به جای قطعه هواپیما ، بهروز وثوقی را تحویل دادند

به جای قطعه هواپیما ، بهروز وثوقی را تحویل دادند

  •  چرا بهروز وثوقی مرتب به پایگاه هوایی دزفول سفر می کرد ؟
  • نقش دختر شایسته ایران ، در زندگی بهروز وثوقی
  • چرا بهروز ، از هواپیمای سی-۱۳۰ برای ملاقات با دختر شایسته استفاده می کرد ؟                                                                                                              

روایتی از یک ماجرای واقعی :

تازه دوران تحصیلم تو آمریکا تموم شده بود و به ایران برگشته بودم . از حضورم در خط پرواز سی -۱۳۰ ، هنوز مدت زیادی نگذشته بود . به قول عوام " آش خور " بودم !! فکر کنم سال ۵۳ یا ۵۴ بود . اون موقع اکثر پرواز های داخلی ما ، به پایگاه های نیروی هوایی بود . یه روز بار می بردیم ، یه روز مسافر حمل می کردیم و گاهی  هر دو شو ! زیاد از این وضع ناراحت نبودم . چون هم عشق پرواز بودم ، و هم عجله داشتم هر چه زودتر دوران آموزشی ام پایان یافته و مستقل پرواز کنم نه با استاد .

اون ایام رسم بود ، علاوه بر پرواز های برنامه ریزی شده ، ناگهان اعلام می کردند : پاشین برین فلان پایگاه و براشون قطعه " نورث " ( قطعه اضطراری برای هواپیما ها ) ببرید . و ما هم باید سریع اون قطعه رو که گاهی ابعادش قد یه کتاب بود ، به مقصد می رسوندیم . بعضی وقت ها هم که از یه پرواز طولانی برمی گشتیم ، اعلام می کردند سر راه زمین نشسته و "نورث " رو تحویل بگیرید و به فلان پایگاه بدهید . فقط اینو می دونستم که حمل این بسته ها خیلی اضطراریه و طیاره ای زمین گیر مونده و لنگ دریافت قطعه ی مورد نیازش است .

تصویر آرشیوی است

البته اینم اضافه کنم که گاهی اتفاق می افتاد در میان مسافرانمون ، چهره های آشنایی از عالم سینما یا ورزش هم با ما سفر کنند . ولی کمتر پیش می آمد که هنرمندی به پایگاه هوایی بره .. اغلب به مراکز استان ها می رفتند و بر می گشتند . خود من قبل از انقلاب ، خوانندگانی چون  نسرین ، گوگوش و...برای اجرای کنسرت به ظفار برده بودم . حتی یکی دو بار هم آقای بهروز وثوقی رو به پایگاه وحدتی ( دزفول ) برده بودم .

 بله می گفتم .... وقتی سفر های جناب بهروز خان به پایگاه وحدتی از حد و اندازه اش گذشت ، کم کم  موضوع تبدیل به سوژه ای داغ ، بین بر و بچه های خط پرواز شده بود . هر کی یه چیزی می گفت ... آدم های عشق سینما مثل من هم باور می کردیم . تا این که قرار شد حسابی ته توی این کارو در بیاوریم . و برای سر در آوردن واقعیت ، قرار شد هرکی با بهروز پرواز داشت ، اون جا سر و گوشی آب داده  تا اطلاعات اخذ شده رو آنالیز  کنیم ..

 

تصویر آرشیوی

 

اون ایام فرمانده پایگاه وحدتی ، تیمساری به نام " روحانی " بود . این آقا دختر خانم بسیار زیبایی داشت که در یکی از همون سال ها مقام " دختر شایسته " کشور رو کسب کرده بود . و کاشف به عمل آمد که سوپر استار ما ، میهمان این خانواده است !! بعد ها این اطلاعات تکمیل تر گشته و اعلام کردند که خانم روحانی  ( ببخشید اسم کوچکش رو یادم نیست ) ، یعنی همین دخترک زیبا ، دختر خاله جناب وثوقی هستند ... خب حالا که به علت سفرهای متعدد بهروز خان و رابطه فامیلی اش با تیمسار روحانی  پی بردیم ، به این ماجرا توجه فرمائید :

یه روز تعطیل در خط پرواز شیفت بودم که از عملیات اطلاع دادند ، فوری هواپیمای آماده شماره یک ، برای آوردن قطعه " نورث " ، به پایگاه وحدتی  اعزام بشه .. اسم فرمانده هواپیما دقیقآ یادم نیست . ولی خوب به خاطر دارم که یه آدم خیلی مقرراتی و با انظباتی بود . اکثر بچه ها هم به خاطر همین اخلاق خشک اش ، رغبتی برای پرواز با او رو نداشتند . به قول معروف مو رو از ماست بیرون می کشید . به هیچ عنوان ریسک نمی کرد . تابع مقررات و قوانین بود ..

