اعتراف سه پژوهشگر ایرانی در برابر دوربین سیما
اعتراف سه پژوهشگر ایرانی در برابر دوربین سیما
سرانجام شبکه یک و شبکه خبر سیمای جمهوری اسلامی پس از تبلیغات گسترده بخش نخست اعترافات تلویزیونی سه پژوهشگر ایرانی، رامین جهانبگلو، کیان تاجبخش و هاله اسفندیاری را پخش کرد.
این برنامه که "به اسم دموکراسی" نام داشت ترکیب گفتگوهای جداگانه با این سه پژوهشگر با روایتهایی تصویری از انقلابهای مخملین و رنگی در کشورهای بلوک شرق سابق بود. جهانبگلو، تاجبخش و هاله اسفندیاری هرکدام بر مبلی نشسته و از اقدامات "براندازانه" خود به تفصیل سخن گفتند. کیان تاجبخش پژوهشگر ایرانی- آمریکایی است که در موسسه سوروس فعالیت داشت. هاله اسفندیاری که وی نیز شهروند آمریکا است، مدیر بخش خاورمیانه برنامه ویلسون در آمریکا است. رامین جهانبگلو نیز که پیش از دستگیری تاجبخش و اسفندیاری مدتی را در زندان به سر برده بود، از پژوهشگران نام آشنای ایرانی است که آثار متعددی در زمینه فلسفه و روشنگری منتشر کرده است.
به گزارش خبرگزاری فارس ، هاله اسفندیاری در ابتدای این برنامه گفت: "هاله اسفندیاری متولد ایران و 67 ساله هستم. در شهر واشنگتن آمریکا زندگی میکنم. 44 سال پیش از دانشگاه وین در رشته روزنامهنگاری و تاریخ هنر فارغ التحصیل شدم. پس از اتمام تحصیلاتم به بنیاد فرح رفته و در آنجا مسئول مرکز فرهنگی باغ فردوس شدم. دو ماه قبل از انقلاب از ایران خارج شده و به لندن رفتم و یک سال و نیم در لندن بودم. در سال 1980 به شهر پرینستون رفته و در دانشگاه آنجا به مدت 14 سال زبان فارسی را تدریس کردم".
![]()
کیان تاجبخش در شبکه خبر l عکس از رادیو زمانه
اسفندیاری افزود: "در سال 1996 یک بورس مطالعاتی در ارتباط با تمام کردن یک کتاب درباره زنان ایران که از قبل شروع کرده بودم از مرکز ویلسون در واشنگتن گرفتم. در اواخر سال 1997 بود که مسئول برنامه بینالملل مرکز ویلسون با من تماس گرفت و پیشنهاد کرد که به صورت پاره وقت بیایم آنجا و یک برنامه درباره خاورمیانه درست کنم".
در ادامه این برنامه کیان تاجبخش در معرفی خود گفت: "متولد 1340 تهران هستم و در سن حدود هفت یا هشت سالگی به مدرسه شبانهروزی در انگلیس رفتم. در آن زمان پدر من در دفتر فرح پهلوی به عنوان مسئول روابط عمومی کار میکرد. در سال 1975 به سوییس رفته و با عنوان کارمند اداری سازمان ملل شروع به کار کرد.
من ادامه تحصیلاتم را در انگلیس تا فوق لیسانس ادامه داده و در سال 1984 با فوق لیسانس مدیریت شهری از انگلیس به نیویورک که مادرم در آنجا اقامت داشت، رفتم. در آمریکا تا حدود سال 1997 من هیچ توجهی به مسائل ایران نداشتم. زبان فارسی بلد نبودم و تا آن زمان تقریبا هیچ علاقهای به مسائل ایران نداشتم".![]()
هاله اسفند یاری در برنامه به اسم دموکراسی l عکس از رادیو زمانه
رامین جهانبگلو نیز در این برنامه گفت: "رامین جهانبگلو، فرزند امیرحسین و خجسته کیا هستم و در 7 دی 1335 در تهران متولد شدم. تحصیلات ابتدایی و متوسطهام را تا سال 53 در تهران به پایان برده و از سال 53 تا سال 72 در فرانسه مشغول تحصیل فلسفه، علوم سیاسی و تاریخ بودم".
