مصاحبه با هیچکس : دلیل بازداشت، مواد مخدر نبود
مصاحبه با هیچکس : دلیل بازداشت، مواد مخدر نبود
چند هفته پیش رادیو زمانه درباره دستگیری رپخوانها در ایران گزارش داد و بعد از آن شایعات زیادی دراین باره از طریق رسانههای دیگر پخش شد. یکی از آن شایعات این بود که رپرها در ارتباط با مواد مخدر بازداشت شده بودند. هفته گذشته این شایعه در مصاحبهای با امیر تتلو، خواننده پاپ ایرانی، در برنامه زیگزاگ بیبیسی پخش شد.
علی شاکری، معروف به "زیگعلی"، از همکاران زیگزاگ بیبیسی در تهران در وبلاگ خود مطالبی را منتشر کرده و با لحنی ناشایسته رادیو زمانه را به کوتاهی و تشویش اذهان عمومی متهم کرده است. زیگزاگ با استناد به یک آوازخوان پاپ که بازداشت نشده بود، میگوید که رپرها به دلیل داشتن مواد مخدر دستگیر شده بودند. زیگعلی تأکید میکند که قبل از اعلام این خبر با "هیچکس"، معروف به "پدرخواندهی رپ فارسی" هم صحبت کرده بوده است. اما اگر این گفتوگو در واقع صورت گرفته باشد هم، تا کنون منتشر نشده است. از سوی دیگر، "هیچکس" در تازهترین گفتوگوی خود با رادیو زمانه این ادعا را رد کرد و رسانههایی را که این ادعا را منتشر کردهاند، به نشر شایعات متهم کرد. "قاف"، یک رپر دیگر ایرانی نیز این اظهارات "هیچکس" را تأیید کرد و دلیل بازداشتها را نداشتن مجوز انتشار و نفس ژانر رپ نامید.
دراین باره شعله و داریوش گفتوگوهایی انجام دادهاند با هیچکس (سروش)، رپر قاف و زیگعلی (علی شاکری). این مجموعه مطالب را «اینجا» بشنوید.
هیچکس
زمانه: خب، در کل میخواستم بدانم، از دهان خودت ما میخواهیم بشنویم، که قضیهی این دستگیریها و شایعاتی که دوروبر بچههای رپر وجود دارد چی هست؟ میشه از اول خودت برای ما این قضیه را توضیح بدهی لطفاً؟
هیچکس: توضیح بدهم که اینها هیچکدام... یعنی شایعه خیلی زیاد شده. راجع به خودم که اکثراً دروغ است. شنیدم که بعضیها گفتند، نمیدانم، بهخاطر مواد ما را گرفتند و این چیزها. این هم شایعه است که در رادیوها و جاهای دیگر پخش شده. بهخاطر رپ بوده. همین است دیگه. یکسری هستند که سوءاستفاده کردند از این قضیه که پیش آمده. همین دیگه، کسانی که بد ما را میخواستند حالا یکسری شایعهپراکنیها و این چیزهای بیخود کردند. میخواستند ما را کوچیک کنند و اسممان را بیاورند پایین. ولی خب، قضیه همین بوده، بقیه چیزهایی که بقیه میشنوند، شایعه است دیگر.
زمانه: ولی واقعیت قضیه را میشود لطفا بهتر و روشنتر توضیح بدهی که برای چی گرفتند شما را اصلاً؟ اگر آن شایعه است، پس درستش چی هست؟
هیچکس: خب، تمام مسائلی که پیش آمده، بهخاطر رپ بوده دیگر.
زمانه: یعنی فکر میکنی این بهشکل یک کارزار یا کمپین بوده و شما را به طور دستهجمعی، خوانندههای رپ را، میگرفتند یا فقط افراد بخصوصی را میگرفتند که یکی از آنها خودت بودی؟
هیچکس: نه، فقط افراد خاصی را میگرفتند.
زمانه: ببین، من شنیده بودم که تو خودت رفتی خودت را معرفی کردی، درسته؟
هیچکس: بله.
