نصرالله: آمریکا، موضوع حمله به ایران را روی طاقچه گذاشته است

نصرالله: آمریکا، موضوع حمله به ایران را روی طاقچه گذاشته است

شبکه تلویزیونی "العالم" در برنامه "گفتگوی ویژه" خود که شب گذشته پخش شد، با "سید حسن نصرالله" دبیر کل حزب الله لبنان مصاحبه کرد .

خبرنگار العالم ابتدا درباره اوضاع و تحولات داخلی فلسطین اشغالی پس از انتشار گزارش کمیته موسوم به "وینوگراد" از وی پرسید که در پاسخ گفت :انتشار این گزارش حادثه ای مهم و بزرگ بود و نیاز به تامل و بررسی عمیق دارد. اکنون نمی توان درباره نتایج این گزارش نظر قطعی داد، چرا که این گزارش ، گزارش نهایی نیست بلکه گزارش اولیه است که عقب نشینی (نیروهای اسرائیلی) در بیست و پنجم ماه مه سال دو هزار تا دوازدهم ماه ژوئیه یعنی پنج روز اول جنگ اخیر را بررسی کرده است.

وی گفت : گزارش نهایی بسیار مهم است چرا که به طور دقیق و واضح به اقدامات رهبران سیاسی و نظامی و طرح ها و برنامه های آنها خواهد پرداخت که انتظار می رود در اواسط یا اواخر تابستان منتشر شود که این گزارش به طور کلی حوادث مربوط به جنگ اخیر را بررسی خواهد کرد.

دبیر کل حزب الله تاکید کرد گزارش نهایی در مقایسه با گزارشی که اکنون صادر شده است، برای دولت اسرائیل بسیار بدتر خواهد بود. گزارشی که صادر شده است در واقع بخش اعظم مسوولیت جنگ اخیر را متوجه دولت ها و روسای پیشین ستاد مشترک ارتش و وزیران پیشین دفاع، کرده است و تنها مسوولیت دولت کنونی را استمرار و تداوم بخشیدن به شیوه پیشین دولت های گذشته دانسته است و اینکه نقش این دولت در گزارش کنونی، بیشتر به جهت اتخاذ تصمیم برای آغاز جنگ بررسی شده است اما نقش آن پس از حوادث پنج روز اول در گزارش نهایی بررسی خواهد شد و آن گزارش نقش دولت کنونی را عمیق تر بررسی خواهد کرد چرا که مسوولیت مستقیم این جنگ را برعهده داشت و در واقع حلقه رابط دولت های پیشین با این جنگ را برعهده داشت.

وی گفت : از سوی دیگر گزارش منتشر شده تمام گزارش نیست چرا که بخش اعظم گزارش منتشر نشده است و بخش دیگر صرفا به مقامات اسرائیلی از جمله نخست وزیر تحویل داده شده است.

در این لحظه مجری العالم پرسید آیا منظور شما این است که گزارش کمیته تحقیق سانسور شده است که در پاسخ گفت : مطمئنا این طور است و مداخله های زیادی برای منتشر نشدن کامل گزارش صورت گرفته است که به نظر من بخش مهم دیگر درباره حوادث پشت پرده این جنگ است که منتشر نشده است .

نصرالله گفت : بخش منتشر شده گزارش دربرگیرنده راهکارهای اتخاذ جنگ است، به این معنا که رئیس ستاد مشترک به نخست وزیر چه گفت و نخست وزیر چه اقدامی انجام داد، در هیات دولت چه چیزی اعلام کرد و ... اما چه کسی در واقع این تصمیم را گرفت و پشت پرده این تصمیم چه کسانی قرار داشتند، در گزارش منتشر شده اشاره ای به آنها نشده است و نیز تماس های اسرائیلی - آمریکایی که اعلام شد بخش محرمانه گزارش است یا اینکه تماس های آمریکایی - عربی و اسرائیلی - عربی و نقش غیر آمریکایی و غیر اسرائیلی از جمله نقش شخصیت ها ، دولت ها که در اتخاذ تصمیم جنگ نقش داشتند، اشاره ای به آنها نشده است.

حسن نصرالله افزود ، یکی از مطبوعات لبنان که وابسته به گروه حاکم است مطلب خنده داری را نوشته بود و اعلام کرده بود که در گزارش وینوگراد هیچ نامی از مسوولانی که حزب الله اتهام هایی به آنها وارد کرده بود ، ذکر نشده است و حزب الله هیچ پاسخ و واکنشی دراین باره نشان نداده است.