کیان تاجبخش در ادامه اظهار داشت: "در نیویورک با بیژن خواجهپور برای بار اول آشنا شدم. وی به من توصیه کرد زمانی که به ایران سفر کردم با مجله گفتگو همکاری کنم و مجله گفتگو را مجلهای معرفی کرد که در آن به اصطلاح، مفاهیم جدید مربوط به دموکراسی و جامعه مدنی مورد بحث واقع میشد."
تاجبخش افزود: "در همان سفری که خواجهپور به نیویورک داشت من در یک محل دیگری با ایشان ملاقات کردم و وی در یکی از دفاتر متعلق به بنیاد سوروس در مورد انتخابات و تاسیس شوراهای شهر در ایرن سخنرانی داشت. این یکی از اولین دفعاتی بود که من در مورد این مقوله چیزی میشنیدم".
رامین جهانبگلو هم در ادامه اعترافات خود که هنوز مشخص نیست همزمان با دستگیری تاجبخش و اسفندیاری ضبط شده یا مربوط به دوران بازداشتش است، اظهار داشت: "با افرادی آشنا شدم که یکی از آنها به نام دیوید کمران من را با مجله دموکراسی آشنا کرد. در آن مجله مقالهای در مورد موضوع تحقیقم در مورد روشنفکران نوشتم که چاپ شد و سپس از طریق کمرا با مارک پلتنر که رییس مجله دموکراسی و از عناصر مهم ned صندوق مالی دموکراسی در آمریکا بود.
پلتنر با من تماس گرفته و گفت در ما یکسری بورسهایی داریم که واگذاری آنها از امسال آغاز میشود و اگر برای شما جالب است ما در این مورد با شما تماس بگیریم و من اظهار تمایل کردم. در آن دوره کار من در دانشگاه تورنتو تمام شده بود و فعالیت خاصی نداشتم".
جهانبگلو در ادامه گفت: "پلتنر با من تماس گرفته و گفت که این بورس هست و اگر بخواهید میتوانید از اکتبر 2001 به آمریکا آمده و کارتان را شروع کنید. از آنجا ارتباط من با نهادهای سیاسی آمریکا شروع شد".
هاله اسفندیاری در ادامه این برنامه در پاسخ به این سئوال که هدف از طراحی و اجرای برنامه ایران چه بود؟ گفت: "علاوه بر برنامه کشورهای خاورمیانه هدف از برنامه ایران این بود که وقتی یک سخنران از ایران میآید و در یک مرکزی به اهمیت مرکز ویلسون صحبت میکند یک عدهای میآیند و حرفهای آنها را گوش میکنند. این افراد سیاست سازان هستند".
وی درپاسخ به به این پرسش که سیاستسازان در آمریکا یعنی چه؟ اظهار داشت: "سیاست سازان در واشنگتن کسانیاند که در نهادهای دولتی، کنگره آمریکا، نهادهای اطلاعاتی، رسانههای گروهی، بنیادها، دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی فعالیت میکنند. اینها طیف خیلی وسیعی را در بر میگیرند".
همچنین یحیی کیان تاجبخش بیان داشت: "دیدیم که یک بعد پروژه برنامههای آشکار است و وی یک بعد دیگر نهادسازی، فرهنگسازی و شبکه سازی ولی بعد سوم در واقع اهداف دراز مدت بنیاد سوروس هست که محتوای آن پیاده کردن فلسفه جامعه باز است".
هاله اسفندیاری در توضیحاتی درباره نقش خود در برنامه ایران افزود: "نقش من یکی این بود که سخنرانها را شناسایی کنم و چون سالها از ایران دور بودم در این مورد واقعا با متخصصین ایرانی که در واشنگتن بودند مشورت میکردم و از متخصصین ایرانی که در سراسر آمریکا در دانشگاهها، مراکز تحقیقاتی و غیره کار میکردند، اسم میخواستم. نحوه دیگر کار این بود که من بعضی وقتها که به ایران سفر میکردم اگر اسمی داشتم با این شخص تماس میگرفتم و یک آشنایی برقرار میکردم. من همچنین ریاست جلسات را به عهده داشتم. معمولا اگر یک سخنران داشتیم، 35 دقیقه سخنران صحبت میکرد، 25 دقیقه هم صرف سئوال و جواب میشد. در طی این سالها این نتیجه حاصل شد که خواهی، نخواهی یک شبکه ارتباطی بین سخنرانان و افرادی که از بنیادها، مراکز تحقیقاتی، نهادهای دولتی و متخصصین مسائل ایران و همچنین سخنرانان دیگری که از ایران میآمدند برقرار میشد".
