به خوبی به یاد دارم که بیست سال پیش در لندن کنسرتهای اصیل ایرانی و مقاله هائی که درباره آنها در جراید انگلیسی نوشته میشد توجه نسل خاصی از بریتانیائی ها رو به مولانا جلب کرد.
و اکنون توجه جراید لس آنجلس به سوی کنسرت جمعه شب ناظری ها خواهد.
آواز و موسیقی ای بسیار متقاوت که نتیجه سالها سرکشی از تکرار است.
در گفتگوئی که با شهرام ناظری و فرزندشان حافظ که اکنون در لس آنجلس به سر میبرند داشتم، از حس متفاوت این اثر باخبر شدم.
شهرام ناظری از اتفاقات یکسال گذشته در زمینه راه هنریش خرسند بود و در گفتگوی تلفنی ای که داشتیم چنین گفت:
شهرام ناظری: این نشان را در سال ۲۰۰۶ به من دادند. "نشان شوالیه" که بزرگترین نشان فرهنگی فرانسه است و به هنرمندانی می دهند که جهش و حرکت تازه ای را به وجود آورده اند. علت اعطای این نشان هم سی سال معرفی مولانا ( رومی ) به غرب و تاثیر موسیقی من بر روی طیف گسترده ای از آنان ذکر شده بود.
آقای ناظری، من در زمان نوجوانی مولانا را از زبان شما شنیدم. فکر می کنید نتیجه کار شما در فرهنگ ایرانی چه بوده؟
به طور کلی ریشه رفتن به دنبال مولانا این بود که دنبال یک سری لحن های گمشده حماسی آواز بودم. وقتی که یک سرنخ به دست آوردم متوجه شدم فردوسی و مولانا، بیشتر آن حس را جواب می دهند که در نهایت شد این. کاری بود که به دنبالش رفتم و تحقیق کردم. این علت باعث شد که من به مولانا روی بیاورم. البته زمانی که من شروع به خواندن اشعار مولانا کردم اساتیدم مخالفت می کردند اما آرام آرام این نوع اشعار هم جا افتاد. زمانی که جوان بودم یکی از اشعار مولانا را برای استاد بنان خواندم و ایشان با تعجب گفت: "اینها چیه؟ این کلمات قلنبه سلنبه صدای آدم رو خراب می کنه. پسر جان شما دنبال غزل های ظریف بگردید." اما گفتم این کلمات اسطوره ای هستند و من جوان رو میتواند ارضا کند. البته خیلی از خواننده ها هم با این کار و طرز تفکرم مخالفت می کردند. اما بعد از مدتی دیگران هم شروع کردند به خواندن اشعار مولانا.
الان بعد از سی سال آیا از نتیجه کار راضی هستید؟
بله. نتیجه اش این است که خیلی از خواننده ها اشعار مولانا را می خوانند. حتی خواننده های خارجی مانند مادونا!
ما یک دوره ای در ایران داشتیم که همه "رومی زده" شده بودند. دوره ای که شعر مولانا را بر روی آهنگ قاجار می گذاشتند و می گفتند عرفانی شده. نظر شما چیه؟
اصولاً وقتی کسی یک پدیده هنری به وجود می آورد و پایه گذاری می کند، وقتی این راه یک مقدار مورد استقبال و علاقه اجتماع قرار می گیرد، طبیعتاً یک سری که "دلال صفت" یا مقلد هستند، برای اینکه از غافله عقب نمانند بدون اینکه جوهره و هدف درونی این کار را درک کنند، آن را انجام می دهند. شاید این کار در کوتاه مدت جواب بدهند اما اجتماع در طولانی مدت آن را قبول نمی کند.
فکر می کنید اشعار مولانا تاثیری هم در نوع موسیقی ما گذاشته؟
زمانی که بخواهید شعر مولانا بخوانید، باید با فرهنگ مولانا آشنا باشید. فرهنگی حماسی که پر از فراز و نشیب است. بنابراین هر سازی در موسیقی استفاده بشود باید روح دیگری در آن دمیده بشه. روحی که مطابق باشد با آن فرهنگ حماسی.
فکر می کنید چرا بعد از صدها سال خاموشی درباره مولانا،اخیراً درباره اش زیاد صحبت میشه؟
به دلایل تاریخی کلاً در موسیقی ما مولانا و فردوسی کنار گذاشته شده بودند. فلسفه و تفکر بسیار عمیقی که پشت سر مولانا است در غرب آرام آرام دوانده شد. در زندگی ماشینی امروز هم حس و نیازی به یک آرامش و پیوند با آفرینش احساس شده و همین علت نیاز، باعث شد مردم به سمت مسائل درونی و معنوی بروند و خود به خود در این حالت به سلطان عشق که مولانا است برسند. به همین خاطر هم کتاب های مولانا امروزه از پر تیراژترین کتاب های دنیا شده.
حافظ ناظری از کودکی با موسیقی و شعر ناب آشنا شده . نگاه متفاوت اون نسبت به موسیقی اصیل ایرانی را می توان در اجرای ساده و لطیف سه تاری که در سن ۱۹ سالگی ضبط کرده ، شنید. او اکنون با آشنائی کاملی که به خصلت سازهای کلاسیک غرب و سازهای اصیل ایرانی دارد حس متفاوتی را به موسیقی تلفیقی ارمغان آورده است.
در کارهای مشترکی که با پدر خود ضبط کرده به نیت اصلی شهرام ناظری که بازسازی لحنهای کهن ایرانی است، دست یافته است. حافظ در حال تمرین با نوازندگان بود که از او خواستم برایمان از ساخته هایش که در این کنسرت اجرا خواهد شد بگوید:
حافظ: این کنسرت ادامه هدف من برای شناساندن موسیقی ایران به جهان است. به همین خاطر سعی کردم که نقاط مشترک موسیقی ایران و شرق را با موسیقی کلاسیک غربی آمیخته بکنم و در اجراها به کار ببرم.
حافظ، چطور افکار مولانا را در ساخته ای که داری نشون دادی؟
من سعی می کنم به مفهوم اشعار توجه بکنم و طبق آنها سعی کنم یک فضای سورئالیستی و تجسمی خلق کنم. این موسیقی سعی می کند به شکل یک تئاتر به صورت زنده دربیاید. حتی کسانی که زبان فارسی را متوجه نمی شوند به دلیل همین برخورد خیلی از قسمت های موسیقی را درک می کردند. البته این روزها اشعار مولانا خیلی باب شده و خیلی ها اشعارش را می خوانند، اما مهم این است که شما بتوانید حق مطلب را ادا بکنید.
مثل اینکه قراره با آقای شهرام ناظری هم چند آهنگ دو صدایی اجرا بکنید؟
بله. مردم "شهرام ناظری" دوم نمی خواهند، برای همین من با نوع و طرز تفکر خودم موسیقی را اجرا می کنم و همیشه ما به عنوان دو خواننده متفاوت خواهیم بود. این روشی بوده که در خانواده ما اجرا شده.
آیا این کنسرت قراره ضبط و پخش بشه؟
متاسفانه به علت عدم حمایت مالی، حتی از ایران موفق به ضبط این کنسرت نخواهیم شد.
موفق باشید