نوروز آیینی فراسوی مرزهای نژادی, دینی و سیاسی

نوروز آیینی فراسوی مرزهای نژادی, دینی و سیاسی

بی‌‏شک نوروز باستانی, نخستین و مهمترین آیین ایرانی است؛ ولی علی‌‏رغم قدمت, جایگاه و اهمیت والایش در میان همه ایرانیان فارغ از هر دین و مذهب, نژاد‌‏, عقیده سیاسی و طبقه اجتماعی, به معنای واقعی کلمه و به صورت رسمی جشنی فراگیر به مناسبت این آیین نیاکانی برگزار نمی‌‏شود.

جمشید پسر ویونگهانا، بر تخت طلایی خود می‌‏نشیند و در حالی که بر روی شانه‌‏های مردم حمل می‌‏شود، پرتو طلایی خورشید که نشان از فره ایزدی است، به چهره او ‏تابیده می‌‏شود. پارسیان این تابش اهورایی را فرخنده می‌‏پندا شتند و آن روز را نوروز نامیدند.
فردوسی پاکزاد نیز پیدایش نوروز را چنین تشریح کرده است:
سر سال نو هرمز فروردین برآسوده از رنج تن, دل زکین
به جمشید بر گوهر افشاندند هر آن روز را رو نو خواندند
بزرگان به شادی بیاراستند می و رود و رامشگران خواستند
چنین جشن فرخ از آن روزگار بمانده از آن خسروان یادگار
افسانه‌‏های دیگری نیز در خصوص پیدایش نوروز وجود دارد که از جمله آنها می‌‏توان به روز بر تخت نشستن کیخسرو که ایرانشهر را به اوج شکوفایی خود رساند‌‏, اشاره کرد.
از جزییات برگزاری این آیین اهورایی پیش از دوران امپراطوری هخامنشی اطلاعات مستندی در دست نیست؛ ولی آثار برگزاری این جشن بزرگ را می‌‏توان در تخت جمشید ( پارسه ) به روشنی دید. بنا بر نگاره‌‏های موجود، مردم و بزرگان ملل گوناگون در نوروز برای ادای احترام و تقدیم هدایای خود به شاه جهان به پارسه سفر می‌‏کردند و شاهنشاه نیز ضمن پذیرفتن این هدایا و دادن هدایا، به حرف‌‏ها و در دل‌‏های آنها گوش می‌‏کرده و دستورات لازم را برای بر آورده شدن خواسته‌‏های مردم صادر می‌‏کرد.
برخی از این دستورات نوروزی در تخت جمشید و کتیبه‌‏های بابل به دست آمده است.
داریوش، در نوروز پس از عزیمت به معبد بابل, دست خدای بابل مردوک را می فشرده تا بدبینان مشروعیت پادشاهی خود را به بابلیان, یادآوری کند.
پارتیان و ساسانیان نیز با شکوه فراوان این آیین را گرامی می‌‏داشتند. شاهان ساسانی در نوروز با جامه‌‏ای ابریشمی در بارگاه سلطنتی می‌‏نشستند و موبد موبدان با سینی بزرگی که در آن نان, سبزی, انگشتر, دوات و قلم بود, با ادب نزد شاه رفته و شاد باش گویان, جشن خوانی می‌‏کردند.

پس از چیرگی تازیان نیز نوروز فرخ رنگ خود را از دست نداد و در میان ایرانیان مسلمان و حتی بزرگان دین نیز برگزار می‌‏شد.
عمر بن عبدالعزیز، خلیفه اموی و معتضد، خلیفه عباسی نیز این آیین را با شکوه برگزار می‌‏کردند؛ البته مهمترین عامل حفظ این جشن توده مردمی بودند و علی‌‏رغم وجود برخی تعصبات قومی, در پاسداری از آن‌‏, تلاش فراوانی می‌‏کردند.
در دوران دیلمیان‌‏, غزنویان و سلجوقیان نیز این جشن در دربار شاهی, با شکوه فراوان برگزار می‌‏شد.