رامین جهانبگلو در ادامه این برنامه گفت: "خانم اسفندیاری مسئول بخش خاورمیانه نهاد وودرو ویلسون و همسر آقای شائول بخاش یهودی الاصل هستند و در ایران قبل از انقلاب هم فعالیت داشتند و رییس یک روزنامه؛ تهران تایمز یا کیهان اینترنشنال بودند. در حال حاضر به زبان انگلیسی در دانشگاه جورج میسن تدریس میکنند. خانم اسفندیاری دقیقا خیلی از افراد را در نهادهای مختلف آمریکا می شناخت و موجب شد که این آشناییها با آن افراد صورت بگیرد؛ افرادی از بنیاد کارنگی، بنیاد بروکین، از کنگره و خود نهاد وودرو ویلسون. در حقیقت میشود گفت پولها و هزینه اصلی کارشان را از کنگره آمریکا میگرفت، بنابراین آشناییها و نزدیکیهایی با همدیگر داشتند".
یحیی کیان تاجبخش نیز اظهار داشت: "کلا نقش من به عنوان مشاور به خصوص در طرحها و پروژههایی که در حیطه تخصص من نبودند نقش هماهنگ کننده این پروژهها بین نهادها و افرادی که در ایران بوده و دفاتر بیناد سوروس بود. یعنی در واقع ما در ترجمه اسناد برقراری ارتباط، پاسخ به سئوالات اداری و به طور کلی مشاوره به بنیاد سوروس و دفاتر این بنیاد در مورد مسائل سیاسی فرهنگی اجتماعی ایران نقش داشتیم."
جهانبگلو در ادامه برنامه "به اسم دموکراسی" گفت: "خانم اسفندیاری و آن نهادهای آمریکایی از همان سال 2002 یک دعوتی از من و چند تن دیگر از هموطنان برای شرکت در یک کنفرانسی به نام یوسی ال ای که توسط یک بخشی از دانشگاه یوسی ال ای برگزار میشد، کرده بودند ولی در حقیقت خرج کنفرانس را بیشتر وزارت خارجه آمریکا تقبل میکرد. یک سری افرادی که از اسراییل، فلسطین، اردن، عربستان سعودی، کویت، عراق و آمریکا انتخاب شده بودند به این کنفرانس میآمدند و به مدت سه یا چهار روز با همدیگر در مورد مباحث مختلف در گروههای مختلف صحبت میکردند. این کنفرانسها تقریبا دو بار و گاهی سه بار در سال برگزار میشد و این محیط و فرصت خیلی مهمی بود برای اینکه افراد بتوانند با هم آشنا شوند و من هم در این کنفرانسها شرکت کردم. این کنفرانسی که من شرکت کردم بیشتر در آتن بود و دوبار آن در اردن بود و در آنجا با یکسری افراد آمریکایی آشنا شدم و یکسری افراد که از اسراییل میآمدند افرادی مثل آقای یوسی آی فر بودند که بیشتر ماموران اطلاعاتی بودند".
اسفندیاری در بخش دیگری از سخنان خود گفت: "دانشگاه یوسی ال ای سالهاست که کنفرانس خاورمیانه را برگزار میکند. اخیراً چند سال هست که این کنفرانس را در آتن با همکاری وزارت دفاع یونان برگزار میکند. اینها 150 نفر را از کشورهای خاورمیانه از مصر تا ایرن دعوت میکنند، از استادان دانشگاه، از نخبگان، از کسانی که در گذشته در نهادهای اطلاعاتی بودند و یا افرادی که اکنون احتمالا در دانشگاهها تدریس میکنند، از فعالان دموکراسی، از نهادهای مدنی، یک گروه 150 نفری را دعوت می کنند".
