مردی در محاصره کروکودیل ها یک هفته بالای درخت ماند
+0
رأی دهید
-0
مردی در محاصره کروکودیل ها یک هفته بالای درخت ماند
خبرگزاری فرانسه-یک چوپان استرالیایی پس از سقوط از اسب خود در محاصره کروکودیلها قرار گرفته و مجبور شد به بالای یک درخت فرار کند. 
این چوپان استرالیایی سهشنبه در مورد زندگی یک هفتهای خود بر روی درخت در منطقهای که محل زندگی کروکودیلها بود توضیحاتی را داد. «دیوید جرج» گفت که پس از سقوط از اسب خود در منطقهمحل زندگی کروکودیلها مورد محاصره این حیوانات قرار گرفته و مجبور به رفتن به بالای یک درخت شد. وی گفت: پیش از نجات توسط هلیکوپتر هفت شب تمام چشمان سرخ کروکودیلها را که در زیرپای او میدرخشید، مشاهده کرده است.
جرج به روزنامه محلی «کوریر میل» گفت: هر شب دو کروکودیل در زیر درخت منتظر بوده و به من خیره شده بودند. تنها چیزی که من میدیدم دو جفت چشم سرخ در زیر درخت بود و در تمام طول شب هم تنها صدای نفسهای آنها را که در موقع بیرون دادن آن بسیار وحشتناک بود میشنیدم. من با فریادها و نالههای بلند به آنها میگفتم که قصد ندارم برای شما آشغالها از اینجا پائین بیفتم. وی گفت: این کابوس از زمانی شروع شد که اسبش او را به پائین پرتاب کرد او گیج و در حالی که دچار خونریزی شده بود دوباره سوار اسب شد و تنها توانست حیوان را به سمت خانه نگهدارد اما چندی بعد جرج 53 ساله متوجه شد که اسبش به جای خانه او حدود یک کیلومتر آن طرفتر و به قلب منطقه محل زندگی کروکودیلها برده است. جرج گفت: «من از اسب پیاده شدم و متوجه شدم در یک زمین مردابی قرار دارم کمی جلو رفتم تا موقعیت را تشخیص دهم که ناگهان متوجه شدم دقیقا روبهروی یک لانه کروکودیل قرار دارم دیگر راه بازگشتی نداشتم چرا که خیلی خطرناک بود بنابراین مجبور شدم که خود را به نزدیکترین بلندی ممکن برسانم و امیدوار باشم که انسانها من را قبل از کروکودیلها پیدا کنند. زمانی که وی به خانه باز نگشت جستوجو برای وی از طریق پلیس، ارتش و سازمانهای امدادی شروع شد که نهایتا وی با انعکاس نور خورشید از طریق جعبه توتونش و تکان دادن پیراهن خود موفق به جلب نظر تیم جستوجوی هوایی شد. وی گفت: آنها چندین بار حتی یک بار به فاصله شش یا هفت متر از روی سرم رد شدند و مرا ندیدند. بسیار نا امید کننده بود. جرج در سومین روز حضور خود روی درخت دومین ساندویچ گوشت خود که تنها غذایی بود که به همراه داشت را خورده بود. وی در روز هشتم دیده شد و نجات پیدا کرد. جرج گفت: پس از نجات من ماموران در هلیکوپتر یک بسته شکلات به من دادند که لذیذترین غذای عمرم بوده