گرچه شما نمی توانید همه این چیزها را یکجا بخواهید، ولی با کمک به او می توانید در پیشرفت خصلت انعطاف پذیری که کلید دستیابی به تمام این اهداف است ، او را به این سمت سوق دهید. بنابراین والدین باید توانایی انعطاف پذیری را به جای زور و اجبار در کودکان خود تقویت کنند. در اینجا به نکاتی برای کمک به تقویت اعتماد به نفس کودکان و پیروزی بر مشکلات اشاره می کنیم:
صبور و بردبار باشید. از دید کودکان به دنیا نگاه کنید، توانایی در پرورش انعطاف پذیری ، ذاتی است.
مجبور نیستید که با تمام کارهای کودکان موافقت کنید، اما سعی کنید از آنها قدردانی کرده و ایده های آنها را تصدیق کنید. وقتی کودکان متوجه شوند که دقیقا والدینشان به آنها گوش می دهند، از راهنمایی های آنها بیشتر استفاده می کنند. البته هنگام عصبانیت و مشاهده رفتار ناخوشایند از فرزندتان ، احساس همدردی خیلی مشکل است.
در چنین شرایطی ، بردباری مهمترین چیز است. سارا، دختر خجالتی 6 ساله ای که معمولا والدینش او را برای سلام کردن به اقوام و دوستان وادار می کردند، اغلب خجالت می کشید خود را با موقعیت جدید وفق دهد و والدینش نمی توانستند دریابند که چرا او نمی تواند مودب تر باشد. آنها به او اخطار دادند که اگر سلام گفتن را یاد نگیرد، دیگران دوست ندارند با او باشند؛ اگر چه والدین سارا فکر می کردند که با این کار به او کمک می کنند، ولی آنها متوجه نبودند که کمرو بودن سارا مادرزادی است که نمی تواند براحتی خود را در جامعه نشان دهد.
برای حس همدردی ، خود را جای او بگذارید و فکر کنید که مقابل شنیدن حرفهایی که به او می زنید، چه احساسی پیدا می کردید. اگر مادر سارا به اندازه او خجالتی بود، اگر همسر و رئیس او می گفتند که در چشمان افراد نگاه کن و صحبت کن ، چه احساسی داشت؟ احتمالا او در این شرایط، آگاه تر و هوشیارتر خواهد شد؛ در صورتی که قبلا بدون آگاهی از این مساله ، زود عصبانی می شد.
برای احساس همدردی بیشتر با افراد خجالتی بگویید: «سلام کردن برای بسیاری از کودکان ، سخت و دشوار است. من روشی که راه را برای تو آسان تر می کند، انجام می دهم.
شاید ابتدا اگر با لبخند زدن شروع کنی ، بهتر باشد و کم کم با این کار خود را برای سلام کردن آماده می کنی.»
با استفاده از این روش ، فرزندتان را امیدوار می کنید تا بتواند موقعیت خود را بهتر درک کند. وقتی شما روز به روز احساس همدری بیشتری نشان دهید، در حقیقت به فرزندتان آموخته اید که این کار، حیاتی است تا او بتواند رضایت و ارتباط با دیگران را حفظ کند و احساس نزدیکی بیشتر با فرزندتان باعث می شود تا او بتواند خود را با هر شرایطی سازگار کند؛ در نتیجه حس انعطاف پذیری او تقویت می شود.
ارتباطی محترمانه با او داشته باشید. همیشه به کارها و صحبتهای خود نسبت به فرزندتان دقت کافی داشته باشید تا فرزندتان نیز به همان نسبت محترمانه و با ادب رفتار کند. هرگز صحبت آنها را قطع نکنید. بگویید که احساسات آنها را درک می کنید یا از کلماتی مانند همیشه و هرگز در برخی مواقع بحرانی و حیاتی که نشان دهنده مسلم بودن است ، استفاده کنید.