اسفندیاری افزود: "همیشه تکیه آنها این است که مسائلی که در این کنفرانس مطرح میشود جایی منعکس نشود ولی آن چیزی که در ارتباط با این کنفرانس مهم است شبکه ارتباطی است که در خارج از جلسات کنفرانس به وجود میآید. یعنی یک عده با هم در خارج از جلسات این کنفرانس تماس میگیرند و با هم صحبت میکنند. بالاخره صبح و ظهر و شب با هم هستند، از کشورهای مختلف میآیند و درباره مسائل گوناگون که در جلسات الزاما مطرح نمیشود ولی در حالت غیر رسمی در خارج این جلسه مطرح میشود صحبت میکنند و خوب یک شبکه ارتباطی بین شرکت کنندگان بوجود میآید".
![]()
رامین جهانبگلو در برنامه اعترافات سیما l عکس از رادیو زمانه
اسفندیاری ادامه داد: "از جمله افرادی که در این کنفرانس شرکت کردند از آمریکا آقای اسپیگل که برگزار کننده کنفرانس هم بود، خانم جودی تیافه استاد دانشگاه دفاع ملی آمریکا که سابقه تحلیگری سازمان سیا را نیز دارد، یک شخص عالیرتبه از وزارت دفاع یونان، سفیر سابق کانادا، یک نفر از مصر، نماینده اتحادیه اروپا از وزارت خارجه سوئد، آقای دیوید من نشریت از اسراییل که استاد ایرانشناسی در یکی از دانشگاههای آنجا هستند، آقای یوسی ال فر که سابقا ده سال افسر اطلاعاتی بودند و الان یک مجله اینترنتی به نام لیموی تلخ را پخش می کنند، یک افسر بازنشسته از اردن و به هر حال 150 نفر از کشورهای مختلف خاورمیانه از جمله ایران بودند که به این کنفرانس میآمدند".
هاله اسفندیاری در ادامه افزود: "یک مثال برای شما بزنم. اتفاق 18 تیر که در ایران افتاد من با آقای دکتر جهانبگلو تماس گرفتم و خواهش کردم بیایند مرکز ویلسون و یک صحبتی در ارتباط با آن حادثه و مسئله رفراندوم و غیره و ذالک کنند. ایشان پاسخ دادند که ترجیح میدهند اشاره به صحبت جوانان در چهارچوب مطرح کردن مسائل روشنفکران بکنند و ما هم پذیرفتیم و آمدند صحبتشان را کردند ولی بعد از آن واقعه ایران، اخیرا امسال هم اکنون که من اینجا نشستهام آقای افشاری یک بورس مطالعاتی از آن صندوق دموکراسی ned گرفتند. یعنی بهه هرحال این رابطهها کماکان ادامه دارد".
هاله اسفندیاری همچنین گفت: "برای خیلیها ورودشان، برنامه خاورمیانه مرکز ویلسون بود. یعنی یک نوع شاهراهی بود برای آوردن این سخنرانان از ایران و آشنا کردن آنها با مراکز تحقیقاتی و همانطور که قبلا گفتم با سیاستسازان. اینکه منجر شود که دعوت بشوند به مراکز تحقیقاتی، بورس تحقیقاتی بگیرند و در ارتباط با آقای دکتر جهانبگلو دقیقا این اتفاق افتاد".
وی افزود: "دانشگاهها بالاخره از بنیادها کمک میگیرند. همانطور که گفتم از بورسهای مطالعاتی میدهند، جلسات میگذارند و مثلا الان یکی از این مراکز خیلی فعال در ارتباط با ایران دانشگاه هاروارد هست که الان آقای دکتر سازگارا آنجا یک بورس مطالعاتی دارند. ضلع سوم اینها دولت است که دولت در ارتباط با ایران دو نقش بازی میکند. یک نقش استفاده از تجزیه و تحلیلهایی که درباره ایران در کنفرانسها میشود، برقراری رابطه با افرادی که از ایران میآیند و در کنفرانسهای داخل و خارج آمریکا شرکت میکنند و مورد دوم آن بودجهای است که در مورد ایران اختصاص داده شده است. این بودجه را در اختیار مراکز تحقیقاتی، افراد و مراکز غیردولتی و حتی در اختیار بنیادهای خیلی کوچک میگذارند و یک رابطه بین سه ضلع این مثلث هست به منظور به وجود آوردن تغییر در نهادهای تصمیمساز داخل ایران. یعنی یک نوع تغییر از درون که البته تاثیرگذار هم روی تصمیمگیران آمریکا هست".