ملک شاه سلجوقی, تعدادی از دانشمندان عصر خویش را بر آن گماشت که تقویمی را تنظیم کنند که در آن نوروز از ابتدای فصل بهار آغاز می‌‏شد و از آن زمان بود که نوروز رسما به عنوان نخستین روز از نخستین ماه خورشیدی در تقویم ایرانیان جای گرفت.
نوروز در خارج از ایران نیز از دیرباز گرامی داشته شده است.
اکبرشاه، در هندوستان به سال 1584 میلادی, نوروز را جشن گرفت و گاهشماری هند را به گاهشماری ایرانی تغییر داد.
پادشاهان عثمانی نیز نوروز را گرامی داشته و به مناسبت آن پایکوبی می‌‏کردند.
پس بی‌‏سبب نیست که امروزه جغرافیای برگزاری نوروز تنها به ایران محدود نمی‌‏شود تا کشورهای تاجیکستان, افغانستان‌‏, ترکمنستان, ترکیه و آذربایجان نیز گسترده شده است.
هفت سین جاودانه نوروزی؛
نوروز، آیینی زرتشتی نیست و در اوستا نامی از آن برده نشده؛ ولی زرتشتیان به عنوان پارسیانی اصیل همواره آن را گرامی داشته‌‏اند.
آنها از دیرباز هفت‌‏سین را در اتاقی به نام فروردین با دیوارهایی سفید گذاشته و دور آن را با گل, شیرینی و آتش می‌‏آراستند. هر خانواده با دست خود هیزمی را به نیت یک در گذشته خود‌‏, به آتش هدیه می‌‏کرد. هفت‌‏سین زرتشتیان به فروهرها هدیه می‌‏شود.
عدد هفت در همه فرهنگ‌‏ها و ادیان، عدد مقدسی تلقی می‌‏شود. در تمدن ایرانی نیز این عدد در نمودهای مختلفی ظاهر می‌‏شود.
یکی از این نمادها, سفره هفت سین است. مانند تمام آیین‌‏های ایرانی، هر آنچه از سین‌‏های این سفره نمادی معنوی از یک جریان زندگی است و پیام خاصی را به صورت نمادین مطرح می‌‏کند.
هفت سین اصیل
هر آنچه با سین آغاز می‌‏شود، جزو هفت‌‏سین نیست؛ طبق باورهای باستانی پارسیان، این سین‌‏ها باید حایز شرایط ذیل باشند.
1- پارسی باشد, بدین معنی که از واژه‌‏های اصیل پارسی که در فرهنگ نامه زبان پهلوی بوده سر چشمه گرفته شده باشد. برای مثال سکه نمی‌‏تواند جزو هفت سین باشد. چون واژه‌‏ای عربی‌‏ است.
2- گیاهی باشد‌‏, یعنی از گیاه باشد و با این اوصاف سماق نمی‌‏تواند جزو هفت سین باشد؛ زیرا ترکی ایغوری است.
و حال هفت سین اصیل؛
سبزه، سیب سرخ، سرکه (سرکه واژه‌‏ای عربی نیست و برگرفته از واژه پهلوی سرکک است و از پارسی به زبان تازی راه یافته)، سمنو، سنجد، سیر و سپند.
معنای نمادین سین‌‏ها؛
سبزه؛ نشان سبزی, خرمی, شادی, شادمانی, خوش خلقی, تعادل و هماهنگی در زندگی بوده است. رنگ سبز از بعد روانشناسی رنگ‌‏ها, رنگی است که از برانگیخته شدن فاصله می‌‏گیرد و مانند نوروز پیام آور صلح و دوستی است.
سیب سرخ؛ نمادی از باروری و زایش.
سرکه؛ نماد پاکیزگی و گندزدایی از زندگی‌‏, درون و افکار آدمی در سال نو.
سمنو؛ نماد فراوانی و برکت چه از بعد مادی و چه از بعد معنوی.
