در بسیاری از نوشتههای تاریخی مطالب بسیاری درباره زندگی کاتولیکی راهبهها و کشیشهای مسیحی نقل شده است. حتی تعداد زیادی از اندیشمندان دورههای مختلف در اروپا و آمریکا به روشهای گوناگون زندگی محدود راهبهها و کشیش ها را آسیبشناسی و نقد کردهاند.
تا جائیکه بعضی اوقات اینگونه زندگی دور از اجتماع راهبهها در صومعههایی با دیوارهای بلند، به موضوعی جنجالی برای بعضی از نویسندگان و روزنامهنگاران تبدیل شده است که حاصل آن خلق گزارشها و داستانهای جنجالی مثل قصه انحراف اخلاقی راهبهها است.
ولی "سیلویا اوانجلیستی" در کتاب جدید خود تحت عنوان "راهبه ها؛ تاریخ زندگی صومعه" از زاویه دیگری به این موضوع نگاه کرده است.
وی در این کتاب اگرچه نثر انتقادی خود را در روایت زندگی مذهبیهای کاتولیک فراموش نمیکند، ولی قصد ندارد هیچ راهبه یا کشیشی را متهم کند و در نتیجه هیچ کدام از داستانهای جنجالی موسوم به نویسندههای غربی در کتاب او وجود ندارد.
در کتاب او هیچ گزارش یا خبری مربوط به تولد بچههای نامشروع در صومعهها و اتهام صومعهنشینها به انحرافات اخلاقی دیده نمیشود. نویسنده در این کتاب بیشتر سعی کرده مسیر جدیدی برای نقد و یا در بعضی مواقع تمجدید از راهبههایی ترسیم کند که از "زندانهای صومعه" منفذی به بیرون پیدا میکنند.
دکتر سیلویا اوانجلیستی، محقق و فارغ التحصیل یک از دانشگاهها و موسسات تاریخشناسی ایتالیاست. او در این کتاب، زندگی خاص انسانهای صومعه بین سال های 1450 میلادی تا 1700 میلادی را روایت میکند که چگونه در عصر رنسانس، کشیشها و مردان، راهبههای زن (که اغلب باهوش و باسواد بودند) را محدود کرده و آنها را از حقوق اولیه خود محروم میکردند.
با این همه داستان اصلی نویسنده در شکنجه و تنبیهات کلیسای کاتولیک خلاصه نمیشود و بیشتر روی نحوه فرار راهبهها از این گونه فشارها تمرکز دارد. اوانجلیستی زندگی راهبههایی را به تصویر کشیده که با وجود شعارهای دولتهای آن زمان و حتی اکنون، هنوز تحت فشار و محدودیت قرار دارند ولی به روشهای مختلفی سعی میکنند قوانین خشک و غیر انسانی کشیشهای مرد را نادیده بگیرند و به زندگی بشری خود ادامه دهند.
به گزارش کتابنیوز، قبل از سالهایی که نویسنده در کتابش به آن اشاره کرده است، کلیسا و صومعه، اغلب اولین انتخاب دختران و زنان خانوادههای مختلف جامعه اروپا محسوب میشد. دختران خانوادههای فقیر برای فرار از ازدواجهای تحمیلی به کلیسا پناهنده میشدند و فرزندان نخبه برای ادامه تحصیلات از امکانات صومعه استفاده میکردند. با وجود دیوارهای کوتاه کلیسای سالهای دورتر اروپا ارتباط با فضای بیرون نسبتاً راحت بود و دختران تحصیل کرده از شبکه اجتماعی بیرون و درون صومعه برای پیشرفت خود بهره میبردند تا جایی که در دوران تاریخ معاصر اروپا، قوانینی که ظاهرا از پیشرفت دختران راهبه دل خوشی نداشت، تغییر کرد و در ابتدا با نام اصلاحات سلسله مراتب کشیشان، پیچیدگیهای خاصی به خود گرفت که چیزی شبیه حکومت پادشاهی در صومعهها ایجاد کرد.
کلیسای کاتولیک، قوانین رفت و آمد راهبهها را محدودتر کرد و روابط اجتماعی انسانهای داخل و خارج کلیسا را غیر مجاز دانست. معماری صومعه و کلیسا تغییر کرد و دیوارهای کوتاه، به تدریج مرتفع شدند و بر دروازهها داروغه گذاشته شد تا راهبهها با بیرون تماس نداشته باشند. در سال 1575 میلادی، راهبههای کلیسای "سانتا کاترینای" شهر فلورانس، در اعتراض به قوانین جدید تحصن کردند که از سوی هیئت بازدیدکنندهی کلیسای مرکزی رم که برای شنیدن اعتراض آنها به فلورانس سفر کرده بودند، زندانی شدند.
بعد از این حادثه بود که اتفاقات جدیدی در داخل کلیسا حادث شد و راهبهها این بار مسیر فرهنگی را برای مبارزه با قوانین خشک کاتولیکها انتخاب کردند. استعدادها شکفته شد و هزار هزار صفحه کتاب و یادداشت توسط راهبهها نگاشته شد. نقاشیها و پرترهها از زندگی محدود و حصارکشی شده صومعهها خبر میداد. گروههای موسیقی با خلق نتهای جدید و برخاسته از فضای حاکم در داخل صومعه، به شکلی کاملا حرفهای غم را برای مردم نواختند تا مردم بیرون را از اتفاقات داخل آگاه سازند.
به نوشته اوانجلیستی در طول 50 سال اخیر، تنها در اسپانیا 113 نفر از راهبهها زندگینامه شخصی خود را به چاپ رساندند که همگی آنها از عدم رعایت حقوق بشر در داخل مذهبیترین مراجع اروپا حکایت داشت. اگرچه بیشتر این نوشته ها به افکار شیطانی و کفرگویی راهبهها تعبیر شد.
اگرچه بیشتر این نوشته ها به افکار شیطانی و کفرگویی راهبهها تعبیر شد، ولی این روند ادامه پیدا کرد و در دوران معاصر نیز کسی نمیتواند "ورونیکا جیولانی" راهبهی کلیسای سیتا دی کاستلو( Città di Castello ) را به خاطر دیوانگی و اتهام کفرگویی! به مرگ محکوم کند.
البته ناگفته نماند که قلم بعضی از راهبههایی که در ابتدا برای دفاع از حقوق زنان به پا خاسته بودند، در دام افکار انحرافی فمینستهای نوظهور گرفتار شد و از هدف اصلی یعنی آزادی راهبهها بازماند. آنها در زمان معاصر نیز نتوانستند در سیستم خشک و سلسه مراتب کشیشهای مرد تاثیری گذاشته و از حقوق خود دفاع کنند. صومعههای امروزی شاید بتوانند راهبههایی با استعداد موسیقی و نقاشی پرورش دهند، ولی هنوز دیوارها کوتاه نشده و شعارهای حقوق بشر نتوانستهاند به درون مکانهای مرجع مذهبی در اروپا راه پیدا کنند