نوروز آیینی فراسوی مرزهای نژادی, دینی و سیاسی
نوروز آیینی فراسوی مرزهای نژادی, دینی و سیاسی
بیشک نوروز باستانی, نخستین و مهمترین آیین ایرانی است؛ ولی علیرغم قدمت, جایگاه و اهمیت والایش در میان همه ایرانیان فارغ از هر دین و مذهب, نژاد, عقیده سیاسی و طبقه اجتماعی, به معنای واقعی کلمه و به صورت رسمی جشنی فراگیر به مناسبت این آیین نیاکانی برگزار نمیشود.
جمشید پسر ویونگهانا، بر تخت طلایی خود مینشیند و در حالی که بر روی شانههای مردم حمل میشود، پرتو طلایی خورشید که نشان از فره ایزدی است، به چهره او تابیده میشود. پارسیان این تابش اهورایی را فرخنده میپندا شتند و آن روز را نوروز نامیدند.
فردوسی پاکزاد نیز پیدایش نوروز را چنین تشریح کرده است:
سر سال نو هرمز فروردین برآسوده از رنج تن, دل زکین
به جمشید بر گوهر افشاندند هر آن روز را رو نو خواندند
بزرگان به شادی بیاراستند می و رود و رامشگران خواستند
چنین جشن فرخ از آن روزگار بمانده از آن خسروان یادگار
افسانههای دیگری نیز در خصوص پیدایش نوروز وجود دارد که از جمله آنها میتوان به روز بر تخت نشستن کیخسرو که ایرانشهر را به اوج شکوفایی خود رساند, اشاره کرد.
از جزییات برگزاری این آیین اهورایی پیش از دوران امپراطوری هخامنشی اطلاعات مستندی در دست نیست؛ ولی آثار برگزاری این جشن بزرگ را میتوان در تخت جمشید ( پارسه ) به روشنی دید. بنا بر نگارههای موجود، مردم و بزرگان ملل گوناگون در نوروز برای ادای احترام و تقدیم هدایای خود به شاه جهان به پارسه سفر میکردند و شاهنشاه نیز ضمن پذیرفتن این هدایا و دادن هدایا، به حرفها و در دلهای آنها گوش میکرده و دستورات لازم را برای بر آورده شدن خواستههای مردم صادر میکرد.
برخی از این دستورات نوروزی در تخت جمشید و کتیبههای بابل به دست آمده است.
داریوش، در نوروز پس از عزیمت به معبد بابل, دست خدای بابل مردوک را می فشرده تا بدبینان مشروعیت پادشاهی خود را به بابلیان, یادآوری کند.
پارتیان و ساسانیان نیز با شکوه فراوان این آیین را گرامی میداشتند. شاهان ساسانی در نوروز با جامهای ابریشمی در بارگاه سلطنتی مینشستند و موبد موبدان با سینی بزرگی که در آن نان, سبزی, انگشتر, دوات و قلم بود, با ادب نزد شاه رفته و شاد باش گویان, جشن خوانی میکردند.
پس از چیرگی تازیان نیز نوروز فرخ رنگ خود را از دست نداد و در میان ایرانیان مسلمان و حتی بزرگان دین نیز برگزار میشد.
عمر بن عبدالعزیز، خلیفه اموی و معتضد، خلیفه عباسی نیز این آیین را با شکوه برگزار میکردند؛ البته مهمترین عامل حفظ این جشن توده مردمی بودند و علیرغم وجود برخی تعصبات قومی, در پاسداری از آن, تلاش فراوانی میکردند.
در دوران دیلمیان, غزنویان و سلجوقیان نیز این جشن در دربار شاهی, با شکوه فراوان برگزار میشد.
ملک شاه سلجوقی, تعدادی از دانشمندان عصر خویش را بر آن گماشت که تقویمی را تنظیم کنند که در آن نوروز از ابتدای فصل بهار آغاز میشد و از آن زمان بود که نوروز رسما به عنوان نخستین روز از نخستین ماه خورشیدی در تقویم ایرانیان جای گرفت.
نوروز در خارج از ایران نیز از دیرباز گرامی داشته شده است.
اکبرشاه، در هندوستان به سال 1584 میلادی, نوروز را جشن گرفت و گاهشماری هند را به گاهشماری ایرانی تغییر داد.
