ادعاهای کاملیا انتخابی فرد درباره عطریان فر
+0
رأی دهید
-0
ادعاهای کاملیا انتخابی فرد درباره عطریان فر
در این حال عطریانفر با تندی رو به ما کرد و به فارسی گفت خودتان را کنترل کنید! و جرج سوروس نیز گفت: لابد خانمها چیز با اهمیتی دیدهاند اما بهتر است با ما در بحث مشارکت داشته باشند.

روزنامه کویتی «القبس» در یادداشتی به قلم «کاملیا انتخابیفرد» عضو سابق هیأت تحریریه روزنامههای همشهری در زمان مدیرمسؤولی «غلامحسین کرباسچی» و روزنامه توقیفشده «زن» به مدیر مسؤولی «فائزه هاشمی» که پس از توقیف این روزنامه به خارج کشور رفت، مدعی حضور خود در مهمانی منزل «جرج سوروس»، رئیس بنیاد جامعه باز به همراه «شهلا شرکت» و «محمد عطریانفر» سردبیر سابق روزنامه همشهری و بنیانگذار و عضو کنونی شورای مرکزی حزب کارگزاران شد.
به گزارش سرویس بین الملل «جهان» ، انتخابیفرد که کتاب جدید وی با عنوان «کاملیا! حقیقت را بگو تا نجات یابی» به زبان انگلیسی به عنوان سلسله یادداشتهای روزانه با ترجمه عربی در 10 قسمت در روزنامه «القبس» چاپ شده و انتشار روزانه آن ادامه خواهد داشت، در شماره اخیر این روزنامه مدعی شد که در سفری به آمریکا به همراه شهلا شرکت مدیر مسؤول ماهنامه «زنان»، محمد عطریانفر از روزنامه «همشهری» و مژگان جلالی از روزنامه «ایراننیوز»، در مهمانی ویژهای در منزل «جرج سوروس» میلیاردر یهودی آمریکایی و رئیس بنیاد جامعه باز حضور داشته است.
وی با اشاره به اینکه سفر این هیأت مطبوعاتی به آمریکا، نخستین برنامه مشترک روزنامهنگاری بین دو کشور پس از انقلاب اسلامی بوده است، نوشت:« هنگامی که در روزنامه «زن» به مدیرمسؤولی فائزه هاشمی فعالیت داشتم، وی از سوی روزنامه «بوستونگلوب» برای دیداری از آمریکا دعوت شد اما به من پیشنهاد داد که به جای وی، به این سفر بروم و بدین ترتیب من نخستین روزنامهنگاری بودم که در این برنامه مشترک بین ایران و آمریکا شرکت میکردم.»
انتخابیفرد که در برخی سفرهای خارجی دوره ریاستجمهوری سید محمد خاتمی بهعنوان روزنامهنگار و خبرنگار در هیأت همراه وی حضور داشته، در ادامه میافزاید: «خاتمی توانسته بود در انتخابات ریاستجمهوری با کسب بیش از 20 میلیون رأی پیروز شود و در پی این پیروز بود که فشار از روی رسانهها برداشته شد و جهان را شگفتزده کرد.»
وی آورده است: «رسانهها در ایران به موضوعی برای دیگر رسانههای جهانی تبدیل شده بودند بگونهای که خود من، هر هفته با بخش فارسی رادیو بی.بی.سی، رادیو آمریکا، رادیو فرانسه، شبکه تلویزیونی آلمان و روزنامه آساهی شرکت میکردم.»
این روزنامهنگار که اکنون برای رسانههای آمریکایی از جمله رادیو فردا و پایگاه اطلاعرسانی واشنگتنپریزم کار میکند، در ادامه ادعا کرده است:« از سوی ایران پنج نفر از جمله من برای سفر به آمریکا در قالب هیأت روزنامهنگاری انتخاب شدیم که برنامه ما از نیویورک و با بازدید از دانشکده امور بینالمللی در دانشگاه کلمبیا و جمعیت آسیایی شروع میشد در حالی که اگر آزادی مزبور در عرصه رسانهای ایران ایجاد نمیشد من نمیتوانستم ایران را به این سادگی ترک کنم اما من امیدوار بودم و نقشههای خوشبینانهای در سر میپروراندم اما هیچ گاه تصورش را هم نمیکردم که این سفر به تبعید من پیش از بازگشتم به ایران تبدیل شود.»