زمانه: ولی بقیه را آمدند دستگیرشان کردند یا بقیه هم رفتند خودشان را معرفی کردند؟ اصلاً بگو از کجا به گوشتان رسید که دنبال شما هستند؟
هیچکس: نه دیگه، وارد مسائل چیز نشویم. همین که بدانند اکثر چیزهایی که مردم میشنوند شایعه است، کافیست دیگه.
زمانه: نمیخوای توضیح بدهی برای چی خودت را معرفی کردی؟
هیچکس: برای اینکه... خب بچهها را گرفته بودند و خوبیت نداشت ما بیرون باشیم.
زمانه: یعنی داری میگویی، تنها بخاطر اینکه همراههای تو را گرفته بودند، دوستهای خودت را و بچهها را گرفته بودند، میخواستی در کنار آنها باشی؟
هیچکس: آره من خب بهاصطلاح متواری بودم، ولی بعدش که دیدم بچهها را گرفتند خودم را معرفی کردم دیگه.
زمانه: الان مشکلی که وجود دارد سر این قضیه است که شما اصلاً چرا دارید رپ میخوانید یا چرا دارید بدون مجوز میخوانید؟ مشکل چی هست؟
هیچکس: مشکل این است که چرا بدون مجوز میخوانیم و چرا رپ است. یعنی کلاً خب رپ همچین معقول نیست.
زمانه: و آن وقت چرا آزادت کردند؟
هیچکس: این چیزها هم باز چیزهاییست که نمیشود گفت.
زمانه: خب من خیلی تویش نمیروم، ولی میخواهم بدانم آیا بازهم رپ خواهی خواند یا دنبال مجوز خواهی گشت از این بهبعد؟
هیچکس: والا ببینیم آینده چی میشه.
زمانه: تو با امیر تتلو صحبت کردی بعد از این اتفاق، بعد از اینکه شنیدی یک چنین شایعهای را پخش کرده یا نه؟
هیچکس: ما با این بچهـ مچهها کار نداریم.
زمانه: برایت هم دلیلی نداشت که بخواهی عکسالعملی نشان بدهی راجع به یک چنین شایعهای به این بزرگی؟
هیچکس: عکسالعمل که... خب شایعه را که هیچوقت جلویش را نمیشود گرفت...
زمانه: ولی بههرحال، میشود اعتراض کرد. اعتراض کردی؟
هیچکس: من اعتراض کنم؟!...
زمانه: مثلا سعی نکردی از طریق یک رسانهای، روزنامهای، رادیویی حرفت را بگی؟ یا اولین بارست که داری صحبت میکنی در این باره؟
هیچکس: اولین بار است که دارم صحبت میکنم. چون خیلیها هستند که اول خودشان را خوب نشان میدهند، بعدش معلوم میشود شخصیت واقعیشان چیه. واسه همین دیگه به هر کسی جواب نمیدهیم.
زمانه: داری معما میگویی! منظورت کی هست؟
هیچکس: رادیوهای دیگه، رسانههای دیگه. هرچی.
زمانه: ولی خودت هیچ تلاشی نکردی که بخواهی تماس بگیری و بگویی که شما این خبر را باید پس بگیرید یا عذرخواهی کنید و یا این خبر را درست منتشر بکنید؟
هیچکس: ...همه میدانند چیها شایعه است و چیها شایعه نیست دیگه.
زمانه: ولی آنها ظاهراً منابعی داشتند که با تکیه به آن منابع آن حرفها را اعلام کردند، نه؟
هیچکس: هر منبعی داشتند، چرت و غلط بوده دیگه.
زمانه: هیچ کس آیا از آن رسانهها با خودت تماس گرفت که ازت بپرسد واقعیت قضیه را؟
هیچکس: نه! هیچ رسانهای. حتا اینجا مجلهها و روزنامهها بعضی شایعهها را درج میکنند، ولی با هیچ کدوم اصلاً ما تماسی نداشتیم.
