بازگشایی یک پرونده ؛ لاله و لادن یا مروردرس عشق
بازگشایی یک پرونده ؛ لاله و لادن ... یا مرور «درس عشق»درست روز دهم دیماه 1352 هجری شمسی بود که مریمخاتون،همسر بیمار و تهیدست«دادالله بیژنی»،یکی از ساکنان روستای کوچک لهراسب واقع در 7 کیلومتری شهرستان فیروزآباد فارس، دختران دوقلویی به دنیا آورد که از ناحیة سر به هم چسبیده بودند.زنِ روستایی، وحشتزده و غمگین، دوقلوها را در بیمارستان رها کرد و به خانه بازگشت. بیمارستان فیروزآباد آن دو را به بهزیستی منطقه سپرد و مادر نیز هر از چندی به دیدار فرزندان خود میرفت. اما دوقلوها، با صلاحدید مسوولان بهزیستی،ابتدا به شیراز و سپس به بیمارستان شهدای تجریش تهران منتقل شدند. بدین ترتیب مریمخاتون از دیدن دوقلوهای کوچک محروم شد. فقر و تنگدستی توان تأمین نیازهای دوقلوها و ایجاد امکانات مناسب برای آنان را از مادر گرفته بود و حالا فرسنگها فاصله تا تهران شنیدن خبری از فرزندان را به رویایی دستنیافتنی تبدیل میکرد.
علیرضا صفائیان، مدیر کلینیک خیریة صفائیان واقع در ستارخان کنونی، در سال 1354 دوقلوها را از سازمان بهزیستی تحویل میگیرد. لاله و لادن اسمهایی بود که در سازمان بهزیستی برای این خواهران بههمچسبیده انتخاب شده بود و حالا پدرخواندهای، با اصرار بر صدور شناسنامة مجزا برای هر کدام، آنان را به فرزندی میپذیرفت. خانوادهی صفائیان در حومهی کرج زندگی میکردند و در سالهای بعد خانه ویلایی آنان واقع در مارلیک کرج محل رشد و پرورش دوقلوهای استثنایی بود. لاله و لادن مانند سایر همسالان خود به مدرسه میرفتند. اما شرایط خاص آنان مشکلات متعددی در کلاس درس و محیط مدرسه برای این دو دانشآموز علاقهمند ایجاد میکرد. شاید بهتر بود که آنان در منزل و با معلمان خصوصی آموزش میدیدند. اما اصرار پدرخواندة لاله و لادن و ارادهی قاطع آن دو برای حضور در مدرسه و قبول موقعیت خاص خود، دوقلوها را در پیمودن هرچه سریعتر پلههای ترقی یاری میکرد.
لاله و لادن 15 سال داشتند که از هویت اصلی خود اطلاع یافتند. سازمان بهزیستی آنان را از خانوادهی صفائیان جدا کرد و مسوولان ثبت احوال شناسنامههای دیگری با اسامی لاله و لادن بیژنی برای دوقلوها صادر کردند. پدر و مادر اصلی از فرزندان بازیافتة خود خواستند که به نزد آنان در شهرستان بازگردند، ولی دوقلوهای جوان خوگرفته با زندگی و آداب شهری میخواستند به ادامة تحصیل بپردازند. مجتمع قضایی تهران از دوقلوها خواست، در حضور والدین حقیقی و پدر و مادرخواندهی خود، یکی از دو خانواده را انتخاب کنند. آنان نپذیرفتند و در خانهای مستقل که سازمان بهزیستی در اختیار دوقلوها قرار داده بود به زندگی ادامه دادند.
زمان رقابت بود و لاله و لادن، در کنار سایر دختران هم سن وسال خود، در آزمون ورودی دانشگاه شرکت کردند. باید ثابت میکردند که هیچ مانعی قادر به متوقف ساختن آنان در پیمودن راه ترقی و موفقیت نیست. نتایج اعلام شد. دلهره در اعماق جان دوقلوها رسوخ کرد. ادامهی تحصیلات دانشگاهی در 2 شهر مختلف یزد و کرج برای دوقلوها غیرممکن بود. این مساله آنان را بهشدت غمگین کرد. پدرخوانده، غصهدار از اندوه فرزندخواندههای خود، به دیدار رییسجمهور وقت رفت و برای ادامهی تحصیل لاله و لادن در یک دانشگاه و یک شهر، موافقت ایشان را کسب کرد. حالا هر دو آنان میتوانستند در دانشگاه تهران حقوق بخوانند. همکلاسیها حضور موفق و فعال دوقلوها را در کلاسهای درس دانشگاه به یاد دارند و استادان همت والای آنان را میدیدند و میستودند. دو زن جوانی که، با وجود معلولیت، با محدودیتها مبارزه میکردند و به فعالیت اجتماعی ادامه میدادند. این خود گواهی بود بر عزم راسخ و ارادة آهنین لاله و لادن...لاله میخواهد در تهران به حرفهی روزنامهنگاری بپردازد و لادن اندیشة بازگشت به شهرستان را در سر دارد. او به حرفهی وکالت علاقهمند است. راهها جداست و آرزوها نیز... 29 سال زیستن با هم و چسبیده به یکدیگر، حسرت درک آزادی فردی و استقلال را در دوقلوها دو چندان کرده است. آنان رهایی از زندگی مشقتبار و دشوار کنونی را آرمان خود میدانند و با آغوش باز به استقبال مخاطرات دستیابی به این هدف میشتابند.
