سیاوش اکبرپور: برای قهرمانی سرم را می دهم

سیاوش اکبرپور: برای قهرمانی سرم را می دهم

مسیر زندگی اش تغییر کرده و دیگر خلق و خوی گذشته را ندارد. نه این که بخواهد خودنمایی کند و جلوه ای را که زیر پوست دارد، در ظاهر شکل دیگری جلوه بدهد!می توان دیگر به رفتارش ایمان داشت که متنبه شده و نمی خواهد خاطرات تلخ گذشته را تکرار کند.

 فوتبال در زندگی اش از حالت یک کار فرحبخش خارج شده و به یک اصل حرفه ای تبدیل شده است. دیگر به فوتبال مثل بچه های کوچه و خیابانی نمی نگرد و آن را یکی از اضلاع اصلی زندگی حرفه ای به حساب می آورد. بازی در استقلال به خصوص در سالهای اخیر به خوبی در زندگی اش تأثیر گذاشته است. شاید اگر پیراهن آبی استقلال را تن نمی کرد در نقطه دیگری قرار داشت، در یک جای نامعلوم! اما او حالا از زندگی اش می تواند لذت ببرد.
سیاوش اکبرپور از آن دست بازیکنانی است که اشتباه را با اشتباه جبران می کرد، اما آخرین اشتباهش دیگر با اشتباه جبران نشد! حالا به بازی فکر می کند. به دویدن و سریع دویدن. او می تواند بازیکن خارق العاده ای هم باشد. در ذات یک بازیکن معمولی نیست. اگر تصمیم بگیرد آتش به جان حریف بیندازد، دیگر نمی شود سد راهش شد.

از شنیدن لقب «سیاوش اتوئو» لذت می برد. اما او برای خودش فلسفه ای دارد: «هر بازیکنی جای خودش است. سیاوش اکبرپور، یعنی سیاوش اکبرپور! نه اتوئو و نه هیچ کس دیگری.»