سنجد‌‏؛ در فرهنگ ایرانی نماد خردگرایی و سنجیده عمل کردن است. فرهنگ و تمدن ایرانی از دیرباز برپایه خردورزی به وجود آمد و سنجد؛ به ما می‌‏گوید در سال نو باید از بی‌‏خردی و نادانی دوری جست و در پی روشنی و آگاهی بود.
سیر؛ نماد گندزدایی و دور انداختن پلشتی‌‏های ظاهری و درونی انسانی است.
سپند؛ نماد مثبت اندیشی به جهان و نگرشی خیرخواهانه برای دیگران است. دوری از بدبینی و دشمنی پنداشتن دیگران.
البته سفره هفت سین تنها به سین‌‏های بیان شده خلاصه نمی‌‏شود و عناصر نمادین دیگری نیز دارد.
کتاب آسمانی؛ مسلمانان قرآن, مسیحیان کتاب مقدس و انجیل یهودیان, عهد عتیق و زرتشتیان اوستا را در سفره‌‏های خود می‌‏گذارند و در هنگام تحویل سال یادی و نیایش کتب آسمانی خود را خوانده و از درگاه خداوند برای سال آینده برکت, فیض و سرخوشی را طلب می‌‏کنند.
آینه؛ یکی دیگر از اشیای موجود در سفره هفت سین آینه است که نشان یکرنگی و پاکی است و راستی است آینه به ما می‌‏گوید باید همان گونه که آینه حقیقت را همان گونه که هست، بیان کنیم‌‏, راستگو باشیم و خود را همان گونه که هستیم، نشان دهیم و از تظاهر، تزویر و دو رنگی بپرهیزیم.
ماهی سرخ؛ نماد باروری, برکت, سرزندگی است.
شمع؛ نماد نور و روشنایی خداوندی و پرهیز از وارد شدن به دنیای تاریک اهریمنی است.
سبزی؛ پلو با ماهی شب عید.
از یکی از رسوم نوروزی, خوردن سبزی پلو با ماهی شبد عید است. ماهی، نماد برکت است. اعضای فامیل شب عید دور هم جمع شده و در کنار بزرگ‌‏ترهای فامیل با خوردن سبزی پلو با ماهی شب عید, برای سال آینده از درگاه خداوند برکت و بهروزی را مسئلت می‌‏کنند.
تحویل سال نو؛
اعضای خانواده هنگام تحوی سال دور هم جمع می‌‏شوند و بر این اساس بر این دور هم بودن تاکید دارند و معتقد لحظه تحویل سال هر کس هر کجا باید یا در حال انجام هر کاری باشد, تا انتهای سال به همان کار مشغول است یا در همان جا ساکن خواهد بود.
سال تحویل می‌‏شود, صدای انفجار نوروزی آن ملودی هیجان‌‏انگیز معروف و باستانی آغاز سال نو همه جا طنین‌‏انداز است که گویی هزاران سال است سینه به سینه گشته تا امروز به ما رسیده‌‏, موسیقی باستانی در ابتدا تنها با نای و کرنا, به صورت ویژه‌‏ای آغاز سال نو را خبر می‌‏دهد و سپس با ریتم اجرا می‌‏شود.
اعضای خانواده بلافاصله با خواندن آیه‌ای از قرآن و کتاب مقدس خود سال را آغاز می‌‏کنند و به گونه یکدیگر بوسه می‌‏زنند و سال نو را شادباش می‌‏گویند.
سپس بزرگ خانواده لای قرآن را باز کرده و عیدی اعضای درجه یک فامیل خود را که معمولا اسکناس تا نخورده است، اهدا می‌‏کند.
هر ساله پس از تحویل سال مخابرات با شلوغ‌‏ترین ساعت اشغال تلفن روبه‌‏رو است؛ زیرا همه به بزرگان و دیگر اعضای فامیل خود تماس گرفته و آغاز سال نو را شادباش می‌‏گویند و برای یکدیگر از طریق خطوط تلفن برکت و سلامتی طلب می‌‏کنند؛ البته در سال‌‏های اخیر تلفن همراه نیز وسیله خوب و مطمئنی برای انجام این کار شده و از پیش از تحویل سال SMSهای بسیاری برای تبریک سال نو طراحی و ارسال می‌‏شود.
