بی مهری به عقاب مشرق و تمدن ۷۰۰۰ ساله ایران

بی مهری به عقاب مشرق و تمدن 7000 ساله ایران

در یکی از روزنامه های صبح کشورمان دوستی دارم که پیارسال ، آن هنگام که کارتونهایی در اهانت به رسول اکرم(ص) در یکی از نشریات دانمارکی چاپ گردیده بود از من  خواست تا در  مورد این اسائه ادب و بی احترامی به پیامبر یک میلیارد و دویست میلیون مسلمان ،  یادداشتی بعنوان  سرمقاله جهت چاپ در آن روزنامه ارائه دهم .

 در پاسخ این دوست عزیز تاکید نمودم تا زمانی که تمام 12 کاریکاتور آن روزنامه را نبینم هرگز نمی توانم مطلبی در نقد و محکومیت آن بنویسم و صرف نقل قول دیگران نمی تواند حجتی تمام شده جهت قضاوت نهایی باشد لذا پس از رؤیت کارتون ها یادداشتی تهیه کردم و اینک برغم گذشت چند ماه از تولید و اکران فیلم ضد ایرانی  300 یا۳۰۰ سرباز ،  فیلمی که از روی کتاب مصوری نوشته فرانک میلر به همین نام توسط شرکت \"برادران وارنر\" و به کارگردانی زاک اسنایدر (Zack Snyder) به موضوع نبرد ترموپیل بین سپاه ایران در زمان خشایارشاه هخامنشی  فرزند کورش کبیر با سپاه یونان در زمان لئونیداس در سال ۴۸۰ پیش از میلاد پرداخته وبه ادعای داستان و فیلم  نبرد فوق در تنگهٔ ترموپیل در نزدیکی آتن رخ داده و وانمود شده‌است که در آن ۳۰۰ نفر از رزم آوران اسپارت در برابر سپاه یک میلیونی خشایار شاه مقاومت کرده و در این نبرد که حدود سه روز به طول انجامیده ، ارتش امپراتوری هخامنشی در برابر ۳۰۰ رزم آور اسپارتی در تنگهٔ ترموپیل متوقف می شود  و تنها زمانی می تواند آنها را شکست بدهد که در اثر خیانت یک یونانی راه دیگری برای دور زدن آنها و محاصره اسپارتی ها می یابد.لذا از آنجایی که تاکنون موفق به دیدن فیلم نگشته بودم بر خود اجازه هرگونه قضاوت و پیشداوری در مورد این فیلم را نمی دادم لذا با عنایت به آن لازم می دانم نکاتی را در حاشیه  ساخت و نمایش این فیلم متذکر گردم:

1- در اینکه در این فیلم ، هویت ملی و چندین هزار ساله کشورمان مورد هجمه و تاخت و تاز رسانه ای هالیوود قرار گرفته شکی وجود ندارد ولی خدا وکیلی کلاهمان را قاضی کنیم و به این سؤال پاسخ  دهیم که تابحال چه قدمی در عرصه شناسایی و شناساندن تاریخ تمدن 7000 ساله کشورمان برداشته ایم که اینک با پخش فیلمی مجعول و غیر واقعی به یکباره همچون اسب لگام گسیخته ای شاکی زمین و زمان شده و به جای پاسخی معقول از جنس سینمایی در فکر ایجاد هیاهویی رسانه ای گردیده ایم. جای بسی تاثر و تاسف است هنوز هم که هنوز است مرجع و رفرنس تاریخ تمدن کشورمان کتاب ویل دورانت می باشد که به جهت تعصباتی گاه کورکورانه سعی در تحریف تمدن درخشان ایران آریائی نموده است.ایرانیان فاتح، هیچ‌گاه همچون اسکندر مقدونی به اقوام مغلوب، خدایان و عقاید آنان بی‌احترامی روا نداشتند، شهرها را غارت نکردند و به آتش نکشیدند ، مردم آن سرزمین‌ها را به اسارت و بردگی نبردند، بلکه برعکس به آبادانی هرچه بیش‌تر سرزمین‌های مفتوح پرداختند و همواره ایران‌زمین پناهگاه اقوام ستمدیده  و پیامبران آنان بوده است چنانچه در ابتدای فیلم و در سکانسی از این فیلم به عمد یا غیر عمد آن سان که لیئونیداس ، پیک ایران را به چاه پرت می‌کند، پیک ایرانی می‌گوید :« در هیچ جای دنیا رسم نیست ، پیک را بکشند»، لئوندایس می‌گوید :« اینجا اسپارتا است و نه جهان»! این امر هویدا می گردد . وطبق اسناد موجود داریوش کبیر در  بخشی از وصیت خویش  به فرزندش خشایارشاه دلیل اصلی حمله به یونان را مجازات خاطیان و ظالمان  بیان می کند چنانچه می نویسد:« با یک ارتش نیرومند به یونان حمله کن و به یونانیان بفهمان که پادشاه ایران قادر است مرتکبین فجایع را تنبیه کند ». و هیچ نوع سند و مدرکی به‌طور مطلق وجود ندارد که نشان دهد، در ایران نظام برده‌داری اقتصادی وجود داشته است و برده داری  لایق همان کسانی است که سعی در متهم کردن ایرانیان دارند. متاسفانه در فیلم 300، ایران ، نمادی از دیکتاتوری و بی خردی و توحش است و یونان( غرب) سمبل دموکراسی و مبازره با آدم کشی و تجاوز و به عبارت دیگر ، 300، فیلمی است هدفمند که در آن تقابل تاریخی هیولا و فرشته ( شر و خیر ) ، به نمایش در می آید و در این میان ، نقش هیولا متوجه ایرانیان است . این درحالی است که به روایت تاریخ ، در آن مقطع زمانی ، ایرانیان به آزادی های فردی و حقوق اقلیت ها و زنان و ... رسمیت داده بودند ولی در یونان و کل اروپا ، برده داری و بدوی گرایی ، مشخصه ای بارز به شمار می رفت .

2- اگر این فیلم بر اساس استنادات تاریخی ساخته شده است پس چگونه دراین فیلم در تحریف واقعیت ها به حدی ناشیانه عمل شده که در صحنه ای از آن برای  نشان دادن سنن ایرانی  ، عده ای  برای خشایارشاه \"قلیان\" چاق می کنند در حالی که در آن زمان چیزی به نام قلیان در دنیا وجود نداشته است . با این حال از آنجا که در میان مردم امروز ایران ، قلیان رواج دارد ، سازنده فیلم  ناشیانه از آن استفاده کرده است!