دبیر کل حزب الله لبنان افزود:من به آنها می گویم که به نظر می رسد که شما اطلاع ندارید که انچه انتشار یافته بخشی از گزارش کامل است و بخشی دیگر که در برگیرنده تماس های انجام شده در پشت تصمیم جنگ است، منتشر نشده است و اگر آن بخش منتشر شود ممکن است در داخل رژیم اسرائیل و همینطور در جهان عرب و نیز در داخل لبنان جنجال به پا شود به همین دلیل منتشر نشده است و اگر آن بخش منتشر شودمعلوم می شود که چرا چنین جنگی روی داد و چه کسانی در پشت آن قرار داشتند که البته ما دیدگاه خود را در این باره داریم و من مطمئن هستم که اگر این بخش محرمانه منتشر شود ، ما دیدگاه و درک خود را درباره حوادث جنگ و پشت پرده آن بار دیگر تاکید و اعلام می کنیم.

سیدحسن نصرالله در ادامه مصاحبه اختصاصی خود با شبکه تلویزیونی العالم درباره تاثیرات شکست رژیم صهیونیستی در جنگ تابستان سال گذشته علیه لبنان گفت : مشکل موجود در اسرائیل بسیار عمیق و خطرناک است و من نمی گویم که این جنگ منجر به فروپاشی این رژیم شد چرا که چنین سخنی از روی مبالغه است. ما می گوییم که اسرائیل در این جنگ شکست خورد و این شکست پیامدهای ناگواری بر ارتش ، سران سیاسی ، ملت و آینده این رژیم داشت و در آینده مشخص خواهد شد و ما نمی گوییم که اسرائیل هم اکنون درحال فروپاشی است و هیچ وقت چنین ادعایی نمی کنیم.

مجری العالم با قطع اظهارات نصرالله گفت آیا این درست است که بگوییم این جنگ لرزشی در داخل اسرائیل به وجود آورد که سید حسن نصرالله تاکید کرد ، بیش از یک لرزش بود و آثار مستقیم و خطرناکی داشت، حتی اگر آنها به اشتباهات و نواقص کار پی ببرند، آیا خواهند توانست این اشتباهات را جبران کنند و از انها عبرت بگیرند.

نصرالله افزود ، مشکل اساسی اسرائیل ، مشکل در رهبری آن است و صرف پی بردن به اشتباه و شناخت آن کافی نیست ، بلکه آیا افراد و اشخاصی مقتدری وجود دارند که قادر به حل این بحران ها و مشکلات باشند.

حسن نصرالله افزود ، اگر به گزارش وینوگراد برگردیم و انجا که نقش دولتهای پیشین اسرائیل در فاصله بیست و پنجم ماه مه دو هزار تا دوازده ژوئیه دو هزار و شش را بررسی می کند ، دقت کنیم می بینیم که در این دولت ها رهبران و فرماندهان کارآزموده و نخبه نظامی و سیاسی بسیاری وجود دارند. از دولت ایهود باراک گرفته تا دولت آرییل شارون و دولت کنونی که در این گزارش به ناتوانی و نداشتن طرح راهبردی و برنامه ریزی و پرداختن به مسائل حاشیه ای ، توصیف شده است، در واقع وصفی که درباره دولت های پیشین و دولت کنونی شده است ، بسیار خطرناک است.

دبیرکل حزب الله افزود: رسانه ها و مطبوعات با اشاره به گزارش کمیته وینوگراد توجه خود را به سه تن از شخصیت های اسرائیلی یعنی اولمرت، عمیر پرتز و دان حالوتس جلب کرده و به این سه تن متمرکز شدند در حالی که این گزارش از شکست دولت با تمام کادر آن علاوه بر رهبران نظامی سخن می گوید. دولتی که شامل چهره های قدیمی و با تجربه که دارای تجربیات امنیتی و سیاسی هستند ، کسانی مانند شیمون پرز و روسای ستادهای مشترک ارتش ، وزرای دفاع پیشین مانند شائول موفاز، بنیامین بن الیعازر و فرماندهان نظامی که در این دولت فعالیت دارند.