پادشاهان عثمانی نیز نوروز را گرامی داشته و به مناسبت آن پایکوبی میکردند.
پس بیسبب نیست که امروزه جغرافیای برگزاری نوروز تنها به ایران محدود نمیشود تا کشورهای تاجیکستان, افغانستان, ترکمنستان, ترکیه و آذربایجان نیز گسترده شده است.
هفت سین جاودانه نوروزی؛
نوروز، آیینی زرتشتی نیست و در اوستا نامی از آن برده نشده؛ ولی زرتشتیان به عنوان پارسیانی اصیل همواره آن را گرامی داشتهاند.
آنها از دیرباز هفتسین را در اتاقی به نام فروردین با دیوارهایی سفید گذاشته و دور آن را با گل, شیرینی و آتش میآراستند. هر خانواده با دست خود هیزمی را به نیت یک در گذشته خود, به آتش هدیه میکرد. هفتسین زرتشتیان به فروهرها هدیه میشود.
عدد هفت در همه فرهنگها و ادیان، عدد مقدسی تلقی میشود. در تمدن ایرانی نیز این عدد در نمودهای مختلفی ظاهر میشود.
یکی از این نمادها, سفره هفت سین است. مانند تمام آیینهای ایرانی، هر آنچه از سینهای این سفره نمادی معنوی از یک جریان زندگی است و پیام خاصی را به صورت نمادین مطرح میکند.
هفت سین اصیل
هر آنچه با سین آغاز میشود، جزو هفتسین نیست؛ طبق باورهای باستانی پارسیان، این سینها باید حایز شرایط ذیل باشند.
1- پارسی باشد, بدین معنی که از واژههای اصیل پارسی که در فرهنگ نامه زبان پهلوی بوده سر چشمه گرفته شده باشد. برای مثال سکه نمیتواند جزو هفت سین باشد. چون واژهای عربی است.
2- گیاهی باشد, یعنی از گیاه باشد و با این اوصاف سماق نمیتواند جزو هفت سین باشد؛ زیرا ترکی ایغوری است.
و حال هفت سین اصیل؛
سبزه، سیب سرخ، سرکه (سرکه واژهای عربی نیست و برگرفته از واژه پهلوی سرکک است و از پارسی به زبان تازی راه یافته)، سمنو، سنجد، سیر و سپند.
معنای نمادین سینها؛
سبزه؛ نشان سبزی, خرمی, شادی, شادمانی, خوش خلقی, تعادل و هماهنگی در زندگی بوده است. رنگ سبز از بعد روانشناسی رنگها, رنگی است که از برانگیخته شدن فاصله میگیرد و مانند نوروز پیام آور صلح و دوستی است.
سیب سرخ؛ نمادی از باروری و زایش.
سرکه؛ نماد پاکیزگی و گندزدایی از زندگی, درون و افکار آدمی در سال نو.
سمنو؛ نماد فراوانی و برکت چه از بعد مادی و چه از بعد معنوی.
سنجد؛ در فرهنگ ایرانی نماد خردگرایی و سنجیده عمل کردن است. فرهنگ و تمدن ایرانی از دیرباز برپایه خردورزی به وجود آمد و سنجد؛ به ما میگوید در سال نو باید از بیخردی و نادانی دوری جست و در پی روشنی و آگاهی بود.
سیر؛ نماد گندزدایی و دور انداختن پلشتیهای ظاهری و درونی انسانی است.
سپند؛ نماد مثبت اندیشی به جهان و نگرشی خیرخواهانه برای دیگران است. دوری از بدبینی و دشمنی پنداشتن دیگران.
البته سفره هفت سین تنها به سینهای بیان شده خلاصه نمیشود و عناصر نمادین دیگری نیز دارد.
کتاب آسمانی؛ مسلمانان قرآن, مسیحیان کتاب مقدس و انجیل یهودیان, عهد عتیق و زرتشتیان اوستا را در سفرههای خود میگذارند و در هنگام تحویل سال یادی و نیایش کتب آسمانی خود را خوانده و از درگاه خداوند برای سال آینده برکت, فیض و سرخوشی را طلب میکنند.
