بسکتبال ایران , آسمان خراش هایی که آبرو خریدند

بسکتبال ایران , آسمان خراش هایی که آبرو خریدند

کار را باید از تیم ملی بسکتبال ایران یاد گرفت. بدون سروصدا و ادعا به مسابقات قهرمانی آسیا رفتند، بدون هارت و پورت و الم شنگه قهرمان آسیا شدند و به سلامتی به المپیک هم راه پیدا کردند. هنوز هم ادعا ندارند. مردم هم بعد از افتضاح فوتبال، اقلا با یک قهرمانی دلشاد شدند.
بسکتبال ایران
بسکتبال ایران یا قهرمانی در آسیا پس از شش دهه به مسابقات المپیک راه یافت

من متاسفانه آشنائی زیادی با دست اندرکاران بسکتبال ایران ندارم، فقط رئیس فدراسیون را اسما آنهم از زمانهای خیلی دور که خودش بازیکن تیم ملی بود می شناسم. اما با چیزهائی که خواندم و شنیدم متوجه شدم که کارشان برنامه درست و حسابی داشته است.

یک عده جوان با استعداد را گرد هم آوردند، مربی خوب استخدام کردند و به او وقت کافی دادند تا آنها را آموزش بدهد، بعد پله ای بالا آمدند. اول در بازیهای آسیائی سوم شدند، بعد هم قهرمان آسیا و نماینده قاره کهن در المپیک شدند. والیبال ایران هم دست کمی از بسکتبالش ندارد و به سرعت پله های پیشرفت را بالا می رود.

این پیروزیها این امیدواری را به وجود می آورد که ایران می تواند در ورزشهای تیمی هم به جائی برسد. تا کنون افتخارآفرینان برای ورزش ایران همیشه بازیکنان رشته های انفرادی بودند: کشتی، وزنه برداری و این اواخر تکواندو و جودو. اما حالا می بینیم، که نه بابا، ماهم بلدیم باهم کار کنیم، دست کم در ورزش و دست کمتر در بسکتبال و شاید والیبال که خودش خیلی است.

بیچاره فوتبال که از هر ورزش دیگری بیشتر موردتوجه مردم است، بیشتر از هر ورزش دیگری برایش پول خرج می شود، بیشتر از هر ورزش دیگری در باره اش می نویسند، و بیشتر از هر ورزش دیگری خراب می کند. این نه در استحقاق بازیکنان است و نه مردم.

داستان فوتبال
 رئیسی می آید، مربی ای استخدام می کند، تیم ملی ای با عجله جمع و جور می شود، شکست می خورد، مربی چه خوب چه بد اخراج می شود، مربی دیگری می آید، همان تیم ملی باز با عجله جمع می شود، دوباره شکست می خورد، مربی اخراج می شود و این بار خود رئیس فدراسیون هم مجبور می شود غزل خداحافظی را بخواند. و دوباره همان آش و همان کاسه ...
 

حالا می گویند که تا دو سه هفته دیگر انتخابات هیات رئیسه جدید فدراسیون برگزار می شود و انشاالله با اساسنامه جدید و مدیران جدید وضع فوتبال درست خواهد شد. ادعا هم که کم نداریم و حتما فکر می کنیم با فدراسیون جدید ظرف یکی دو سال آقای فوتبال جهان خواهیم شد.

اما نمی دانم چرا فکر می کنم که در روی همان پاشنه خواهد چرخید و این دور باطل فوتبال ما که در بیست سی سال اخیراسیرش بودیم همچنان ادامه خواهد داشت.

رئیسی می آید، مربی ای استخدام می کند، تیم ملی ای با عجله جمع و جور می شود، شکست می خورد، مربی چه خوب چه بد اخراج می شود، مربی دیگری می آید، همان تیم ملی باز با عجله جمع می شود، دوباره شکست می خورد، مربی اخراج می شود و این بار خود رئیس فدراسیون هم مجبور می شود غزل خداحافظی را بخواند. و دوباره همان آش و همان کاسه.

آن موقع هم باید دعا و خدا خدا کنیم که بسکتبالی پیدا شود و آبروی ورزشمان را بخرد

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.