زندگی الیزابت دوم ملکه انگلستان
زندگی الیزابت دوم ملکه انگلستان
ملکه انگلیس این روزها، بیشتر از گذشته، احساس تنهایی میکند، به همین خاطر بیشتر اوقات خود را با سگهایش میگذراند، حیواناتی که سالانه چند هزار پوند برای دربار سلطنتی هزینه در بر دارد
جمعه بود، 21 آوریل سال 1926 (1305 شمسی)، الیزابت الکساندرا مری ویندزور ملکه بریتانیا به دنیا آمد، پدرش آلبرت دوک یوک که بعدها لقب پادشاه جرج ششم را از آن خود کرده بود و مادرش لیدی الیزابت پرنس یورک که به مادر ملکه مشهور شد، او را در دوران کودکی «لیلیت» خطاب میکردند و از همان دوران کودکی مورد علاقه شدید پدربزرگش جرج پنجم و مادربزرگش ملکه ماری قرار گرفت. ده ساله که شد به عنوان دختر بزرگ خانواده، عنوان پرنسس بریتانیا را از آن خود کرد و تحت تعلیمات و قوانین سلطنتی قرار گرفت، از آنجا که والدین او پسری نداشتند که وارث تاج و تخت شود، الیزابت جانشین تخت سلطنتی بریتانیا شد. او یک خواهر کوچکتر از خود با شش سال تفاوت سنی به نام «مارگارت» داشت در سال 1936 پدرش به مقام پادشاهی رسید، از این رو مقام و منصب او بیشتر شد 13 سال بیشتر سن نداشت که در سال 1939، جنگ دوم جهانی آغاز شد و او به همراه خواهرش مارگارت در قصر یورکشایر که محل امنی بود، مستقر شدند. در همین زمان به آنان پیشنهاد شد که برای تکمیل تحصیلات خود به کانادا بروند اما مادر که نمیخواست بچهها را از خود دور کند، با این پیشنهاد مخالفت کرد. شاید برایتان جالب باشد، بدانید که دختر پادشاه انگلیس از همان دوران کودکی، برای بچههای همسن و سال خود صحبت میکرد، آن هم در شبکه رادیویی «بی.بی.سی»... او سیزده سال بیشتر نداشت که عاشق دلباخته همسرش پرنس فیلیپ شد، زمانی که فیلیپ در نیروی دریایی سلطنتی خدمت میکرد، الیزابت برای او نامههای عاشقانه مینوشت. 19 ساله که بود، در آخرین سال جنگ دوم جهانی از پدرش خواست که مستقل شود و به همراه دیگر شاهزادگان به صورت عمومی درس بخواند، حتی لباسهای عادی بر تن کند و پدرش هم موافقت کرد. در سال 1947 به همراه والدینش به کیپ تاون واقع در آفریقای جنوبی رفت و جشن تولد 21 سالگیاش را در همان جا گرفت. بیستم نوامبر روز بزرگی در زندگیاش بود، چرا که در آن زمان با پرنس فیلیپ دوک در ادینبورگ اسکاتلند ازدواج کرد، فیلیپ پسر بزرگ جرج اول بود. آنها پس از ازدواج تا سال 1953 در کلارنس هاوس لندن سکنی گزیدند.در 14 نوامبر 1948، اولین فرزندشان که پسر بود به دنیا آمد و آنها نامش را چارلز گذاشتند، آنها در طول زندگی مشترکشان، صاحب 4 فرزند شدند، سه پسر و یک دختر. در سال 1951 وضعیت سلامتی پدر الیزابت رو به وخامت رفت و سرانجام در سال 1952 درگذشت، حال باید دختر او ملکه انگلیس میشد و پس از سالها کشور، دیگر پادشاه نداشت، او تجربهای جز سفر به کشورهایی از جمله آفریقای جنوبی، ایتالیا، مالت، استرالیا، نیوزلند و آمریکا نداشت. وی در ششم فوریه سال 1952 پس از مرگ پدرش، جانشین او شد و شانزده ماه بعد طی یک مراسم رسمی در کلیسای وست مینستر واقع در لندن رسما تاجگذاری کرد. الیزابت دوست نداشت که فقط در قصر بماند، از این رو به کشورهای مختلف سفر میکرد و به همراه شوهرش در کنگرههای مختلف شرکت میجست. او به تمام دنیا سفر کرد و در تمامی مراسم ملی کشورها شرکت کرد، از جشن ملی پاکستان تا سالگرد استقلال آمریکا.درباره او میگویند که در سیاست انگلیس، تنها یک نماد است و این کابینه نخست وزیری است که قدرت اول کشور میباشد و حتی بارها شده که از او حرفشنوی هم ندارند.