آینه؛ یکی دیگر از اشیای موجود در سفره هفت سین آینه است که نشان یکرنگی و پاکی است و راستی است آینه به ما میگوید باید همان گونه که آینه حقیقت را همان گونه که هست، بیان کنیم, راستگو باشیم و خود را همان گونه که هستیم، نشان دهیم و از تظاهر، تزویر و دو رنگی بپرهیزیم.
ماهی سرخ؛ نماد باروری, برکت, سرزندگی است.
شمع؛ نماد نور و روشنایی خداوندی و پرهیز از وارد شدن به دنیای تاریک اهریمنی است.
سبزی؛ پلو با ماهی شب عید.
از یکی از رسوم نوروزی, خوردن سبزی پلو با ماهی شبد عید است. ماهی، نماد برکت است. اعضای فامیل شب عید دور هم جمع شده و در کنار بزرگترهای فامیل با خوردن سبزی پلو با ماهی شب عید, برای سال آینده از درگاه خداوند برکت و بهروزی را مسئلت میکنند.
تحویل سال نو؛
اعضای خانواده هنگام تحوی سال دور هم جمع میشوند و بر این اساس بر این دور هم بودن تاکید دارند و معتقد لحظه تحویل سال هر کس هر کجا باید یا در حال انجام هر کاری باشد, تا انتهای سال به همان کار مشغول است یا در همان جا ساکن خواهد بود.
سال تحویل میشود, صدای انفجار نوروزی آن ملودی هیجانانگیز معروف و باستانی آغاز سال نو همه جا طنینانداز است که گویی هزاران سال است سینه به سینه گشته تا امروز به ما رسیده, موسیقی باستانی در ابتدا تنها با نای و کرنا, به صورت ویژهای آغاز سال نو را خبر میدهد و سپس با ریتم اجرا میشود.
اعضای خانواده بلافاصله با خواندن آیهای از قرآن و کتاب مقدس خود سال را آغاز میکنند و به گونه یکدیگر بوسه میزنند و سال نو را شادباش میگویند.
سپس بزرگ خانواده لای قرآن را باز کرده و عیدی اعضای درجه یک فامیل خود را که معمولا اسکناس تا نخورده است، اهدا میکند.
هر ساله پس از تحویل سال مخابرات با شلوغترین ساعت اشغال تلفن روبهرو است؛ زیرا همه به بزرگان و دیگر اعضای فامیل خود تماس گرفته و آغاز سال نو را شادباش میگویند و برای یکدیگر از طریق خطوط تلفن برکت و سلامتی طلب میکنند؛ البته در سالهای اخیر تلفن همراه نیز وسیله خوب و مطمئنی برای انجام این کار شده و از پیش از تحویل سال SMSهای بسیاری برای تبریک سال نو طراحی و ارسال میشود.
دید و بازدید نوروزی؛
در جامعه ماشینی امروز که انسانها به دلیل مشغله بسیار حتی وقت شنیدن صدای یکدیگر و یا در کنار هم بودن را ندارند, نوروز باعث میشود خانوادهها و اقوام دور و یا نزدیک حداقل یک بار و یا دو یا سه بار در خانه یکدیگر یا دیگر اقوام, یکدیگر را ببینند و پیوند عاطفی میان آنها دوباره برقرار شود.
دید و بازدید نوروزی باعث میشود اقوام از غم و مشکلات یکدیکر مطلع شوند و در برخی موارد حتی برای یاری رساندن به یکدیگر قدمهایی را بردارند.
دکتر پرویز ورجاوند, پژوهشگر فرهنگ, تاریخ و تمدن ایران, آیین نوروز را پس از کریسمس فراگیرترین جشن دانست و گفت: با نگرشی اجمالی به گستره این جشن میتوان ابعاد مختلفی از گرامیداشت آن را در مناطق گسترده, قفقاز و آسیای مرکزی, افغانستان, عراق, تاجیکستان, آذربایجان, بختیاری از شیخ نشینهای خلیجفارس, ترکیه و به گونهای در شبه قاره هند, به عنوان مهمترین و معتبرترین جشن سالیانه, مشاهده کرد. به ویژه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و استقلال جمهوریهای مرکزی در این منطقه دیار خود را در اجرای مراسمهای این آیین آزاد دیدند و در برگزاری و بزرگداشت آن تلاش کردند.
