زمینه مسائل جنسی صورت گرفته است. بررسی تاثیر فرهنگ و مطالعهی نتایج مهاجرت در این طرز تلقی ها مد نظر بوده و در آن به مطالعه سه گروه پرداخته شده است: "ایرانیان ایران"، "ایرانیان بلژیک" و "بلژیکی ها"
مقالهای که در زیر مشاهده می کنید، چکیدهای از کاری تحقیقی و بخشی از پایان نامه تحصیلی نویسنده آن می باشد که در سال 1997 میلادی انجام پذیرفته است و هدف آن مقایسه طرز تلقی و نگرش ایرانی ها و بلژیکی ها در زمینه مسائل جنسی است. دو هدف اصلی از این تحقیق، یکی بررسی تاثیر فرهنگ و دیگری مطالعهی نتایج مهاجرت در این طرز تلقی ها بوده است. به همین جهت به مطالعه سه گروه پرداختیم: "ایرانیان ایران"، "ایرانیان بلژیک" و "بلژیکی ها".
پرسشنامه ما، پرسشنامهای گزینهای بود و در مورد مسائل زیر سوالاتی در آن مطرح شده بود:
1- صحبت در مورد مسائل جنسی؛
2- تصویر سه گروه از مسائل جنسی؛
3- سوالات در زمینه زندگی جنسی خود افراد؛
4- رابطه بین عشق و مسائل جنسی از دیدگاه سه گروه.
باید گفت از همان ابتدا احتمال می دادیم کار ما به خاطر موضوعش، با یک سری مشکلات موجه شود. مشکلاتی که میتوانستند مانع جمع آوری درست و کامل اطلاعات شوند. به همین دلیل و برای این که اشخاص با اطمینان به این که هویتشان ناشناس باقی خواهد ماند، به پرسشنامه پاسخ گویند، تمبر و پاکت در اختیارشان گذاشته از ایشان خواستیم پرسشنامه را به آدرس ما در بلژیک پست کنند. البته ریسکی که این کار برای ما در برداشت، این بود که افراد می توانستند از باز پس فرستادن پرسشنامه خودداری کنند. با این حال از حدود 100 پرسشنامه بخش شده در تهران، ما 63 پرسشنامه دریافت کردیم. در مورد دو گروه دیگر نیز ("ایرانیان بلژیک" و "بلژیکیها") با مشکلی جدی در این زمینه روبرو نشدیم.
ما توانستیم در مجموع 143 پرسشنامه دریافت کنیم که در بین آن ها 40 نفر بلژیکی، 40 نفر ایرانی ِ بلژیک و 63 نفر ایرانی ِ ایران را در بر می گیرد. سن اکثریت افراد نمونه ما بین 20-40 سال بود. در مورد سطح تحصیلات باید گفت که در هر سه گروه حدود نیمی از آن ها تحصیلاتی بیش از دیپلم داشتند.
نکته قابل ذکر این که برای آنالیز داده ها از روشهای آماری (آنالیز واریانس و آزمون میانگین) و برنامهای کامپیوتری (spss) استفاده کردیم.
در این جا به طرح این نتایج آماری و سپس به بررسی آن ها می پردازیم.
1- صحبت در زمینه ی مسائل جنسی
نتایج این بخش به ما نشان می دهد تعداد بلژیکی هایی که در ارتباط با مسائل جنسی با اطرافیانشان صحبت می کنند بسیار بیش از ایرانیان می باشد. در جواب به سوال "آیا در مورد مسائل جنسی خود با دیگران صحبت می کنید؟" 54% "ایرانیان ِ ایران" به این سوال پاسخ مثبت دادهاند. هر چند این درصد در مقایسه با آن چه ما انتظار داشتیم رقم بالایی است، ولی در مقایسه با بلژیکی هایی که به این سوال پاسخ مثبت دادهاند (80%) بسیار کمتر است و از لحاظ آماری تفاوت دو گروه معنی دار است.
