فرارزن تنها ازشکنجه گاه ۵ شرور

فرارزن تنها ازشکنجه گاه ۵ شرور

• ۵ جوان شرورکه پس ازاغفال زن۲۳ساله وضرب وجرح وشکنجه،اورا مجبوربه مصرف موادمخدرکرده بودند،تحت تعقیب قضایى قرارگرفتند.

• اجراى حکم اعدام۳پسرجوان که متهم هستندزن ۲۵ساله اى راپس ازربودن در حوالى میدان تجریش تهران به ساوه برده وموردتعرض قرارداده اندبه دلیل همزمانى بااعیادشعبانیه متوقف شد.

  ۵ جوان شرور که با اغفال زن ۲۳ ساله اى، پس از ضرب و جرح و شکنجه، او را مجبور به مصرف مواد مخدر کرده اند، تحت تعقیب قضایى قرار گرفتند. اقدام هاى پلیس جنایى پایتخت براى ردیابى و دستگیرى متهمان در پى ارائه شکایتى از سوى قربانى این ماجرا در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت.

 به گزارش خبرنگار ما، اواخر تیر ماه زن میانسالى درحالى که بر سر و صورت خود مى زد، با مراجعه به مأموران پلیس ادعا کرد راننده یک خودرو سمند نقره اى، دختر جوانش را مقابل دیدگانش ربوده و با خود برده است.پس از اعلام این شکایت و ارائه پرونده به شعبه ۱۵ دادیارى دادسراى ناحیه ۶ و صدور دستورات قضایى، تحقیقات پلیسى براى ردیابى و شناسایى راننده سمند آغاز شد.زن میانسال در این باره به پلیس گفت: همراه ۲ دخترم براى تفریح به پارک ساعى رفته بودیم. هنگام بازگشت به خانه یکى از دخترانم که «مینا» - ۲۳ ساله - نام دارد، با بیان این که تشنه است، وارد یک فروشگاه پوشاک شد. لحظاتى بعد هنگامى که ما منتظر بیرون آمدن او بودیم، ناگهان یک خودروى سمند نقره اى رنگ مقابل فروشگاه توقف کرد. مردى دخترم را به زور سوار کرد و به سرعت گریخت. من از پشت دنبال خودرو دویدم، اما هرچه فریاد زدم، راننده اعتنایى نکرد.

با نشانى هایى که این زن از مشخصات ظاهرى سمند در اختیار پلیس قرار داده بود، مأموران دریافتند خودرو مورد نظر در یک آژانس تاکسى تلفنى مشغول به کار است.با دستگیرى راننده سمند و انتقال او به دادسراى ناحیه ،۶ تحقیق و بازجویى از او آغاز شد.مرد جوان در این باره گفت: آن روز در آژانس نشسته بودم که منشى آژانس خواست براى سوار کردن دختر جوانى به فروشگاه پوشاکى در خیابان ولى عصر تهران بروم. وقتى در برابر فروشگاه توقف کردم، دختر جوانى سوار شد و درحالى که به شدت مضطرب و نگران بود، از من خواست به سرعت حرکت کنم. در این باره از او پرسیدم، ادعا کرد چند زن و مرد قصد دارند او را بدزدند و با خود به خانه فساد ببرند. من هم حرکت کردم.

پس از مسافتى در خیابان آزادى مسافرم پیاده شد و دیگرى اطلاعى از او ندارم.وقتى در تحقیقات قضایى و پلیسى مشخص شد راننده آژانس واقعیت را مى گوید، او آزاد شد و پرونده براى رسیدگى به شعبه ۵ دادسراى جنایى تهران فرستاده شد.تجسس هاى پلیسى براى ردیابى دختر ناپدید شده ادامه داشت تا این که مأموران رد او را در یکى از شهرک هاى اطراف تهران به دست آورده و در جریان عملیات غافلگیرانه اى او را در یکى از خیابان هاى این منطقه به دام انداختند.

 دختر جوان صبح دیروز وقتى در برابر بازپرس «توکلى» قرار گرفت، در این باره گفت: ۱۸ ماه قبل، درحالى که از اعتیاد شوهرم خسته شده بودم، سوار خودرویى شدم. راننده پراید که مرد میانسالى بود، با مشاهده چهره پریشانم، سر صحبت را باز کرد. بدین ترتیب من درباره مشکلاتى که در زندگى با شوهر معتادم داشتم، با او درد دل کردم. بعد هم از او براى انتقام از شوهرم کمک خواستم. راننده پس از شنیدن درد دلم مرا به خانه اى برده و در اختیار پسر جوانى به نام «چنگیز» قرار داد. او ادعا کرد انتقام مرا از شوهرم مى گیرد و بعد هم با من ازدواج مى کند.من فریب حرف هاى او را خوردم و کم کم رابطه پنهانى ام با او آغاز شد.

 پس از مدتى از رفتار خود پشیمان شده و از خانه اش فرار کردم.روز حادثه درحالى که از مزاحمت هاى چنگیز خسته شده بودم، بار دیگر نقشه فرار را طراحى کردم. قصد داشتم با مراجعه به خانه چنگیز از او بخواهم دست از سر من و زندگى ام بردارد. وقتى به خانه او رفتم، مرا به طبقه دوم خانه اش برد. در آنجا از من خواست مقدارى مواد مخدر «کراک» استعمال کنم، اما در برابر خواسته اش مقاومت کردم. او سپس سیگارى را روشن کرد. ابتدا مرا زیر مشت و لگد گرفت و سپس با آتش سیگار پشت دستم را سوزاند. بعد هم تهدید کرد اگر مقاومت کنم، به صورتم اسید مى پاشد. پذیرفتم و به این ترتیب معتاد شدم.

چنگیز با معتاد کردن من به خاطر تأمین مواد مخدر مورد نیازم مرا در اختیار سایر دوستانش قرار مى داد و مدتى بعد هم مرا به یک زن تحویل داد. از آن زن شنیدم که چنگیز و دوستانش با اغفال زن ها و دختران فرارى، آنها را به خانه خود مى برند و پس از کشاندنشان در دام اعتیاد، از قربانیان شان سوء استفاده مى کند.بنا به این گزارش، با توجه به طرح این اظهارات، به دستور بازپرس توکلى»گروهى از کارآگاهان پلیس آگاهى تهران مأموریت یافتند تا با انجام تجسس هاى پلیسى، مخفیگاه متهمان را ردیابى و آنان را بازداشت کنند.