نصرالله خاطرنشان کرد ، گزارش وینوگراد ویژگی هایی را برای دولت ایهود اولمرت توصیف می کند مبنی بر اینکه دولتی ضعیف و ناتوان و شکست خورده ای است که هیچ طرحی راهبردی در پیش ندارد اما باید گفت که این دولت در برگیرنده احزاب مهم سیاسی اسرائیل در تاریخ این رژیم است ، بنابراین درباره آینده آن ، چه تصوری می توان داشت.

دبیرکل حزب الله لبنان تاکید کرد ، پی بردن به اشتباهات کافی نیست. آیا آنها توان جبران اشتباهات را دارند. آیا آنها رهبران و فرماندهان کارکشته ای در اختیار دارند. امروز مشکل اسرائیل مشکل رهبری است و این مشکل بسیار عمیقی است.

وی درباره اینکه آیا اسرائیل از جنگ اخیر لبنان درس عبرت گرفته است ، گفت : مطمئنا آنها به بررسی برخی جوانب اقدام خواهند کرد اما اثار روانی و راهبردی در سطح سیاسی و نظامی که این جنگ در اسرائیل داشت را نمی توان به راحتی از بین برد حتی اگر افراد توانایی برای حل مشکلات اسرائیل نیز وجود داشته باشند ،طبیعی است که جنگ بر روحیه آنها تاثیراتی خواهد گذاشت.

دبیرکل حزب الله افزود با این وجود ما نمی توانیم مطمئن شویم که اسرائیل در شرایطی به سر می برد که نمی تواند جنگ دیگری را آغاز کند ، نمی توانیم چنین رویکردی داشته باشیم و من اعلام می کنم که همیشه باید از اسرائیل درباره اقدامات احتمالی آن برحذر باشیم و جانب احتیاط را رعایت کنیم چرا که این رژیم خوی تجاوزگری دارد و کسی که چنین خوی و طبیعتی داشته باشد حتی اگر برخی عناصر لازم را نیز نداشته باشد ، ممکن است تجاوز دیگری را آغاز کند.

وی درباره احتمال جنگ دیگر اسرائیل بر ضد لبنان گفت : اگر به جنگ ژوئیه برگردیم ، اگر حوادث و تصمیمات پشت پرده آشکار شود ، روشن خواهد شد که ان جنگ ، تصمیم و جنگی اسرائیلی نبود ، بلکه تصمیمی آمریکایی بود و در واقع این دولت آمریکا بود که جنگ برضد حزب الله را آغاز و به راه انداخت چرا که این جنگ بخشی از طرح آمریکا در منطقه به شمار می رفت.

نصرالله اظهار داشت ، با توجه به گزارش ها و اطلاعات موجود و عقیده کارشناسان و تحلیلگران و حتی اعتراف مقامات آمریکایی و اسرائیلی که طی چند ماه اخیر اعلام کرده اند، آمریکا طرحی در منطقه خاورمیانه دارد اما برای تحقق آن با برخی مشکلات و موانعی روبه روست.

نصرالله گفت : در فلسطین مشکل آمریکا گروههای مقاومت و دروهله اول حماس است که در انتخابات پارلمانی فلسطین پیروز شد و در لبنان نیز گروه های مختلفی به عنوان مانع طرح آمریکا به شمار می روند که در درجه اول حزب الله به عنوان مقاومت مسلحانه است.

دبیرکل حزب الله خاطرنشان کرد ، در سطح دولت ها نیز سوریه و ایران به عنوان مانع و مشکل برای طرح آمریکا به شمار می روند.

نصرالله افزود ، طرح آمریکا مبتنی بر این بود که طی سال دو هزار شش باید بسیاری از عناصر مقاومت در منطقه که مانعی به شمار می روند ، حذف شوند و چنین تصور می شد که مقاومت فلسطین به ویژه حماس و گروههای مخالف (دولت فواد سنیوره) در لبنان به ویژه نیروهای مقاومت و حامیان آن باید نابود شوند ، سپس مساله سوریه و پایان دادن به پرونده آن مطرح می شد که همه این تحولات در سال دو هزار و شش باید انجام می گرفت.

سید حسن نصرالله گفت:اگر پس از این اقدامات ، جرج بوش (جمهوری خواهان) با توجه به اینکه موفقیت های زیادی را در منطقه کسب کرده است ، در انتخابات کنگره پیروز می شد ، آماده جنگ علیه ایران در سال دو هزار و هفت می شد.
دبیرکل حزب الله لبنان تاکید کرد که جنگ برضد مقاومت در لبنان و فلسطین نیز صرفا به دلیل اهداف اسرائیل صورت نگرفت بلکه بخشی از طرح آمریکا در منطقه بود.

