زن، نظامی گری و جنگ در انگلستان

زن، نظامی گری و جنگ در انگلستان

ماجرای بازداشت فی ترنی، تنها زن نظامی در میان پانزده پرسنل ارتش بریتانیا توسط ایران در اولین روزهای فروردین، ماجرایی که بدون دردسر زیاد با گرفتن عیدی از رئیس جمهور ایران تمام شد، توجه خیلی ها را در این دیار به نقش و وظیفه نظامیان زن در جبهه های جنگ عراق و افغانستان جلب کرد.
فی ترنی
خیلی ها به فی ترنی ایراد گرفتند که چرا سیگار بدست و با چهره ای نگران در تلویزیون ایران ظاهر شد

سئوال اصلی این بود که اگر یک سرباز زن در وسط دریا اسیر نظامیان کشوری خارج از دایره نبرد می شود در جنگ تن به تن در خشکی و با دشمن معلوم چه کار خواهد کرد.

وزارت دفاع بریتانیا می گوید وظائف زنان در جبهه کاملا مشخص است و استثنایی در کار نیست. قطعا در وضع خواب و خوراک و پوشاک استثنایی در کار نیست ولی در ماهیت وظائف زنان و مردان نظامی در خط اول نبرد باید باشد آنهم به حکم قوانین بین المللی. اگرچه در طول تاریخ زنانی مثل ژاندارک بوده اند که شمشیر در دست با شهامت برای وطن خود جنگیدند ولی در صفوف ییاده نظام ارتشهای مدرن امروزی هنوز زن را با تفنگ و سرنیزه بسوی سنگر دشمن نمی فرستند.

ارتش بریتانیا ۱۸۰۰ نظامی زن دارد که ۱۶۰۰ نفر آنها در عراق و افغانستان مستقرند و تا حالا ۳نفر تلفات داده اند همه در عراق؛ یک خلبان هلیکوپتر، یک ستوان دوم نیروی زمینی و یک پرستار. در این نیرو فقط خلبانان می توانند مامور در جبهه باشند ولی نظر فرماندهان ارشد درباره نقش زنان نظامی در نبردهای تن به تن یکی نیست.

هفت سال پیش، رئیس وقت ستاد ارتش گفته بود که ارتش و جامعه آماده پذیرفتن حضور زن در نبرد تن به تن نیست، ولی جانشین او یک سال بعد گفت با اعزام زنها به جبهه مخالفتی ندارد چون وقتی زنی تصمیم گرفت نظامی شود حتما می داند که نبردی در کار خواهد بود و در کارزار جنگ، هم کشتن هست و هم کشته شدن.

تا اینجا همه نظرات آقایان نظامی بود درباره همقطارانشان از جنس مخالف، ولی بعد از اسیر شدن فی ترنی و ماجرای بحث انگیز فروش خاطرات روزهای اسارتش در ایران، رسانه های این دیار به سراغ نظامیان زن رفتند تا از نظر و تجربه های آنها با خبر شوند.

مقامات وزارت دفاع شرمنده از داستان فروش خاطرات که بعدا موقوف شد، به تبلیغ درباره زن در ارتش تمایل چندانی نشان ندادند ولی هفته نامه ضمیمه روزنامه تایمز روز شنبه رپرتاژی مفصل و مصور رو کرد که نشان داد زنان در ارتش این دیار نه تنها از جنگ و نبرد تن به تن نمی هراسند بلکه حاضر نیستند پوتین سربازی را با کفشهای ظریف پاشنه بلند عوض کنند. اینهم چند نمونه از حرفهایشان برای اینکه باور کنید.

لورا بارتت، ۲۷ ساله افسر خلبان هلیکوپتر از مقایسه نقش زن ومرد در نظام اصلا راضی نیست و با استدلال ساده ای می گوید چون خلبان زبده ایست و می تواند هلیکوپتر نظامی هدایت کند استخدام شده و اگر بلد نبود نمی گذاشتند در جبهه پرواز کند. لوئیز رابرتز، مامور مخابرات است، ۲۳ ساله و عاشق ارتش می گوید حاضر نیست نظامی گری را با حرفه دیگری عوض کند.

درباره رزم و جنگ و نبرد، نیکلا و کریستی دو پزشکیار در عراق هیچ فرقی بین کارشان با سربازها نمی بینند و گفته اند که قبل از معاینه و جراحی و پانسمان باید تیراندازی بلد باشی چون برای نجات سرباز زخمی باید در صحنه نبرد پیاده شد و خمپاره دشمن سرباز و پزشکیار نمی شناسد. ولی حضور در خط اول نبرد هنوز با جنگیدن و کشتن و رویارویی با جان باختن یکی نیست و نهایتا آن گفته کلیشه ای به میان می آید که زن برای پرورش و عشق دادن به فرزند ساخته شده و نه برای کشتن در جبهه جنگ.

جورجینا بل که تازه به ارتش پیوسته و همسرش هم ارتشی است گفته در مرخصی خیلی هم زن است و در انتخاب لباس و فرم موی سر و آرایش بر و رو خیلی وسواسی است و می خواهد که بیرون از سربازخانه خصلت زنانه اش را حفظ کند، ولی در جبهه درجه دار توپخانه است و هیجان آن را با هیچ چیز عوض نمی کند. ولی جورجینا قبول دارد که وقتی به دوستان قبل از سربازی بر می خورد حرف چندانی برای گفتن ندارند.

قوانین و کنوانسیونهای بین المللی همچنان اعزام زن به خط اول جبهه را نمی پذیرد ولی ژنرال روپرت اسمیت، از فرماندهان سابق پیمان ناتو می گوید این کنوانسیون ها در زمانی نوشته شدند که جنگ مفهوم کلاسیک داشت، یعنی صف آرایی نیروهای متخاصم با شمایل مشخص در بیرون شهرها و مناطق مسکونی در حالیکه در نبردهای امروزی، نه محل جبهه مشخص است و نه دشمن و در چنین شرایطی اگر زن نظامی مامور مخابرات باشد یا پرستار، خلبان باشد یا افسر توپخانه همانقدر با خطر روبرو هستند که یک سرباز سر نیزه بدست در صف اول نبرد. این حرف تا حدی قبول ولی برای من، نکته مجهول همچنان انگیزه یک زن جوان برای سرباز شدن است.

غیر از مساله فروش خاطراتش به یک روزنامه که با تائید وزارت دفاع بود و بعد اسباب خجالت مقامات شد، خیلی ها به فی ترنی ایراد گرفتند که چرا سیگار به دست و با چهره ای نگران در تلویزیون ایران ظاهر شد. صرف نظر از اظهارات فی ترنی و مردهای همقطار او در هنگام بازداشت، چهره گرفته و دلواپس او گویای احساسات طبیعی و عاطفی یک مادر بود که بعد از آزادی هم گفت که در لحظاتی فکر می کرد دختر ۳ ساله اش را هرگز نخواهد دید.

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.