افرادی که به این سوال پاسخ مثبت دادهاند، (چه بلژیکی ها چه ایرانی ها) خیلی به ندرت (و در مورد ایرانی ها بیشتر موارد هیچگاه) با اعضای خانواده شان درمورد مسائل جنسی صحبت می کنند. تعداد بلژیکی هایی که با مادرشان در این زمینه گفتگو می کنند، بیش از ایرانی هاست. حدود 40% بلژیکی ها (هر چند به ندرت) با مادرانشان در این مورد صحبت می کنند.
در مورد گفتگو با پدر باید گفت در هر سه گروه ("ایرانیان ِ بلژیک"، "ایرانیان ِ ایران" و "بلژیکیها")، بین 80 تا 100% از کسانی که به پرسشنامه ما پاسخ گفتهاند، هرگز با پدرانشان در این موارد به بحث ننشستهاند. به عنوان نمونه در بین زنان ایرانی ِ مقیم بلژیک حتی یک نفر هم در مورد مسائل جنسی با پدرش سخن نگفته است.
نکتهی دیگر این که شمار بلژیکیهایی که با دوستان همجنس و همین طور غیر ِ همجنس در مورد مسائل جنسی سخن میگویند، از دو گروه دیگر بسیار بیشتر است. خصوصا در رابطه با دوستان جنس مخالف، اختلاف آن ها با ایرانیان فاحش میشود: 72% "ایرانیان ِ ایران" هرگز با دوست جنس مخالف در مورد مسائل جنسی گفتگو نکردهاند در صورتی که این رقم در مورد “بلژیکیها” درست برعکس میباشد. بدین مفهوم که نزدیک به 70% “بلژیکیها” با دوستان جنس مخالف خود در این زمینه سخن گفتهاند.
در رابطه با "گفتگو با همسر" نیز همان طور که انتظار میرود، تفاوت بین ایرانیها و “بلژیکیها” از نظر آماری بسیار معنی دار است. به این مفهوم که تعداد "بلژیکیهایی" که با همسرانشان در این ارتباط صحبت میکنند از ایرانیان دو گروه بیشتر است.
در مورد ایرانیهای بلژیک باید گفت، مردهای ایرانی که با جنس مخالف در این زمینه گفتگو میکنند تعدادشان بسیار بیش از زنهای ایرانی مقیم بلژیک است: 87% زنهای ایرانی بلژیک، هرگز با دوست جنس مخالف در زمینهی مسائل جنسی سخن نگفتهاند، در صورتی که 63% مردهای ایرانی بلژیک اظهار میدارند که برایشان پیش آمده با دوست جنس مخالف در این باره به گفتگو بپردازند.
با این وجود، نکتهی قابل توجه در این مورد این است که خود مسائل جنسی، برای هر سه گروه، موضوعی جالب برای گفتگو است. باید گفت زنان ایران خود را بیش از مردان ایران به موضوع مسائل جنسی علاقهمند نشان میدهند.
نکتهی دیگر که از تحقیق ما بر میآید این است که ایرانیها بیش از “بلژیکیها” در بحث در مورد مسائل جنسی احساس معذب بودن میکنند: 67% “بلژیکیها” خود را در هنگام گفتگو در این موارد کاملا راحت احساس میکنند. در حالی که اغلب ایرانیها (بیش از 75% )در این گفتگوها معذب هستند.
همچنین اکثریت "ایرانیان ِ ایران" عنوان میکنند که هیچگاه در کودکیشان در مورد مسائل جنسی با آن ها سخن گفته نشده است که بار دیگر در این جا نیز تفاوت این گروه با “بلژیکیها” از لحاظ آماری تفاوتی معنی دار است.