دید و بازدید نوروزی؛
در جامعه ماشینی امروز که انسان‌‏ها به دلیل مشغله بسیار حتی وقت شنیدن صدای یکدیگر و یا در کنار هم بودن را ندارند, نوروز باعث می‌‏شود خانواده‌‏ها و اقوام دور و یا نزدیک حداقل یک بار و یا دو یا سه بار در خانه یکدیگر یا دیگر اقوام‌‏, یکدیگر را ببینند و پیوند عاطفی میان آنها دوباره برقرار شود.
دید و بازدید نوروزی باعث می‌‏شود اقوام از غم و مشکلات یکدیکر مطلع شوند و در برخی موارد حتی برای یاری رساندن به یکدیگر قدم‌‏هایی را بردارند.
دکتر پرویز ورجاوند, پژوهشگر فرهنگ, تاریخ و تمدن ایران‌‏, آیین نوروز را پس از کریسمس فراگیرترین جشن دانست و گفت‌‏: با نگرشی اجمالی به گستره این جشن می‌‏توان ابعاد مختلفی از گرامیداشت آن را در مناطق گسترده, قفقاز و آسیای مرکزی, افغانستان‌‏, عراق, تاجیکستان, آذربایجان, بختیاری از شیخ نشین‌‏های خلیج‌‏فارس, ترکیه و به گونه‌‏ای در شبه قاره هند, به عنوان مهمترین و معتبرترین جشن سالیانه, مشاهده کرد. به ویژه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و استقلال جمهوری‌‏های مرکزی در این منطقه دیار خود را در اجرای مراسم‌‏های این آیین آزاد دیدند و در برگزاری و بزرگداشت آن تلاش کردند.

وی، با اشاره به پیشینه کهن نوروز، افزود‌‏: این آیین با توجه به زیبایی‌‏ها و ابعاد معنوی که در آن بوده، این توان و قدرت را داشته که خود را پس از گذشت هزاران سال, در گسترده‌‏ای بسیار بزرگ حفظ کند. از شمالی‌‏ترین نقطه ایران تا جنوبی‌‏ترین نقطه، در این گستره وسیع جغرافیایی جایی را نمی‌‏توان یافت که در آن مراسم نوروز و مقدمات آغار فصل بهار و نوروز مورد توجه توده مردمی نباشد. با وجود تمام تلاش‌‏ها و فشارهایی که در جهت کم رنگ کردن یا از بین بردن نوروز در طول تاریخ وجود داشته، این آیین, استوار و سربلند به صورت خودجوش جای خود را در قلب‌‏ها باقی نگه داشته است.
وی، با اشاره به آغاز تکاپوی استقبال از نوروز هر ساله از آغاز اسفند، اظهارداشت‌‏: امروز مشاهده می‌‏کنیم علی‌‏رغم فشار اقتصادی و کلیه نگرانی‌‏هایی که در جامعه وجود دارد، هنوز حال و هوا و هیجان نوروز در میان قشرهای مختلف جامعه حاکم است و مردم با آراستن سفره هفت سین و در انتظار تحویل سال نو، دست به دعا داشته و برای آینده کشور, سرزمین و خانه‌‏ خود بهروزی طلب کنند. سپس مردم مشکلی در بزرگداشت و پاسداری از این آیین نیاکانی ندارند.
ورجاوند، با انتقاد از دستگاه‌‏های اجرایی در عدم توجه به آیین نوروزی، گفت‌‏: متاسفانه این دستگاه‌‏ها ارزش چندانی برای نوروز قائل نیستند و هیچ اقدامی در جهت بزرگداشت این آیین با آذین بندی کوچه و خیابان انجام نمی‌‏دهند. این در حالی است که تمام سازمان‌‏ها باید وارد میدان شوند و همه شهرها و حتی روستاهای کشور باید غرق چراغانی شوند.