وی گفت : در گزارش وینوگراد آمده است که از بیست و پنجم ماه مه سال دو هزار ، سیاست دولت های اسرائیلی مبتنی بر تحمل و کنترل حزب الله در جنوب و رویارو نشدن با آن بود ، یعنی دولت های ایهود باراک و آرییل شارون و حتی دولت اولمرت به این شیوه عمل می کردند و به همین دلیل از بیست و پنج مه سال دو هزار تا دوازدهم ماه ژوئیه برخی حوادث و درگیری ها در مرزها روی داد اما تبدیل به جنگ نشد چراکه سیاست اسرائیل سیاست کنترل بود اما چرا سیاست اسرائیل دقیقا در دوازدهم ژوئیه تغییر کرد ، مسئله به اسرائیل و تحولات داخلی این رژیم و سیاست ها و راهبردهای آن مرتبط نمی شود به ویژه اینکه دولت اولمرت فاقد دیدگاه راهبردی و حتی وقت و زمان کافی برای تامل درباره چنین راهبردی در این سطح است.

سید حسن نصرالله افزود ، به اعتقاد و برداشت ما کسی که دستور جنگ علیه لبنان را به اسرائیل داد و در این راه از این رژیم حمایت کافی کرد و پوشش و حمایت بین المللی و حتی متاسفانه برخی حمایت های عربی را برای اسرائیل فراهم کرد ، دولت آمریکا بود و اولمرت نیز به این خواسته واشنگتن پاسخ مثبت داد.

وی گفت : کمیته تحقیق اعلام می کند که دولت اسرائیل تصمیم جنگ را طی دو ساعت اتخاذ کرد و نمی توان چنین امری را باور کرد چرا که کوچکترین مسائل در نزد آنها نیاز به ساعت های طولانی دارد. روشن است که در اینجا به اصطلاح برای آنها وحی نازل شده است و تصمیمی به آنها ابلاغ شده است مبنی بر اینکه شما باید جنگ را آغاز کنید و نقش دولت اولمرت نیز در اتخاذ این تصمیم صرفا نقشی صوری و شکلی و درجهت عمل به قانون بوده است. در اصل تصمیم جای دیگری گرفته شده بود و به محض اینکه جنگ آغاز شد دیدیم که آمریکا به طور کامل از ان و اهداف و نتایج آن حمایت کرد و کاندولیزا رایس از تولد خاورمیانه جدید سخن گفت و من یقین دارم که جنگ ژوئیه جنگی آمریکایی با مجری گری دشمن صهیونیستی بود اما در تحقق اهداف خود شکست خورد.

سید حسن نصرالله در ادامه گفتگوی اختصاصی خود با شبکه تلویزیونی العالم گفت : درست این است که بپرسیم آیا آمریکا به اسرائیل دستور جنگ دیگری بر ضد لبنان را خواهد داد چرا که من معتقدم نیستم که دولت اولمرت یا هردولت دیگر در اسرائیل جنگی دیگر بر ضد لبنان را آغاز کند.

دبیر کل حزب الله در ادامه درباره جنگ اخیر و شکست سیاست های آمریکا در منطقه افزود: شکست طرح های آمریکا از لبنان آغاز نشد بلکه لبنان حلقه اصلی شکست بود و در واقع جنگ از عراق و فلسطین شروع شد و به دشمن اسرائیلی چراغ سبز نشان داده شد تا به اقدامات گسترده تروریستی بر ضد رهبران حماس ، جهاد اسلامی و سایر گروه های فلسطین مبادرت ورزد که در نتیجه آن شیخ احمد یاسین ، رنتیسی و دیگران به شهادت رسیدند و پیش بینی می کردند شدت ترورها در صفوف مقاومت فلسطین از قدرت آن بکاهد و درنتیجه به از بین رفتن آنها و دور شدن مردم از آنها منجر شود و از سوی دیگر آنها انتظارهای غلطی از نتایج انتخابات پارلمانی فلسطین داشتند.

وی گفت : حتی زمانی که جنگ ژوئیه آغاز شد غزه همه روزه هدف حملات هوایی اسرائیل قرار داشت که روزانه ده تا بیست نفر از زن و مرد و کودک فلسطینی به شهادت می رسیدند. اسرائیل در کشتار فلسطینی ها مصمم بود و در این زمان بود که عملیات به اسارت گرفتن نظامیان اسرائیلی و در نتیجه آن جنگ علیه لبنان آغاز شد.

