کنسرت های تازه شجریان در لندن

کنسرت های تازه شجریان در لندن

محمدرضا شجریان و پسرش همایون یک بار دیگر در لندن خواندند اما این بار نه با کیهان کلهر و حسین علیزاده بلکه با سعید فرج پوری، مجید درخشانی و محمد فیروزی.

سعید فرج پوری، همایون شجریان، محمدرضا شجریان، محمد فیروزی و مجید درخشانی

سعید فرج پوری، همایون شجریان، محمدرضا شجریان، محمد فیروزی و مجید درخشانی

محل برگزاری دو شب کنسرت شجریان (یکشنبه و دوشنبه نهم و دهم اردیبهشت) در سالن کادوگان در مرکز لندن بود. سالنی با ظرفیت حدود 900 نفر که هر دو شب تقریبا پر شده بود و البته شب اول شلوغ تر از شب دوم بود. یکی از کارکنان سالن می گفت در این سالن معمولا کنسرت هایی برگزار می شود که فقط یک شب اجرا دارد و این میزان فروش برای دو شب متوالی، فروش خیلی خوبی است.

بر روی صحنه، سکویی کوتاه قرار داده شده بود مزین به گلیم و فرش رنگارنگ ایرانی و نوازندگان ایرانی بر روی آن نشسته بودند: چهارزانو و متواضعانه.

عنوان برنامه "سخن سعدی" بود و بخش عمده اشعار را هم غزلیات سعدی تشکیل می داد. شجریان در گفتگو با بخش فارسی بی بی سی گفت که مناسبت نامگذاری برنامه، سال سعدی است.

در کنسرت تازه شجریان، مجید درخشانی تار می زد، سعید فرج پوری کمانچه می نواخت، محمد فیروزی بربط می زد و همایون شجریان مثل همیشه تنبک می زد و پدر را در آوازخوانی همراهی می کرد.

قطعات بخش اول کنسرت در دستگاه ماهور نواخته شد. قطعه انتظار از مجید درخشانی آغازگر برنامه بود. چند دقیقه ای همگی با هم نواختند و بعد، فرج پوری به تنهایی کمانچه زد و شجریان شروع کرد:

سعید فرج پوری
سعید فرج پوری کمانچه می نواخت و در مواردی با شجریان ها همنوایی می کرد. همایون شجریان تنبک می زد و پدر را در آوازخوانی همراهی می کرد

هر کس به تماشایی رفتند به صحرایی
ما را که تو منظوری خاطر نرود جایی
یا چشم نمی بیند یا راه نمی داند
هر کو به وجود خود دارد ز تو پروایی

و باز صدای کمانچه فرج پوری و کمی هم همراهی بربط فیروزی و همنوازی تار و بربط:

من دست نخواهم برد الا به سر زلفت
گر دسترسی باشد یک روز به یغمایی
گویند تمنایی از دوست بکن سعدی
جز دوست نخواهم کرد از دوست تمنایی

قطعه بعدی "سرو چمان" از تصنیف های قدیمی محمدرضا شجریان بود که پدر و پسر با هم اجرا کردند.

سرو چمان من چرا میل چمن نمی‌کند
همدم گل نمی‌شود یاد سمن نمی‌کند...
دل به امید وصل تو همدم جان نمی‌شود
جان به هوای کوی تو خدمت تن نمی‌کند

کنسرت در سالنی تاریخی در یکی از محلات مرکزی لندن برگزار شد. بر روی صحنه، سکویی کوتاه قرار داده شده بود مزین به گلیم و فرش رنگارنگ ایرانی و نوازندگان ایرانی بر روی آن نشستند

سرم پایین مشغول نوشتن بودم فکر می کردم شجریان می خواند سر که بلند می کردم می دیدم او ساکت نشسته و همایون است که می خواند. تشخیص صدای آنها از هم به مرور زمان سخت تر و سخت تر می شود:

تا دل هرزه گرد من رفت به چین زلف تو
زان سفر دراز خود عزم وطن نمی‌ کند...
ساقی سیم ساق من گر همه درد می‌دهد
کیست که تن چو جام می جمله دهن نمی‌کند

در ادامه برنامه، غزل با مطلع "دیر آمدی ‌ای نگار سرمست- زودت ندهیم دامنت از دست" اجرا شد.