2- برخورد سه گروه در ارتباط با بعضی رفتارهای جنسی
الف) خودارضایی:
اکثریت قریب به اتفاق "ایرانیان ِ ایران" خودارضایی را به شدت یک "انحراف اخلاقی" قلمداد میکنند. (89% زنان و 70% مردان) در صورتی که "بلژیکیها" به ندرت با چنین نظری موافق هستند (4.7%). در مورد "ایرانیان بلژیک" باید گفت که در بین دو گروه دیگر قرار دارند. یعنی هر چند تعداد کسانی که در این گروه خودارضایی را انحرافی اخلاقی میدانند به مراتب کمتر از "ایرانیان ِ ایران" است ولی باز به میزان “بلژیکیها” نمیرسد (تفاوت "ایرانیان بلژیک" با دو گروه دیگر معنی دار است). مسئلهای که در مورد "ایرانیان ایران"، در ارتباط با جواب به این سوال نظر ما را به خود جلب کرد این است که اعتقاد و یا عدم اعتقاد مذهبی هیچ تاثیری روی نوع جواب این افراد نداشته است. نکتهای که نشان میدهد این مسئله بیشتر جنبهی فرهنگی دارد تا ایدئولوژیک.
بیشتر از نیمی از "ایرانیان ایران" خود ارضایی را برای سلامت روح و روان مضر میدانند (%54زنان و %60مردان) در حالی که این مسئله در بین "بلژیکی ها"(10%مردان و 5%زنان) و "ایرانیهای بلژیک (25%مردان و 5%زنان) به مراتب کمتر مشاهده میشود.(نمودار 1)
نمودار 1: آیا خودارضایی برای جسم و روان مضر است؟
نکتهای که در مورد زنان ایرانی مقیم بلژیک قابل توجه است، درصد تقریبا بالای جواب "نمیدانم" به این سوال می باشد. (52% ).( نمودار 2)
نمودار 2: آیا خودارضایی برای جسم و روان مضر است؟
در این باره میتوان دو فرض متفاوت ارائه داد: از یک سو میتوان چنین نتیجه گرفت که زنان ایرانی بلژیک، باورهای فرهنگ ایران در این مورد را ترک کردهاند ولی هنوز باورهای جامعهی جدید را نپذیرفتهاند. از سوی دیگر همچنین میتوان فرض کرد که این زنان، به عدم اطلاع کافی خود در این زمینه پی برده اند. زیرا دادههای فرهنگی را در مورد مسئلهای که به حوزهی پزشکی و علمی مربوط میشود را کافی نمیدانند.
ب) روابط جنسی خارج از ازدواج:
ما مسئلهی روابط جنسی قبل از ازدواج را در دو سوال و به دو گونهی متفاوت مطرح کردهایم: سوال اول مشخصا در مورد مسئلهی بکارت میباشد: در پاسخ به این سوال، تفاوتی عمده بین سه گروه به چشم میخورد: اکثر قریب به اتفاق "ایرانیان ایران" (81% ) به لزوم بکارت دختر در هنگام ازدواج اصرار میورزند. در صورتی که 97% “بلژیکیها” و 87% ایرانیان بلژیک، با این مسئله مخالفند. پاسخ به این سوال، به ویژه تاثیر مهاجرت را بر روی دید افراد در مورد مسئلهی بکارت نشان میدهد.
اما در پاسخ به سئوال زیر: "نظرتان در مورد روابط جنسی قبل از ازدواج چیست؟"، در مورد "ایرانیان ایران" متوجه میشویم که عامل جنسیت در پاسخ به آن تعیین کننده است و تفاوت پاسخهای زنان و مردان از لحاظ آماری معنی دار است.
حدود 60% زنان ایران کاملا با روابط جنسی قبل از ازدواج مخالفند. (جواب بقیه نیز بیشتر گرایش به منفی دارد) در حالی که تنها 15% مردان ایران با این مسئله مخالفند. اگر پاسخ این سوال را با سوال بکارت مقایسه کنیم، میبینیم پاسخ زنان در هر دو سوال در یک جهت است: آن ها معتقد به حفظ بکارت تا قبل از ازدواج و نیز مخالف روابط جنسی پیش از ازدواج میباشند. در حالی که مردان ایران که با اکثریت قریب به اتفاق طرفدار حفظ بکارت هستند، با روابط جنسی قبل از ازدواج چندان مخالفتی ندارند. از این پاسخ مردان و تفاوتی که با جوابشان به سوال قبلی مشاهده میشود، میتوان نتیجه گرفت که احتمالا فقط با رابطهی جنسی دختران پیش از ازدواج است که مخالفند و با روابط جنسی پیش از ازدواج مردان مخالفتی ندارند. یا این که روابط جنسی را تا حدی که به بکارت زن آسیب نرساند، مجاز میدانند.