زمانه: آیا واقعاً این نخستینبار است که یک رسانه با تو تماس میگیرد و سوال میکند که واقعیت از چه قرار است؟
هیچکس: دقیقاً.
زمانه: خیلی ممنون مرسی سروش جان.
هیچکس: چاکرم.
زمانه: متشکر. خودت چیزی را اگر میخواهی اضافه کنی...
هیچکس: من یک چیز را میخواهم اضافه کنم. خیلیها که ادعاشون میشه میخواهند به ما کمک کنند، تا چنین اتفاقی میافتد از آب گلآلود ماهی میگیرند. اینطوری خوبیت ندارد. بالاخره یا بروند راه بقیه یا...
زمانه: ولی ما میتوانیم امیدوار باشیم که «هیچکس» بازهم آواز میخواند، یا چطور؟
هیچکس: کلاً هیچکس نباید امید را از دست بدهد...
زمانه: این میتواند موضوع آهنگ بعدیات بشود، میتوانی یک رپی درست بکنی...
هیچکس: آهنگ زیاد میشه (ساخت).
زمانه: امیدوارم که آهنگهای جدیدت را باز هم بشنویم در برنامههای رادیو زمانه.
هیچکس: صداتون خیلی بد میآید.
زمانه: من گفتم همین موضوع، همین اتفاقی که برایت افتاده و با تو گذشته، میتواند موضوع آهنگ بعدیات بشود، هان؟
هیچکس: هان، نمیدانم. شدنی زیاد هست.
زمانه: ببینیم و تعریف کنیم.
هیچکس: جداً این نامردیست. ما اینقدر زحمت میکشیم، ولی یکسری هستند از آب گلآلود ماهی میگیرند.
زمانه: خب پس باید تلاش کرد آن آب گلآلود را صاف بکنی.
هیچکس: بله. من ردیفش میکنم. همه چی درست میشه. ولی کلاً میخواهم بگویم، آنهایی که دارند الان اینطوری میکنند یادشان باشد.
گفتگوی شعله با "قاف"، رپخوان ایرانی
زمانه: ما چند وقت پیش با همدیگر صحبت کرده بودیم. بعد شماها به ما گفتید که چه اتفاقی افتاد. اگر ممکن است میتوانی دوباره توضیح بدهی که شرایط فعلیتان در چه وضعی هست؟
قاف: راستش وضعیت تا حالا... اینکه چه اتفاقی قرار است بیفتد، هنوز معلوم نیست. ولی حالا از شدت آن بگیربگیرها اولیه یک خرده کمتر شده. کلا یک کم از آن تبوتاب افتاده که همه جا خبرش بود، توی شلوغیها و حاشیههای مربوط به این خبر.
زمانه: دادگاه کی هست و اینکه این دادگاه دستهجمعی برای همه در یکزمان است یا اینکه هر کسی یک روز دیگری دادگاه خواهد داشت؟
قاف: دادگاه که... آن تعداد بچههایی که خودشان را معرفی کردند یا دستگیر شدند، بهشان گفتند که حدود یک ماه دیگر که فکر میکنم یکیـ دوهفتهاش مانده از این مدت... و اطلاع زیادی ندارم از طرف آن مقامات اجتماعی که حالا دادگاه کی هست و کی نیست. ولی دادگاه اولیهای که رفته بودند بچهها قرار شده بود که حدود یک ماه دیگر معرفی کنند تا وقت دادگاهشان معلوم بشود. ولی گفته بودند تا همه بچهها دستگیر نشوند یا خودشان را معرفی نکنند، دادگاه تشکیل نمیشود.
زمانه: آن دادگاه اولیه دستهجمعی بود یا هر کسی تکتک رفته بود؟
قاف: دوتا از بچهها تکتک رفته بودند و یک مورد هم بود که دوتاشان باهم رفته بودند.
