افشین قطبی : روزنامه نگاران ایرانی تاجر مسلک هستند

افشین قطبی : روزنامه نگاران ایرانی تاجر مسلک هستند

سرمربی تیم فوتبال پرسپولیس تهران، رونامه‌نگاران ایرانی را، خبرنگارانی تاجرمسلک دانست.  Go to fullsize image  
 
به گزارش فارس، حرکت از مبدا کمک مربیگری کره جنوبی به مقصد سرمربیگری پرسپولیس، از دید کارشناس وب سایت گل، ارزشمند و قابل تامل است. متولد ایران، 43 سال سن، با کارنامه‌ای درخشان و توجیه کننده برای احراز پست سرمربیگری در یکی از پرهوادارترین تیم‌های باشگاهی ایران.

ترک کردن و حرکت به سمت ایران چه حسی داشت؟

احساس کرختی و ترس داشتم. باورم نمی‌شد که پس از این همه سال به کشور عزیزم بر می‌گردم. خیلی هیجان زده شده بودم و این یک حادثه بزرگ در زندگی من بود. 39 سال بود نیامده بودم. از سویی، ناراحت هم بودم. خاطرات زیادی در کره داشتم و همینطور دوستان زیادی. ترک کره جنوبی برای من ساده نبود و خداحافظی با بازیکنانم فوق العاده پیچیده و سخت بود. در اینجا باید یا قرمز باشی یا آبی.

حالا چه رنگی هستید

(با خنده) حالا قرمز هستم. قرمز قرمز.

این سومین باری است که کره را ترک می‌کنید.

بعد از جام جهانی 2002 از کره رفتم و به همه گفتم که دیگر بر نمی‌گردم؛ اما باز هم برگشتم و این خداحافظی من دو هفته بیشتر طول نکشید. قرارداد بعدی من، در پایان سال 2004 به پایان رسید و به لوس آنجلس گالسکی رفتم؛ اما وقتی او و دوکات به کره آمد، باز هم به این کشور برگشتم.

طبق شناسنامه‌ای که دارید، شاید بیشتر از 3 تا 4 ماه در تهران نمانید.

(با خنده) امیدوارم بیشتر از این زمانی که می‌گویید، طول بکشد.

آیا به دلیل ترک کره، احساس ناراحتی نمی‌کنید؟

قطعاً همینطور است. همیشه فوتبال آمریکا و ایران را کنار خود دارم و هر وقت اراده کنم، شغل مناسبی در یکی از این دو کشور برایم وجود خواهد داشت؛ اما کره در قلب من است و به عنوان یک کشور خاص به آن نگاه می‌کنم.

پرسپولیس در اولین برخورد با شما چگونه بود؟

آنها خیلی خوب از من پذیرایی کردند. احساس می‌کنم مدت‌ها است در اینجا هستم. برخوردم با افرادی که به نظر من خبرنگار- تاجر هستند، شروع شد. در اینجا خیلی از خبرنگاران مثل مهره‌های تصمیم گیرنده بودند. چنین جوی را تا به حال ندیده بودم. برایشان خیلی عجیب بود که باوجود علاقه به پرسپولیس، کار اصلی خود را در کره و بخت حضور در بازی‌های آسیایی را رها کرده‌ام و اینجا آمده‌ام؛ اما خاطر نشان کردم که حالا اینجا هستم و سعی کنیم گذشته را کنار بگذاریم.

وقتی اولین درخواست جدی و رسمی ایران را دریافت کردید، چه واکنشی داشتید؟

خیلی خوشحال شده بودم و البته کمی هم گیج. باورم نمی‌شد و تا چند ساعت، قدرت ارزیابی مسائل را نداشتم. مورد علاقه واقع شدن از طرف یک باشگاه بزرگ در کشور خودم؛ این واقعاً باور نکردنی بود.

می‌شود بازگشت شما به ایران را مثل بازگشت از کره به آمریکا دانست؟

نه، این دو با هم قابل مقایسه نیستند. ایران کشور من است و احساس‌های من در این دو حالت ربطی به هم ندارند.

این اولین باری است که به عنوان سرمربی فعالیت می‌کنید؟

در یک باشگاه بزرگ، بله. در تیم‌های بزرگ دانشگاهی دسته دوم و تیم‌های جوانان سرمربی بوده‌ام.

بازگشت پس از 30 سال در یک تیم بزرگ آن هم به عنوان سرمربی، فشاری روی دوش شما نیست؟

عاشق این شرایط هستم. در شرایط سخت است که می‌شود از موفقیت‌های لذت برد. برای همین فشارهای مطبوعاتی و استرس‌ها است که در ایران هستم. تجارب بسیاری کسب کرده‌ام و این تجربه‌ها را در خدمت تیم خوب پرسپولیس قرار خواهم داد.

تا به حال ندیده بودم که 3 نفر روی نیمکت تیم را هدایت کنند؟

بله، با 4 مشاور صحبت می‌کنم و تلاش من این است که بتوانم این مشکل را حل کنم. مدت‌ها است که در فوتبال هستم و چنین وضعیتی را ندیده‌ام. وظیفه خودم می‌دانم که سازگار باشم و فعلاً با شرایطی محیطی دریگر نشوم. به هر حال، اولین و آخرین تصمیم‌گیرنده هستم. هر چند مطبوعات ایران دوست ندارند این را قبول کنند بازیکنان به یک هدایت کننده واحد احتیاج دارند و چند صدایی در مربیگری آفت یک تیم است؛ البته با هم هماهنگ هستیم و وقتی خسته می‌شوم، بقیه کارها را به سایرین می‌سپارم. همیشه با انرژی کار می‌کنیم و از فعالیت خود لذت می‌بریم.

اگر پیم وربیک می‌ماند، تو هم می‌ماندی؟

سؤال خیلی خوب است و البته جواب دادن به آن هم خیلی خیلی سخت است چرا که در آن شرایط قرار نگرفته‌ام تا واکنش اصلی خود را تجربه کنم. من و پیم خیلی خوب با هم کار می‌کردیم و خاطرات زیادی با هم داریم؛ اما جدایی و استعفای او برای من خیلی سنگین بود. آمدن به ایران تصمیمی نبود که بخاطر اتفاقات درون اردوی کره اتخاذ شده باشد.

بدون او، آیا کره جنوبی باز هم تو را می‌خواست؟

قطعاً همینطور است. به من پیشنهاد هم دادند و چند باشگاه کره‌ای هم مرا لازم داشتند. به هر حال تصمیم خودم را گرفته بودم و باید باز می‌گشتم.

‌آیا باز هم به کره جنوبی برمی‌گردی؟

مطمئنم یک روز به کره بر می‌گردم. چنین احساسی در قلب من وجود دارد و شاید یک روز هم برسد که دوباره خود را در کره ببینم. هنوز کارهای نیمه تمامی هم از لحاظ حرفه‌ای و هم از لحاظ تجاری در کره جنوبی دارم و باید به اهداف خود برسم.

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.