مایلی کهن : قلعه نویی نباید شعور مردم را به استهزاء بگیرد

قلعه نویی نباید شعور مردم را به استهزاء بگیرد

محمد مایلی کهن همچنان صریح و بی پروا است. روزی که از پرده سکوت بیرون می آید آنچه مصلحت می بیند بر زبان می آورد. شدت کلامش در میان همه اهالی فوتبال بی نظیر است و شاید برخی از سلایقش مختص به خود مایلی کهن باشد اما در اینکه تندی و صراحت لهجه او برخواسته از صداقت است نمی توان تردید کرد.

مایلی کهن در گفت و گو با خبرگزاری فوتبال در خصوص تیم ملی ،‌بازی با مکزیک و آخرین وضعیت پرسپولیس به نکات جالبی اشاره کرد.
- بازی ایران، مکزیک به نظر شما دیدار تدارکاتی خوبی بود؟
 خیر.
 - اما سرمربی تیم ملی از برگزاری این دیدار ابراز رضایت کرده.
 ببینید. ما از برگزاری هر مسابقه‌ای باید به دنبال هدفی باشیم. در واقع باید بدانیم به چه منظوری در یک دیدار تدارکاتی حضور پیدا می‌کنیم. یا به دنبال هدف‌های مادی هستیم یا اهداف فنی. حالت سومی هم البته وجود دارد اینکه ما به منظور هماهنگی بیشتر بازیکنان تیم ملی یک دیدار تدارکاتی برگزار کنیم و در واقع به آنهایی که فرصت کمتری برای خودنمایی پیدا کرده‌اند، بازی بدهیم تا نسبت به نفرات شناخت بیشتری پیدا کنیم.
 
- از بازی با مکزیک به کدامیک از این اهداف رسیدیم؟
 این دقیقاً سئوالی است که من از کادر فنی تیم ملی دارم. چون به نظر من در این بازی تدارکاتی تیم ملی هیچ برنامه خاصی نداشت. از دید من بازی با مکزیک هرگز مفید نبود.
 
چرا اینطور فکر می کنید؟
 ما بازیکنان را بلافاصله بعد از پایان مسابقات لیگ‌برتر به مکزیک بردیم. بازیکن‌هایی که خسته بودند را در مقابل یک تیم قوی قرار دادیم. خب معلوم است که به شکست محکوم می‌شویم ضمن اینکه من در این دیدار تدارکاتی نه‌تنها بار فنی ندیدم، بلکه اثری از امتیازات روحی روانی برای بازیکنان هم دیده نمی‌شد چون ما به مکزیکی‌ها دوباره باختیم.
 
- اما آقای مایلی‌کهن! در بازی‌های تدارکاتی برد و باخت چندان هم مهم نیست.
اصلاً با شما موافق نیستم. بردوباخت همیشه تبعات دارد، همیشه. وقتی یک باشگاه می‌بازد عده‌ای ناراحت می‌شوند اما وقتی تیم ملی می‌بازد همه مردم ناراحت هستند. آقایان حق ندارند با احساسات این مردم بازی کنند. شکست چهار بر صفر تیم ملی ایران مقابل مکزیک در تاریخ ثبت شد. با اینکه من چندان اعتقادی به رنکینگ فیفا ندارم اما باید پذیرفت که این باخت در کارنامه ما ثبت شد. از این گذشته مگر آقایان بدشان می‌آمد که مکزیک را ببرند؟ اگر در سن‌لوئیس از مکزیک مساوی هم می‌گرفتند آن وقت نتیجه مهم بود. خیلی هم مهم بود. اما حالا نتیجه مهم نیست؟ من می‌گویم نتیجه در هر مقطعی تبعات دارد.
 
- شاید با این حرف‌ها عده‌ای فکر کنند مایلی‌کهن قصد دارد به تندی محکوم‌شان کند. قبول دارید؟
 مهم نیست که چه فکری می‌کنند. کسی به دنبال محکومیت آقایان نیست. من می‌گویم اگر تیم ملی می‌بازد سرمربی تیم‌ملی نباید بگوید به انتقادات اهمیت نمی‌دهم. باید پاسخگو باشد و از دلایل شکست بگوید. من نمی‌گویم چون تیم‌ملی باخته حالا باید همگی مارش عزا بزنیم اما هر گروهی که در رأس کار قرار دارد باید در قبال ایده‌ها و برنامه‌هایش پاسخگو باشد.
 
