود که سکسی را که می‌خواست به دست آورده؛ و از طرف دیگر، برای دیوید این تجربه تجربه‌ای بسیار لذت‌‌بخش- حتی لذت‌بخش‌تر از سکس سریع- به همراه داشت. او احتیاج پیدا نکرد به هیچ کاری دست بزند، فقط سکس را با لذت شروع کرد و سو به ارگاسم رسید.
قسمت بعد: پذیرش مسئولیت برای لذت بردن خود



+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.