وی، با بیان این سوال که چرا دیگر عید نوروز و حاجی فیروزها در شهر نوید آمدن نوروز را نمی‌‏دهند، افزود‌‏: بارها دیده شده که به جز افرادی که با پوشیدن لباس قرمز و خواندن شعرهای فورکلور, تحت عنوان حاجی فیروز سعی در حفظ این نمادهای نوروز داشته‌‏اند، با برخورد نامناسب نیروهای نظامی مواجه شده‌‏اند.
ورجاوند, فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی را فرصت مناسبی جهت ایجاد وحدت میان گستره و حوزه فرهنگی ایران بزرگی دانست و تصریح‌‏کرد‌‏: نوروز می‌‏توانست محور این وحدت باشد که با بی‌‏توجهی نسبت به این فرصت مناسب, کشورهای دیگر از این فرصت سود جستند و خود را به مردم این جمهوری نزدیک کردند.
وی، افزود: پس از فروپاشی اتحاد جماهیر در دوره‌‏های مختلف, به دولت‌‏ها پیشنهاد دادم جشن نوروز را با حضور گروه‌‏های پر شماری با لباس‌‏ها و آداب و رسوم محلی و منطقه‌‏ای از سراسر ا یران و حتی سرزمین‌‏های برون مرزی که جزو حوزه فرهنگ ما به شمار می‌‏آیند, را در غالب یک مراسم با شکوه در استادیوم آزادی جشن بگیریم و حتی از مقامات عالی رتبه کشورهای مذکور نیز دعوت به عمل آوریم تا در این مراسم شرکت کنند.
وی، در ادامه گفت‌‏: در پیشنهادی که در این زمینه به دولت‌‏های مختلف کردم, آمده بود که در این مراسم با شکوه سفره هفت سین در ابعاد چمن استادیوم آزادی طراحی شده و در این مراسم استفاده شود. این کار در جهت شناسایی ایران به عنوان پایتخت فرهنگی حوزه مشترک محدوده بیان شده، بسیار موثر بود و در صورت توجه به این پیشنهاد می‌‏توانست رابطه ما را با این کشورها تضمین کند.
وی، با اشاره به استفاده ترکیه از نوروز در جهت بهبود روابط خود با کردهای این کشور، اظهارداشت: این کشور متوجه شده که قدرت پان ترکیسم توانایی لازم را جهت حل مشکلات قومی این کشور ندارد, اقدام به ساخت پارکی به وسعت 500 هکتار به نام پارک نوروز کرد.
ورجاوند، ادامه‌‏داد: هم ریشگان فرهنگی ایران در ترکیه یعنی کردها همواره در اجرای مراسم نوروز با خشونت دولت ترکیه روبه‌‏رو میشدند و ساخت پارک نوروز در جهت به رسمت شناختن نوروز به عنوان یک جشن ملی این کشور محسوب می‌‏شد و بسیاری از مشکلات دولت این کشور با ترک‌‏ها را مرتفع کرد؛ ولی خود ما که خواستگاه پیدایش و برگزاری این جشن هستیم، با بی‌‏توجهی به این جشن, بسیاری از فرصت‌‏ها را علی‌‏رغم در بر داشتن ابعاد معنوی که در جهت تخقق منافع ملی‌‏مان بود را نیز از دست دادیم.
این باستان شناس, با اشاره به برخی دیدگاه‌‏هایی که در کشور پیرامون نوروز وجود دارد، گفت: متاسفانه با مجوسی خواندن این آیین خداوندی، همه داشته‌‏ها و دستاوردهای این جشن در دوره پیش از اسلام ایران را زیر سوال می‌‏برند و سعی می‌‏کنند آنچه که خود می اندشند را به جامعه نیز تحمیل کنند.
وی، با اشاره به فشارهای موجود جهت عدم برگزاری آیین های نوروزی در کشور، گفت‌‏: در زمینه برگزاری این آیین‌‏ها همواره یک عزم ملی وجود داشته و دارد و حتی کسانی که در کم رنگ کردن این جشن‌‏ها همت می‌‏گمارند در میان خانواده‌‏های خود جرات ابراز این افکار ضد نوروزی را ندارند. ایرانیان تمام تلاش خود را می‌‏کنند تا نوروز را با همه شکوهش برگزار کنند.