وی، با اشاره به پیشینه کهن نوروز، افزود: این آیین با توجه به زیباییها و ابعاد معنوی که در آن بوده، این توان و قدرت را داشته که خود را پس از گذشت هزاران سال, در گستردهای بسیار بزرگ حفظ کند. از شمالیترین نقطه ایران تا جنوبیترین نقطه، در این گستره وسیع جغرافیایی جایی را نمیتوان یافت که در آن مراسم نوروز و مقدمات آغار فصل بهار و نوروز مورد توجه توده مردمی نباشد. با وجود تمام تلاشها و فشارهایی که در جهت کم رنگ کردن یا از بین بردن نوروز در طول تاریخ وجود داشته، این آیین, استوار و سربلند به صورت خودجوش جای خود را در قلبها باقی نگه داشته است.
وی، با اشاره به آغاز تکاپوی استقبال از نوروز هر ساله از آغاز اسفند، اظهارداشت: امروز مشاهده میکنیم علیرغم فشار اقتصادی و کلیه نگرانیهایی که در جامعه وجود دارد، هنوز حال و هوا و هیجان نوروز در میان قشرهای مختلف جامعه حاکم است و مردم با آراستن سفره هفت سین و در انتظار تحویل سال نو، دست به دعا داشته و برای آینده کشور, سرزمین و خانه خود بهروزی طلب کنند. سپس مردم مشکلی در بزرگداشت و پاسداری از این آیین نیاکانی ندارند.
ورجاوند، با انتقاد از دستگاههای اجرایی در عدم توجه به آیین نوروزی، گفت: متاسفانه این دستگاهها ارزش چندانی برای نوروز قائل نیستند و هیچ اقدامی در جهت بزرگداشت این آیین با آذین بندی کوچه و خیابان انجام نمیدهند. این در حالی است که تمام سازمانها باید وارد میدان شوند و همه شهرها و حتی روستاهای کشور باید غرق چراغانی شوند.
وی، با بیان این سوال که چرا دیگر عید نوروز و حاجی فیروزها در شهر نوید آمدن نوروز را نمیدهند، افزود: بارها دیده شده که به جز افرادی که با پوشیدن لباس قرمز و خواندن شعرهای فورکلور, تحت عنوان حاجی فیروز سعی در حفظ این نمادهای نوروز داشتهاند، با برخورد نامناسب نیروهای نظامی مواجه شدهاند.
ورجاوند, فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی را فرصت مناسبی جهت ایجاد وحدت میان گستره و حوزه فرهنگی ایران بزرگی دانست و تصریحکرد: نوروز میتوانست محور این وحدت باشد که با بیتوجهی نسبت به این فرصت مناسب, کشورهای دیگر از این فرصت سود جستند و خود را به مردم این جمهوری نزدیک کردند.
وی، افزود: پس از فروپاشی اتحاد جماهیر در دورههای مختلف, به دولتها پیشنهاد دادم جشن نوروز را با حضور گروههای پر شماری با لباسها و آداب و رسوم محلی و منطقهای از سراسر ا یران و حتی سرزمینهای برون مرزی که جزو حوزه فرهنگ ما به شمار میآیند, را در غالب یک مراسم با شکوه در استادیوم آزادی جشن بگیریم و حتی از مقامات عالی رتبه کشورهای مذکور نیز دعوت به عمل آوریم تا در این مراسم شرکت کنند.
وی، در ادامه گفت: در پیشنهادی که در این زمینه به دولتهای مختلف کردم, آمده بود که در این مراسم با شکوه سفره هفت سین در ابعاد چمن استادیوم آزادی طراحی شده و در این مراسم استفاده شود. این کار در جهت شناسایی ایران به عنوان پایتخت فرهنگی حوزه مشترک محدوده بیان شده، بسیار موثر بود و در صورت توجه به این پیشنهاد میتوانست رابطه ما را با این کشورها تضمین کند.
وی، با اشاره به استفاده ترکیه از نوروز در جهت بهبود روابط خود با کردهای این کشور، اظهارداشت: این کشور متوجه شده که قدرت پان ترکیسم توانایی لازم را جهت حل مشکلات قومی این کشور ندارد, اقدام به ساخت پارکی به وسعت 500 هکتار به نام پارک نوروز کرد.