زمانه: یعنی به اسم گفتهاند که دنبال کی هنوز هستند یا منتظر کی هستند؟
قاف: اسمهایی که اینطوری شنیدم دنبال بچههایی هستند که تا حدی اسمشان پیچیده دیگر توی تهران و اکثراً هم که شناسایی شدهاند یا معرفی یا دستگیر شدهاند، مثل تهی، تتلو، پانی و فلاکت و مانا. مثلا اینکه فعلاً اینها ماندهاند. یکسری... واسه همین این قضیه سخت شده یک کمی دنبال کردنش و... خب یکسریها را که لازم بودند گرفتند و بیشتر هم مشخص بود دنبال کسانی بودند که بیشتر هم اسم درکرده بودند و بیشتر هم کار داده بودند. خب حالا کارهاشون یکخرده به اینها برخورده بود.... الان که دنبال اونها هستند. یکسری هم که اسمشان در آن حد نبوده یا مثلاً تعداد کارهاشون به ۵ـ۴ تا هم نرسیده بود لای این آدمها بودند و چیزی که این مسأله را یکخرده پیچیده کرد این بود که یکسری شایعه درست شد بعدش. دیگه هر کسی میآمد، میگفت منو گرفتند، من فراری بودم، من دستگیر شدم که خیلیهایش الکی بود. حتا همین اواخر یک شایعه شنیدم که یکی از بچهها رد کرده بود این موضوع را که خندهام گرفت، چون خودش هم فراری بود توی این مدت و گفته بود اصلاً ربطی به رپ و خواندن نداشته و در رابطه با مواد مخدر...
زمانه: راجع به کی داری صحبت میکنی، میتوانی روشنتر بگویی؟
قاف: من راجع به امیر صحبت میکنم، تتلو!
زمانه: تو مصاحبه را شنیدی؟ از کجا این شایعه بهگوشات رسیده؟
قاف: مصاحبه را... من یکی از دوستانم دانلود کرده بود کامل. من نتیجهاش را گوش دادم، ولی کامل جریانش را برایم گفت. در جریانش هستم.
زمانه: یعنی تو میگویی که این شایعه است، یعنی بهخاطر مواد مخدر دنبال شما نیستند؟
قاف: خب اینکه اصلا مسلم است. گفتم که من اصلا خندهام گرفت وقتی این خبر را شنیدم و تعجب کردم که این خبر هم از طرف یک خبرگزاری نسبتاً معتبر بود. نمیدانم، هیچ تحقیقی نمیکنند! اگر هر کسی بخواهد حرفی بزند و پخش هم بشود، فکر میکنم از اعتبار آن خبرگزاری کم بشود. ولی خب چیزی که هست مسلماً شایعه بود و نمیدانم....
گفتوگوی داریوش و شعله با "زیگعلی"
زیگعلی (علی شاکری) نویسنده وبلاگ https://zigali.ir و گزارشگر زیگزاگ بی بی سی در تهران است که خبر رادیو زمانه در بارهی بازداشت رپرها را "دروغپراکنی" عنوان کرده بود.
شاکری: درود بر شما داریوش و شعله و شنوندههایی که صدای من را میشنوند. من علی شاکری هستم. باید بگویم که ماجرا از آنجا شروع شد که دوم اردیبهشتماه ناگهان تلفنهای من بهصدا درآمدند، اول از همکارهای خودم، که میگفتند زمانه گزارش کرده که بچههای رپ فارسی بعضیهاشان دستگیر شدهاند. حتا دنبال «هیچکس» هم هستند و پلیس ایران، نیروی انتظامی ایران روبهروی خانهی سروش لشگری، «هیچکس»، منتظر او هست. خب من وقتی این خبر را شنیدم اول لرزه بر اندامم افتاد. نگرانیای که ناشی از دوستی با این بچهها بود، توی من بیدار شد. تلفن همهی بچههای رپر خاموش بود، تا اینکه توانستم بالاخره با یک مسیر دوربرگردان و از طریق یکی از پارگرافهای خبری شما که حاکی از این بود که یک استودیو در تهران بسته شده، چندین استودیو بسته شدهاند، توانستم با برقرارکردن ارتباط با چندین استودیوی معروفی که بصورت زیرزمینی کارها را ضبط میکنند اطمینان حاصل بکنم که برای این استودیوها هیچ اتفاقی نیفتاده. در آنجا به یک استودیو اشاره شده بود، بهطور اخص، که تأکید شده بود توسط شخصی بنام شاهین که با شما گفتوگو کرده بود. صاحب استودیو با پوزخندی به من گفت، والا ما دو روز تعطیل بودیم، ولی راستش را بخواهی، عروسی خواهرم بود. و اینجا بود که اولین روزنههایی که مبادا خبر دروغ باشد، آغاز شد.