اتاق خواب سگ های ملکه
با اینکه 81 سال سن دارد اما در سلامتی کامل به سر میبرد، در سال 2006 دچار خونریزی رگ در چشم راستش شد، او مرتبا تحت کنترل پزشکان است و به سلامتیاش اهمیت زیادی میدهد.ملکه بریتانیا علاقه وافری به نگهداری حیوانات دارد، به ویژه چند سگ که سالها همدم او هستند، نزدیکان ملکه میگویند: او این سگ ها را از تمامی اطرافیان خود بیشتر دوست دارد! این سگ های گران قیمت نر و ماده سالها در کنار او زندگی میکنند و سالانه چندین هزار پوند خرج درمان و نگهداری از آنها میشود.میگویند روزی یکی از نگهبانان قصر باکینگهام، جلوی یکی از این سگها را که در حال دویدن بر روی چمن کاخ بود را گرفت، ملکه پس از فهمیدن، نگهبان را به شدیدترین شکل مجازات کرد اما روزی یکی از نوههایش در دوران کودکی مقابل او در محوطه کاخ به بدترین شکل ممکن زمین خورد و خون از صورتش فواره زد، ملکه تنها به یک لبخند بسنده کرد و از صندلی خود بلند شد و به سمت کاخ رفت!
اخباری که از درون دربار قصر باکینگهام به بیرون فاش شده است، حکایت از آن دارد که تمامی سگهای ملکه یک خدمتکار شخصی و هر کدامشان در قصر باکینگهام یک اتاق جداگانه در کنار اتاق خواب ملکه دارند.ملکه هر روز صبح پس از خواب سراغ این سگها میرود و عصر هم در محوطه قصرش، سرش را با سگهای خود گرم میکند.او دائما به خدمه کاخ سفارش میدهد که به سگهایش برسند.
او از ابتدای سلطنتش تا به امروز که 55 سال طول کشیده است، تاکنون شاهد ده نخستوزیر مختلف از احزاب محافظهکار و کارگر بوده که نخستین آنها، «وینستون چرچیل» از حزب محافظهکار و آخرین آنها «تونی بلر» از حزب کارگر است. با توجه به تشریفاتی و غیرمسئول بودن مقام سلطنت در بریتانیا در طول این مدت، وی کمتر دچار مشکل جدی در زندگی عمومی و مملکتداری شد و از نظر محبوبیت نزد افکار عمومی کم و بیش در یک سطح قرار داشته است. اما یکبار در سالهای بالا گرفتن اختلافات زناشویی بین پرنس چارلز فرزند ارشدش و پرنس دایانا که شخصی مردمی و محبوب در انگلیس بود، سلطنت او دچار بحران شد و زمانی که آن دو از یکدیگر طلاق گرفتند و پس از یک دوره رویارویی بین دربار و دایانا، سرانجام به تصادف خونین پاریس در 31 آگوست 1997 و مرگ دایانا منجر و، باعث شد که مردم ملکه را سرزنش کنند.