وی، نوروز را کهن‌‏ترین آیین جهان دانست و افزود: پیدا کردن سرآغاز نوروز کار بسیار مشکل و حتی غیر ممکنی به نظر می‌‏رسد و به همین دلیل است که عملا پیدایش آن به دوران اساطیری ایران نسبت داده شده است. همان گونه که مهرگان نیز این گونه است. نوروز به جمشید و مهرگان به فریدون نسبت داده می‌‏شود. در مورد پیدایش نوروز، افسانه بسیار زیبایی وجود دارد.
وی، در تشریح افسانه نوروز, اظهارداشت‌‏: جمشید بر تخت شکوهمند و زرین خود می‌‏نشیند. گروهی از دیوان این تخت را به آسمان می برند و در طول یک روز آن را به دماوند برده و در طول این مسیر تخت در پایگاه پاسداشت تاریخ ایران یعنی آذربایجان در ارتفاع فرود می‌‏آید. در بامدادان متعالی از خورشید بر صورت جمشید می‌‏افتد و تابیدن این شعاع عظمتی را برای مردم نمایان می‌‏کند و مردم تحت تاثیر این جریان آن روز را نوروز می‌‏خوانند.
وی، تاریخ پیدایش آیین نوروز را بسیار پیش از پیدایش آیین زرتشت دانست و افزود‌‏: در گذشته به یک تابستان بلند 7 ماهه و یک زمستان بلند پنج ماهه تقسیم می‌‏شد؛ بنابراین زمانی مهرگان و زمانی نوروز را به عنوان آغاز سال جشن می‌‏گرفتند.
این پژوهشگر تاریخ و تمدن، نوروز را یک آیین معنوی شمرد و گفت‌‏: مردم در دوران باستان‌‏, در روزهای نوروز می‌‏توانسته‌‏اند بدون کوچک‌‏ترین مانعی, شکایت‌‏های خود را از مقامات محلی و دولتی, به دولت و شاه برسانند و حتی در حضور شاه مطرح کنند. جمشید در نوروز پژوهشگران و دانشمندان زمان خود را جمع کرده و با مشورت آنها، جهت حل مشکلات مردم, تصمیم می‌‏گرفته است. پس نوروز در ایران باستان موسم عدل و داد بوده است. پس از اسلام نیز ایرانیان با نسبت دادن بسیاری از مناسبت‌‏های مذهبی خود به ویژه شیعه سعی در نگهداری و ایجاد پیوند میان مذهب و ملیت خود داشتند.
وزیر فرهنگ دولت موقت، همچنین با اشاره به مشکلات به وجود آمده در ثبت جهانی نوروز، اظهارداشت‌‏: عدم بهره‌‏گیری سازمان میراث فرهنگی و گردشگری از کارشناسانی که تخصص و تجربه را با هم دارند، دلیل عمده به وجود آمدن این مشکل بود. اصلی‌‏ترین مشکل در تحقق این هدف، مدیریت است.
وی، با اشاره به علاقه بسیاری از کشورها به ثبت نوروز به نام خودشان، گفت‌‏: تمام مدارک و اسنادی که در تاریخ ثبت شده دنیا در مورد نوروز وجود دارد، به پارسی بودن این جشن اشاره می‌‏کند و منشا پیدایش آن را در ایران زمین می‌‏داند و این مساله قابل چانه زنی نیست.
رسوم برگزاری نوروز در برخی استان‌‏ها‌‏:
کهگیلویه و بویراحمد؛
جشن نوروز در میان ایلات و عشایر این استان با آداب خاصی اجرا می‌‏شود. شب پیش از نوروز, زمان و دختران ایل نان را با کنجد و شکر آماده می‌‏کنند که به "سفره‌‏کنان" معروف است. شب بعد همه دور اجاق (چاله) جمع می‌‏شوند که به"گرم‌‏کنان‏" معروف است. در این شب باید در سفره, چلو, چلم یا کنگر باشد و بدین ترتیب آنها به استقبال نوروز می‌‏روند.