وقتی من این را شنیدیم، ساعت بود سه بعدازظهر، و همچنان تلفن بچههای رپ خاموش. از تهی و تتلو گرفته که دوستهای من بودند، تا سروش، هیچکس تا فلاکت تا همهی کسانی که من میشناختم، همه تلفنهاشان خاموش بود. وقتی به خانه رسیدم برای تهی نوشتم، نگرانت هستم. لطفاً با من تماس بگیر که همان موقع با صدای خندهی تهی مواجه شدم که خیلی شاداب و خندان به من گفت: "من هم خبر را شنیدم. راستش را بخواهی من هم نگران هستم. ولی ما سالمایم."
بعد به خبر سایت شما مراجعه کردم. صدایی را که از رادیو پخش شده بود، گوش دادم. شخصی بنام شاهین، با نام مستعار یا واقعیاش، که برای همهی بچههای رپ فارسی به استناد به تمام نوارهای گفتوگویی که من از آنها تا به امروز دارم، ناشناس بوده و چنین ادعاهایی کرده بوده. ادعاهای این آدم بهحدی کودکانه بود که الان چندتایش را میگویم تا با هم یک بار دیگر بعد از گذشت یک ماه، بیستروز دوباره بررسیاش بکنیم، با هم به آن بخندیم. این آدم بنام شاهین ادعا کرده بود که مجلس ایران با تصویب طرحی قرار است با رپ فارسی مقابله بکند. خب این ادعا به این بزرگی منبع میخواهد...
داریوش: به وبلاگ شما سر زدم و آنجا فکر میکنم اسم آن کسی هم که صحبت کرده شهریار آمده بود و بعدش هم به تکه صوتی گوش دادم که شهریار میگوید...
شاکری: شهریار، درسته...
داریوش: میگوید مجلس ایران هم در این مورد بهطور غیرمستقیم صحبت کرده...
شاکری: از کجا؟ غیرمستقیم یعنی از کجا، چه کسی خبر داده؟ غیرمستقیم سند میخواهد! غیرمستقیم از کجا میدانند؟ دوم، ادعای کودکانهی دیگری که از طریق شهریار و بعد رادیو زمانه منتشر شد، این بود که چون دولت ایران میخواهد «رپ» منتشر کند، میخواهد جلوی رپ بچهها را بگیرد. ببینید، این در واقع همان جنگ و جدالهای نوجوانانه روی وبلاگهای رپ است...
داریوش: حالا آقای شاکری، اگر اجازه بدهید من به شعله هم روی بیاورم و از شعله سوال کنم که برای اینکه...
شاکری: درود بر شعله البته.
داریوش: ...پاسخ بدهد به صحبتهایی که علی شاکری کرده در این مورد. چون ایشان دست داشتند در خیلی از این مطالب و با رپرهای ایران هم در تماس بودند. بفرمایین.
شعله: من فقط میتوانم به آن مطلب دیروز که توی روزنامهی شرق منتشر شده اشاره کنم که خود بچهها میگویند که توی مجلس یک چنین بحثهایی عنوان شده و دلایل مختلفی آوردهاند برای اینکه بخواهند خواندن بچههای رپ را جمعوجور بکنند و به آن رسیدگی کنند و یک عالم اتهام هم هست با شایعاتی دوروبرش. و اینکه من درتعجبم که چرا یک خبر باید در سه بخش در عرض دو هفته طول بکشد تا اینکه بالاخره شکل بگیرد. موقعی که...
