خانواده، معرف شخصیت
خانواده، معرف شخصیت
جامعه شناسان از ٥ «نهاد» در جوامع انسانی یاد می کنند که در این میان کانون خانواده، نخستین نهادی است که پایه ها و زیربنای شخصیت کودک در آن پی ریزی می شود و والدین با اولین «واج ها» و «واژه ها» که به کار می برند، مفاهیم را در ذهن کودک خود ذخیره می کنند.
در واقع در کانون خانواده، اولین نقطه های اثرگذار بر ضمیر کودک نقش می بندد و از جمع نقاط شکل گرفته، خط به عنوان یک تصویر هندسی مسیر حرکت کودک را معنی می دهد و در فرآیند این فراگیری، قدرت تصویرسازی کودک به سمت ترسیم فضاهای هندسی در خلق آثار رشد می کند.
بنابراین وقتی در حوزه روانشناسی، علل رفتارهای یک فرد را به وراثت و شرایط محیطی نسبت می دهند به این معناست که کودک بخشی از رفتارهای خود را به صورت ارثی از والدین و بخش های دیگر را از محیط خانواده و سایر محیط هایی که در آن فعالیت می کند، کسب می نماید.
بدون تردید نمی توان در عصر ارتباطات، منکر تاثیرگذاری وسایل ارتباط جمعی بر فرآیند رفتارهای پیچیده انسان بود، ولی این واقعیت را هم باید پذیرفت که « شخصیت» افراد معرف خانواده آنان است.
قدر مسلم وقتی نهاد خانواده یک شخص معیوب باشد عضو چنین خانواده ای در هر جایگاهی که قرار گیرد -غیر از آنچه که هست- نباید انتظاری از او داشت.این مسئله بیانگر این واقعیت است که شخصیت افراد معرف خانواده آنان است و کسانی می توانند به خود، خانواده و جامعه خویش بهترین خدمات را ارائه کنند که در کانون خانواده ای اصیل بزرگ شده باشند و افرادی سرمایه های خود، خانواده و جامعه را هدر می دهند که بنیاد خانواده آنان سست باشد.لذا بحث مدیریت خانواده به منظور هدایت آن به سمت کمال یک ضرورت است.بنابراین مقوله مدیریت در خانواده را باید برای رشد و تعالی جدی بگیریم تا بتوانیم از استعدادها و پتانسیل هایی که در جامعه داریم حداکثر استفاده مطلوب را ببریم.