3- سرزمین ایران قبل از ورود آریائیها هم دارای تمدن بوده است.حتی بعضی از تاریخ نگاران مانند دکتر سیاوش اوستا تاریخ تمدن ایران را بیش از 7000 سال دانسته اند.که از جمله این تمدنها میتوان به تمدنهای آشور، بابل و ایلام اشاره کرد که بقایای تمدن ایلامی را اکنون نیز میتوان در شوش و شوشتر مشاهده نمود.و باید اذعان نمود که نزدیک به 3000 سال قبل که قوم آریایی از استپ های روسیه مهاجرت کرده بود  اولین انتخابات تاریخ بشر را در ایران اجرا کرد و اولین پادشاهان ایرانی  منتخب مردم بودند و اجداد ایرانی در مدتی به درازای نصف تاریخ بر نصف بیشتر دنیا حکومت کرده اند اما هیچ وقت جنایات غربی های به ظاهر متمدن در 100 سال اخیر در جنگ جهانی دوم، بمباران هسته ای ژاپن، نسل کشی در یوگسلاوی در دهه90  ،عراق ، فلسطین ، افغانستان و ... را مرتکب نشدند. تاریخ به صلح طلبی، هوشمندی، نجابت،انسان دوستی، پاکی و جوانمردی ایرانیان گواهی می دهد، که منشور حقوق بشر کوروش کبیر و وصیت نامه داریوش کبیر به پسرش خشایارشاه گواه این ادعاست. کورش بنیانگذار چیزی است که امروز به آن حقوق بشر می گوییم.وی در منشور خود، علاوه بر اعلام تبارنامة شاهی و ذکر اعمال و فتوحات خود، آن چنان که در میان کشورگشایان رسم است، سیاست های خود در برخورد با اهالی شهر مغلوب را به روشنی بیان کرده است . مطالبی که او در این قسمت از منشور خود آورده،  قدیمی ترین سند حقوق بشر است: « ... بی شمار سپاهیانم به صلح در بابل گام برداشتند. روا نداشتم کسی وحشت را بر سرزمین سومر و اکد فرو آرد. من برای صلح کوشیدم در بابل و در همة شهرها. نیازمندی های بابل و تمامی پرستشگاه های آنان را پیش دیده داشتم و در بهبود زندگی همگان کوشیدم. همه یوغ های بردگی را از مردمان بابل برداشتم. خانه های ویرانشان را آباد کردم و به تیره بختی هایشان پایان دادم. هر کس آزاد است هر دینی را که میل دارد، بپرستد و هر جا که میل دارد، سکونت کند. من تا روزی که خدا زنده ام بدارد، نخواهم گذاشت مردان و زنان را به اسیری بفروشند. دین و آیین همه را محترم خواهم داشت و نخواهم گذاشت زیردستان من آیین و رسوم ملت هایی را که من پادشاهشان هستم، تحقیر نمایند. خدا مرا یاری کند و پسرم را ... ».
4- متاسفانه عادت کرده ایم تا زمانی که  بیماریی مبتلا نشده ایم به دنبال تهیه و کشف داروی آن بیماری نگردیم و تا موقعی که ارزشی از باورهای ملی و دینی مان مورد تخریب بدخواهان واقع نشده است نسبت به معرفی و شناسایی آن اقدامی درخور صورت نداده ایم و باید بگویم که اینبار نیز مشمول این بند گردیده ایم.
5- در کمپانی های سینمائی کشورها کمتر مشاهده شده است که فیلمی ساخته شود و در آن هویت و باورهای تاریخی آن کشور زیر سؤال رود و حتی کارگردانان کشورهای متجاوزی که اقدام  به ساخت فیلم جنگی می نمایند هرگز در آن فیلم ،  حکومت کشورهایشان به عنوان متجاوز شناخته نشده و معمولاٌ سعی می شود ضمن تطهیر ، از حاکمان مستبد و خونریز آن کشور رفع اتهام گردیده واز آنها به عنوان  الگوهایی از شجاعت و  پایمردی سربازان در دفاع از خاک وطن به بینندگان معرفی شود و در مقابل از دشمن ، چهره ای کریه و زشت و خشونت طلبی به نمایش گذاشته شود که در  فیلم 300 نیز این بینش حکمفرما بوده است.از مشخصه های بارز این فیلم اغراق در توانایی افراد و بزرگنمایی کاراکترها و مؤلفه های اصلی داستان بوده چنانچه افراد و نیروهای خودی را دارای افکاری پاک و منزه و آشنا به حقوق کامل خانواده قلمداد نموده و در هیبتی زیبا و موزون و در مقابل  افراد دشمن را همچون ددان و دیوهایی خون آشام و خارج از هیبت انسانی و با روحیاتی خشن و خون آشام و بدون رعایت مرزبندی های اخلاقی و خانوادگی و هوس آلودو کثیف معرفی شده است ، چنانچه اینگونه اغراق در اوایل  به سینمای دفاع مقدس نیز رسوخ کرده بود.
6- جریان رسانه ای غرب خواسته یا ناخواسته به دنبال ارائه تصویری منفی از ایرانیان در دنیاست. پس از ساخت و نمایش فیلم های سینمایی همچون اسکندر (ساخته الیور استون)، اینک فیلمی به مراتب موهن تر با عنوان 300 یا 300 سرباز ساخته شده است که ایرانیان را مردمانی وحشی ، غارت‌گر، بدوی، خون‌ریز و با ظاهری مانند سیاهان آفریقایی، طالبان و القاعده نشان داده که رفتارشان نیز همانند حیوانات وحشی است. و غرب در پی اینست  چهره‌ای نادرست و مخدوش از مردم ایران زمین برای جهانیان ارائه دهد. و  به گفته یکی از کارشناسان سینمایی غربی ، دولت آمریکا به هالیوود برای ساخت فیلم‌هایی در تضاد با اسلام و ایران ماموریت داده است و این آغاز حرکت جدیدی‌ست که قطعا یونسکو باید برای صیانت و پاسداری از فرهنگ، تاریخ و تمدن ملت‌ها در برابر این گونه حرکت‌های تخریبی واکنش نشان دهد .
7- - از علما و اندیشمندان حوزوی کشورمان می پرسم چرا تابحال تحقیقات جامعی در مورد کورش کبیر این پادشاه مقتدر هخامنشی که در فصل 46 کتاب اشعیا و به تعبیر تورات به «عقاب مشرق »و « شبان خدا » معروف بوده و روایت زندگی و اعمال او در عهد عتیق (کتاب های اشعیا، ارمیا، عذرا و دانیال) آمده و در فصل هشتم کتاب دانیال  و نیز در آیات  83 تا 97 سورة کهف تحت نام« ذوالقرنین » شناخته شده و مفسران بزرگی همچون علامه طباطبایی در المیزان ، حوادث مذکور را  منطبق با سرگذشت کورش می دانند انجام نپذیرفته است. طبق آیات قرآن، ذوالقرنین(کورش)، شاهی مقتدر، مردی موحد ، مؤمن ، مهربان و پادشاه دادگری که از طریق عدل و داد منحرف نمی شد که اقتدارش از جانب خداوند و با تأیید اوست. پادشاهی که به روز جزا ایمان داشته و در میان مردان روزگار خود در دلیری و هوشمندی و فضائل دیگر، ممتاز و سرآمد بوده است. کورش نه تنها مردی دلیر در نبرد بود، بلکه در رفتار با اتباعش با ملاحظه و مهربان بود، و از این رو پارس‌ها او را پدر می‌خواندند (دیودروس سیکولوس، کتابخانه‌ی تاریخی 9/22/1؛ 9/24/1). تا به امروز نیز خارجیان در داستان‌‌ها و نغمه‌های خود نقل می‌کنند که کورش نفساً بسیار سخاوتمند و خیرخواه و معرفت‌دوست و نام‌جوی بود، به طوری که در برابر هر گونه سختی و رنجی بردباری می‌کرد و با هر گونه خطری رویارو می‌شد (گزنفون، پرورش کوروش 1/2/1)