وی گفت : در ابتدا اسرائیل و در پشت آن آمریکا در ناکام گذاشتن مقاومت فلسطین شکست خورد و پس از جنگ ژوئیه و پیروزی حزب الله، اسرائیل ضعیفت تر شد و مشکلات بزرگی پیدا کرد و قادر به رویارویی با مقاومت فلسطین و نابودی آنها نشد به این ترتیب روحیه و قدرت ارتش، دولت و رهبران اسرائیل در مقایسه با پیش از جنگ بسیار تنزل پیدا کرد.

حسن نصرالله تصریح کرد : اگر اسرائیل پیش از جنگ لبنان عاجز از نابودی مقاومت فلسطین بود، پس از جنگ عاجز تر شد.

وی گفت : آمریکا در اهداف خود در قبال حماس و سایر گروهای فلسطینی و حزب الله در لبنان و نیز در عراق شکست خورده است و اوضاع منطقه متحول شد و در نتیجه شانس موفقیت برای طرح آمریکا در منطقه وجود ندارد.

نصرالله افزود : آمریکا در طرح خود در منطقه موفقیت جزئی کسب کرده است و هدف آمریکا ایجاد طایفه گری و فتنه انگیزی مذهبی است که گفته می شود در عراق ایجاد شده است یا در حال ایجاد شدن است که برخی دولت ها و شخصیت ها در جهان عرب نیز به آن دامن می زنند اما برخی چهره ها و اندیشمندان و دولت ها در جهان اسلام هستند که برای جلوگیری از این مساله تلاش می کنند و شکر خدا این مساله به جاهای دیگر کشانده نشد.

دبیر کل حزب الله تاکید کرد : اگر این موفقیت اندک آمریکایی ها را نادیده بگیریم، طرح آمریکا به طور قطع در منطقه شکست خورده است و از سوی دیگر مشکل داخلی آمریکا و اختلاف بین دمکرات ها و جمهوری خواهان مشکل حاد و جدی برای آمریکا به شمار می رود.



سید حسن نصرالله در ادامه مصاحبه خود با شبکه تلویزیونی العالم گفت : ما به خوبی متوجه این مطلب هستیم که از زمان سقوط رژیم شاه در ایران و پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (قدس سره ) استراتژی و راهبرد امریکا در منطقه تغییر کرد . امریکا پس از سقوط رژیم شاه که یک رژیم دیکتاتور ، قوی ، نظامی و پلیسی بود و الت دست امریکا به شمار می امد ؛احساس خطر کرد و استراتژی خود را تغییر داد .بیش از شصت هزار کارشناس و مستشار امریکایی در زمان حکومت شاه در ایران در تمامی امور فعالیت می کردند اما نظام شاه از هم فروپاشید و امریکاییها ترسیدند این تحول در ایران به سراغاز تحولات دیگر در منطقه تبدیل شود .ملتهای عربی و اسلامی در منطقه به انقلاب امام خمینی (ره)خوشبین بودند چراکه انقلاب امام خمینی یک انقلاب واقعا بزرگ بود . از اینرو امریکاییها استراتژی خودرا تغییر دادند و یک استراتژی جدید را اغاز کردند که این استراتژی حضور مستقیم نظامی بود . به همین خاطر جنگ ایران و عراق ساخته شد و نگرانیهایی از ایران و صدور انقلاب به دیگر کشورها بوجود امد . به این معنی که امریکا مجبور بود ناوها و پایگاههای نظامی در منطقه داشته باشد تا بتواند از دولتهای عربی و اسلامی منطقه دربرابر امام خمینی حمایت کند . پس از انکه جنگ ایران و عراق شروع شد ناوهای امریکا در منطقه بیشتر شد . بعد از ان نیز حمله صدام به کویت و عملیات طوفان صحرا را شاهدبودیم .