ورجاوند، ادامهداد: هم ریشگان فرهنگی ایران در ترکیه یعنی کردها همواره در اجرای مراسم نوروز با خشونت دولت ترکیه روبهرو میشدند و ساخت پارک نوروز در جهت به رسمت شناختن نوروز به عنوان یک جشن ملی این کشور محسوب میشد و بسیاری از مشکلات دولت این کشور با ترکها را مرتفع کرد؛ ولی خود ما که خواستگاه پیدایش و برگزاری این جشن هستیم، با بیتوجهی به این جشن, بسیاری از فرصتها را علیرغم در بر داشتن ابعاد معنوی که در جهت تخقق منافع ملیمان بود را نیز از دست دادیم.
این باستان شناس, با اشاره به برخی دیدگاههایی که در کشور پیرامون نوروز وجود دارد، گفت: متاسفانه با مجوسی خواندن این آیین خداوندی، همه داشتهها و دستاوردهای این جشن در دوره پیش از اسلام ایران را زیر سوال میبرند و سعی میکنند آنچه که خود می اندشند را به جامعه نیز تحمیل کنند.
وی، با اشاره به فشارهای موجود جهت عدم برگزاری آیین های نوروزی در کشور، گفت: در زمینه برگزاری این آیینها همواره یک عزم ملی وجود داشته و دارد و حتی کسانی که در کم رنگ کردن این جشنها همت میگمارند در میان خانوادههای خود جرات ابراز این افکار ضد نوروزی را ندارند. ایرانیان تمام تلاش خود را میکنند تا نوروز را با همه شکوهش برگزار کنند.
وی، نوروز را کهنترین آیین جهان دانست و افزود: پیدا کردن سرآغاز نوروز کار بسیار مشکل و حتی غیر ممکنی به نظر میرسد و به همین دلیل است که عملا پیدایش آن به دوران اساطیری ایران نسبت داده شده است. همان گونه که مهرگان نیز این گونه است. نوروز به جمشید و مهرگان به فریدون نسبت داده میشود. در مورد پیدایش نوروز، افسانه بسیار زیبایی وجود دارد.
وی، در تشریح افسانه نوروز, اظهارداشت: جمشید بر تخت شکوهمند و زرین خود مینشیند. گروهی از دیوان این تخت را به آسمان می برند و در طول یک روز آن را به دماوند برده و در طول این مسیر تخت در پایگاه پاسداشت تاریخ ایران یعنی آذربایجان در ارتفاع فرود میآید. در بامدادان متعالی از خورشید بر صورت جمشید میافتد و تابیدن این شعاع عظمتی را برای مردم نمایان میکند و مردم تحت تاثیر این جریان آن روز را نوروز میخوانند.
وی، تاریخ پیدایش آیین نوروز را بسیار پیش از پیدایش آیین زرتشت دانست و افزود: در گذشته به یک تابستان بلند 7 ماهه و یک زمستان بلند پنج ماهه تقسیم میشد؛ بنابراین زمانی مهرگان و زمانی نوروز را به عنوان آغاز سال جشن میگرفتند.
این پژوهشگر تاریخ و تمدن، نوروز را یک آیین معنوی شمرد و گفت: مردم در دوران باستان, در روزهای نوروز میتوانستهاند بدون کوچکترین مانعی, شکایتهای خود را از مقامات محلی و دولتی, به دولت و شاه برسانند و حتی در حضور شاه مطرح کنند. جمشید در نوروز پژوهشگران و دانشمندان زمان خود را جمع کرده و با مشورت آنها، جهت حل مشکلات مردم, تصمیم میگرفته است. پس نوروز در ایران باستان موسم عدل و داد بوده است. پس از اسلام نیز ایرانیان با نسبت دادن بسیاری از مناسبتهای مذهبی خود به ویژه شیعه سعی در نگهداری و ایجاد پیوند میان مذهب و ملیت خود داشتند.
وزیر فرهنگ دولت موقت، همچنین با اشاره به مشکلات به وجود آمده در ثبت جهانی نوروز، اظهارداشت: عدم بهرهگیری سازمان میراث فرهنگی و گردشگری از کارشناسانی که تخصص و تجربه را با هم دارند، دلیل عمده به وجود آمدن این مشکل بود. اصلیترین مشکل در تحقق این هدف، مدیریت است.
