نگاهی بسیار جالب به زندگی ۵۰۰ سال پیش در انگلستان

نگاهی بسیار جالب به زندگی 500 سال پیش در انگلستان

دفعۀ بعدی که به حمام می روید و غر می زنید که دمای آب کم و زیاد است، فکر کنید حمام کردن مردم بدبختی که در سالهای 1500 زندگی می کردند چگونه بوده.Go to fullsize image

بیشتر مردم در ماه جون ازدواج می کردند به این خاطر که حمام سالیانه شان را در ماه می رفته و در ماه جون هنوز بدنشان بوی بدی نمی داد. اما بدن شروع به بدبو شدن کرده بود بنابراین عروس ها با خود یک دسته گل برای پنهان کردن بوی بدنشان به همراه داشتند و رسم داشتن دسته گل هنگام ازدواج از همین امر برگرفته شده است.

حمام ها تشکیل شده بودند از یک استخر بزرگ پر از آب داغ. مرد خانه از امتیازحمام کردن با آب پاکیزه برخوردار بود، پس از او همۀ پسرها و مردهای دیگر، بعد زنها، و در آخر بچه ها. از آن به بعد آب آنقدر کثیف بود که حتی امکان داشت کسی در آن گم شود. به همین دلیل می گفتند بچه ها را جایی که استخر حمام است تنها نگذارید.

سقف خانه ها کاهگلی بود؛ پوشال ضخیم که با ارتفاع زیاد بدون هیچ چوبی در زیر آنها ساخته می شد. این تنها جای گرم برای حیوانات بود، بنابراین همۀ سگها، گربه ها و حیوانات کوچک دیگر(موشها، موشهای صحرایی و حشرات) در خانه یا داخل سقف زندگی می کردند. زمانیکه باران می بارید سقف لیز می شد و گاهی بعضی جانورها لیز خورده و از سقف می افتادند. در این رابطه نمی توانستند کاری بکنند. این موضوع برای اتاق خوابها یک مشکل واقعی بود، حشرات و چیزهای دیگر از سقف روی تختخواب های تمیزشان می افتاد. یک تخت با تیرک های بزرگ و یک ملافه روی آنها برای محافظت از چنین چیزهایی. از اینجا بود که تخت های سایبان دار بوجود آمدند.

کف خانه خاکی بود. فقط افراد ثروتمند از کف پوشی غیر از خاک استفاده می کردند.

آن روزها مردم در آشپزخانه با یک کتری بزرگ که همیشه روی آتش بود غذا می پختند. هر روز آتش را روشن می کردند و چیزهایی را به آب داخل کتری اضافه می کردند. آنها بیشتر سبزیجات می خوردند و زیاد از گوشت استفاده نمی کردند.  مثلا برای ناهار تاس کباب می خوردند و باقیماندۀ آن را در کتری می گذاشتند تا در طول شب سرد شود و بقیه را فردا می خوردند.

برخی از پولدارها ظرفهایی از جنس قلع و سرب داشتند. غذاهای محتوی اسید بالا باعث خورده شدن این ظروف و ترکیب با آنها و مسمومیت و مرگ می شد. یکی از این موادغذایی گوجه بود. گوجه تا حدود 400 سال پیش یک غذای سمی به حساب می آمد.

بیشتر مردم از این ظرفها نداشتند و بجای آن تخته های نان بری داشتند، یک تکه چوب که وسط آن مثل کاسه گود شده بود. تخته ها غالبا از نان بیات خیلی کهنه و سفت ساخته می شدند که بارها می توانستند از آن استفاده کنند. این تخته ها هرگز شسته نمی شدند. گاهی کرم و کپک وارد این چوب یا نان مانده می شد.

و این واقعیت است، هیچ چیز جز واقعیت ... چه کسی می تواند بگوید که تاریخ خسته کننده است؟

ترجمه از خانم رویا

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.