- قلعه‌نویی در توضیح اهداف این بازی گفته که می‌خواسته بعضی از بازیکنان جوان را مورد آزمایش قرار بدهد.
 تیم ملی با سه پرواز و در واقع سفری طولانی‌مدت و خسته‌کننده به مکزیک می‌رود. آن وقت مقابل یک تیم قدرتمند قرار می‌گیرد. روشن است که این بازیکن‌های جوان می‌سوزند و نمی‌توانند قابلیت‌های اصلی خودشان را نشان دهند. خب، چه اتفاقی می‌افتد؟ همین بحثی پیش می‌آید که این روزها ذهن مردم را درگیر کرده.
 
- چه بحثی؟
اینکه آقایان بدتر از برانکو باختند. به این نتیجه رسیدن جالب نیست. به همین دلیل است که می‌گویم باخت چهار بر صفر به مکزیک تبعات منفی دارد. این مسأله باعث می‌شود که مربیان تیم ملی محافظه‌کار شوند.

- اگر تیم ملی مقابل تیمی ضعیف قرار می‌گرفت، باز هم همین انتقادات شکل دیگری پیدا می‌کرد. اینکه چرا با تیم‌های قوی بازی نمی‌کنیم!
ببینید. بازی با تیم‌های بزرگ شرایط خاص خودش را دارد. آقایان عنوان می‌کنند که ما برنامه داریم. اما در عمل هیچ چیز دیده نمی‌شود. ما نباید بلافاصله پس از پایان لیگ روبروی یک تیم بزرگ قرار می‌گرفتیم. از چند مربی بدنساز سئوال کنید که سفر تیم‌ملی به مکزیک تا چه حد خسته‌کننده بود. از طرفی به اعتقاد من اولین حریف تدارکاتی تیم ملی می‌بایست یک تیم ضعیف بود تا بازیکن‌ها در شرایط خوب روحی، روانی وارد فضای اردوی ملی شوند. تمام حرف من این است که بازی‌های تدارکاتی باید یک ریتم خاص داشته باشد.
 
- شما این ریتم را توضیح بدهید.
 باید به بازیکنان استراحت فعال داده می‌شد. نه اینکه آنها را رها می‌کردیم. به هیچ وجه. باید استراحت فعال می‌دادیم طوری که از تمرین و فضای ورزش دور نباشند. بدن‌ها که بازسازی شد می‌بایست تیم‌ملی را در مقابل یک تیم متوسط قرار می‌دادیم. در ادامه بازی‌های تدارکاتی هیچ اشکالی نداشت که ما روبروی تیم‌های سطح بالا قرار می‌گرفتیم و بعد در آستانه بازی‌ها نیز باید به سراغ یک تیم ضعیف رفت.
 
- با همه این حرف‌ها این امیر قلعه‌نویی است که انجام بازی تدارکاتی ایران مکزیک را منطقی می‌داند.
 بله. با منطق خودشان شاید. اما اینجا همه فوتبال را می‌فهمند. کسی هم حق ندارد آگاهی و شعور مردم و کارشناسان را به استهزا یا بی‌اعتنایی بگیرد.
 
- میان بازیکنانی که به تیم‌ملی دعوت شدند، بعضی‌هایشان حتی یک فصل در تیم باشگاهی خود نیمکت‌نشین بودند.
 دقیقاً همین طور است. ببینید. میان باشگاه و تیم ملی باید تعامل وجود داشته باشد. بازیکن به هر دلیلی در تیم باشگاهی‌اش مورد استفاده قرار نگرفته. حتی بعضی از این بازیکنان به دلایل اخلاقی در تیم‌های باشگاهی‌شان نیمکت‌نشین شدند. آن وقت آقایان بدون احترام به نظر و رأی کادر فنی باشگاه همان بازیکن را به اردوی تیم ملی دعوت می‌کنند. هیچ جای دنیا شما چنین چیزی را نمی‌بینید. این لجبازی عاقبت خوشی ندارد و شدیداً به تیم‌ملی آسیب می‌رساند.
 
- اما آقای مایلی‌کهن! سلیقه مربیان در انتخاب بازیکن متفاوت است. قبول دارید؟
 بله. اما در چنین حالتی بازیکن به مربی باشگاهی خود با خیالی راحت پشت می‌کند. نسبت به باشگاه خود بی‌اعتنا می‌شود. چون ما او را از بابت حضور در تیم ملی مطمئن کردیم. و این خطای ما محسوب می‌شود نه باشگاه. در چنین وضعیتی بازیکن چه فکری می‌کند. از این گذشته یک سری از بازیکنان در لیگ‌برتر خیلی خوب ظاهر شدند اما در نهایت بازیکنی مستقیماً وارد لیست تیم‌ملی می‌شود که بر سر نخواستنش در لیگ قبرس دعوا بود!
 من خیلی از حرف‌ها را برای بعدها نگه داشته‌ام اما در این باره هشدار می‌دهم. چون بعضی از انتخاب‌ها شائبه‌برانگیز است.
 
