دختر طراح، جراح زیبایی را به قتل رساند
دختر طراح، جراح زیبایی را به قتل رساند
بررسی آخرین تماس های تلفنی یک جراح زیبایی که به طرز مرموزی از پای درآمده بود راز قتلی را فاش و بازپرس ویژه قتل را به دستگیری دختر دکوراتور ساعاتی پس از وقوع جنایت رهنمون کرد.
به گزارش خبرنگار ما ساعت 7 بعدازظهر شنبه ساکنان یک مجتمع مسکونی در خیابان میرعماد با شنیدن فریادهای یکی از اهالی به راهرو آمدند و با دیدن مردی که در خون خود می غلتید بلافاصله اورژانس و پلیس را به صحنه جنایت فرا خواندند.
بلافاصله پس از حضور آمبولانس اورژانس پیکر نیمه جان مرد مجروح به بیمارستان مهرداد منتقل شد و ماموران کلانتری 104 با حضور در محل تحقیقات اولیه را آغاز کردند. دقایقی پس از انتقال مصدوم به بیمارستان پزشکان فوت وی را به ماموران اعلام کردند و علت مرگ را خونریزی شدید در اثر ورود شیئی نوک تیز از ناحیه پشت به قلب و ریه وی تشخیص دادند. بلافاصله پس از اعلام فوت این مرد میانسال موضوع را به شاملو بازپرس ویژه قتل گزارش داده شد.
دقایقی پس از اعلام خبر وقوع قتل کارآگاهان اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی و ماموران اداره تشخیص هویت به همراه بازپرس ویژه قتل بررسی صحنه جنایت را آغاز کردند. با مشخص شدن هویت مقتول به نام مرتضی ماموران دریافتند که این مرد 44ساله جراح زیبایی بود. در ادامه تحقیقات واحد آپارتمانی که مرتضی از آن خارج شده بود مورد بررسی قرار گرفت و ماموران مشاهده کردند در پذیرایی سجاده غرق در خون وی هنوز روی زمین پهن است. آنها در ادامه متوجه شدند آپارتمان محل جنایت متعلق به عمه مقتول است و مدتی است که کسی از آن استفاده نکرده و کلید آن در اختیار مرتضی قرار داشته است. با وجود ظاهر نامرتب آپارتمان بررسی ها نشان از آن داشت که قاتل با انگیزه سرقت اقدام به قتل نکرده است چرا که اشیای نفیس و گرانقیمت زیادی همچنان در صحنه جنایت قرار داشت که
دست نخورده باقی مانده بود.
با کشف چاقویی که جنایت به وسیله آن انجام شده بود در نزدیکی سجاده این فرضیه قوت گرفت که قاتل هنگام نماز از پشت سر به مرتضی نزدیک شده و با وارد کردن چاقو به قلب وی مرگ این پزشک جراح را رقم زده است.با کنار هم قرار دادن شواهد و قرائن به نظر رسید قاتل از آشنایان متوفی است زیرا پس از ورود او به خانه مقاومتی از سوی مقتول شکل نگرفته بود و آثار درگیری دیگری به چشم نمی خورد.در گام بعدی تحقیقات، بازپرس کشیک به بررسی آخرین تماس های تلفنی مرتضی پرداخت و با مرور شماره های ثبت شده در حافظه موبایل مقتول مشخص شد که وی پیش از قتل چند تماس با شماره یی خاص داشته است. سپس شاملو با این شماره تماس گرفت و تلفنی دختری را که آن سوی خط قرار داشت مورد بازجویی قرار داد. این دختر به نام ریحانه در پاسخ به شاملو آخرین ملاقات خود با مقتول را ساعت 6 بعدازظهر یعنی دقایقی پیش از وقوع جنایت اعلام کرد.
ریحانه وقتی خبر سلامتی نسبی مرتضی را از شاملو شنید قبول کرد برای شناسایی ضارب جراح زیبایی با پلیس همکاری کند به همین خاطر نشانی منزلش را به بازپرس ویژه قتل داد و بلافاصله شاملو به همراه کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی به خانه وی در نزدیکی میدان تجریش رفتند و پس از بازجویی ابتدایی این دختر در محل با صدور قرار بازداشت از سوی بازپرس پرونده در اختیار کارآگاهان قرار گرفت و به پلیس آگاهی تهران انتقال یافت. این دختر جوان که دانشجوی رشته کامپیوتر است و به عنوان طراح دکور کار می کند به قتل مرتضی اعتراف کرد و گفت، به دعوت این مرد برای تزئین آپارتمانش به آنجا رفت و زمانی که فهمید پزشک جراح قصد دارد او را مورد آزار قرار دهد در دفاع از خود مرتکب قتل شد.