گفتنی است ظهور پدیده دایانا به عنوان همسر چارلز، ولیعهد و پادشاه آینده کشور در دربار بریتانیا در سال 1981 به مرور موجب بروز تغییرات شگرفی در ساختار سنتی دربار و جایگاه شخص ملکه شد چرا که تا پیش از حضور دایانا عروس ملکه در دربار، ملکه الیزابت و مادرش «ملکه مادر» به عنوان مظهر محبوبیت، نیکوکاری و مشارکت در امور خیریه اجتماعی و بینالمللی البته درظاهر شناخته میشدند اما دایانا به مرور و بدون سر و صدا توانست در قلب مردم بریتانیا و دیگر نقاط جهان جا باز کند چرا که افزایش محبوبیت او، باعث کاهش محبوبیت ملکه شد. به خصوص زمانی که انگلیس درگیر جنگ دریایی با آرژانتین بر سر جزایر فالکند شد، دایانا شدیدا مخالفت خود را به طور رسمی اعلام کرد، مردم بریتانیا از سیاستهای او حمایت کردند. به خصوص زمانی که دایانا در گفتگویی با بی.بی.سی اعلام کرد که علاقهای ندارد روزی ملکه انگلیس شود، او ترجیح میدهد ملکه قلبها شود.
این گفته باعث شکاف عمیقی بین دربار و دایانا شد و اکثریت مردم هم به طرفداری از دایانا برآمدند، شدت محبوبیت دایانا به حدی شد که ملکه الیزابت دیگر نتوانست با او روبهرو شود. با مرگ دایانا که خیلیها آن را مشکوک قلمداد کردند، اعتبار ملکه کمتر شد، تا حدی که افکار عمومی انگلیس در یک نظرسنجی پس از مرگ دایانا، برای اولین بار، ناراحتی و عدم رضایت خود را از سلطنت و شخص ملکه ابراز کردند. اما زمانی این تعجب از سوی دربار چند برابر شد که نظرسنجی بعدی نشان داد، مردم با تداوم سلطنت ملکه مخالفند و دوست داشتند پسر دایانا یعنی نوه ملکه، ولیعهد انگلیس شود.
اما آنچه که باید به آن آگاه باشید، این است که برخی نیز به دلیل مخالفتهای آشکار و نهان کلیسای انگلیکان که ملکه انگلیس هم رییس سنتی آن است، با انتصاب همسر جدید چارلز به عنوان ملکه و همسر پادشاه آینده این شایعه نیز رواج دارد که ممکن است پرنس ویلیامز فرزند ارشد چارلز و دایانا که از محبوبیت زیادی بین مردم برخوردار است، به طور مستقیم و با پیشی گرفتن از پدرش به عنوان پادشاه بعدی کشورش به تخت سلطنت برسد اما آنچه که تاکنون مشخص است، اینکه، ملکه الیزابت دوم با توجه به سلامت جسمی و روحی، هیچ برنامهای برای کنارهگی?ی از تاج و تخت ندارد و قصد دارد همچنان به عنوان یک مادربزرگ شاغل به سمت تمام وقت خود ادامه دهد. اما آنچه که باید در طول سلطنت 55 ساله الیزابت اشاره داشت، این است که سلطنت بریتانیا، دچار فراز و نشیبهای زیادی بوده و از یک امپراتوری و قدرت استعماری بلامنازع به یک قدرت درجه دوی اروپایی تبدیل شده است. این اتفاق باعث شد، تا نهاد سلطنت را دچار دگرگونی و آن را تا حدی از حالت کلاسیک و پرقدرت تاریخی خود خارج و به یک نماد تشریفاتی و سنتی تبدیل کند.
آنچه خواندید سرگذشت زنی است که نتوانست برخلاف اذهان عمومی کشورش، بریتانیا را از جنگ علیه مردم مسلمان فلسطین، افغانستان و عراق کنار بکشاند، چرا که او به جای اینکه بیشتر سعی و توانش را روی امور کشور خود بگذارد، وقتش را با حیوانات خانگیاش صرف میکند. زنی که لقب ملکه بریتانیای کبیر دارد، این روزها آنچنان در تنهایی به سر میبرد که تنها حرف دل او را حیوانات خانگیاش گوش میکنند. آیا او به عنوان ملکه بریتانیا این قدرت را ندارد که از دادن تقدیرنامههای واهی، به سلمان رشدی مرتد جلوگیری کند و اسلام ستیزی خود را به رخ جهانیان نکشاند؟