به اندازه ای بزرگ شده که دیگر توانایی بازی کردن در لباس تیمهای بزرگ را داشته باشد. مقصد بعدی اش کجاست؟ شاید بهتر باشد برای اولین سؤال از همین جا شروع کنیم به اینکه اکبرپور استقلال را به قصد تیم بزرگتری ترک خواهد کرد یا ... .
* می گویند سیاوش گرفتار استقلال شده و هرگز نمی تواند دوری استقلال را تحمل کند... تو آرام آرام به پایان مدت قراردادت با استقلال نزدیک می شوی و این طبیعی است که مقصد دیگری را انتخاب کنی! شاید یک جای بزرگتر؟
** هنوز تصمیم نگرفته ام که بمانم یا نه. استقلال برای من یک جای فراموش نشدنی است. من با استقلال به هر جا که می خواستم، رسیدم.
* پیش از تو بازیکنان بزرگی هم این تجربه را احساس کرده اند، اما قصد آنها در نهایت به آن سوی آبها ختم شد!
** من هم این تصمیم را دارم. البته، قصد خودنمایی ندارم. احساس می کنم به اندازه کافی در استقلال تلاش کرده ام و حالا وقتش است جایی بروم که پیشرفت بیشتری کنم.
* خب، طبیعی است که به فکر پیشرفت مالی هم باشی!
** بله، قبل از شروع فصل یکی از تیمهای عربی 700 میلیون پیشنهاد داد. البته، همه تفکرات من فوتبال اروپاست و فکر می کنم توانایی آن را داشته باشم.
* قبل از تصاحب خواسته های بزرگ، باید اهداف بزرگتری را تجربه کنی. قهرمانی با استقلال و برافراشتن پرچم قهرمانی.
** کار ما بعد از تساوی مقابل استقلال اهواز خیلی سخت شد. در آن بازی همه چیز دست به دست هم داد تا نتوانیم سه امتیاز بازی را به دست آوریم. وقتی 10 نفره شدیم اوضاع پیچیده شد و همه چیز به هم ریخت!
* به نظر می رسد در خط حمله از هماهنگی لازم با علی علیزاده برخوردار نیستی. این ادعا را می توان از نوع عکس العملهایت در جریان بازی متوجه شد.
** نوع بازی علیزاده با من خیلی متفاوت است. البته، استقلال به اوتهای علی نیاز دارد، اما او در خط حمله نمی تواند با من هماهنگ باشد. انگار ما دو تا جفت یکدیگر نیستیم. شاید لازم باشد بازیکن دیگری کنارم بایستد.
* شاید مهمترین شخصی که عامل اصلی بازی کردن علیزاده است، صمد مرفاوی باشد. صمد به شدت به علیزاده معتقد است.
** حتماً صلاحی در کار است که آقای مرفاوی تصمیم می گیرد از علیزاده به طور کامل استفاده کند. به هر حال ایشان سرمربی تیم است و من به عنوان بازیکن نمی توانم نظرم را در تیم اعمال کنم.
* الان قهرمانی شما به نتایج استقلال اهواز بستگی دارد و این مهم می تواند بسیار خطرآفرین باشد... کار شما خیلی سخت شده.
** فکر می کنم می توانستیم استقلال اهواز را شکست بدهیم، اما خیلی بد شانسی آوردیم و نتوانستیم حریف را در ورزشگاه آزادی شکست بدهیم. آن روز از حضور چشمگیر هواداران تعجب کردیم و شرمنده آنها شدیم. اگر می بردیم دیگر استقلال اهواز خواب قهرمانی هم نمی دید، اما حالا شانس آنها خیلی بیشتر از ماست.
* روی کاغذ این طور است، اما کارشناسان معتقدند که استقلال شانس نخست قهرمانی است.
** اگر استقلال اهواز امتیاز از دست بدهد و از آن طرف اختلاف امتیازی ما و سایپا تا روز آخر حفظ شود آن وقت می توانیم جشن قهرمانی را در ورزشگاه آزادی برپا کنیم.
برای من از دست رفتن قهرمانی استقلال مثل کابوس می ماند و اگر آن روز را ببینم دیگر نمی توانم به صورت هواداران نگاه کنم.
* قبل از این بازی گفته بودی اگر نتوانیم استقلال اهواز را در تهران شکست بدهیم، باید قید قهرمانی را بزنیم.
** من معتقدم تیمی که می خواهد جام قهرمانی را بالای سر ببرد نباید در بازیهای خانگی امتیاز از دست بدهد. برای همین گفتم که اگر نتوانیم استقلال اهواز را شکست بدهیم، همان بهتر که قهرمان نشویم.
اما الان حس دیگری نسبت به استقلال دارم. درست است که از دست رفتن امتیاز بازی مقابل استقلال اهواز خیلی دردآور بود، اما ما محکوم به شکست دادن همه حریفان هستیم.
* این روزها اتفاقاتی در استقلال می افتد که خیلی بی سابقه است. قمه کشی در تمرین و چاقو خوردن آقای بهمنی. مرفاوی می گوید، با این جو نمی شود قهرمان شد!
** واقعاً از شنیدن چاقو خوردن آقای بهمنی شوکه شدم. استقلال باید هر چه زودتر صاحب مدیرعامل بشود. البته، آقای بهمنی خیلی تلاش می کند، اما انگار بعضیها دوست ندارند ایشان در استقلال باشد و برای همین سعی می کنند که جو تیم را برهم بزنند. احساس می کنم از روزی که استقلال صدر جدول را تصاحب کرد، عده ای قصد داشتند به وسلیه ابزار مختلف این موقعیت را از استقلال بگیرند... استقلال مخالفان زیادی دارد که ما بازیکنان هم دیگر آن را باور کردیم... اما با همه این گرفتاریها برای قهرمانی سرمان را هم می دهیم.

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.