برای جواب دادن به سوالاتشان وقت بگذارید. پرسشهایشان برداشت آنها از دنیای خارج و احساساتشان است که با نشان دادن آنها سعی در برطرف کردن مشکلاتشان کنید، همه این کارها پیش زمینه ای برای انعطاف پذیری کودکان است. اگر فرزندتان احساس کند که سوالهایش احمقانه و خسته کننده به نظر می رسد، از مطرح کردن آنها منصرف می شود.
همچنین صادق بودن برای کودکان خیلی اهمیت دارد. معمولا بچه ها می دانند که والدین بعضی از مسائل را از آنها مخفی می کنند. به عنوان نمونه ، پدر و مادری برای این که فرزندان دوقلوی 8 ساله آنها از بیماری سرطان مادر بزرگشان ناراحت نشوند، این موضوع را به آنها نگفتند. البته دختر خانمها دقیقا احساس می کنند که بعضی چیزها حقیقت ندارد، بنابراین به والدین توصیه می شود که با کودکانی که قدرت درک بالاتری دارند، صادقانه تر رفتار کنند.
البته این جمله به این معنا نیست که تمام مسائل خصوصی و شخصی با مسائلی را که به احساسات آنها لطمه می زند یا خارج از ظرفیت آنهاست ، به طور کامل بازگو کنید، بلکه از گفتن بعضی از مسائلی که خارج از تحمل آنهاست ، صرف نظر کنید. در نتیجه ، با پنهان کردن همه مسائل ، فرزندتان را در به دست آوردن موقعیتی که یاد بگیرد چگونه می تواند با ناملایمات و مشکلات دست و پنجه نرم کند، محروم کرده اید.
انعطاف پذیر باشید، والدین می خواهند فرزندانشان سازش پذیر، با ملاحظه و قابل انعطاف در برابر عقاید جدید باشند. ولی آنها بیشتر در اجرای این روش ، شکست می خورند. بیشتر والدین از این روش ، برای نزدیک شدن به فرزندانشان استفاده می کنند، گرچه زیاد موفقیت آمیز نبوده است ، مثلا: ما می دانیم والدینی که مرتب به فرزندانشان درباره تمیزی اتاق ، نق می زنند، نتیجه مطلوبی نگرفته اند.
اگر بعضی اوقات شما چیزی می گویید یا کاری را بدون دلیل برای مدتها انجام می دهید و نتیجه ای نمی گیرید، کمی تامل کرده و به روشهای دیگری که می توانید انجام دهید فکر کنید، بدون هیچ درگیری و کشمکشی به نتیجه مطلوب و دلخواه خواهید رسید. قوانین آرام و ثابتی در خصوص غذا خوردن کامل یا دست شستن پیش از غذا کار را راحت می کند و به این معنا نیست که مقابل فرزندتان کوتاه بیایید یا او را بد عادت و لوس کنید. با به کارگیری از این روش ، به آنها یاد می دهید که برای فائق آمدن بر مشکلات ، روشهای متعددی وجود دارد و از اشتباهات خود می توانید چیزهای جدید یاد بگیرید.
اگر شما در رفتارتان تجدیدنظر کنید، فرزندتان نیز درست مثل شما سعی می کند هنگام رویارویی با مشکلات زندگی از روشهای متفاوتی استفاده کند تا بتواند بر آنها پیروز شود.
به کودکان فرصت جبران بدهید. کودکان از همان سالهای اول دوست دارند مفید باشند. اگر از افراد درباره بهترین خاطرات دوران مدرسه سوال شود، پاسخ بیشتر آنها کارهایی است که به نحوی کمک به دیگران و مثبت بوده است ، مانند: درس دادن به شاگردان کوچکتر، رنگ آمیزی نقاشی دیواری یا کارهای گروهی و نمایشی در کلاس.
به کودکان اجازه دهید در برطرف کردن مشکلاتشان تصمیم گیرنده باشند |
وقتی کودکان را در جهت کمک به دیگران حمایت می کنیم ، به توانایی آنها ایمان داریم که فرزندانمان می توانند کارهای مختلفی انجام دهند و حس مسوولیت پذیری آنها را نیز تقویت کرده ایم. همچنین قبول می کنیم یک کودک 3ساله هم می تواند در خانه مسوولیت پذیر باشد؛ به شرطی که کار شاقی نباشد. به فرزندان بگویید: «ما به کمک تو احتیاج داریم».
