سفرنامه ارمنستان (۲) - تازه عاشقان و بشقاب‌های پر از توت‌فرنگی

سفرنامه ارمنستان (2) - تازه عاشقان و بشقاب‌های پر از توت‌فرنگی

در بخش نخست آمد که بنا به آنچه از دانشجویان ایرانی در ایروان شنیدم، تعداد ایرانیان دانشجوی ساکن آن کشور در حدود ۵۰۰۰ نفر است. این دانشجوها زندگی بدی ندارند. دیسکوها و پاتوق‌های ایرانی مخصوص خودشان را دارند و فاصله نزدیک ایروان به ایران هم باعث می‌شود که بتوانند مرتب به خانواده‌هاشان سر بزنند.


جزکافه پوپلاووک

ایروان با این‌که از تهران آزادتر است ولی به خاطر وسعت کمتر آن نسبت به کلان‌شهر تهران، تنوع و جنب‌وجوش‌اش از تهران کم‌تر است. از خیلی از دانشجوها شنیدم که در کل دلشان برای تحرک و تنوع تهران تنگ می‌شود.

جَزکافه ارمنی، "دیسکوی" ایرانی
با این‌که پیش از حرکت از هلند یکی از دوستان لطف کرده و آدرس یکی از فامیل‌های دانشجویش در ایروان را به من داده‌ بود ولی تصمیم گرفتم تا پنج روز اول را خودم تنهایی بگردم و بعداً با او تماس بگیرم. گفتم پیش از این‌که یک‌راست در وسط جمع ایرانی و برنامه‌های آن‌ها قرار بگیرم، چیزی از خود ارمنستان و ارمنی‌ها ببینم و حس کنم.


کافه مِغِدی، پاتوق دانشجویان ایرانی

در یکی از همان شب‌های نخستین، کتابچه راهنمای مسافرتی «لونلی پلَنِت» مرا به یکی از محل‌های باصفای شب‌نشینی در ایروان رهنما شد. محلی بود به نام پوپلاووک، جایی مشابه دور دریاچه پارک ملت تهران ولی در مقیاس کوچک‌تر. گروه‌های موزیک جاز ارمنی و بعضی خواننده‌های معروف ارمنستان در آنجا می‌خواندند و مردم هم در کنار این آبگیر دلباز، دور میزها نشسته، در این مکان روباز، گوش به آواز دل‌نواز جاز، سپرده بودند.

چندتا جفتِ تازه‌عروسی‌کرده (یا تازه عاشق) هم در میزهای اطرافم دست‌دردست هم نشسته بودند و نمی‌دانم چرا فقط همین چندتا میز کوهی از توت فرنگی سفارش داده بودند! در کتابچه راهنمای لونلی پلَنت هم که معمولاً‌ در مورد همه جزئیات می‌نویسد در این یک مورد اطلاعاتی نوشته نشده بود.

ولی در راهنمای مسافرتی نوشته‌بود که رئیس جمهور ارمنستان هم این جَزکافه روباز را دوست دارد و گهگاه به اینجا می‌آید. از آنجا که موسیقی ارمنی را دوست دارم، وقتی یکی از خواننده‌های معروفی که او را قبلاً به‌خاطر تماشای کانال ماهواره‌ای ارمنستان می‌شناختم آمد آنجا و خواند کلی به من خوش گذشت.


قسمتی از میدان جمهوری ایروان

یک و دوی نیمه‌شب از آن محل که درآمدم در خیابان‌های نزدیک، صدای بلند موسیقی پاپ ایرانی از دور به گوشم رسید، «برو دیگه دوست ندارم» «اسمتو نمی‌خوام بیارم» و... . به سوی آن رفتم و چیزی نگذشت که خودم را در دیسکویی ایرانی به نام سافاری در حال اجرای حرکات «موزون» یافتم. دی‌جی دیسکو تیپ درستی داشت و از ایرانی‌های ارمنی بود. چیزی هم از ورودم نگذشته بود که طبق معمولِ دیسکوهای ایرانی دعوا و کتک‌کاری بین دو جوان شروع شد. مثل این‌که متن و پیام آواز موسیقی روی ایشان هم تأثیر گذاشته‌بود!
سرانجام، حبس یکی از طرف‌های دعوا (که بعداً معلوم شد همان فامیل دوست ما است!) در توالت دیسکو به خوابیدن غائله انجامید.

چهارراه زبان‌ها
صبح فردایش باز خیابان‌گردی را از سر گرفتم.

ارمنستان کشور اپرا، تئاتر، باله و موسیقی کلاسیک است. این را می‌شود از مرکز شهر ایروان فهمید. نقطه کانونی و اصلی شهر یک تالار بزرگ اجرای موسیقی و تئاتر است. مجسمه‌های آهنگسازان بزرگ ارمنی هم دورادور ساختمان دیده می‌شود.


