جدایی والدین ؛ دختر ۱۶ ساله را به گرداب اعتیاد کشاند
+0
رأی دهید
-0
جدایی والدین ؛ دختر 16 ساله را به گرداب اعتیاد کشاند
دختر نوجوان وقتی به زور کتکهای عمویش به عقد مردی درآمد ، نمی دانست که زندگی اش با گرداب اعتیاد گره خواهد خورد.

رویاهای کودکانه ای که تبدیل به سراب شد
با آغاز تحقیقات قضایی ، دختر نوجوان در اظهاراتش به بازپرس مهاجری گفت : من اشتباه کرده ام و می خواهم واقعیت را بگویم. 6 ساله بودم که والدینم از هم جدا شدند و مادرم هزینه زندگی من و 3 خواهرم را تامین می کرد، تا این که یک سال و نیم پیش عمویم مرا با زور و کتک به عقد مردی معتاد درآورد که سالها از من بزرگتر بود و دنیای کودکانه ای که من در منزل مادرم داشتم را برای همیشه محو کرد. مردی که باید آن را شوهر خطاب می کردم ، شبها وقتی به منزل می آمد ، ساعتها مرا به باد کتک می گرفت و ناله های کودکانه ام را پدر و مادری نبود که بشنود. متهم ادامه داد: پس از چند ماه به رفتارش عادت کرده بودم و این شرایط یک سال و نیم به همین منوال سپری شد تا این که وقتی به خودم آمدم ، من هم در گرداب اعتیاد گرفتار شده بودم و اگر مواد مخدر (کراک) به من دیر می رسید ، دیوانه وار خود را به در و دیوار می کوبیدم. هر روز با مرگ دست و پنجه نرم می کردم تا عاقبت یک روز که شوهرم از منزل خارج شد، من از منزلم در شهرستان فرار کردم و نزد مادرم در کرج آمدم.
متهم 16ساله افزود: در این مدت چندین بار از منزل فرار کردم تا شاید اعتیادم را ترک کنم اما به جرم اعتیاد و ولگردی از سوی پلیس دستگیر و روانه بهزیستی شدم. آنجا هم دوام نیاوردم و پس از چند ماه فرار کردم تا عاقبت چند ماه پیش با مرد بازداشت شده که همسایه مان بود آشنا شدم و تصمیم به ازدواج با وی که 20سال از من بزرگتر بود گرفتم تا شاید او کمکم کند و زندگی ام بهتر شود و اعتیادم را ترک کنم.
به دنبال اظهارات دختر نوجوان ، متهم دیگر هم گفته های وی را پذیرفت و بیان کرد که قصد ازدواج با دختر نوجوان را دارد.
متهم 16ساله افزود: در این مدت چندین بار از منزل فرار کردم تا شاید اعتیادم را ترک کنم اما به جرم اعتیاد و ولگردی از سوی پلیس دستگیر و روانه بهزیستی شدم. آنجا هم دوام نیاوردم و پس از چند ماه فرار کردم تا عاقبت چند ماه پیش با مرد بازداشت شده که همسایه مان بود آشنا شدم و تصمیم به ازدواج با وی که 20سال از من بزرگتر بود گرفتم تا شاید او کمکم کند و زندگی ام بهتر شود و اعتیادم را ترک کنم.
به دنبال اظهارات دختر نوجوان ، متهم دیگر هم گفته های وی را پذیرفت و بیان کرد که قصد ازدواج با دختر نوجوان را دارد.
بازپرس مهاجری ، رئیس شعبه یکم دادسرای فرودگاه تهران با اشاره به این پرونده گفت : دختر نوجوان که زندگی اش اینچنین دستخوش حوادث شده است ، یک آسیب دیده اجتماعی است ، چرا که پدر و مادر بی آن که به سرنوشت فرزندان خود توجهی کنند ، تنها به خواسته های خود بها داده و تصمیم به جدایی از هم گرفته اند و اثرات این پدیده شوم در زندگی فرزندان خود را به فراموشی سپرده اند. بازپرس مهاجری ادامه داد: جدایی والدین زنگ خطری است که باید آن را جدی گرفت ، چرا که پدیده طلاق اثرات نامطلوبی بر زندگی اعضای خانواده ها می گذارد و چه بسا آنها را در هر مقطع سنی قرار گرفته باشند به سوی اعتیاد ، ازدواج های اجباری و جرایم مختلف سوق می دهند و آینده روشن فرزندان را به سیاهی و تباهی می کشاند.
طلاق زنگ خطری برای آینده فرزندان
چند روز پیش ماموران اداره اطلاعات پلیس فرودگاه مهرآباد تهران ، هنگام گشتزنی در محوطه فرودگاه متوجه یک دختر نوجوان و مرد میانسالی شدند که در حال مشاجره با یکدیگر بودند. به این ترتیب به ماجرا مشکوک شدند و آنها را برای ادامه تحقیقات به مرکز پلیس منتقل کردند. آنها در بازجویی های پلیسی ادعا کردند که همدیگر را نمی شناسند و پلیس به اشتباه آنها را بازداشت کرده است.
بنابراین متهمان برای ادامه تحقیقات به شعبه یکم بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب فرودگاه مهرآباد تهران منتقل شدند.