شاکری: برای اینکه خانمم، برخلاف شما که هول هستید، ببخشید که اینجوری میگویم، هول هستید، شتابزده هستید تا خبر را اول بزنید. نمیدانم دلیلش چی هست. من دوست دارم با سند و مدرک این کار را بکنم. تا آنجایی که توانستم به حد و اندازهی در درجهی اول کاراییام و در درجهی دوم یک خبرنگار سعی میکردم خبر را راست بگویم. برای این دو هفته طول کشید تا در سه قسمت روی وبلاگ من تحت عنوان خبری که دروغ بود، ولی با سند و مدرک منتشر شد که جمعآوری...
داریوش: البته آقای شاکری، من این را هم بگویم که چون شما در مورد سروش (هیچکس) صحبت کردید، ما دقایقی پیش با سروش هم صحبت کردیم و دید او در این مورد کاملاً، میشود گفت، ۱۸۰درجه فرق میکرد در مورد پوشش خبری بازداشت رپرها در ایران که توسط رادیو زمانه صورت گرفته بود و اشاره میکرد به رسانههایی و... بخصوص اشاره میکرد به دلیل بازداشتشان و میگفت برخی از رسانهها گفتهاند که گویا آنها را بهخاطر اینکه مواد مخدر داشته اند، بازداشت کردند. در حالیکه دلیل اصلی و عمده این بود که آنها رپ میخواندند و دولت هم مشکل داشت با این که ایشان رپ میخوانند.
شاکری: من یک توضیحی بدهم. من با تمام احترامی که به دوستی خودم با سروش دارم این را خدمتتان عرض میکنم. من با تمام بچهها بصورت خصوصی صحبت کردم. مطمئن باشید صحبتهای خصوصیای که بین بچهها ردوبدل میشود با صحبتهای رسانهی شما متفاوت است. دلیلش هم این است که این ذات رپ هست. رپ بر پایهی رقابت چیده شده و بسیاری از صحبتهایی که میشود بر پایهی رقابت هست. بازهم از یک تجربهی دیگری بگویم. در جریان تهیه برنامهی نوروزی هفتسین در زیرزمین که در جریان آن من ۱۲ رپخوان را پای سفرهی هفتسین نشاندم قدم به قدمش اینجور بود که فلانی اینجوریست، بهمانی اینجوری گفته و... یعنی همهاش آدم باید حواسش باشد، این را من به تجربه یاد گرفتم...
داریوش: همین الان که اشاره کردید به تجربهی خبرنگاریای که دارید و حتا میخواستید به شعله یاد بدهید که چطور باید یک خبر را پوشش بدهد، من میخواستم اشاره بکنم به این موضوع که صحبتهای شما را من بهعنوان یک منبع میتوانم قبول بکنم و بازهم زیر ذرهبین میرود. ولی صحبتهای کسی که واقعاً هم بازداشت شده و برای مدتی روانه بازداشتگاه شده... آن فرق میکند. آن، منبع دستاولی است که دربارهی خودش دارد صحبت میکند، به آن قضیه هم باید گوش کرد! درسته؟
شاکری: دقیقاً، دقیقاً! دو هفتهی گذشته بالاخره ما توانستیم بصورت رسمی امیر تتلو را روی تلفن بیاوریم، با وجود اینکه بچهها هیچکدامشان مصاحبه نمیکردند. دلیلش هم ترس و وحشت ناشی از خبرهای اشتباهی بود که حتا بعضیهایش حاکی از این بود که فلانی را اعدام کردند. همه در جریان هستند. ما بالاخره توانستیم امیر تتلو را که برای سفری از ایران خارج شده بود و دلیل خروجش هم چیزی مثل دستگیری و این قبیل مسائل نبود، آنطوری که خودش گفت. در گفتوگویی که پیشتر در زمان نوروزی داشت، به من از برنامه کاری گفته بود که امسال قرار است از ایران برود بیرون و برای ادامهی کارهاش در خارج از ایران فعالیت بکند. تتلو ماجرا را اینطوری برایم تعریف کرد که خبری نبود. یک بار یکی از بچههای رپ فارسی را، که من هم اتفاقاً میشناسمش، به دلایلی دستگیر کردند، مثلاً به قول تتلو حمل مواد مخدر. حالا صحت و سقم این خبر بماند. پس به یک دلیل دیگری بجز رپ فارسی دستگیر میشود. این آدم را میبرند به کلانتری. بازخواستش میکنند که آقا، این کارها که خلاف قانون هست چیه که شما انجام دادید؟ آیا «باند»اید؟