میدانی که بر روی شهر ایرانی بنا شده

پاتوق دانشجوهای ایرانی هم یک کافه و غذاخوری به نام مِغِدی است که چسبیده به تالار نامبرده قرار دارد. گپی که با گروهی از دانشجوها زدم معلوم کرد که مغدی در ارمنی به معنی همان ملودی است و اطلاعات مختلفی هم از تعداد ایرانی‌های دانشجو در اینجا و چندوچون زندگی آن‌ها به‌دستم آمد. در ارمنستان وقتی یک نوشیدنی سفارش بدهی می‌توانی ساعت‌ها در یک محل اتراق کنی و گارسون‌ها هم مزاحمت نمی‌شوند. منوهای رستوران‌های اصلی هم معمولاً به سه زبان ارمنی، روسی و انگلیسی است. ویندوز کافی‌نت‌ها علاوه بر این سه زبان گزینه فارسی هم داشت.

با این‌که جوانان ارمنی چند سالی است که قرار است به یاد گرفتن انگلیسی روی بیاورند هنوز خیلی از مطبوعات و بیشتر کتاب‌های اصلی کتابفروشی‌ها به زبان روسی است.

دانشجوهای ایرانی هم درس‌های اصلی‌شان به روسی است و مدرکشان را هم در تنها در رشته‌های خاصی در اروپا قبول می‌کنند.

چیز دیگری که جالب بود اعتمادبنفس معاملات ملکی‌ها و دیگر کسبه ایرانی آنجا در نصب تابلوهای بزرگ تک‌زبانه فارسی به در و دیوار محل کسبشان بود. چنین چیزی در شهرهای اروپایی که من دیده‌ام کمتر پیش می‌آید.



کلاس‌های دانشگاه ایروان

«من که گدا نیستم»
برگشتم به خیابان‌ها. قدم زدن میان نوازندگان مدرن خیابانی و کافه‌نشین‌های خوش سر و وضع مرا یواش‌یواش به "پائین‌شهر" ایروان رساند. این محله‌ها مشابهت دقیقی با محله‌های کارگری و زورآبادهای حومه شهرهای ایران داشتند. البته یک فرقش این بود که ماشین‌های هامِر چندین میلیونی مافیا در اینجا گهگاه جولان می‌دهند و گرد و خاک می‌کنند. در مرکز شهر هم دیده بودم که چطور هامرهای شیشه‌دودی به سرعت از بغل صف پیرزن‌های درمانده تخمه‌فروش می‌گذرند. این پیرزن‌ها (و گاه زنانی میانسال) که در اطراف میدان اصلی شهر یعنی میدان جمهوری (هانراپـِتوتیون هِراپاراک) دستفروشی می‌کنند بیشترشان بیوه‌شدگان زمان جنگ‌اند. زن میانسالی را هم دیدم که با وسایل زیادی از جمله لحاف و تشک و یخچال خراب در خیابان زندگی می‌کرد.

موقع خریدن مقداری تخمه از یک زن افسرده، اصرار کردم که او بقیه پول را نگه دارد ولی او ناراحت شد و با اشاره فهماند که «من که گدا نیستم».

دسته‌ای از بیوه‌شدگان جوان‌تر هم که ظاهراً تخمه‌فروشی هیجان لازم را برایشان نداشته به تن‌فروشی روی آورده‌اند. البته گردشگران بین‌المللی و مافیای محلی و روسی هم باعث شده‌اند تا تعداد بیشتری بین فروش تخمه آفتاب‌گردان و تن، دومی را انتخاب کنند.


از آپارتمان‌های "نسبتاً بهتر" ایروان

شهری بر روی شهر دیگر
بالاخره با فامیل دوستمان تماس گرفتم و پس از گشتی در شهر به یک سالن بیلیارد رفتیم. مشغول بازی که بودیم خانم مسئول سالن از پشت پیشخوان پرسید: پارسکاکان*؟ گفتیم: پس چی! گفت بیایید یک چیزی نشانتان بدهم.

در وسط سالن یک روزنه چهارگوش بود که روی آن حبابی طلقی کار گذاشته‌بودند، گفت پایین را نگاه کنید، این زیر یک گرمابه ایرانی زمان قاجار است! نگاه که کردیم خزینه حمام و نقش‌های ایرانی دکور دیوارهایش پیدا بود.

می‌دانستم که ایروان در قدیم جزو ایران بوده ولی به هر حال از این خانم و بعداً در ادامه سفر از یک فرد متخصص در یک موزه چیزی شنیدم که تعجب کردم. به گفته ایشان کل مرکز اصلی شهر، یعنی همین میدان جمهوری و اطرافش روی هسته اصلی شهر ایرانی ایروان بنا شده. روس‌ها زمانی که آمدند مرکز اصلی این شهر قاجاری با معماری اصیل ایرانی را کاملاً با شن پوشاندند و روی آن را بعداً آسفالت کردند و همه این ساختمان‌های روسی‌مآب بر روی آن ایروان قدیم بنا شده. یعنی هر جای مرکز شهر را بکَنی می‌رسی به خانه‌ها و عمارت‌های ایرانی عهد قاجار!

بعداً که به موزه تاریخ ایروان رفتم (مثل این می‌ماند به یک موزه آثار ایرانی رفته‌ باشی) این موضوع را بیشتر برایم روشن کرد.

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.