وی به ماجرای میهمانی منزل سوروس اشاره کرده و میافزاید:« پس از بازدید از جمعیت آسیایی، همراه ما که «سینشیا دیکستن» نام داشت با شور و شوق به ما اعلام کرد که ما برای عصر همان روز به مهمانی و صرف چای در منزل «جرج سوروس» دعوت هستیم اما وقتی که دید هیچ یک از ما شگفتزده نشدیم ادامه داد که سوروس، مهمترین شخصیت در آمریکاست و اوست که هزینه سفر و بازدیدهای ما را تأمین کرده است. اما باز هم هیچ یک از ما برداشتی از این شخصیت نداشتیم.»
انتخابیفرد در ادامه میافزاید: «من به ذهنم فشار آوردم و ناگهان به یاد مقالهای افتادم که در جایی خوانده بودم. در همین حین که منتظر تاکسی برای رفتن به منزل سوروس در جاده همست پنجم بودیم در گوش همراه خود «محمد عطریانفر» سردبیر روزنامه همشهری زمزمه کردم که:«الآن فهمیدم سوروس کیست. او یک یهودی است که ثروتمندترین مرد آمریکا و امپراتور آسیایمیانه به شمار میرود.» و عطریانفر سرش را بیاهمیت تکان داد انگار که حرف من هیچ واکنشی را در او برنینگیخت.»
وی در ادامه نوشته خود تصریح کرده است: «هنگامی که به منزل شیک سوروس رسیدیم و خانم خدمتکار وی، برایمان در فنجانهای چینی بدیع، چای آورد من به سایر خانمهای همراهم «شهلا شرکت» و «مژگان جلالی» نگاه کردم و لبخند زدم و آنها هم خندیدند و به دلیلی که تا امروز هم برایم روشن نشده همگی بطرز عجیبی زدیم زیر خنده بگونهای که تا وقتی در منزل سوروس بودیم نمیتوانستیم جلوی خنده خود را بگیریم و طوری شد که من مجبور شدم به دستشویی بروم و نفس عمیقی بکشم تا بتوان خودم را کنترل کنم و به جایم بازگردم اما با این حال باز هم هیچ کدام نتوانستیم تا آخر، جلوی خنده خود را بگیریم و اشک همه ما سرازیر شد.»
انتخابیفرد میافزاید: « در این حال عطریانفر با تندی رو به ما کرد و به فارسی گفت «خودتان را کنترل کنید!» و سوروس نیز گفت «لابد خانمها چیز با اهمیتی دیدهاند اما بهتر است با ما در بحث مشارکت داشته باشند.» اما ما باز هم نتوانستیم جلوی خنده خود را بگیریم و حتی پاسخ پرسشهای سوروس را بدهیم اما وی در پایان هنگام بدرقه ما نسخهای از کتاب خود را امضا کرد و به ما هدیه داد و ما هم متقابلاً از او عذر خواستیم.»
وی میافزاید:« پس از چند روز عطریانفر اطلاعاتی درباره جرج سوروس جمعآوری کرد و با لهجه اصفهانی که همواره سعی دارد آن را پنهان کند خطاب به ما گفت که «سوروس از بزرگترین صهیونیستهای جهان است و چهبسا در ورای مهمانی وی، توطئهای نهفته بوده باشد.» او میترسید که رفتن ما به منزل وی پیش از آنکه او را بشناسیم در صورت افشای خبر این مهمانی در تهران برایمان دردسر ساز شود.»
