داستان از اینجا شروع میشه که یکی از فامیلهامون که هیات داشتن میخواستن با یکی از مداح ها تماس بگیرن برای اجرای مداحی یکی از شب های عاشورا(البته بهتره که من اسم اون مداح رو نگم)آقا سرتونو درد نیارم مداح قصه ی ما نامردی نکرد و فقط ۲ تا چیز خواست
.۱: فقط شبی۸۰۰هزارتومن ناقابل
۲یه ویلا تو بابلسر!!!!!!!!!!
نمیدونم ؟؟؟؟؟مطمئنم که شما هم وقتی این خبر رو شنیدید شوکه شدید ولی باور کنید راست میگم ! (میدونم که اگه اسم اون مداح رو بیارم شما به شدت ازش بدتون میاد )
منبع : وبلاگ نکات جالب این کوره خاکی,درد دل و......