پدر که می خواند، همایون ساکت بود. برای مدتی نوای حزن آلود تار درخشانی به تنهایی در سالن طنین انداز بود. بعد همایون تنبک را نوازشی داد و شروع کرد با همراهی فیروزی و فرج پوری.

بیچاره کسی که از تو ببرید
آسوده تنی که با تو پیوست...

تصنیف سخن عشق آخرین قسمت از بخش اول برنامه که باز هم پدر و پسر هر دو در کار آواز بودند:
سخن عشق تو بی آنکه برآید به زبانم
رنگ رخساره خبر می دهد از حال نهانم
گاه گویم که بنالم ز پریشانی حالم
بازگویم که عیان است چه حاجت به بیانم

گر تو شیرین زمانی نظری نیز به من کن
که به دیوانگی از عشق تو فرهاد زمانم
نه مرا طاقت غربت نه تو را خاطر قربت
دل نهادم به صبوری که جز این چاره ندانم

محمد فیروزی و مجید درخشانی
محمد فیروزی بربط می نواخت و مجید درخشانی تار می زد

در فاصله دو بخش برنامه فرصتی شد تا با چند نفر از شرکت کنندگان درباره آن صحبت کنم. شرکت کنندگانی که لزوما متخصص و کارشناس موسیقی نیستند اما در هر حال نظر آنان، از مهمترین عوامل موثر در برگزاری کنسرت های موسیقی است. یک نکته جالب در شرکت کنندگان، سن آنها بود. تعداد زیادی جوان در میان آنها به چشم می خورد و حتی چند کودک از یکی دو ساله گرفته تا ده دوازده ساله.

نسیم، یک دختر جوان می گفت که از برنامه خیلی لذت برده اگرچه که صدای سالن کنسرت قبلی را بیشتر می پسندیده. اما می گفت که صدای همایون از قبل هم پخته تر شده است.

ایمان که دستی هم در کار موسیقی دارد، گفت که شجریان روز به روز بهتر می شود و هر بار بهتر از بار قبل می خواند.

مرد جوانی می گفت که در طول برگزاری برنامه، صدای کمانچه بلندتر از صدای تنبک بوده در حالی که باید تنبک قوی تر باشد. به اعتقاد او، سالن کادوگان بیشتر برای تئاتر مناسب است نه موسیقی.

یک آقای نسبتا جوان انگلیسی که درباره موسیقی در منطقه خاورمیانه تحقیق می کند می گفت این اولین بار است که صدای شجریان را می شنود و از کنسرت او بسیار لذت برده است.

بخش دوم:

بخش دوم برنامه در دستگاه شور و مایه افشاری اجرا شد. در ابتدا قطعه دیدار از سعید فرج پوری به اجرا درآمد و بعد هم آوازی بر روی همین قطعه با این غزل سعدی که پدر خواند:

سالن کادوگان
در شب دوم نیز سالن 900 نفری کادوگان تقریبا پر بود

من چرا دل به تو دادم که دلم می شکنی
یا چه کردم که نگه باز به من می نکنی...

و پسر در ادامه که:
چشم رضا و مرحمت بر همه باز می کنی
چونکه به بخت ما رسد، این همه ناز می کنی...