در مورد" اهمیت مسئلهی وفاداری در زندگی زناشویی" باید بگوییم هر سه گروه پاسخهایشان در یک جهت است. به این مفهوم که 88% "ایرانیان ایران"، 83% "ایرانیان بلژیک" و 67% "بلژیکیها" معتقد به اهمیت وفاداری برای خوشبختی در زندگی زناشویی میباشند.
ج) اهمیت عمل دخول در روابط جنسی:
برای درک اهمیتی که سه گروه برای عمل دخول در رابطه جنسی قائلند، ما نظر ایشان را در مورد دو جمله مختلف در پرسشنامه جویا شدیم:
1-"عشقبازی بدون عمل دخول برای مرد سرخوردگی به همراه می آورد."
باید گفت که اغلب "بلژیکی ها"، "ایرانی های بلژیک" و" زنان ایران "، با این جمله موافقت خود را اعلام کردهاند. یعنی به اهمیت دخول در رابطه با مرد تاکید می ورزند. اما پاسخی که در این مرحله از تحقیقمان به نظر ما در برخورد اول کمی عجیب آمد، درصد مردان مقیم ایران بود که با این جمله مخالف بودند. در حقیقت تنها 30% مردان ایران معتقدند که عشقبازی بدون عمل دخول برای مرد سرخوردگی به همراه می آورد. در حالی که 70%ایشان خلاف آن را می گویند. ( نمودار 3 و نمودار4)
نمودار 3: عشق بازی بدون عمل دخول برای مرد سرخوردگی به همراه می آورد
نمودار 4: عشق بازی بدون عمل دخول برای مرد سرخوردگی به همراه می آورد
می توان یکی از دلایل عمده این نوع جواب را، محدودیت هایی که در ایران در برقراری کامل رابطه جنسی در بعضی شرایط وجود دارد فرض کرد. از جمله مسئله اهمیت حفظ بکارت زن و سایر محدودیت هایی که باعث می شود جوانان از روش های دیگری که عمل دخول را در بر نمی گیرد برای تسکین امیال جنسی خود، استفاده کنند. فستینگر(FESTINGER) معتقد است که انسان ها در بعضی شرایط سعی می کنند، طرز تلقی و منش خود را با رفتاری که دارند، منطبق کنند. به عبارتی، این طرز تلقی که در مردهای ایران در جواب به این سوال به چشم می خورد، در جهت انطباق با شرایط محدود کننده ایران است و باعث می شود که کمتر احساس سرخوردگی کنند.
2- "عشقبازی بدون عمل دخول برای زن سرخوردگی به همراه می آورد."
پاسخ ها به این سوال نمایانگر این است که "بلژیکی ها" اهمیت بیشتری به عمل دخول برای ارضا زن قائلند. (62% مردان و 52% زنان بلژیکی با این عقیده موافقند.) در صورتی که تنها 35% زنان و 42% مردان ایران معتقدند که عشقبازی بدون عمل دخول برای زن سرخوردگی به همراه می آورد. زنان ایرانی ِ بلژیک هم با درصدی تقریبا برابر با زنان ایران، به این معتقدند که عمل دخول اهمیت زیادی در رابطه جنسی برای زنان ندارد.(نمودار 5)
نمودار 5: عشقبازی بدون عمل دخول برای زن سرخوردگی به همراه می آورد.
در حالی که پاسخ مردان ایرانی ِ بلژیک به مردان بلژیک، یعنی در جهت اهمیت عمل دخول برای زن، نزدیک می باشد. (نمودار 6)
نمودار 6: عشقبازی بدون عمل دخول برای زن سرخوردگی به همراه می آورد.