- مایلید درباره پرسپولیس هم صحبت کنیم؟
 بله. اگر کلمه به کلمه حرف‌هایم را می‌نویسید حرف می‌زنیم.
 
- این روزها هر فردی درباره پرسپولیس صبحت و نظری دارد، بخصوص درباره دنیزلی.
 اولاً باید تأکید کنم امیدوارم تعداد چاه‌های نفت ما هر روز بیشتر شود تا برای پرداخت مبالغ نجومی به مربیانی چون آری‌هان و دنیزلی مشکلی نداشته باشیم. احتمالاً فصل آینده هم یکی دو تا از این چاه‌های نفت به افراد دیگری خواهد رسید.
 
-  اخیرا مطرح شده که پرسپولیس را به پروین بدهند و استقلال را به حجازی.
 نمی‌دانم تا چه زمانی باید داد و فریاد کنیم که سیاسیون را با ورزش چه کار؟! آیا آقایان اجازه می‌دهند که مایلی‌کهن به حیطه سیاست وارد شود؟ اگر من پیرامون اقتصاد و یا مسایل امنیتی حرف بزنم آیا حرف من خریدار دارد؟ مقوله ورزش هم درست همین حالت را دارد. جالب اینکه بعضی از آقایان کمتر از یک سال است که وارد ورزش شده‌اند اما از امثال من که 28 سال کارمند سازمان  ورزش بودم و حتی فوق‌لیسانسم را  هم در رابطه با ورزش گرفته‌ام،‌ هم ادعایشان بیشتر است. از این جالب‌تر هم هست، وقتی این آقایان به ورزش رسوخ می‌کنند حتی به اندازه 30 سال تجربه هم به امثال من اجازه حرف زدن نمی‌دهند. چون تنها خودشان  را علامه دهر می‌دانند که به نظر من هیچ چیز نیستند جز عالم‌های بی‌علم و عمل که دچار توهم شده‌اند و خودشان را جلوتر از ما می‌بینند.

- از دنیزلی حرف بزنید و سعی کنید  او را منصفانه نقد کنید.
نتایج ضعیفی گرفت. فقط یک بار در موردش حرف زدم و گفتم نباید بعد از باخت درست وقتی که میلیون‌ها هوادار ناراحتند و گریه می‌کنند، او بخندد. نگفتم عزاداری کند اما لبخند زدن و  خندیدن در موقع باخت بی‌معنی است.
 
- اما تیم دنیزلی فوتبال زیبایی ارائه می‌داد.
 زیبا بازی می‌کرد.ا ما تفکر دفاعی و انسجام نداشت. اگر پرسپولیس صاحب سبک جدیدی شده بود که جایگاهش در لیگ برتر سومی  نبود. در جام حذفی هم مقابل صدهزار نفر به آن شکل بازی را واگذار نمی‌کرد.
 
- دنیزلی همه چیز را در جام حذفی باخت. نقدهای امروز حداقل گواه این مسئله است. قبول دارید؟
 ببینید. من به شدت نگران این بازی بودم. خدا شاهد است که به همکاران و دوستان نزدیکم گفتم سپاهان 80 درصد شانس برد دارد. حتی در آزادی. اما متاسفم. پرسپولیس که هر تیمی در آزادی مقابلش قرار می‌گرفت لرزه به تنش می‌افتاد،‌ خیلی راحت به سپاهان در مرحله نیمه نهایی باخت. از این گذشته پرسپولیس شانس آورد که عمادرضا در ترکیب سپاهان نبود.
 
- اما انگار همه تقصیرها قرار است به گردن دنیزلی بیفتد. درست است که او اشتباهاتی داشت. اما پرسپولیس امسال پر از حاشیه بود.
 مگر پرسپولیس علی پروین در سال گذشته حاشیه نداشت؟ نه من این حرف‌ها را قبول ندارم. پروین در کارگران بود. آقایان مشغول مذاکره با سنول گونش بودند. حاشیه از این بالاتر؟ امسال دنیزلی هوویی نداشت. هیچ کس برای او مشکلی نتراشید. اما چه نتیجه‌ای گرفت. این حواشی همیشه با پرسپولیس همراه بوده. مهم این است که مدیریت باشگاه بتواند بحران‌ها را کنترل کند. این توانایی مدیریت است که حاشیه‌ها را کمرنگ یا پررنگ می‌کند.
 