انتخابیفرد میگوید:« عطریانفر از ما خواست کتاب سوروس را دور بیندازیم تا هنگام بازرسی از بارهای ما در فرودگاه مهرآباد آن را پیدا نکنند اما چه کسی میدانست که تنها دو سال بعد من به عنوان خبرنگار آزاد برای پایگاه اینترنتی «یوروآسیا» که مالکیت آن بر عهده سوروس است مشغول به کار شوم؟ »
انتخابیفرد در یادداشت دیروز خود نیز در مطلبی جنجالبرانگیز ،مدعی رابطه عاشقانه خود با «علی دایی» فوتبالیست ایرانی در آلمان و حضور مدید خود در منزل شخصی وی در این کشور خبر داده بود که هنوز این خبر از سوی دایی تکذیب نشده است.
روزنامه کویتی «القبس» در پایان آورده است که شماره جدید این نشریه که فردا منتشر خواهد شد یادداشتی از انتخابیفرد درباره «بازگشت ترس... و موج ترورها» منتشر خواهد کرد.
«کریم ارغندهپور» روزنامهنگار اصلاحطلب نیز با انتشار مطلبی در پایگاه اینترنتی شخصی خود با عنوان «فیوچراما» درباره سفر این هیأت مطبوعاتی به آمریکا بدون اشاره به حضور «کاملیا انتخابیفرد» در این هیأت و مهمانی منزل سوروس، آورده است: «سفر من به ایالات متحده در سال 1377 صورت گرفت. آقای خاتمی رئیسجمهور وقت، ایده گفتوگوی تمدنها را مطرح و در مصاحبهای با کریستین امانپور در شبکه سی.ان.ان از ضرورت گفتوگوی اندیشمندان و نخبگان دو کشور سخن گفته بود. پس از سخنان ایشان انجمن سردبیران نیوانگلند در شرق آمریکا از سردبیران روزنامههای ایران از همه گرایشها دعوت کرد که در یک نشست مشترک شرکت کنند که محمد عطریانفر از روزنامه همشهری، من از روزنامه سلام ، خانم شرکت از ماهنامه زنان، خانم مژگان جلالی از روزنامه ایراننیوز این دعوت را پذیرفتیم و در آن شرکت کردیم. این سفر در واقع نخستین سفر یک هیأت مطبوعاتی از ایران پس از پیروزی انقلاب به آمریکا بود. چند ماه پس از سفر ما یک هیأت مطبوعاتی دیگر هم اعزام شد که احمد بورقانی ، علی مزروعی ، حسین قاضیان ، رضا تهرانی و شهابالدین فرخیار را در میان آنها به خاطر دارم. موضوع نشستهای مشترک ما با روزنامهنگاران آمریکایی صرفاً حول محورهای حرفهای بود ولی در حاشیه این نشستها ما از برخی دانشگاهها هم بازدید کردیم و در جلسات هموطنانمان در شهرهای مختلف حضور پیدا کردیم. دوست داشتم فرصتی برای انتشار خاطرات این سفر بود ولی اشتغالات کاری فراوان مانع از تحقق این ایده شد.»
وی در ادامه میافزاید: «من در انجمن آسیایی نیویورک سخنرانی کردم. این مراسم چند هفته پس از سخنرانی خانم آلبرایت، وزیر خارجه وقت ایالات متحده، در همین محل صورت میگرفت که او در اعلام موضعی مهم، از مداخله آمریکا در کودتای 28 مرداد 1332 عذرخواهی کرده بود. جلسه جالبی بود. اصلاحات و رویکردهای آقای خاتمی توجهات زیادی را به سمت کشور جلب کرده بود. چند نفر از شرکتکنندگان که بعد فهمیدم از نخبگان علمی به شمار میروند از انگیزه خود برای بازگشت به کشور سخن گفتند. یکی از حضار هم هنرمند بنام کشور آقای فرشچیان بود.»
وی سپس با انتشار عکسی آورده است: «در عکس، خانم شرکت و محمد عطریانفر حضور دارند. خانم نغمه سهرابی هم پشتش به عکس هست که ایشان در آن زمان نقش مترجمی هیأت را برعهده داشتند. آن زمان دانشجوی دکترا در هاروارد بودند که مسلماً حالا درسشان را به اتمام رساندهاند.»