وقتی در 25 دی 1354 کمیسیون ویژهای برای بررسی ابعاد قانونی و پزشکی جداسازی دوقلوها تشکیل شد، متخصصان نتیجة عمل جداسازی را مرگ یکی از آنان اعلام میکنند.
در تیرماه 1356 نیز آزمایشهای پزشکی مفصلی در کلینیک دانشگاه بن در آلمانغربی روی دوقلوها انجام شد. پزشکان آلمانی، پس از بررسی نتایج، از انجام دادن عمل جداسازی خودداری کردند. در اواسط سال1368هجری شمسی ، 4 پزشک مقیم آلمان برای جداسازی دوقلوهای بههمچسبیدة ایرانی اعلام آمادگی کردند. یک سال بعد، در «کنگرهی بینالمللی پدیدههای نوین جراحی مغز و اعصاب»، راهکارهایی برای جداسازی لاله و لادن ارایه میشود.
در سال 2001 میلادی، کیت گوا جراح زبدهی سنگاپوری، به دنبال جداسازی موفقیتآمیز دوقلوهای بههمچسبیده نپالی که از ناحیهی سر به هم متصل بودند، طی عملی 97ساعته و پس از جدا سازی، مورد تقدیر محافل علمی جهان قرار میگیرد. با وجود امتناع متخصصان آلمانی از انجام دادن عمل جداسازی دوقلوهای ایرانی، لاله و لادن با دکتر گوا تماس میگیرند و خواهان جراحی مشابهی میشوند. پس از موافقت این متخصص، دو خواهر بههمچسبیده به سنگاپور میروند و چندین ماه تحت آزمایشهای مختلفی قرار میگیرند تا مشخص شود آیا پزشکان سنگاپوری توانایی جداسازی آنان را دارند یا نه؟
برای جراحی طولانیمدت جداسازی لاله و لادن، 35 متخصص، 5 جراح اعصاب، یک متخصص جراحی عروق، 6 متخصص جراحی پلاستیک، 8 رادیولوژیست و در مجموع 125 نفر کادر پزشکی در نظر گرفته میشوند. سرپرست گروه دکتر کیت گوا است.
لاله و لادن نخستین دوقلوهای بههمچسبیدة بزرگسالی هستند که تحت عمل جراحی جداسازی قرار میگیرند. جداسازی دوقلوهای بههمچسبیده از 50 سال قبل شروع شده و از هر 5 مورد عمل جداسازی، 2 مورد به مرگ یا بروز عوارض شدید جانبی در یک یا هر دو نفر میانجامد. تاکنون، عمل جراحی جداسازی دوقلوهای بههمچسبیده فقط در نوزادان یا کودکان انجام پذیرفته است. همچنین دوقلوهای نپالی، گانگا و جامنا، مغزهایی کاملاً مستقل از یکدیگر داشتهاند؛ در حالیکه مغز لاله و لادن دارای یک رگ اصلی مشترک است. از سوی دیگر، به علت بزرگسالی لاله و لادن، آناتومی کارکردی مغزشان با دوقلوهای خردسال متفاوت است. پیش از عمل، در بیمارستان رافلز سنگاپور، دو کنفرانس بینالمللی جراحی اعصاب در مورد دوقلوها برگزار میشود. یک کمیتهی اخلاقی نیز برای بررسی جوانب مختلف عمل و تبعات آن، به ریاست دکتر جیمز موردگاسو، تشکیل میشود. بودجهی درنظرگرفتهشده برای این عمل در حدود 500 هزار دلار است. کیت گوا، سرپرست گروه جراحی، امکان فلج شدن یا مرگ هر دو نفر را برای لاله و لادن توضیح میدهد و آنان با جسارت و شهامت خطر را میپذیرند.
ماکت جمجمهی لاله و لادن ساخته میشود. پزشکان دریافتهاند که رگ اصلی مشترکی خون را به مغز هر دو میرساند. چگونه باید رگ حیاتی مغز دوقلوها را جدا کنند؟ 3راه برای این کار پیشنهاد شده است. راه اول شامل تقسیم مساوی و همشکل رگ بین دو خواهر است. متخصصان میتوانند نقایص ایجادشده را با استفاده از مواد مصنوعی ترمیم و بازسازی کنند. بر اساس پیشنهاد دوم، کل رگ به یکی از دو خواهر اعطا میشود و پزشکان جریان خون را به مغز نفر دوم و به درون یک رگ فرعی موجود در جمجمة وی هدایت میکنند. در شیوة سوم، رگ اصلی تماماً به لاله اختصاص مییابد و پزشکان جراح یک رگ جدید را، که میتواند با مواد مصنوعی ساخته شود یا از رگهای پا برداشته شود، به مغز لادن پیوند میزنند.