     نخستین اعلامیه‌ی حقوق بشر، گل پخته‌شده‌ای است که کوروش به‌عنوان بنیان‌گذار دولت هخامنشی در آن، رعایت حقوق همه‌ی ملت را مکتوب کرده است. پادشاهی که در عمل،قرن‌ها پیش از شکل‌گیری گفت‌وگوی تمدن‌ها در قلمرو حکومتی خود با گرد آوردن ملت‌های مختلف، نوعی همزیستی فرهنگ‌های متفاوت را سبب شد و توانست یهودیان را از چنگال بابلیان رها ساخته و اجازه بازگشت مجدد آنها را به فلسطین داد.بعضی ها کورش را زرتشتی می دانند و برخی هم ظهور زرتشت را سال ها بعد از هخامنشیان می دانند. آیین کورش هرچه بود، به پیروان سایر ادیان و مقدسات آن ها احترام کامل می گذاشت.
    هرودوت مورخ یونانی در مورد کورش می نویسد:« هنگام پادشاهی کورش و کمبوجیه، قانونی راجع به باج و مالیات نبود، بلکه مردمان هدایا می آوردند. مالیات در زمان داریوش معمول شد. پارسی ها می گفتند داریوش، تاجر؛ کمبوجیه، آقا؛ و کورش، پدر بود. اولی را به آن جهت که منفعت  طلب بود، تاجر می خواندند. دومی را چون سختگیر و با نخوت بود، آقا می گفتند. و سومی (یعنی کورش) را به واسطه این که ملایم و مهربان بود و همیشه از حال رعیت آگاهی داشت، پدر می خواندند. ...کورش فرمان داد تا سپاهیانش جز به روی جنگجویان شمشیر نکشند و هر سرباز دشمن که نیزه خود را خم کند او را نکشند ، و لشکر کورش فرمان او را اطاعت کردند بطوریکه توده ملت ، مصائب جنگ را احساس نکردند....کورش پادشاهی کریم و سخی و بسیار ملایم  و مهربان بود. مانند دیگر پادشاهان به اندوختن مال حرص نداشت بلکه نسبت به کرم و عطا حریص بود ، ستم زدگان را از عدل و داد برخوردار می ساخت و هرچه را متضمن خیر بیشتر بود دوست می داشت».
    ذی نوفن مورخ دیگر در وصف حال او می نویسد:« کورش پادشاه عاقل و مهربان بود و بزرگی ملوک با فضائل حکما در او جمع بود ، همتی فائق ، وجودی غالب داشت ، شعارش خدمت انسانیت و خوی او بذل عدالت بود و تواضع و سماحت در وجود او جای کبر و عجب را گرفته بود».