این نوجوان شانزده، هفدهسالهی بیتجربهی پرشروشور هنرمند در اضطراب و ترس که بخشی از آن این است که پدر و مادرم چه میگویند یا جامعه چه میگوید، شروع میکند به اینکه فلانی و فلانی هم هستآ. آنوقت آن کلانتری انگار با یک باند قاچاق مواد مخدر روبهرو شده. ناگفته اینجاست که آن «باندی» که توسط آن نوجوان هنرمند مورد علاقهی شخص خودم فاش میشود، چندتا از بچههای رپ فارسی هستند که نه به دلیل رپ، بلکه به ظن ارتباط با این نوع جوان هنرمندمان دستگیر میشوند.
داریوش: آیا آقای امیر تتلو هم آنجا بوده خودش؟ یعنی...
شاکری: نخیر، تتلو بازداشت نشد...
داریوش: خب شما هرگز تلاش نکردید با کسی صحبت بکنید، مثل سروش که از افراد خیلی برجستهی رپ هست و چیز دیگری میگوید؟
شاکری: اجازه بدهید. از جمله کسانی که من در آن روزها که تمام تلفنهای بچهها خاموش شده و منبع اطلاعاتی من بود بچههای کمتر معروف رپ فارسی بودند که در عینحال سایهبهسایهی تمام رپخوانهای معروف حرکت میکردند. یکی از اینها «اسلیم» بود که در تمام طول این مدت به من میگفت، دارند میآیند دستگیرم بکنند. ولی الان دوماه از آن روز گذشته و دستگیریای در کار نبوده و اطلاعاتی که به من میداد جالب بود. ای کاش این ضبط صوت لعنتی نبود و من میتوانستم اطلاعاتی را که بچهها بهعنوان دردودل به من گفتهاند خدمتتان میگفتم، تا ببینید ماجرا چقدر....
داریوش: آقای شاکری، با توجه به اینکه زمان خیلی کم است و من میدانم شما هم باید برنامهای درست بکنید، میخواستم خیلی کوتاه بگویید، آیا هرگز تلاش کردهاید با خود سروش صحبت بکنید یا نه؟...
شاکری: بله! با سروش صحبت کردم. شخص سروش، «هیچکس» که بعضیها بعنوان پدر رپ فارسی از جمله خود من یاد میکنند، بخاطر ابتکارهایی که دارد در رپ و هنرمند است، خودش رفت خودش را معرفی کرد. سروش بینهایت دارد کار جالبی را انجام میدهد. سروش در سودای این هست که رپ فارسی را از این وضعیت متلاشی نجات بدهد...
داریوش: ولی قضیه از این قرار است که سروش ناراحت است از رسانههایی که موضوع موادمخدر را به این شکل مطرح کردهاند و میگوید...
شاکری: ای کاش خود سروش الآن روی خط بود و این را میگفت.
داریوش: حالا پخش خواهد شد و شما میتوانید گوش کنید از رادیو زمانه. حتما میتوانید گوش بدهید که میگوید «واقعاً هم چیزی که گفتند در مورد مواد مخدر درست نیست و دلیل آن فقط رپ بوده». اگر صحبت از ژورنالیسم هست، شما حتماً باید با طرفی طرف بشوید که واقعاً درگیر آن قضیه بوده. آقای تتلو اگر واقعاً هم در بین آن رپرها بود، میشد به صداقت کلامش ایمان آورد. ولی میشد احتمالاً با سروش هم صحبت کرد و آقای تتلو را هم کنارش گذاشت و یک...