سرانجام، با اصرار دوقلوها و دوستان و آشنایان آنان در سنگاپور مبتنی بر جدا کردن آنان تحت هر شرایطی، تیم پزشکی بیمارستان رافلز این ماراتون جراحی را برای جداسازی لاله و لادن بیژنی آغاز میکند. بنا بر محاسبات، این جراحی قرار است در3 مرحله انجام شود و 4 روز ادامه یابد. دو خواهر، با بدرقهی نزدیکترین دوستانشان، روی صندلی چرخدار به اتاق عمل برده میشوند. تیم بیهوشی با موفقیت کار خود را انجام میدهد. سپس چیاکوک هونگ و اریک ته، دو جراح شاخص سنگاپوری، دو رگ از پای راست لادن برمیدارند تا در عملیات بعدی برای به گردش درآوردن خون در مغز وی به کار گرفته شوند. وضعیت استقرار دو خواهر از حالت خوابیده به نشسته تغییر مییابد. آنگاه 5 جراح پلاستیک، به رهبری پروفسور والترتان، شروع به شکافتن سر دوقلوها میکنند تا قسمتی از جمجمة مشترک دو خواهر را باز کنند. بهدلیل ضخامت بیش از حد انتظار استخوان جمجمة دوقلوها، این مرحله مدت بیشتری بهطول میانجامد. سپس پزشکان گروه جراحی مغز و اعصاب شروع به خلق یک رگ تازةی اصلی برای مغز لادن میکنند و برای این کار از همان 2 رگ برداشتهشده از پای او سود میجویند. یک رگ مشترک، در وسط جمجمهی مشترک دو خواهر، کار گردش خون را در مغز هر دو برعهده دارد و هدف جداسازی و یکطرفه کردن این رگ است.
پس از موفقیت در کارگذاری رگ اصلی جدید در مغز لادن، خون در این رگ به گردش درمیآید. اکنون پزشکان کار طاقتفرسای جداسازی بافت مغز دو خواهر را آغاز میکنند. تعداد زیادی الکترود برای تحریک مغز و پی بردن به اینکه کدام بخش مغز متعلق به کدامیک از دو خواهر دوقلوست روی سر هر دو آنان نصب شده است. سلولها در نهایت دقت از هم جدا میشوند. کار جداسازی بافت مغزها و سلولهای آنها به مراحل نهایی و حساس وارد میشود. پزشکان بیش از 80 درصد از بافتها را از یکدیگر جدا کردهاند. نشانهای از خطر دیده نمیشود. رگ مصنوعی کارگذاریشده در مغز لادن بهخوبی عمل میکند. جداسازی مغزها رو به اتمام است که خونریزی شروع میشود. گردش خون در بدن لادن مختل شده و حال او بهسرعت رو به وخامت میرود. لادن از لاله قد بلندتر است و، بهدلیل فشار بیشتری که طی این سالها تحمل کرده، دیگر توانایی مقاوت در برابر فشار عمل جراحی و کمبود خون را ندارد.
با مرگ لادن، تیم پزشکی بلافاصله فعالیت گستردهای را برای نجات لاله که به حالت اغما فرو رفته است آغاز میکند. شدت خونریزی پزشکان را نگران کرده است. یک ساعت و نیم بعد، با وجود انتقال خون و تلاش بسیار پزشکان برای نجات خواهر دیگر، لاله هم جان میسپارد.
خبر مرگ لادن و لاله، پس از عمل جراحی 52ساعتة جداسازی در بیمارستان رافلز سنگاپور، بهسرعت به سراسر جهان مخابره میشود. برخی از شبکههای مهم تلویزیونی با قطع برنامهی خود این خبر را اعلام میکنند. مرگ دوقلوهای بههمچسبیده جهانیان را غمگین میکند...لاله و لادن به امید دستیابی به زندگی مستقل و بهتر (با تمایل و اصرار خود)،به انجام این جراحی پرمخاطره و همچنین رویارویی با خطر مرگ احتمالی پافشاری کردند.عزم و ارادهی راسخ این دوقلوها، تحسین مردم جهان را برانگیخت.به همین مناسبت است که جهانیان،زاد روز دوقلوهای بههمچسبیدهی ایرانی را روز «امید» نامگذاری کردند. لاله و لادن در تاریخ ایرانزمین سمبل جاودانهی عشق و امید به زیستن باقی خواهند ماند و جهانیان از جسارت و شهامت آنان، «درس عشق» خواهند آموخت.