سعی کنید اشتباه کودکان را با تجربه کردن خودشان ، برطرف کنید. کودکانی که والدینشان نسبت به خطاهای آنها بیش از حد حساسیت نشان می دهند، ریسک پذیری کمتری داشته و در نهایت به دلیل اشتباهشان از سوی دیگران سرزنش می شوند. والدین باید خیلی با این مساله راحت تر برخورد کنند، به طور مثال اگر فرزندتان برای سومین بار شیرش را روی صندلی می ریزد، خود را کنترل کنید و به خود بگویید که این کار برای کودکان در این سن طبیعی است و با بزرگ شدن آنها، این مساله نیز حل می شود. با این روش ، فرزندتان را برای حل کردن مشکلش آماده می کنید.
اگر می خواهید به فرزندتان دوچرخه سواری یاد دهید، بگویید که چگونه تعادل خود را حفظ کند و بیشتر بچه ها بار اول زمین می خورند.
بر نقاط قوت کودکان تاکید کنید. اگرچه کودکان با اعتماد به نفس بالا از شکست دلسرد نمی شوند بلکه از موفقیت خود نیز لذت می برند. حس موفقیت و غرور آنها، باعث عزت نفس بیشتری شده تا در آینده ، بهتر بتوانند با مشکلات دست و پنجه نرم کنند. اگرچه همه کودکان به طور ذاتی ورزشکار، هنرمند یا محبوب نیستند، بلکه هر کودکی به نوبه خود قدرت و توانایی خاص خود را دارد و شما به عنوان والدین او باید متوجه چنین نیرو و استعدادی در فرزندتان باشید و برای این که کودکان بتوانند براستی خود را باور کنند، باید خود به تنهایی موفقیت را تجربه کنند.
به کودکان اجازه دهید در برطرف کردن مشکلاتشان ، تصمیم گیرنده باشند؛ مساله ای که بیشتر والدین با آن روبه رو هستند، این است که تمایل دارند خیلی سریع فرزندانشان را از مخمصه نجات دهند. البته بکرات دیده شده وقتی مشکل حل می شود و همه چیز سر و سامان می گیرد، به فرزندانمان می گوییم که ما گفتیم چه کار کنید. اما اگر فرزندتان تکالیف مدرسه اش را نمی داند یا چیزهایش را گم کرده است ، او را برای یافتن راه حل و پیدا کردن موقعیتش تشویق کنید.
ادب و نزاکت را به او یاد دهید. معنای واقعی کلمه دیسیپلین ، یاد دادن است. آخرین هدف پرورش دادن نظم و تربیت است که کودک را حتی اگر در کنارش نباشید، مسوولیت پذیر بار می آورد. مطمئن باشید هرگز با تهدید و تحقیر کردن فرزندتان به نتیجه مطلوب نخواهید رسید. اگر شما در مواقع اضطراری به فرزندتان بگویید: تو پس از مدتی آرام می شوی. یا بهتر است اضافه کنید: هر وقت آرام شدی ، اجازه بده ببینم که چه شده است. با این کار به او اجازه مسوول بودن روی اعمالش را می دهید. به کودکان بالاتر از 7 سالی که یکدنده و لجباز هستند، فرصت دهید و تاکید کنید که خودشان در تصمیم گیری رفتار مناسب توانایی دارند.
اگر شما داد و بیداد کنید، او متوجه منظورتان نمی شود و همچنین اعصاب خود را نیز به هم ریخته اید. به طور ایده آل ، با تشخیص بموقع سعی کنید مشکلات رفتاری در فرزندتان به وجود نیاید. همچنین اگر فرزندتان کار درستی انجام می دهد، اجازه دهید خود نیز بداند. تشویق و علاقه شما از همه ستاره ها و برچسب ها برای فرزندانتان با ارزشتر است.