نکته ای که در این جا قابل تعمق است، تفاوت بین پاسخ زنان و مردان ایرانی ِ بلژیک است. در صورتی که در ایرانیان ِ ایران تفاوت عمده ای بین زنان و مردان مشاهده نمی کنیم. این جواب ها نشانگر این است که مردان ایرانی ِ بلژیک گروه ما اهمیت بیشتری برای پدیده ی دخول در ارضای جنسی زن قائلند و این در حالی است که جواب های زنان ِ ایرانی بلژیک تقریبا به جواب زنان ایران نزدیک است. (نمودار7)
نمودار 7: عشقبازی بدون عمل دخول برای زن سرخوردگی به همراه می آورد.
د) نیاز جنسی زن و مرداز لحاظ کمی:
سوالاتی که در این ارتباط در پرسشنامه گنجاندیم و همین طور نتایج آن ها به شرح زیر است:
1- "احتیاجات جنسی مرد را از لحاظ کمی چگونه تخمین می زنید؟"
73% مردان بلژیکی، نیازهای جنسی مرد را بیش از یک بار در هفته تخمین می زنند؛ که تفاوتشان با مردان ایران از لحاظ آماری معنی دار می شود. زیرا تنها 39% مردان ِ ایران این میزان نیاز جنسی را برای مردها قائلند. بیشترین جوابی که مردان ایران به این سوال می دهند "یک بار در هفته"است.(50%)
مردان ایرانی ِ بلژیک، جوابشان به پاسخ های مردان بلژیک نزدیک تر است: یعنی 60% آن ها نیاز جنسی بیش از یک بار در هفته برای مرد قائلند.
ولی تفاوتی که با مردان بلژیکی پیدا می کنند، این است که بیشترین پاسخ مردان بلژِیکی "یک بار در روز" است(45%). در صورتی که بیشترین جواب آن ها به این سوال، "سه بار در هفته" است.(45%). یعنی به عبارتی، مردان ایرانی بلژیک بین دو گروه مردان دیگر قرار می گیرند.
پاسخ زنان سه گروه به این سوال شباهت هایی به هم دارد:
تقریبا یک سوم زنان سه گروه، از نیازهای جنسی مرد از لحاظ کمی،اظهار بی اطلاعی می کنند. به عبارتی پاسخ "نمی دانم" را بر می گزینند.
تفاوتی که بین زنان بلژیکی با زنان ایرانی دو گروه وجود دارد این است که 60% این زن ها نیاز جنسی بیش از یک بار در هفته برای مردان قائلند. رقمی که در زنان دو گروه دیگر 40% است.
2-"احتیاجات جنسی زن را از لحاظ کمی چگونه تخمین می زنید؟"
در پاسخ به این سوال نیز می بینیم مردان بلژیکی تفاوتشان با دو گروه مردان ایرانی از لحاظ آماری معنی دار است. به این مفهوم که حدود 60% مردان بلژیکی نیاز جنسی زن را بیش از یک بار در هفته تخمین می زنند. در حالی که تنها 20% مردان ایران و 30% مردان ایرانی بلژیک با این تخمین موافقند. پاسخ زنان سه گروه هم در همین جهت است. یعنی تخمین زنان بلژیکی از نیاز جنسی زن بیش از یک بار در هفته است (55%). رقم زنان ایرانی که نیاز جنسی بیش از یک بار در هفته را برای زنان قائلند، از زنان بلژیکی پایین تر است. (38% زنان ایران و 21% زنان ایرانی بلژیک)
درصدی از زنان ایرانی نیز این نیاز را "یک بار در ماه" اعلام می کنند. (14% زنان ایران و 10% زنان ایرانی بلژیک) در صورتی که در گروه زنان بلژیک به هیچ وجه جواب "یک بار در ماه" را مشاهده نمی کنیم.
