دوشنبه ۲۵ دی ۱۳۸۵ - ۱۵ ژانویه ۲۰۰۷
اعمال شنیع نامادری کثیف با دو دختر بچه بی گناه
وحشتناک است. وحشتناک. حتی از آنهم بدتر. زننده تر. اینکه زنی که نامادری دو دختر 9 ساله و 6 ساله باشد و برای 
خلاص شدن از دستشان به آنها آموزش روابط جنسی زننده بدهد و برایشان فیلم های س.ک.س.ی بگذارد تا آنها با دیدن این فیلم ها آموزش ببینند و بعد آنها را وادار کند که با یکدیگر آمیزش جنسی داشته باشند بیشتر به یک فیلم از نوع سینمای وحشت آمریکایی شبیه است تا واقعیتی که در جامعه مدعی اخلاق ما اتفاق می افتد. اما اتفاق افتاده. نکته دردناک و البته باز هم وحشتناک این ماجرا این است که این اتفاق نه در یک خانواده حاشیه نشین که در خانواده ای تقریباً مرفه اتفاق افتاده. نامادری بی رحمی که برای خلاص شدن از شر دو دختر خوانده اش، در شرایطی که پدر بچه ها در زندان بوده، به آنها به اجبار آموزش رفتارهای زننده جنسی می داده و وادارشان می کرده تا با هم این کار را بکنند، تا وقتی پدر از زندان آزاد می شود به فکر خلاصی از شر آنها بیافتد. لابد برای حفظ آبرو. و این پدر بی رحم و متزلزل وقتی از زندان باز می گردد بچه ها را به بدترین نحو ممکن شکنجه می کند. او با داغ زدن حساس ترین نقاط بدن بچه ها آنها را تنبیه می کرده. این پدر به اصطلاح غیرتمند در پاسخ به سئوال قاضی پرونده که چرا چنین رفتار وحشیانه ای با کودکانت می کردی گفته " کودکانم حرکات غیر عادی داشته اند و چند بار وقتی سر زده وارد خانه شدم آنها را دیدم که داخل کمد دیواری یا اتاق خواب هستند. حتی نقاشی هایشان که در پشت آینه پنهان می کردند، به شکلی بود که که در آن حالت اندامها و نحوه برقراری روابط جنسی را به تصویر کشیده بودند. به همین خاطر مجبور به سوزاندن آلت تناسلی دخترانم شدم." بر بدن دو کودک بیش از 14 مورد سوختگی شدید دیده شده است و علاوه بر آن روی بدن دختر 6 ساله این داستان آثار کبودی شدید در اثر برخورد اجسام سخت دیده می شود. پزشکی قانونی علاوه بر این اعلام کرده که هر دو کودک از افسردگی شدید روحی رنج می برند.
تلخ است. مثل زهر هلاهل تلخ است و برنده. مصیبت است. نکبت است این خبر. اما باید خواند. باید آن را تا آخر خواند. باید آنها که فرمان سنگسار را می دهند بدانند که نتیجه سخت گیری تا کجا می رود. به کجا کشیده می شود. این دیگر بی اخلاقی نیست. نامردی است. نامردی هم آنطرف تر. حیوان هم چنین رفتاری با همنوع خود نمی کند. بچه ها در دادگاه با رکیک ترین کلمات نامادری را مورد خطاب قرار می دادند و هر دو متفق می گفتند که در نبود پدر زنک با بیش از 70 مرد رابطه جنسی داشته و برای خفه کردن بچه ها آنها را وادار می کرده که پس از هر بار عمل کثیفی که زنک انجام می داده بدن او و مردها را تمییز کنند. حتی از این هم وقیح تر. از آنها می خواسته تا به تماشای رفتار س.ک.س.ی خودش با مردها بنشینند. بچه ها در دادگاه می گفتند زنک گاه و بیگاه در نیمه شبها بچه ها را وادار می کرده تا بعد از تماشای کثیف ترین فیلم های پ.ورن.و، عین همانها را برایش اجرا کنند.
البته ماجرا را عمه بچه ها می فهمد و به پلیس خبر می دهد و پرونده مجرمیت این زن و مرد در شعبه 1172 دادگاه تهران در جریان است.گرچه برای پدر بی رحم این ماجرا تنها یک سال حبس بریده اند و زنک را لابد چند سال زندان می کنند که چی بشود؟ آیا از این دو کودک دیگر چه چیزی باقی می ماند؟ آیا آنها از درون ویران نشده اند؟ نمرده اند؟ آیا راه علاجی برای آنها هست؟ برای ما چطور؟ برای جامعه محنت زده بی بند و بار ما چطور؟ خدایا پناه بر تو! پناه بر تو.
منبع : تحریریه خاموش