تصنیف "عهد شکن" آخرین قسمت از بخش دوم و پایانی برنامه بود:

شکست عهد مودت نگار دلبندم
برید مهر و وفا یار سست پیوندم ...
تطاولی که تو کردی به دوستی با من
من آن به دشمن خون خوار خویش نپسندم

بیا بیا صنما کز سر پریشانی
نماند جز سر زلف تو هیچ پابندم
به خنده گفت سعدی از این سخن بگریز
کجا روم که به زندان عشق دربندم

بخش آخر این غزل را هر پنج نفر با هم خواندند: کجا روم کجا روم کجا روم که به زندان عشق دربندم. همگی با هم خواندند و رفتند اما با اصرار جمعیت برگشتند که بیشترشان، "مرغ سحر" را طلب می کردند اما شجریان گفت: اجازه بدید یک آهنگ تازه اجرا کنیم که تا حالا نشنیدین: آهنگ "ساقیا" از سعید فرج پوری با شعری از مولانا.

"ساقیا" ریتمی شاد داشت و مردم بیش از این طاقت نیاوردند و همراه با آن شروع کردند به دست زدن اما خیلی زود به خود آمدند که این کنسرت جای دست زدن نیست.

"ساقیا" را هم همایون و پدرش به تناوب خواندند و تکرار کردند و در بخش هایی هم فرج پوری همایون را همراهی می کرد:

محمدرضا شجریان
محمدرضا شجریان در سال های 2003 و 2005 هم در لندن کنسرت اجرا کرده بود

من از کجا، پند از کجا، باده بگردان ساقیا
آن جام جان افزای را بر ریز بر جان ساقیا
بر دست من نه جام جان ای دستگیر عاشقان
دور از لب بیگانگان پیش آر پنهان ساقیا...
اول بگیر آن جام می بر کفه آن پیر نه
چون مست گردد پیر ده رو سوی مستان ساقیا...
برخیز ای ساقی بیا ای دشمن شرم و حیا
تا بخت ما خندان شود پیش آی خندان ساقیا

در طول برگزاری کنسرت، توازن ریتم ها و تنوع حال و هوای موسیقی ها اعم از قطعات حزن انگیز و قطعات شاد از تعادل فوق العاده ای برخوردار بود. زمان هر کدام نه آنقدر کوتاه بود که شنونده و مخاطب معمولی سیراب نشود و نه آنقدر بلند بود که حوصله او سر برود.

شجریان حدود یک سال و نیم قبل هم در لندن دو شب کنسرت داشت. دو سال پیش از آن نیز آثاری از موسیقی سنتی ایرانی را در این شهر اجرا کرده بود. در آن کنسرت ها، علاوه بر همایون شجریان، حسین علیزاده و کیهان کلهر او را همراهی می کردند.

شجریان و همراهانش در ادامه تور جاری اروپایی خود جمعه این هفته در سوئد برنامه خواهند داشت.

درباره هنرمندان

محمدرضا شجریان، استاد آواز سنتی ایران در سال 1319 در مشهد به دنیا آمد و از چهل سال پیش به دنبال آموختن موسیقی در محضر استادان بزرگ موسیقی اصیل با نام مستعار سیاوش در برنامه گلهای رادیو به به خواندن پرداخت و در همه این سالها با فعالیت گسترده خود موسیقی اصیل ایران را نمایندگی کرده است.

همایون شجریان فرزند 32 ساله محمدرضا شجریان موسیقی را عمدتا نزد پدر آموخته و مراحل ابتدایی تنبک را نزد ناصر فرهنگ فر و جمشید محبی فراگرفته و در کنار تنبک، کمانچه نیز می نوازد.

مجید درخشانی، نوازنده تار، پیشتر سالها در آلمان زندگی می کرده و کار مشترک او با شجریان آلبوم "در خیال" است که توسط انتشارات سروش منتشر شده است.

سعید فرج پوری، کمانچه نواز و محمد فیروزی، بربط نواز، از نوازندگان گروه عارف بودند که در آلبوم "دستان" با شجریان همکاری کرده اند. این همکاری با تشکیل گروه "آوا" توسط شجریان، ادامه یافت که از جمله آثار این گروه می توان به آلبوم های "آسمان عشق" و "رسوای دل" اشاره کرد. آلبوم "شب وصل" حاصل همکاری دیگر فرج پوری و شجریان بود که تار داریوش طلایی نیز آن را همراهی می کرد.


+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.