ر) اهمیت تمایل جنسی متقابل:
یکی از فاکتورهایی که ما به وسیله این پرسشنامه می خواستیم بررسی کنیم، اهمیتی است که اشخاص به متقابل بودن تمایل جنسی در بین طرفین قائل هستند. دراین جهت سوالی به شکل زیر مطرح کردیم:
-"در رابطه یک زوج لحظاتی است که تنها یکی از زوجین خواستار برقراری رابطه جنسی است. آیا به نظر شما دیگری باید به این درخواست پاسخ مثبت دهد؟"
در پاسخ به این سوال هم تفاوت های فاحشی بین سه گروه به چشم می خورد: در حالی که فقط 4% مردان بلژیکی با این جمله موافقند، 55% مردان ایران معتقدند که خواست تنها یکی از زوجین باید پاسخ مثبت طرف مقابل را به همراه داشته باشد.
هیچ کدام از مردان ایران به این سوال پاسخ منفی نداده اند. مردان ایرانی ِ بلژیک بین این دو گروه قرار دارند (35% موافق). هر چند تفاوتشان با بلژیکی ها همچنان از لحاظ آماری معنی دار باقی می ماند.(نمودار 8)
نمودار8: "در رابطه یک زوج لحظاتی است که تنها یکی از زوجین خواستار برقراری رابطه جنسی است
. آیا به نظر شما دیگری باید به این در خواست پاسخ مثبت دهد؟"
هنگامی که به مقایسه زنان ایران با زنان بلژیکی می پردازیم، همین تفاوت را بین آن ها هم مشاهده می کنیم. (هر چند درصد زنان ایران که به این سوال پاسخ مثبت دادهاند کمتر از مردان این گروه است [35%] ) در مورد زنان ایرانی ِ بلژیک نکته ی جالب توجه این است که حتی یک نفر هم به این سوال پاسخ مثبت نداده است. یعنی هیچ کدام از زنان گروه “ایرانیان ِ بلژیک” با این که خواست تنها یکی از زوجین باید جواب مثبت دیگری را به همراه بیاورد موافق نیستند. (نمودار 9) در بخش تحلیل نتایج، به علت های احتمالی این پاسخ اشاره خواهیم کرد.
نمودار9 -"در رابطه یک زوج لحظاتی است که تنها یکی از زوجین خواستار برقراری رابطه جنسی است
. آیا به نظر شما دیگری باید به این در خواست پاسخ مثبت دهد ؟"
از نکاتی که سه گروه در آن ها با هم اتفاق نظر دارند، می توان از اهمیت نوازش قبل از رابطه جنسی نام برد و نیز این نکته که برای رسیدن به لذت جنسی در یک رابطه، همه چیز مجاز نیست و بعضی اعمال است که باید از انجام آن خودداری کرد.
اما تفاوتی که بین سه گروه در پاسخشان به این سوال وجود دارد دلایلی است که عنوان می کنند:
هر چند عنوان دلایل "بهداشتی" و "اخلاقی" در هر سه گروه مشترک است، ولی بخشی از گروه ایرانیان ِ ایران دلایل مذهبی را نیز عنوان می کنند. 40% مردان و 30% زنان ایران دلایل مذهبی را نیز به عنوان عاملی که باعث می شود همه چیز در رابطه جنسی مجاز نباشد را مطرح می کنند؛ چیزی که در دو گروه دیگر انگشت شمار است. این شمار هر چند خیلی بزرگ نیستند، ولی در مقایسه با دو گروه دیگر معنی دار به حساب می آید.
نکتهای که در مورد ایرانیان ِ بلژیک جالب است، اهمیتی است که به جنبه روانی مسئله می دهند:
یعنی 70% ایرانیان بلژیک دلایل روانی را نیز به عنوان عاملی که باعث می شود هر کاری در رابطه جنسی مجاز نباشد، مطرح می کنند. (در مقابل 40% "بلژیکی" و 20% "ایرانی های ایران" که این دلیل را عنوان کردهاند)
نمودار 10 -در صد افراد سه گروه که دلایل روانی را به عنوان عاملی که باعث می شود هر کاری در رابطه جنسی مجاز نباشدرا مطرح می کنند.