سید حسن نصرالله در ادامه گفت : نحوه استقرار پایگاهها و ناوهای امریکایی در سال 1997 و قبل از ان در مناطق مختلف جهان به گونه دیگری بود اما تصویر و چشم انداز کنونی نشان از ان است که بخش عظیمی از پایگاههای نظامی امریکا و ناوگان این کشور در منطقه ما قرار دارد .حال این سوال مطرح است که علت ترغیب امدن ناوها به منطقه چیست . ایا برای گسترش دموکراسی در منطقه یا برای دفاع از ازادیها روانه منطقه شده اند ؟ شما دروغ بودن صحبت از دمکراسی و ازادیها را پس از جنگ ژوئیه (جنگ رژیم صهیونیستی علیه لبنان ) شاهد بوده اید . این درحالی است که امریکا کشورهای (عربی )را به دو دسته میانه رو و تندرو تقسیم بندی کرده است و محور اعتدال را رو به روی محور دیگر قرار داده است.پس طرح حقیقی امریکا که من امیدوارم بتوانم توضیحاتی درباره ان ارائه کنم ؛شامل تمامی ملت عراق و ملتهای منطقه اعم از جهان عرب و اسلام است .

اوج سادگی و ساده لوحی است که تصور کنیم امریکا یک جمعیت خیریه برای گسترش دموکراسی است.امریکائیها خودشان سازمانهای دیکتاتوری را در منطقه برپا و از انها حمایت و به سلاح تجهیز کردند و حتی به انها سلاحهای شیمیایی دادند .حال ایا می توان گفت امریکاییها امده اند تا ملتها را از مهنت و درد و رنج حکومتهای دیکتاتور نجات دهند ؟مطلقا چنین نیست.

انچه درست است این است که امریکا در نتیجه قرائت خویش از وقایع سیاسی ،فرهنگی و معنوی در منطقه به شدت نگران تحولاتی بزرگ هستند که در کشورهای عربی و اسلامی رخ می دهد و ممکن است به روی کار امدن دولتهایی ضد امریکایی و غیر طرفدار این کشور منجر شود . حضور امریکا در منطقه پس از تحولات دهه های گذشته به حضوری مستقیم تبدیل شده که هدف ان سیطره بر منابع و ذخایر نفتی است. امریکاییها وقتی به عراق امدند درواقع مردم این کشور را به نوعی مدیون خود می دانند ؛ این کشور را سهم خود قلمداد و با توجه به اوضاع سیاسی این کشور در پایگاههای نظامی خود فعالیت می کنند ، در روستاها و شهرها رفت و امد دارند ؛ و توافقنامه هایی به امضا می رسانند . همانگونه که برخی از برادران عراقی نیز اشاره کرده اند اگر دقت کنیم بیشتر پایگاههای امریکایی و محل استقرار انها در مناطق نفت خیز است .

سید حسن نصرالله گفت انها (امریکاییها )پیش بینی می کردند بعد از موضوع عراق ، سوریه از هم فروپاشد ، تسلیم شود و تضمین دهد فرمانبردارباشد ، ایران از مواضع خود عقب نشینی کند جنبشهای مقاومت در منطقه دچار سرخوردگی و شکست شوند و عناصر و سازمانهای طرفدار امریکا رشد یابند و سلطه خود را تثبیت کنند.انها چنین تصوراتی داشتند.محو کردن جنبشهای مقاومت و پایان دادن به حکومتهای مانع در برابر اجرای طرحهای امریکا نیز در چارچوب همین طرحها قرار داشت اما هیچیک از اینها محقق نشد.نه ایران متزلزل شد نه سوریه عقب نشینی کرد و نه حرکتهای مقاومت از بین رفتند ضمن انکه اوضاع عراق نیز بر وفق مراد و چشم اندازی که انها ترسیم کرده بودند ؛ پیش نرفت .

در ادامه این مصاحبه خبر نگار العالم از سید حسن نصر الله پرسید اگر با دقت به تغییر و تحولات منطقه از قبیل برگزاری اجلاس شرم الشیخ ، گشایش در تماسهای امریکا با سوریه و سیاستهای جدید در قبال ایران ، نگاه کنیم ایا به عقیده شما این وضع ممکن است به تغییر استراتژی امریکا بینجامد ؟ به عبارت دیگر ایا از حمله به ایران و براندازی حکومت سوریه صرف نظر شده است ؛ چراکه امریکاییها در این راه با مشکلاتی مواجه شده اند و جنگ ژوئیه (حمله اسرائیل به لبنان )توانست طرح امریکا و اسرائیل را برای هدف قرار دادن حزب الله لبنان به شکست کشاند ? ایا به عقیده شما امریکا از اجرای طرحهای خود عقب نشسته است ؟

دبیر کل حزب الله لبنان در پاسخ به این پرسش گفت :تردیدی وجود ندارد که دولت امریکا در تنگنا واقع شده است و هرکس دیگری هم جای بوش بیاید این تنگنا وجود خواهد داشت . ادامه حضور در عراق مشکلاتی دارد و عقب نشینی از این کشور نیز مشکلات خاص خود را خواهد داشت . ادامه حضور امریکا هزینه ها و بهای سنگینی برای این کشور خواهد داشت و عقب نشینی هم هزینه و تاوان سختی را متوجه این کشور خواهد کرد . دولت امریکا اکنون در شرایطی بدی قرار دارد که هیچ کس به ان حسادت نمی کند.