دختر جوان در اعترافاتش گفت؛ سه شنبه هفته قبل در رستوران با دوستانم در حال صرف شام بودیم که من تلفنی با یکی از مشتریانم درخصوص چاپ کاتالوگ صحبت کردم. مرتضی که در نزدیکی میز ما نشسته بود جلو آمد و وقتی فهمید کار من تبلیغات و دکورسازی است کارت ویزیت مرا گرفت و گفت که پزشک جراح است و مطبی در قلهک دارد و می خواهد مطب جدیدی در نزدیکی بیمارستانی که در آن مشغول به کار است راه اندازی کند و نیاز به دکورسازی و تبلیغات دارد.
ریحانه افزود؛ من تا روز شنبه دیگر او را ندیدم تا اینکه صبح شنبه دو پیام تلفنی کوتاه برای من ارسال کرد و ظهر با من تماس گرفت و خواست برای دیدن دفتر جدید او و بررسی نقشه محل به آنجا بروم. آدرسی را گرفتم و پدرم مرا تا سر خیابان میرعماد رساند. در آنجا مرتضی پایین ساختمان جلوی در منتظر من بود و باهم به داخل خانه رفتیم.
وی در پاسخ به این سوال که چرا زمانی که فهمیدید آپارتمان مقتول مسکونی است وارد خانه شدید، توضیح داد؛ فکر کردم وسایل را جمع کرده تا دفتر را راه اندازی کند. حتی بعد از وارد شدن در را باز گذاشتم. وقتی وارد خانه شدیم مقتول از من پرسید نمی خواهم روسری ام را در بیاورم من پاسخ منفی دادم بعد او شروع به نماز خواندن کرد. نماز اولش که به پایان رسید به سمت در رفت و آن را بست و به سمت من آمد و قصد داشت مرا مورد آزار قرار دهد که با مقاومت من مواجه شد، بعد شروع به پرخاش کرد.
ریحانه در ادامه اعترافاتش درباره اینکه چرا از خانه مرتضی فرار نکرده است، گفت؛ من فکر کردم مرتضی در را قفل کرده است. از یک طرف هم او به قدری قوی هیکل بود که ترسیدم در حال فرار به من حمله کند و آسیب برساند. سرانجام او یک لحظه از من غفلت کرد، مرتضی پشتش به من بود، من چاقویی از آشپزخانه برداشتم و به سمت وی حمله و چاقو را از پشت به کمرش وارد کردم.
پس از آن او فریاد می کشید و یک صندلی برداشت و به سمت من پرتاب کرد و چاقو را از پشتش بیرون کشید و به سمت در رفت. پس از آنکه او از منزل خارج شد من هم آپارتمان را ترک کردم. او در راه پله فریاد می کشید و از مردم کمک می خواست و من سوار بر آسانسور محل را ترک کردم. بعد از آن به مقابل در بیمارستان مهرداد که روبه روی مجتمع قرار داشت رفتم و منتظر ایستادم تا پلیس و آمبولانس برسد و آنگاه با تاکسی به خانه رفتم.
دختر متهم به قتل درباره اینکه لباس های خونی اش کنجکاوی خانواده اش را جلب نکرد، گفت؛ فقط روسری ام خونی بود و به محض اینکه به خانه رسیدم آن را از سرم درآوردم و کسی متوجه نشد و پس از آن بازپرس شاملو با من تماس گرفت و گفت به همکاری من نیاز دارد، ولی نگفت که مرتضی مرده است. من هم آدرس خانه را به او دادم. ماموران ساعت 12 شب به خانه ما آمدند و مرا بازداشت کردند.
پس از اعترافات ریحانه با تفهیم اتهام قتل مرتضی، وی به دستور شاملو بازپرس پرونده دختر 20 ساله به بازداشتگاه پلیس آگاهی منتقل شد تا ادعاهای او درخصوص علت و نوع این جنایت و ابهامات موجود در گفته های وی مورد بررسی کارآگاهان قرار گیرد.