ایلات و عشایر کهگیلویه و بویراحمد جملگی در نوروز لباس نو می‌‏پوشند و در یک روز معین پس از هماهنگی, به خانه ریش سفید و یا بزرگ ایل می‌‏روند و برای او هدایایی از قبیل بره, بزغاله‌‏, یا قند می‌‏برند و چنانچه میان اعضای ایل کدورتی از سال قبل وجود داشته باشد در سال نو از بین می‌‏روند و در نوروز آشتی برقرار می‌‏شود.
پس از گذشت چند روز از نوروز, ریش سفید یا بزرگ ایل جشن مفصلی ترتیب داده و از همه ایل پذیرایی می‌‏کند.
کردستان؛
در کردستان نیز نوروز مانند دیگر نقاط این خاک اهورایی, با آداب و رسوم خاصی برگزار می‌‏شود که شامل خانه تکانی, سبزه رویاندن که به آن سمنی گفته می‌‏شود‌‏, حورا شرمه کله و میر نوروزی است .
میر نوروزی؛
میر نوروزی، یکی از آیین‌‏های نوروزی در کردستان بود که هم‌‏اکنون نیز در برخی از نقاط و روستاهای این استان برگزار می‌‏شود.
داستان میر نوروز، چنین است: در پنج روز آخر سال اداره و فرمانروایی هر شهر را به فردی از پایین‌‏ترین قشرهای اجتماعی می‌‏سپارند و او نیز چند تن از مردم عوام را به عنوان خدم و حشم و عامل خود انتخاب می‌‏کرد و فرمان‌‏هایی را علیه ثروتمندان و قدرتمندان صادر می‌‏کرد.
آنها نیز در این پنج روز حکم او را کم و بیش اطلاعت می‌‏کردند و تنها در موارد مالی به چانه زنی می‌‏پرداختند. پس از آن پنج روز نیز میرنوروز مطابق سنت از مجازات معاف بود و هیچ کس از او بازخواست نمی‌‏کرد که چرا در مدت آن پنج روز چنین و چنان کرده است.
حافظ نیز در این بیت, به عمر کوتاه آدمی و نیز عمر کوتاه میر نوروزی اشاره می‌‏کند و می‌‏سراید:
سخن در پرده می‌‏گویم چه گل از غنچه بیرون آی که بیش از پنج روزی نیست حکم میر نوروزی
آذربایجان شرقی؛
در این استان نوروزی خوانی مرسوم است و بیشتر نوروزی خوانی‌‏ها به سایاچی‌‏ها اختصاص داشته است آنها در گشت و گذار خود از روستایی به روستای دیگر و از شهری به شهری با خواندن اشعاری مژده آمدن بهار را می‌‏دهند تدارک سفره هفت‌‏سین, آب چهل یاسین نیز از دیگر رسم‌‏های مردم این استان در استقبال از نوروز است.
مازندران؛
در مازندران نیز نوروزی خوانی ویژه‌‏ای وجود دارد. نوروز خوانان معمولا پانزده روز پیش از فرا رسیدن نوروز به داخل روستاها آمده و با خواندن ترانه‌‏های محلی, طلیعه سال نو را به آنان مژده می‌‏دهند.
نوروز خوانان مازنی چند نفر هستند. یک نفر اشعار را می‌‏خواند. یک نفر ساز می‌‏زند و دیگری که به آن کوله کش می‌‏گویند در خانه‌‏های مردم رفته و می‌‏خواند.
باد بهاروون بیمو / نوروز سلطون بیمو / مژده دهید به دوستان / گل به گلستون اومد ...
صاحبخانه نیز با دادن پول, شیرینی, گردو , تخم مرغ و نخود و کشمش از آنها پذیرایی می‌‏کند.
نوروز, فراسوی مرزهای پرشیا
تاجیکستان؛
مردم تاجیک در نوروز خانه تکانی کرده و با پخت شیرنی غذاهای مخصوص و متموع این آیین بزرگ پارسی را جشن می‌‏گیرند.
