کتابخانه ایی در نانوایی سنگکی

کتابخانه ایی در نانوایی سنگکی

 

                    

 

ممکنه خودتون را برای ما معرفی کنید ؟

 مسلم وجیهی هستم . 32 سال سن دارم و تا دیپلم درس خوانده ام .

چند سال است که در نانوایی کتابخانه گذاشته اید و چه شد که این ایده به ذهنتان رسید ؟

نزدیک به یک سال و نیم است که در اینجا کتابخانه ای هر چند کوچک اما پر محتوا راه اندازی کرده ام . وقتی که دیدم هر مشتری از 10 تا 30 دقیقه وقت خود را در صف نانوایی می گذراند به فکرم رسید تا یک کار فرهنگی و خدا پسندانه انجام دهم . بنابراین کتابخانه ای برای پر کردن اوقات مشتری ها راه اندازی کردم .

پس از دعوا و در صف زدن و بی نوبتی هم خبری نیست دیگر ؟

به جرات می توانم ادعا کنم که با وجود اینکه بسیاری از مواقع این نانوایی خیلی شلوغ است و مردم هم کار زیاد دارند اما هیچ گاه بی نوبتی و دعوایی به وجود نیامده است .

کتابخانه یا به قول من کتابوایی شما چند جلد کتاب دارد ؟

اینجا نزدیک به هزار جلد کتاب دارد .

کتاب های کتابخانه را به روز رسانی هم می کنید ؟

بله تقریبا هر 6 ماه یکبار نیمی از کتاب ها را بایگانی می کنیم و یک سری کتاب جدید به مجموعه اضافه می کنیم . ضمن اینکه بعضی از مراکز دولتی هم بسیاری از کتاب های جدید که در بازار منتشر می شود را به کتابخانه ما هدیه می دهند .

 

                      

اظهار نظر دیگران در مورد این اقدام شما چگونه بود ؟ آیا کسی مخالفتی هم با این کار شما داشت ؟ 

اکثرا تشویق کردند و این کار را یک کار مناسب فرهنگی دانستند و الحمدلله مخالفتی هم نبود .

خودتان اصلا با این همه کار وقت کتاب خوانی دارید و چقدر از این کتاب ها را مطالعه کرده اید ؟

 البته کار نانوایی سنگگی کمی سنگین است ، اما این طور نیست که فرصت بیکاری هم نداشته باشم . من خیلی از این کتاب ها را مطالعه کرده ام .

چه کتاب هایی را بیشتر مطالعه می کنید و دوست دارید ؟

من بیشتر کتاب های رمان و مذهبی را دوست دارم .

 

       

چند نفر از مشتریان شما در نانوایی کتاب می خوانند ؟

تقریبا اکثر مشتریانی که به این نانوایی می آیند اهل کتاب و مطالعه هستند و بنابراین کتاب ها را مطالعه می کنند .

بیشتر مشتریانی که کتاب ها را مطالعه می کنند از آقایان هستند یا خانم ها ؟

بالطبع چون آقایان بیشتر به نانوایی می آیند ، بنابراین صف انها هم شلوغ تر است و بیشتر کتاب می خوانند . خانم ها چندان در صف معطل نمی شوند .

اگر کسی بخواهد کتاب را به صورت امانی به خانه  ببرد ، به چه صورت قادر به چنین کاری است ؟

تاکنون کتاب های زیادی را به صورت امانی برده اند و مطالعه کرده اند . ما نیز مخالفتی نداریم و به خاطر اعتمادی که به مشتریان خود داریم بدون ثبت در جایی کتاب ها را به صورت امانی در اختیار آنان قرار می دهیم .

تا کنون اتفاق افتاده که کتابی را به صورت امانی ببرند و دیگر باز نگردانند ؟

بله ، متاسفانه این عمل هم چند باری اتفاق افتاد . حتی چند کتاب نفیسی که در کتابخانه موجود بود را نیز برده اند و دیگر نیاورده اند .

بیشتر کتاب های کتابخانه در چه موضوعی هستند ؟

متنوع هستند ، از همه نوع کتابی اینجا یافت می شود . مذهبی ، عاشقانه ، ادبی ، رمان ، حتی در زمینه پرورش گل و گیاه نیز کتاب داریم .

چرا به جای نانوایی ، به فکر راه اندازی کتابخانه نیفتادید ؟

کتابخانه فرق می کند ، من دوست داشتم یک کار فرهنگی بکنم و به دنبال کاسبی نبودم . الان هم هر کسی به نانوایی بیاید می تواند کتاب ها را مطالعه کند و حتی بدون هیچ ودیعه و ثبت نامی به صورت امانی ببرد . اصل کار فرهنگی است که در همه جا می توان آن را اجرا کرد . نانوایی و کتابخانه ندارد .

 

                     

موردی بوده است که شخصی نوبتش رسیده باشد اما بدون توجه به این موضوع همچنان مشغول مطالعه کتاب باشد ؟

بله زیاد اتفاق افتاده . افرادی هستند که نوبتشان را به بقیه می دهند تا کتاب را مطالعه کنند . یک مورد آقایی کتابی را برداشته بود و به شدت غرق در مطالعه کتاب شده بود . تا جایی که ما کارمان تمام شده بود و ایشان را صدا زدیم که نان تمام شده و ما نیز دست از کار کشیده ایم و باید به منزل برویم . آن شخص هم گفت من از این کتاب خیلی خوشم امده و چون مسافرم دیگر گذرم به اینجا نمی افتد . ما هم کتاب را به ایشان هدیه کردیم تا بخواند .

از چه قشری کتاب ها را مطالعه می کنند ؟

بیشتر جوانان هستند .

این اقدام شما توسط نانوایی یا صنف دیگری هم تکرار شده است ؟

تا جایی که من خبر دارم هنوز شخص دیگری این کار را نکرده است و چقدر خوب است که حتی ادارات و موسسات که ممکن است مردم وقتشان را زیاد در آن بگذرانند هم دست به یک کار فرهنگی بزنند .

خاطره ی قشنگی هم از کتابخانه یا باز به قول من کتابوایی اینجا دارید ؟

راستش یک روز آقایی بدون اینکه نان بخواهد آمد اینجا  و هفت هشت جلد از کتاب ها را انتخاب کرد و در دستش گرفت . بعد روی میز نانوایی گذاشت و گفت این ها را حساب کنید می خواهم ببرم . لبخندی زدم و گفتم که این ها فروشی نیست ، بلکه برای مطالعه مشتریانی هست که در صف معطل می شوند . اگر میخواهید می توانم چند جلدش را به صورت امانی به شما بدهم .ایشان ناراحت شد و گفت اگر فروشی نیست پس چرا آنها را اینجا گذاشته اید ؟ و اصرار زیادی داشت که کتابها را بخرد و ببرد .

کم مانده بود که با ما دعوا کند که با وساطت مشتریان به خیر گذشت !!

از وقتی که برای این گفتگو به ما دادید ممنونم .

من هم به خاطر فرصتی که در انجام مصاحبه گذاشتید بسیار ممنونم .

                  

 با تشکر از آقا حسن اجرایی که زحمت عکس گرفتنا رو کشیدن .

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.