- اختلاف اعضای جدید هیات مدیره با محمدحسن انصاری‌فرد هم تا حد زیادی بر روند تیم اثرگذار بود. تا چه حد با این حرف موافق هستید؟

اختلاف سلیقه و بحران همه جا هست اما مهم مدیریت بحران است. اگر بخواهید اینطور نگاه کنید باید عرض کنم اتفاقا بعد از رفتن انصاری‌فرد پرسپولیس چند بازی خودش را با برد پشت سر گذاشت و در نهایت به سومی لیگ برتر هم رسید.
 
- با این حساب تاثیر منفی این حواشی را قبول ندارید. درست است؟
 ببینید. دفعه قبل از من پرسیدید که عملکرد انصاری‌فرد در پرسپولیس چگونه بوده. من به شما گفتم صبوری او قابل تحسین است.  اما از نقاط ضعف او حرفی نزدم. شاید به صلاح  نبود.

- حالا قصد ندارید بعد از یک فصل سکوت در مورد انصاری‌فرد و مسائلی که ابتدای فصل به وجود آمد حرف بزنید؟
 آقای انصاری‌فرد همان طوری می‌رود که آمد.

- واضح‌تر صحبت کنید.
 آقای انصاری‌فرد در برنامه 90 گفت من از هیأت مدیره خواستم که اجازه بدهند یک ماه دیگر هم مدیرعامل باقی بمانم، اما آنها  اجازه ندادند. خب این  حرف چه معنایی دارد؟  یعنی اینکه آقای انصاری‌فرد را مجبور به استعفا کردند.
 
- و البته او می‌توانست در مقطع پایانی فصل یعنی درست زمانی که در جلسات شرکت حضور نمی‌یافت، دعوت دوباره هیات مدیره را نپذیرد و برنگردد.

 بله. البته ما عوامفریبی را خوب یاد گرفته‌ایم. به خاطر هوادار برگشتن و حرف‌های این چنینی دیگر کلیشه شده و معنایش کاملا روشن است.
 
- مشکل مایلی کهن در هیات مدیره چه بود؟ خیلی‌ها گفتند چون مدیرعامل نشدید هیات مدیره پرسپولیس را ترک کردید.
 (می‌خندد) نه. مشکل من این بود که مدیرعاملی را به هر قیمتی نمی‌خواستم. آقای انصاری‌فرد بودند که موقع آمدن و رفتن اعضای هیات مدیره روی آنها را می‌بوسیدند. البته همه آقایان قابل احترام بوده و هستند. همگی مسئولیت‌های مهم کشوری و لشکری داشتند اما در مقوله ورزش چه کسی باید در آن هیات مدیره حرف اول و آخر را می‌زد. برای گرفتن مدیرعاملی من نباید روی آقایان را مدام ببوسم بلکه آنها باید از من خواهش کنند و با سلام و صلات در راس کار قرار دهند. یا من از ورزش چیزی می‌دانم یا نمی‌دانم. اگر می‌دانم باید قدر و شأن خودم را حفظ کنم.
 
- پس به این دلیل شما استعفا دادید.
 نه، من استعفا ندادم. کناره‌گیری کردم. خوشحالم که با گردن کلفتی تمام کناره‌گیری کردم و به آقایان گفتم چه موافق رفتن من باشید و چه نباشید دیگر در کنار شما نخواهم بود. همین را گفتم و بعد هم خداحافظ!

- مردم  و جامعه ورزش امروز در مورد مایلی‌کهن قضاوت  خواهند کرد.
روزی که از هیدت مدیره جدا شدم به آقایان گفتم: مدیرعاملی این باشگاه ارزانی کسانی که حاضرند به هر قیمتی به این سمت برسند. خوشحالم که به دنبال استخدام لیدر  نبودم. لیدرهایی که برای من بوق بزنند نه پرسپولیس. آدمی که بلد نیست چهار کلمه حرف بزند را نباید به عنوان لیدر پذیرفت. لیدری که با الفاظ بد هواداران را یا به فحاشی تحریک می‌کند  نباید به رسمیت شناخت.  آن وقت آقای انصاری‌فرد با این آقایان جلسه هم می‌گذارند و به آنها حقوق ماهیانه هم پرداخت می‌کند. واقعا خوشحالم که عزتم را حفظ کردم. چون اگر می‌ماندم همه تقصیرها به گردن من می‌افتاد
 
- چرا این حرف را می‌زنید؟ مگر پرسپولیس مهمتر از منافع فردی نیست؟ می توانستید بمانید و تاثیرگذار باشید.