س) سن مناسب برای اولین رابطه جنسی
ما دو پرسش را در این ارتباط مطرح کردیم:
1- چه سنی را برای برقراری اولین رابطه جنسی پسر مناسب می دانید؟
2- چه سنی را برای برقراری اولین رابطه جنسی دختر مناسب می دانید؟
(متاسفانه این دو پرسش را برای ایرانیان بلژیک مطرح نکردیم)
در پاسخ این دو پرسش نیز، تفاوت هایی بین گروه ها مشاهده کردیم:
- سن مناسب اولین رابطه ی جنسی پسر
81% مردان بلژیکی، سنین زیر هیجده سال را برای اولین رابطه جنسی پسر مناسب می دانند. در حالی که این رقم در مردان ایران تنها 16% است.
در زنهای دو گروه نیز همین اختلاف به چشم می خورد: 84% زنان بلژیکی، سنین تا هیجده سال را برای اولین رابطه ی جنسی پسر انتخاب می کنند. در حالی که این شمار در بین زنان ایران درست عکس می شود. به این مفهوم که اکثریت زنان ایران(81%)، سنی بالای 18 سال را برمی گزینند.
37% زنان و 27% مردان ایران نیز، سنینی بیش از بیست و دو سال را برای نخستین تجربه ی جنسی پسرها عنوان کرده اند. در صورتی که در گروه بلژیکی ها این سن از بیست سال فراتر نمی رود.
بیشترین پاسخ مردهای ایران به این سوال، سنین: هیجده سال(28%)، بیست سال(22%)و بیست و پنج سال(22%) می باشد.در ارتباط با زنان ایران باید گفت 67% آن ها، سنینی بین هیجده تا بیست و چهار را برای اولین تجربه جنسی پسر عنوان می کنند.
- سن مناسب اولین رابطه ی جنسی دختر
سه نکته در این بخش از پاسخ ها توجه ما را جلب کرد:
1- تفاوتی که در پاسخ های زنان و مردان دو گروه مشاهده می شود. به این ترتیب که 50% مردان ایران سنی زیر هیجده سال را برای اولین رابطه ی جنسی دختر مطرح می کنند و این در حالیست که این رقم در زنان ایران از 16% تجاوز نمی کند.
در بین بلژیکی ها نیز تعداد مردانی که سنین زیر هیجده سال را برای دختر بر می گزینند بیش از زنان بلژیِکی می باشد. (94% در مقابل 57%) با این وجود همان طور که اعداد نمایانگرند، کلا تعداد بلژیکی هایی که سن زیر هیجده سال را برای دختران مطرح می کنند، بیش از گروه ایران است.
2- اگر جواب هایی که مردان ایران برای سن پسرها داده اند با این جواب ها مقایسه کنیم، مشاهده می کنیم که مردان ایران سن کمتری را به عنوان سن مناسب دختر انتخاب می کنند: دیدیم که 84% مردان ایران رابطه جنسی را برای پسران زیر هیجده سال مناسب نمی بینند. این در حالیست که حدود 50% آن ها، سنی زیر هیجده سال را برای نخستین تجربه جنسی دختر عنوان می کنند.
لازم به تذکر است که در پاسخ های زنان ایران به این دو سوال، تفاوت عمده ای مشاهده نمی کنیم:
به این مفهوم که اکثریت زنان گروه ایران، سنی بالای 18 را برای اولین رابطه ی دختر و نیز پسر، مطرح می کنند.(84% برای پسرها و 92% برای دخترها)
3- نکته ی جالب دیگر که در هر دو گروه ایرانی و بلژیکی مشاهده می کنیم، این است که در هر دو گروه، تعداد مردهایی که سنین زیر هیجده را برای دختر انتخاب کرده اند بیش از زنان آن گروه است.
در بخش آینده این مطلب، به بررسی پاسخ های افراد در زمینه ی زندگی جنسی خودشان و نیز رابطه ی بین عشق و مسائل جنسی از دیدگاه سه گروه خواهیم پرداخت.
ادامه دارد
------------------------------------
با تشکر از دوستانی که با پیام هاشان مشوق من در این کار بوده اند.
مژگان کاهن
روانشناس