تاجبخش در بخش دیگری از این برنامه اظهار داشت: "بنیاد سوروس یک استراتژی کلی دارد که در پنج شش برنامه در واقع برای یارگیری اساتید و دانشجوها استفاده میشود. فهرستوار میگویم، برنامه آشکار یک سازمانی که متعلق به بنیاد سوروس است، کمک به کتابخانههای دانشگاه ایران برای دسترسی بیشتر به منابع دیجیتالی است اما بعد شبکهسازی به چه شکلی عملیاتی میشد؛ تفاهم نامهای که آی فل و ایرانیان میخواستند انجام بدهند، با دو شرط بوده است، شرط یک این است که یک نهاد جدید در ایران تاسیس بشود که ترجیحا این نهاد، نهاد غیر دولتی باشد یعنی از جامعه مدنی باشد و از بدنه وزارت علوم و از یک نهاد مثل کتابخانه ملی بیاید بیرون و در قالب یک چیزی مثل انجمن کتابداران دانشگاهی تاسیس بشود و این طرف آی فل شود، شرط دوم این است که یک فرد، یک شخص به عنوان رابط به آی فل معرفی شود و نقش این رابط سفر کردن به کنفرانسها و نشستهای اروپا و نهایتا آوردن آن نهاد NGO به عنوان یک عضو در شبکههای بینالمللی که در واقع در آن بنیاد سوروس حضور قوی داشته است، باشد".
هاله اسفندیاری در بخش دیگری از سخنان خود درباره تامین بودجه این اقدامات گفت: "بودجه مرکز از دو راه تامین میشود؛ بودجه اجرایی مرکز را کنگره آمریکا تامین میکند ولی بودجه برنامهها را باید خود برنامهها از طریق بنیادها، بخش خصوصی و افراد تامین کنند".
یحیی کیان تاجبخش نیز گفت: "اینکه از طرف دولت آمریکا به بنیاد سوروس مجوز فعالیت پروژه در ایران داده میشود، نشان میدهد که علیرغم تفاوتهای سیاستهایی که خود آقای سوروس و بنیاد سوروس با حزب جمهوریخواه آقای بوش دارند در برنامههای مربوط به ایران اینجا مشترکند چون به هرحال مجوز دولتی یه این نهاد داده شده است".
هاله اسفندیاری همچنین اظهار داشت بنیاد سوروس در زمینههای مختلف کار میکند؛ فرهنگسازی میکند، نهادهای مدنی زنان را تقویت میکند که این کار را در گرجستان کرد، نهادهای آموزشی و بهداشتی را تقویت میکند، رسانههای گروهی داخل کشورها و خارج کشورها را که مخالف با آن کشور هستند تقویت میکند و از این قبیل فعالیتها و در داخل کشور و در داخل آمریکا بورسهای مختلف و کمکهای مالی به برنامههای مختلف در زمینه کشورهای مختلف میکند،
به گفته اسفندیاری "طی این سالهایی که ما با بنیاد سوروس کار کردیم، اینها سه بودجه در ارتباط با برنامه ایران به ما دادند".
جهانبگلو نیز در بخش دیگری ازاین اعترافات گفت: "جالب اینجا بود که یکسری از این افرادی که در آن کنفرانسهای وودرو ویلسون بودند در کنفرانسهای یوسی ال ای هم شرکت داشتند و میآمدند و بنابراین همدیگر را میدیدند و میتوانستند افراد دیگر را مرتب در آنجا ببینند. طبیعتا این حلقه هم شکل مهمی به خودش میگرفت
در پایان بخش اول این برنامه هاله اسفندیاری گفت: "هدف اصلی هم واقعا در تماس با این گروهها به نظر من یک نوع شناسایی افراد کلیدی هست. شناسایی افراد کلیدی برای دعوت کردن به این جلسات و سخنرانیها و کنفرانسها، یعنی ارتباط دادن آنها به این شبکه وسیع که در داخل و خارج هست".
اعترافات تلویزیونی برای ببیندگان سیما تازگی ندارد. اعترافات فعالان دانشجویی، روشنفکران وفعالان سیاسی هر از چند گاه دربرنامههای سیما باب میشود و اعترافکنندگان نیز پس از آزادی اغلب از تحت فشارقرار گرفتن خود سخن میگویند.