آنها همچنین مسابقاتی را از قبیل تخم مرغ بازی, کیک جنگلی, بزکشی, کشتی محلی را به مناسبت نوروز برگزار می‌‏کنند.
یکی از غذاهای مشهور نوروز در این کشور "باج " نام دارد و طی آن کله پاچه گوسفند را با گندم پخته و دیگران را به خوردن آن میهمان می‌‏کنند.
ترکمنستان؛
ترکمن‌‏ها در سال هم کریسمس را جشن می‌‏گیرند هم نوروز را در نوروز مسابقات فراوانی مانند اسب‌‏دوانی, خروش جنگی, شاخ‌‏زنی میش ها, شطرنج بازی و مهره‌‏بازی انجام می‌‏شود و دید و بازدید نوروز نیز از دیدگاه مردم این کشور از جایگاه ویژه‌‏ای برخوردار است.
قرقیزستان؛
عید نوروز در قرقیزستان تنها یک روز, آن هم در روز اول یا دوم فرودین ماه است که به 29 یا 30 روز بودن اسفند بستگی دارد. پس از فروپاشی شوروی سابق این آیین در این کشور با شکوه خاص برگزار می‌‏شود.
در نوروز قرقیزها, با پختن غذاهای مخصوص قرقیزی, آنها را به صورت رایگان میان حاضران در جشن همگانی نوروز تقسیم می‌‏کنند.
جمهوری آذربایجان؛
مردم این کشور نیز با توجه به ریشه‌‏های ایرانی که دارند, نوروز را مانند دیگر ایرانیان و با رسومی شبیه آذری‌‏های ایران جشن می‌‏گیرند.
تالشان جمهوری آذربایجان نیز استقبال از نوروز را از یک‌‏ماه پیش از نوروز آغاز می‌‏کنند.
سمنو در میان هفت سین تالش جمهوری آذربایجان از اهمیت ویژه‌‏ای برخوردار است. حتی در ادبیات تالشی جمهوری آذربایجان ترانه هایی از وصف سمنو وجود دارد که زنان هنگام پختن سمنو , آنها را زمزمه می‌‏کنند.
سمنی‌‏ها سمنی, بوی شو بیک ام نی , چم دیلی توبتکال, سمنی بوی بوی هنی, روس جیک تی ام نی, سمنی ها سمنی, تی نیبوش عید بینی.
که ترجمه آن بدین معنی است که : سمنو آی سمنو, بیایید خوشحالمان کنید, به هنگام شکفتن خوانچه‌‏های گل, دل ما را شاد کنید, سمنو بیاید و باز بیاید, قامتتان را راست کنید, سمنو آی سمنو, تو اگر نباشی انگار عید نیست.
نوروز تنها به برگزاری یک جشن ساده خلاصه نمی‌‏شود. نوروز آیین معنوی است و پیوندی به گستره مرزهای سرزمین مقدس پارس, ایران فراتر از مرزهای محدودی است که هم اکنون در آن قرار گرفته و نوروز نشانه پیوند بسیاری از ملت‌‏ها با این خاک است.
چه زیبا می‌‏شد اگر خود ما نیز نوروز را آن گونه که باید جشن می‌‏گرفتیم. جشنی در غالب یک مراسم ملی و بین‌‏المللی در سراسر کشور.
آیا دولت نباید در آذین بندی شهر و خیابان در غالب جشن همگانی اقدام کند؟
مگر نوروز از جمله مهمترین و با ارزش‌‏ترین میراث فرهنگی کشور ما نیست؟ پس چرا سازمان میراث فرهنگی و گردشگری با هماهنگی شهرداری‌‏ها اقدامی در بزرگداشت عملی آن و نه البته در حرف و اقدامات کلیشه‌‏ای نمی‌‏کند؟
باشد روزی فرا رسد که نه در حرف؛ بلکه در عمل خود را ایرانی بدانیم و در حفظ و برگزاری آیین‌‏های این خاک خداوندی و جاوید کوشا باشیم و هرگز از یاد نبریم , نوروز مهمترین آیین ایرانی بوده و هست و خواهد بود.

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.