طبیعتا ما در جهان عرب تصورمان این است که امریکا به شکل یک سوپر من است درست مانند انچه کودکان تصور می کنند . مثل این تصور که امریکا در تنگنایی وارد نخواهد شد مگر انکه راه حل و راه خروجی برای ان داشته باشد . این تصورات صحیح نیست . امریکاییها و دولت امریکا نیز کاملا مانند اسرائیل هستند و به بن بست و تنگنایی رسیده اند که ادامه ، عقب نشینی و توقف از ان مشکل است . به همین خاطر شروع به جستجوی گزینه هایی کرده اند که زیان و خسارت کمتری داشته باشد اما هدف انها همچنان ثابت است . حتی شکست اسرائیل یا امریکا یک شکست نهایی نیست و شکستی مرحله ای است و انها مایوس نخواهند شد و به تلاشهایشان ا دامه خواهند داد و این مساله عجیبی است چرا که ما اهل اخرت مایوس هستیم و اهل دنیا مایوس نیستند. امریکا ناامید نمی شود و تلاش می کند در مراحل بعد شکست را بررسی و زیانهای انرا به حداقل برساند و خود را برای طرح یا مرحله جدیدی اماده کند تا بتواند اهداف مورد نظرش را محقق کند .

حسن نصرالله در ادامه افزود سیاست منزوی کردن سوریه پایان یافته است . سوریه بزودی رئیس نشست سران عرب خواهد شد سیاست انزوای عربی و بین المللی و حتی امریکا علیه سوریه پایان یافته است به گونه ا ی شاهد سفر نانسی پلوسی به سوریه و دیدار کاندولیزا رایس با ولید المعلم وزیر خارجه سوریه بودیم .

در خصوص ایران نیز باید گفت که سیاست انزوای این کشور اصلا موفق نبوده است . انها در هرصورت نخواهند توانست ایران را منزوی کنند . من می دانم که امریکاییها خواستار گفتگو و ملاقات با ایرانیها هستند اما ایرانیها این موضوع را مطلق و بدون هیچ شرطی می پذیرند و همین امر یکی از علل انجام نگرفتن ملاقات در شرم الشیخ بود . به طور کلی سیاستهای منزوی کردن پایان یافته است .

در مورد موضوع حمله به ایران نیز باید بگویم من با حتمی بودن این حمله موافق نیستم . اگرچه فضای ترس و رعب و جنگ روانی ایجاد شده است اما من معتقدم اگر هم طرحی بوده است ؛ این طرح مسکوت مانده یا به تعویق افتاده و به عبارت دیگر روی طاقچه گذاشته شده است . اکنون دولت بوش با مشکل تامین امنیت و هزینه های نیروهای خود در عراق مواجه است و چگونه می تواند به جنگ جدید ی با ایران اقدام کند؟ضمن اینکه باید توجه داشت که ایران ایران است و موضوع این کشور کاملا متفاوت است بویژه در سایه اختلاف شدید در موسسات و سازمانهای امریکایی و مردم این کشور. بگونه ای که دو سوم انها نه تنها اغاز جنگ جدید را تایید نمی کنند بلکه از موضوع خروج از عراق نیز حمایت می کنند .پس چگونه ممکن است ورود به جنگی را تایید کنند که به معنای واقعی کلمه ورود به یک ماجراجویی است .

نصرالله در ادامه گفت : اکنون راهی جز عمل به توصیه های کمیته بیکر _ هامیلتون باقی نمانده است و باید این کشور به توصیه این کمیته در مورد تعامل با دمشق و تهران عمل کند .

نصرالله تصریح کرد به عقیده من در مرحله بعد خطرناکترین چیزی که امریکاییها روی ان تمرکز خواهند کرد احیا و دامن زدن به فتنه های مذهبی چه در داخل و چه خارج عراق است .

سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان در ادامه این مصاحبه اختصاصی که از شبکه المنار پخش شد در پاسخ به سوالی درباره مسئله حضور امریکا در عراق و تاثیر این امر بر لبنان گفت:طرح امریکا در لبنان شکست خورده است و لبنانی ها و حتی طرف مقابل ما باید در عملکرد خود تجدید نظر کنند و بدانند نمی توانند بر مخالفان دولت غلبه کنند.

وی افزود مخالفان هیچ گاه قصد نداشته اند بر طرف دیگر غلبه یا انها را حذف یا هر طایفه کوچک و بزرگی را منزوی کنند.طرح مخالفان دولت سلطه یافتن بر لبنان نیست و همه انچه در این باره گفته می شود نیز جنجال تبلیغاتی و اتهام است.

نصرالله گفت :خواست مخالفان دولت مشارکت حقیقی و جدی است اما طرف مقابل از زمانی که به قدرت رسیده است می خواهد همه امور لبنان را تحت سلطه خود بگیرد و به دولت امریکا و حتی اتحادیه اروپا و برخی از کشورهای این اتحادیه تعهد دارند. انها گفته اند اگر شما کمک کنید ما سوریه را از لبنان بیرون برانیم تعهد می کنیم که کنترل لبنان را به دست بگیریم و مقاومت را از بین ببریم و ان را خلع سلاح کنیم و بدین شکل همه نهادها و موسسات سیاسی ودولت ائتلاف خواهند کرد.

نصرالله گفت تعبیر صحیح انست که بدین شکل لبنان بخشی از طرح امریکا و همپیمان این کشور در منطقه خواهد شد و این برنامه به موفقیت نرسید اما مقاومت قصد حذف دیگران را ندارد و این موضوع را درجنگ اسرائیل علیه لبنان نیز دیدیم.ما در ان جنگ نگفتیم که می خواهیم اسرائیل را محو کنیم و حتی نگفتیم می خواهیم در این جنگ مزارع شبعا و کفر شوبا را بازپس گیریم. همه کاری که ما در این جنگ کردیم و تنها هدفی که داشتیم این بود که باتجاوزگری مقابله کنیم و هدف مقاومت نیز محقق شد زیرا ما جنگ به راه نینداخته بودیم بلکه انها این جنگ اغاز کردند اما هیچ یک از اهداف اسرائیل محقق نشد.

نصرالله افزود در مسائل داخلی لبنان نیز ما نخواستیم حکومت را تحت کنترل بگیریم که اکنون بخواهیم بپرسیم خب حالا چه کرده ایم؟ما امده بودیم بگوئیم طرح امریکا سلطه برلبنان و تبدیل نهادهای این کشور به موسسات تحت امر سفیر امریکا در لبنان و نابودی مقاومت و اسکان دائم فلسطینیان در لبنان است که البته طرف مقابل ما در این طرح خود شکست خورده است.

نصرالله در بخش دیگری گفت تلاشهای بسیاری برای حل و فصل مسائل در لبنان صورت گرفته است از گفتگوهای نبیه بری رئیس مجلس با سعد الحریری رئیس حزب المستقبل گرفته تا میانجی گری ایران و عربستان و دبیرکل اتحادیه عرب ، که هیچ یک از انها نتیجه نداشته است و همه گفتگوها به بن بست رسید و همه مقامات و شخصیت های لبنانی نیز اعلام کردند گفتگوها به بن بست رسیده است و وقتی من در یک سخنرانی از همین بن بست سخن گفتم انها گفتند فلانی باب مذاکره را بسته است این درحالی بود که از ده روز پیش همه همین سخن را گفته بودند.

نصرالله گفت ما تاکنون نتوانسته ای به مصالحه برسیم زیرا انها به مواضع خود پایبند هستند و ما نیز همین طور .انها به لزوم تحت سلطه گرفتن همه نهادهای کشور تاکید دارند و ما هم به طرح مشارکت عملی و جدی طرفداران و مخالفان دولت در کشور پایبند هستیم.

دبیرکل حزب الله لبنان در ادامه گفت به نظر می رسد اکثریت غالب مردم لبنان خواستار جنگ داخلی و کشتار در کشور نیستند و ما نیز در جبهه مخالف و به ویژه در حزب الله نیز خواستار جنگ داخلی نیستیم و هزاران بار این مطلب را اعلام کرده ایم.