یادمه چند هفته قبلش ، عین همین ماموریت رو به پایگاه وحدتی داشتیم ، اما به جای آوردن هر گونه قطعه اضطراری ، بهروز وثوقی به اتفاق دختر خاله اش خانم روحانی رو تحویل ما دادند !! ما هم زیاد سخت نگرفتیم و به سمت تهران حرکت کردیم . تو هوا از این دو نفر دعوت بعمل آمد که افتخار داده به کابین خلبان تشریف بیاورند . و خوب یادمه که تا خود تهران با هم شوخی کردند .. انگار نه انگار تو کابین هستند !! یا چشم هایی اون ها رو زیر نطر داره ..!! تا تونستند از سر و کول هم بالا رفتن !! من می ترسیدم که تو این بالا پائین پریدنشون ، یهو در طیاره رو باز نکنند !!

تصویر آرشیوی است

خلاصه ما در پایگاه وحدتی نشستیم ، از طریق بی سیم به مسئول ترمینال خبر دادیم تا سریع محموله نورث را بیاورد ، اولش از من من کردن افسر ترمینال متوجه دروغ و کلک اون ها نشدیم .. در این فاصله من حماقت کرده و برای این که کاپیتان رو  سر ذوق آورده تا کمتر گیر پروازی بده ، موضوع چند هفته قبل رو  تعریف کردم ... چشم تون روز بد نبینه !! او با خونسردی نگاهم کرده و در جواب گفت : اشتباه بزرگی مرتکب شدید !! اونا حق چنین کاری رو ندارن .. و شروع کرد به مواخذه کردن من !! ای داد و بی داد .. عجب گیری افتادم !! برای این که کار مون رو توجیه کرده باشم ، به عرض رسوندم : قربان ، دختر تیمسار همراه اش بود . فکر کردم با شنیدن نام روحانی ، بی خیال می شه ! اما او به تندی گفت : دختر اعلیحضرت همایونی هم بود ، شما حق این کار غیر قانونی رو نداشتید ..

تصویر آرشیوی است

در همین گیر و دار یهو دیدم ای بابا ، باز هم این دو نفر قطعه اضطراری ما شده اند !! ته دلم خوشحال شدم . چون می خواستم واکنش او رو ببینم .. ابتدا مسئول ترمیتال وارد کابین شد . و مانی فست مسافران  ( وی آی پی ) رو برای امضاء ، تحویل لود مستر طیاره داد ..  فرمانده هواپیما خطاب به ترمینال چی گفت : قطعه نورث ات کو ..؟ طفلک فکر کرد کاپیتان داره با او شوخی می کنه ، با خنده جواب داد : همین ها هستند قربان !! در یه لحظه اون چهره خونسرد به توده ای آتش  تبدیل گشته و با عصبانیت گفت : مگه با تو شوخی دارم ..؟ گفتی قطعه نداری..؟ پس خداحافظ .. ما می ریم ..

با پیاده شدن ترمینال چی ، موتور ها رو روشن کرده و به سمت ابتدای باند خزش کردیم . هنوز بلند نشده بودیم که برج کنترل اعلام کرد : تیمسار روحانی دستور فرمودند شما حتمآ وی آی پی ( شخصیت های مهم ) رو سوار کنید . اما وی بی اعتنا ، به دسته گاز های هواپیما فشار آورده و لحظاتی بعد در آسمون بودیم ... صدای برج همچنان شنیده می شد که دستور فرمانده پایگاه رو نقل و قول می کرد .. واقعیتش رو بخواهید هیچ کس تا اون موقع این چنین تمرد از ژنرالی رو نکرده بود ..

با رسیدن به فراز شهر زیبای اصفهان ، برج کنترل این شهر هم همون دستورات را با چاشنی تهدید به ما اعلام کرد . آن ها مرتب از ما می خواستند که به پایگاه وحدتی بر گردیم ...  ولی کو گوش شنوا ... وی برای آموختن درس مقررات به تازه کار هایی چون من ، با صلابت به راه خود ادامه داد  تا این که به تهران رسیدیم . جالب این که حتی چندین بار تهدید به خلع درجه گردیدیم ..  ولی مقاومت نمود .

روز بعد با نگارش گزارشی ، واقعه رو آن چنان که رخ داده بود  ، برای مقامات ستاد نشین ارسال کرد . یادم نیست که چه بر سر این افسر وظیفه شناس آمد . ولی قدر مسلم این که هیچ مقامی آن ایام ، جرآت پاسخ منفی به امرای ارتش شاهنشاهی رو نداشتند . این حرکت همکارم رو هنوز هم به خوبی بیاد دارم .

تصویر فعلی جناب بهروز وثوقی

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.