مصاحبه با خانمی که ازدواج موقت کرده

مصاحبه با خانمی که ازدواج موقت کرده

اول مِن و مِن می کند و بعد رضایت می دهد صحبت کند،به شرط اینکه اسمش را ننویسیم

مدتهاست که از شوهرش جدا شده و در این سالها دو بار ازدواج موقت داشته که زمان ازدواجش با نفر دوم هنوز تمام نشده.

-چطور شد قبول کردی که ازدواج موقت بکنی؟

چند سال قبل بود مدتی ازطلاقم می گذشت. تنهایی اذیتم می کرد یکی از آشناها کسی را برای اینکار پیشنهاد دادکه اول به شدت رد کردم

بعد که به اصرار دوستم ایشان را دیدم نظرم عوض شد طرف خیلی مقید به محرمات و این حرف ها بود

خیلی اهل احکام ودین بود و من هم گفتم چه بهتر.اینطوری راحت تر بود

-راحت از چه نظر؟

اگر بخواهی با کسی باشی،اگر بخواهی بیرون بروی و رابطه ای داشته باشی،این تنها راه است.

من به عنوان یک زن میخواستم خلاف شرع نکنم و کسی هم نتواندچیزی بگوید.

این طور،هم دو طرف راضیند و هم رابطه شان ثبت می شود،هر چند که یک جور ازدواج نیم بند است.

طرف مقابل به عنوان شوهر به درد نمی خورد ولی خوب در بعضی زمینه ها چرا،از نظر مالی ممکن است کمک خرج باشد،از نظر عاطفی واینکه به عنوان زن بخواهی به مسافرت بروی و کسی را داشته باشی که حرفت رابزنی.

شوهر موقتت چه جور آدمی بود؟

کلا" آدم یکدنده ای بود. جدا از این که از نظر مالی وضع مناسبی داشت و انصافا" خیلی کمک می کرد،

دوست داشت این رابطه را علنی کند و مثلا" به خانه من هم رفت و آمد داشته باشد.

اما من نمی خواستم بیاید. من دختر دارم و نمی خواستم دخترم این چیز ها را بداند. دختر بلاخره بزرگ می شود و خوب نیست از اول با این مسایل بار بیاید.

-یعنی دخترت نمی دانست ازدواج موقت کرده ای؟

نه نمی خواستم بداند. الان هم نمی داند.

-همسر فعلی ات چطور؟

این هم می گوید مجردم و کسی از خانواده ام خبر ندارد. بعضی وقت ها فکر می کنم زن دارد ولی به من نمی گوید.

-اگر خودت همسر دایمی کسی بود و می فهمیدی شوهرت ازدواج موقت کرده چه احساسی داشتی؟

-خوب ناراحت می شدم!!!

-اگر کسی الان به تو پیشنهاد ازدواج دایم بکند،قبول می کنی؟

قبول می کنم. شوهرم است. دوستش دارم اما سنش از من کمتر است. میگوید می خواهم زن بگیرم و زنم باید کوچکتر از خودم باشد. گفتم با من ازدواج کن. ما که مشکلی نداریم و دردسرهای ازدواج با دختر کم سن و سال را هم ندارم اما قبول نکرد.

-چرا؟

میگوید: چون این رابطه یک رابطه شاد است و دغدغه های زندگی مشترک را ندارد.مسئله آینده و خرید خانه و بچه دار شدن و این حرف ها را ندارد.حرفش را می فهمم و به اش حق می دهم.

-شرایط تو برای ازدواج موقت چی بود؟

فرق می کند.اولی که اعتقادات مذهبی شدیدی داشت، حتی میگفت اگر بمیرم یک هشتم از ارثم به تو می رسد.5سکه مهرم کرده بود و کمک مالی خیلی خوبی به من می کرد. با این یکی اول 6 ماهه صیغه شدیم و بعد 3 سال تمدیدش کردیم. این را هم یکی از آشنا ها معرفی کرده بود.

-به نظر خودت اینکه ازدواج موقت ترویج شود خوب است؟

در کل خوب است.خصوصا" برای زنهایی که جدا شده اند. و امکان ازدواج دایم ندارند. برای مرد هایی که زن دارندو پسر هایی که مشکل ازدواج دارند هم یک راه حل موقتی است ولی باز هم خوب است.

-برای دختر ها چی؟ تو به دختر خودت اجازه می دهی ازدواج موقت کند؟

نه اجازه نمی دهم. برای دختر ها مناسب نیست. پسر ها کلا" به قضیه به چشم خوبی نگاه نمیکنند.دختری که ازدواج موقت کند همه چیزش را از دست می دهد. پسر ها طوری نمی شوند اما هزار جور مشکل برای دختر پیش می آید.

-از اینکه دختر ها رقابت کنند و دوست پسر بگیرند بهتر نیست؟

رقابت دختر و پسر همیشه به معنی رابطه جنسی نیست. بعدا" هم اگر دختر بخواهد ازدواج کند توضیحش راحت تر است. اما دختر ها برای این کار مشکل دارند.

-از اینکه ازدواج موقت کرده ای پشیمان نیستی؟

نه. به نظرم چیزهایی که برایم داشته به مشکلاتش می ارزد.کار حرام هم نمی کنم. می خواهید دروغ بگویم و جانماز آب بکشم؟

برگرفته از هفته نامه همشهری جوان

ایمان - ایران - تهران
سایت بسیار خوبی دارین از کلیه کسانیکه در این راه اندازی این سایت همکاری کردن تشکر میکنم
یکشنبه 13 آبان 1386

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.