وی، با اشاره به علاقه بسیاری از کشورها به ثبت نوروز به نام خودشان، گفت: تمام مدارک و اسنادی که در تاریخ ثبت شده دنیا در مورد نوروز وجود دارد، به پارسی بودن این جشن اشاره میکند و منشا پیدایش آن را در ایران زمین میداند و این مساله قابل چانه زنی نیست.
رسوم برگزاری نوروز در برخی استانها:
کهگیلویه و بویراحمد؛
جشن نوروز در میان ایلات و عشایر این استان با آداب خاصی اجرا میشود. شب پیش از نوروز, زمان و دختران ایل نان را با کنجد و شکر آماده میکنند که به "سفرهکنان" معروف است. شب بعد همه دور اجاق (چاله) جمع میشوند که به"گرمکنان" معروف است. در این شب باید در سفره, چلو, چلم یا کنگر باشد و بدین ترتیب آنها به استقبال نوروز میروند.
ایلات و عشایر کهگیلویه و بویراحمد جملگی در نوروز لباس نو میپوشند و در یک روز معین پس از هماهنگی, به خانه ریش سفید و یا بزرگ ایل میروند و برای او هدایایی از قبیل بره, بزغاله, یا قند میبرند و چنانچه میان اعضای ایل کدورتی از سال قبل وجود داشته باشد در سال نو از بین میروند و در نوروز آشتی برقرار میشود.
پس از گذشت چند روز از نوروز, ریش سفید یا بزرگ ایل جشن مفصلی ترتیب داده و از همه ایل پذیرایی میکند.
کردستان؛
در کردستان نیز نوروز مانند دیگر نقاط این خاک اهورایی, با آداب و رسوم خاصی برگزار میشود که شامل خانه تکانی, سبزه رویاندن که به آن سمنی گفته میشود, حورا شرمه کله و میر نوروزی است .
میر نوروزی؛
میر نوروزی، یکی از آیینهای نوروزی در کردستان بود که هماکنون نیز در برخی از نقاط و روستاهای این استان برگزار میشود.
داستان میر نوروز، چنین است: در پنج روز آخر سال اداره و فرمانروایی هر شهر را به فردی از پایینترین قشرهای اجتماعی میسپارند و او نیز چند تن از مردم عوام را به عنوان خدم و حشم و عامل خود انتخاب میکرد و فرمانهایی را علیه ثروتمندان و قدرتمندان صادر میکرد.
آنها نیز در این پنج روز حکم او را کم و بیش اطلاعت میکردند و تنها در موارد مالی به چانه زنی میپرداختند. پس از آن پنج روز نیز میرنوروز مطابق سنت از مجازات معاف بود و هیچ کس از او بازخواست نمیکرد که چرا در مدت آن پنج روز چنین و چنان کرده است.
حافظ نیز در این بیت, به عمر کوتاه آدمی و نیز عمر کوتاه میر نوروزی اشاره میکند و میسراید:
سخن در پرده میگویم چه گل از غنچه بیرون آی که بیش از پنج روزی نیست حکم میر نوروزی
آذربایجان شرقی؛
در این استان نوروزی خوانی مرسوم است و بیشتر نوروزی خوانیها به سایاچیها اختصاص داشته است آنها در گشت و گذار خود از روستایی به روستای دیگر و از شهری به شهری با خواندن اشعاری مژده آمدن بهار را میدهند تدارک سفره هفتسین, آب چهل یاسین نیز از دیگر رسمهای مردم این استان در استقبال از نوروز است.
مازندران؛
در مازندران نیز نوروزی خوانی ویژهای وجود دارد. نوروز خوانان معمولا پانزده روز پیش از فرا رسیدن نوروز به داخل روستاها آمده و با خواندن ترانههای محلی, طلیعه سال نو را به آنان مژده میدهند.
نوروز خوانان مازنی چند نفر هستند. یک نفر اشعار را میخواند. یک نفر ساز میزند و دیگری که به آن کوله کش میگویند در خانههای مردم رفته و میخواند.
باد بهاروون بیمو / نوروز سلطون بیمو / مژده دهید به دوستان / گل به گلستون اومد ...