 در همان جلسات ابتدایی هم بحث آوردن مربی خارجی خیلی زود مطرح شد. من در آن جلسات عرض کردم برای آوردن هر مربی به پرسپولیس ابتدا باید شرایط را خوب بررسی کرد. چون اعتقاد داشتم برای باشگاه بزرگی مثل پرسپولیس یک مربی بزرگ باید روی نیمکت بنشیند. این بحث و بررسی هرگز انجام نشد تا قبل از هر گونه مشورتی آقایان  به دنبال جذب یک مربی خارجی باشند. آقایان نمی‌خواهند قبول کنند که چاه‌های نفت هم روزی خشک می‌شود و ما باید به فکر سازندگی باشیم.
 
- عده‌ای معتقدند دنیزلی نسبت به انصاری‌فرد اسم و رسم بیشتری داشت و به همین دلیل مدیرعامل باشگاه هرگز نتوانست بر سرمربی پرسپولیس مدیریت  کند.
 آقایان یک مربی خارجی را به پرسپولیس آوردند و بعد همه کارها را به او سپردند. در واقع ریش و قیچی را دست او دادند. حالا من یک سئوال دارم. اگر مایلی‌کهن مربی پرسپولیس بود قائله به این زودی ختم می‌شد؟
خودتان بهتر می‌دانید که چه اتفاقاتی  رخ می‌داد. من به همین خاطر حرص می‌خورم. متاسفانه پول مردم بی‌گناه را به حلقوم کسانی می‌ریزیم که وقتی به بدترین شکل  ممکن نتیجه می‌گیرند برای ماندن یا رفتن شرط و شروط هم می‌گذارند. آقای دنیزلی می‌گوید باید  در مورد ماندنم در پرسپولیس فکر کنم. نه آقای دنیزلی من از شما  خواهش می‌کنم بمان. چون اینجا همه چیز مهیاست. در واقع ما برای بعضی‌ها از فوتبالمان بهشت ساخته‌ایم.
 
- شما همیشه معتقد بودید که مجموعه عوامل ، یک تیم را با مشکل روبرو می‌کند.
 حالا هم معتقدم. ما متاسفانه هیچ وقت به دنبال سر و سامان دادن اوضاع نیستیم. من اگر انتقادی می‌کنم همه آنهایی که من را می‌شناسند به خوبی می‌دانند که از روی غرض حرف نمی‌زنم. جالب اینکه بعضی‌ها سعی می‌کردند با مطرح کردن موضوع حضور سرمربی پرسپولیس در CNN ترک کلاس کار وی را بالا هم ببرند.
 
- کدام آقایان؟ از چه تلاش یا جریانی حرف می‌‌زنید؟
 متاسفم. مواردی هست که اگر بخواهم افشاگری کنم بعضی از  آقایان باید از فوتبال جدا  شوند و پشت سرشان  را هم نگاه نکنند.
 
- شما چندی پیش بعضی از مربیان را محکوم کردید.
 بله. من حتی با آقای سیار کاملا موافقم. حرف او کاملا درست بود که گفت: در سبد سیب‌های سرخ چند میوه گندیده هم پیدا شده که در صدد  آسیب زدن به سلامت و اخلاق داوری هستند. باید عرض کنم دقیقا در میان مربیان ما هم این افراد وجود دارند که نقش همان سیب لکه‌دار را بازی می‌کنند و برای برد تن به هر کاری می‌دهند. حتی به پزشک تیم دستور می‌دهند که به بازیکن آمپول‌های دوپینگی تزریق کند.
 
- این مسئله در میان مربیان ما شکل گرفته؟
 بله. افرادی که برای خود لیدرهایی را خریده‌اند و البته با  روش‌هایی روی داوری‌ها به نفع تیمشان تاثیر می‌گذارند و حتی آنجایی که ضرورت دارد از طریق دلال‌ها با بازیکن‌های تیم حریف وارد معامله می‌شوند که در مقاطع حساس کم‌کاری کنند.

- پرسپولیس شرایط خوبی ندارد. شما به سامان گرفتن این اوضاع تا چه حد امیدوار هستید؟
 به نظر من می‌توان این باشگاه را اداره کرد. به نحوی که همه هزینه‌ها البته بر عهده دولت نباشد. کار سختی نیست. اما مدیریت ویژه‌ای می‌طلبد که امیدوارم در آینده خطاهای گذشته تکرار نشود. پرسپولیس واقعا نیازمند بازنگری است.
 

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.