   کورش را همه ملل دنیای باستان دوست داشتند. پارسی ها که وی آن ها را از گمنامی به افتخار رسانده بود، او را پدر خود می خواندند. و یهودیان که کورش آزادشان کرد، تا مدت ها فکر می کردند که او مسیح است. یونانی ها با این که در سواحل آسیای صغیر از او شکست خورده بودند، تا زمان اسکندر، او را بزرگ ترین جنگجو می دانستند.و از آنجایی که در فتح لیدیا به دست کورش ، شکست  بزرگی را متحمل شده بودند به نظر دوستی به هخامنشیان نمی نگریستند و به گواه تاریخ و قرآن کریم ، لشگرکشی های سه گانه وی عمدتاً به سبب طغیان برخی از قبائل و حاکمان ظالم بخصوص در یونان صورت پذیرفته بود.
    گزنفون، مورخ یونانی و از شاگردان سقراط، رساله ای نوشته است با عنوان کوروپایدیا یعنی تربیت کورش که چنین شروعی دارد:« ما با اعتقاد به این که این مرد، سزاوار هر گونه ستایشی است، تحقیق کرده ایم تا بدانیم او از چه نوع آموزش و تربیتی برخوردار بوده است تا آن را در پیش بگیریم». در یونان باستان، این کتاب، بهترین رساله در فنون جنگ به حساب می آمد.
   شخصیت کیخسرو، شاه آرمانی شاهنامه ، شباهت زیادی با سرگذشت کورش دارد. بی شک، فردوسی، داستان کیخسرو را از روی افسانه های موجود درباره کورش ساخته است.


    شنیده ها حاکی از آنست که  در حال حاضر، یک گروه انگلیسی به کارگردانی آلکس جاوی، مشغول تهیة مقدمات ساخت فیلم زندگی کورش هستند. هزینه ساخت این فیلم، 90 میلیون دلار پیش بینی شده است. بازیگران فیلم هنوز به طور قطعی مشخص نشده اند، ولی از شون کانری برای بازی در نقش پدر کورش و آنجلینا جولی برای نقش ملکه کورش دعوت شده است. فیلم برداری این فیلم قرار است در تونس انجام شود.به راستی چرا کورش کبیر که برخی از مفسرین وی را یکی از انبیای الهی دانسته اند در سرزمین مادریش اینگونه مظلوم واقع گردیده است ؟ چرا تابحال فیلمی توسط وزارت ارشاد و صدا و سیما  از زندگی این اسطوره دادگر ساخته نشده است تا بیش از این شاهد به تاراج رفتن سرمایه های ملی مان نباشیم. آیا برای کورش کبیر بایستی کارگردانی از انگلیس هزینه نماید؟ و بالاخره نمی توانم تاسف خویش را از اینکه دلیل عدم پرداختن به کورش ، تنها به سبب کمک وی به قوم یهود و رهائی آنان از بند حاکمان مستبد بابل بوده پنهان سازم .

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.