شاکری: شاید شنوندگان این برنامه ندانند که بالاخره بچههای رپ فارسی بعضی وقتها بر سر رقابت با هم اختلاف هم پیدا میکنند. من نمیخواستم این را بگویم، ولی...
داریوش: ولی این شایعهها را بهعنوان یک واقعیت ژورنالیستی نمیشود مطرح کرد. با آنها باید صحبت کرد و واقعیتها را کنار هم گذاشت.
شاکری: شما آقای داریوش، اتفاقاً وقتی شما صحبت از بیطرفی میکنید، این نکته را هم باید ذکر بکنید که گروه هنرمند سروش «هیچکس» با گروه هنرمند همطراز خودش که امیر تتلو و دوستانش دارند میگردانند اختلاف دارند. خیلی طبیعی هست که این دو طرف حرفهای ضدونقیض بزنند. این ما رسانهها هستیم که باید حواسمان باشد دو طرف را ببینیم و ناخواسته و بچهگانه با یک تلفن روی پیامگیر بخش «هنری» ما به چاه آنها نرویم. شاید آن بچهها دلشان میخواهد که از ما یک بلندگوی تبلیغاتی بسازند...
داریوش: آنها دلشان میتواند هرچی خواسته باشد آقای شاکری، ولی شما بههیچوجه نمیتوانید دربارهی آن افراد، بدون اینکه با خودشان صحبت بکنید، چیزی را پخش بکنید.
شاکری: شما از کجا می دانید که من با آنها هم صحبت کردهام یا نه؟
داریوش: خب شما همین الان توضیح دادید و باور نمیکنید که هیچکس چی گفته در این مورد.
شاکری: من با هیچکس صحبت کردم و هیچکدام از این اعتراضاتش را که شما دارید از زبان ایشان نقل میکنید، حداقل در تلفن خصوصیاش به من که فکر میکنم با من صمیمیت هم دارد، هیچکدام از این نکات را ذکر نکرد. کاشکی هیچکس مستقیماً روی خط تلفن بود و صحبت میکرد. این شگرد را خود من هم بعضی وقتها در برنامه... اتفاقاً من هم از این شگرد استفاده میکنم برای شیرینترشدن برنامهها، اینکه تلفنها را ضبط بکنم و اینها را کنار هم بچینم...
داریوش: حالا اگر اجازه بدهید، برای اینکه ما داریم به پایان برنامه نزدیک میشویم... شعله، چیزی میخواستی بگویی؟
شعله: من فقط میخواستم بدانم که پس، یعنی سروش اتهام شما را قبول کرده؟ یعنی میگوید، "درست است، ما را بهخاطر مواد مخدر گرفته بودند"؟
شاکری: خانمم، اینقدر برای من مهم نبوده قضیه که بپرسم آیا حرف من را قبول داری یا نه. اولین چیزی که برای من مهم بود، برخلاف شما که سعی میکردید حرف خودتان را بهکرسی بنشانید، مطمئن شدن از این قضیه بود که بچهها در خطر نیستند...
داریوش: واقعاً این تکه خیلی مهم است...
شاکری: بله... خیر، من قبول ندارم. شیوههای ژورنالیستی شما شیوههای کمونیستی شوروی بوده، متأسفانه که سعی میکرد از خودش یک بلندگوی تبلیغاتی بسازد و ارعاب و تهدید و حمله به....
داریوش: آقای شاکری، اگر کمونیسم اینقدر خوب بود، من از تاجیکستان هرگز بیرون نمیآمدم و علیه شوروی هم بههیچوجه مبارزه نمیکردم. خیلی ممنون بهخدا که موافقت کردید با ما صحبت بکنید. سپاس.
شاکری: سپاسگزارم.