صاحبخانه نیز با دادن پول, شیرینی, گردو , تخم مرغ و نخود و کشمش از آنها پذیرایی میکند.
نوروز, فراسوی مرزهای پرشیا
تاجیکستان؛
مردم تاجیک در نوروز خانه تکانی کرده و با پخت شیرنی غذاهای مخصوص و متموع این آیین بزرگ پارسی را جشن میگیرند.
آنها همچنین مسابقاتی را از قبیل تخم مرغ بازی, کیک جنگلی, بزکشی, کشتی محلی را به مناسبت نوروز برگزار میکنند.
یکی از غذاهای مشهور نوروز در این کشور "باج " نام دارد و طی آن کله پاچه گوسفند را با گندم پخته و دیگران را به خوردن آن میهمان میکنند.
ترکمنستان؛
ترکمنها در سال هم کریسمس را جشن میگیرند هم نوروز را در نوروز مسابقات فراوانی مانند اسبدوانی, خروش جنگی, شاخزنی میش ها, شطرنج بازی و مهرهبازی انجام میشود و دید و بازدید نوروز نیز از دیدگاه مردم این کشور از جایگاه ویژهای برخوردار است.
قرقیزستان؛
عید نوروز در قرقیزستان تنها یک روز, آن هم در روز اول یا دوم فرودین ماه است که به 29 یا 30 روز بودن اسفند بستگی دارد. پس از فروپاشی شوروی سابق این آیین در این کشور با شکوه خاص برگزار میشود.
در نوروز قرقیزها, با پختن غذاهای مخصوص قرقیزی, آنها را به صورت رایگان میان حاضران در جشن همگانی نوروز تقسیم میکنند.
جمهوری آذربایجان؛
مردم این کشور نیز با توجه به ریشههای ایرانی که دارند, نوروز را مانند دیگر ایرانیان و با رسومی شبیه آذریهای ایران جشن میگیرند.
تالشان جمهوری آذربایجان نیز استقبال از نوروز را از یکماه پیش از نوروز آغاز میکنند.
سمنو در میان هفت سین تالش جمهوری آذربایجان از اهمیت ویژهای برخوردار است. حتی در ادبیات تالشی جمهوری آذربایجان ترانه هایی از وصف سمنو وجود دارد که زنان هنگام پختن سمنو , آنها را زمزمه میکنند.
سمنیها سمنی, بوی شو بیک ام نی , چم دیلی توبتکال, سمنی بوی بوی هنی, روس جیک تی ام نی, سمنی ها سمنی, تی نیبوش عید بینی.
که ترجمه آن بدین معنی است که : سمنو آی سمنو, بیایید خوشحالمان کنید, به هنگام شکفتن خوانچههای گل, دل ما را شاد کنید, سمنو بیاید و باز بیاید, قامتتان را راست کنید, سمنو آی سمنو, تو اگر نباشی انگار عید نیست.
نوروز تنها به برگزاری یک جشن ساده خلاصه نمیشود. نوروز آیین معنوی است و پیوندی به گستره مرزهای سرزمین مقدس پارس, ایران فراتر از مرزهای محدودی است که هم اکنون در آن قرار گرفته و نوروز نشانه پیوند بسیاری از ملتها با این خاک است.
چه زیبا میشد اگر خود ما نیز نوروز را آن گونه که باید جشن میگرفتیم. جشنی در غالب یک مراسم ملی و بینالمللی در سراسر کشور.
آیا دولت نباید در آذین بندی شهر و خیابان در غالب جشن همگانی اقدام کند؟
مگر نوروز از جمله مهمترین و با ارزشترین میراث فرهنگی کشور ما نیست؟ پس چرا سازمان میراث فرهنگی و گردشگری با هماهنگی شهرداریها اقدامی در بزرگداشت عملی آن و نه البته در حرف و اقدامات کلیشهای نمیکند؟
باشد روزی فرا رسد که نه در حرف؛ بلکه در عمل خود را ایرانی بدانیم و در حفظ و برگزاری آیینهای این خاک خداوندی و جاوید کوشا باشیم و هرگز از یاد نبریم , نوروز مهمترین آیین ایرانی بوده و هست و خواهد بود.