خودارضایی عامل اصلی بروز مشکلات جنسی؟

یکی از سوالات بسیار شایعی که در حال حاضر در جامعه ما مطرح است  تحقیق در مورد مسئله "خودارضایی" است. در واقع درحال حاضر سردرگمی عمیقی از نظر درست بودن یا نبودن انجام خودارضایی در ذهن بسیاری از افراد جامعه وجود دارد. سوالات بسیار زیادی در این زمینه مطرح شده است، سوالاتی که با مراجعه به پژوهشگران زمینه های مختلف علوم تجربی و انسانی با پاسخ های متفاوتی روبرو شده است. بعضی ها با خودارضایی موافق اند و معتقدند هیچ دلیل علمی برای خودداری از آن وجود ندارد. بعضی دیگر بشدت با آن مخالفند و سعی میکنند دیگران را به خودداری از آن تشویق کنند. بعضی دیگر با خودارضایی مشروط موافقند و بعضی دیگر خودارضایی را تنها محدود به شرایط خاص (و بخصوص عدم دسترسی به همسر) مجاز میشمارند. بعضی معتقدند خودارضایی با مشکلات جسمی و روحی زیاد و متنوعی همراه است.

بعضی فکر میکنند خودارضایی هیچ عارضه ای ندارد. واقعاً کلاف سردرگمی است. اما همه در یک چیز اشتراک نظر داریم: همه ما این کار را میکنیم، فقط نمیدانیم بعدش چه بلایی به سرمان می آید؟! (که به هرحال چندان تفاوتی در اصل انجام کار نمیکند چون به هرحال کار خود را میکنیم). حالا تا وقتی مسئله شخصی است "این موضوع به خودمان ربط دارد" اما وقتی دارای همسر رسمی هستیم واقعاً معلوم نیست واکنش همسرمان به این امر چیست و این دفعه دیگر واقعاً نمیدانیم بعدش چه بلایی به سرمان می آید؟! (فیلم زیبایی آمریکایی را دیده اید؟ ظاهراً نظر همه خانمها بر این است که سرنوشت شوم آقای برن هام- با بازی کوین اسپیسی- لیاقت همه مردانی است که کنار همسرشان اقدام به آن جور کارها میکنند!) شاید بد نباشد اینجا- بصورت پرسش و پاسخ- بدنبال پاسخی برای برخی از سوالات شایع در مورد خودارضایی باشیم.
1. آیا خود ارضایی از نظر علمی برای انسان عارضه یا خطری ندارد؟


خودارضایی در میان مردان امر کاملا شایعی است (بیش از 90 درصد از مردان در طول زندگی حداقل یک بار اقدام به خودارضایی کرده اند) که به اعتقاد بعضی علامت سلامت جنسی یک مرد (و البته یک زن) بشمار میرود. فرهنگ و مذهب 2000 ساله یهودیت و اسلام بشدت افراد را از ریختن آب منی به خارج از رحم زنان (که شامل خودارضایی هم میشود) نهی کرده است. (در واقع آنچه در اسلام منع شده است نه لذت بردن از خود، که ریختن آب منی به بیرون بوده است. در واقع تا آنجا که من یادم است هیچ اظهار نظر مخالفی در مورد خودارضایی خانمها وجود نداشته است) وجود چنین فشار فرهنگی – مذهبی ریشه داری باعث شده است تا در میان مردم شایعات فراوانی در مورد عوارض ناشی از خودارضایی شکل بگیرد. شایعاتی مانند احتمال کاهش بینایی و کوری- ضعف عمومی قوای جمسانی- غش و دیوانگی- و موارد بسیاری مانند آن. تقریباً اغلب افرادی که بطور مرتب خودارضایی میکنند، سعی میکنند در اولین برخورد با علائم یک اختلال، آن را به موضوع خودارضایی خود نسبت دهند. ظاهراً هنوز دلایل علمی قاطعی به نفع این شایعات یافت نشده است و از آن طرف مزایای بسیاری چون امکان تقویت تخیلات و توانایی و اعتماد به نفس جنسی و همینطور کاهش تنشهای روحی و جنسی افراد، برای آن برشمرده شده است.

 شاید متعجب بشوید از اینکه بدانید یکی از روش های موفق درمان زودارضایی مردان نوعی خودارضایی هدایت شده است (البته با روش و جزئیات خاص خود). یکی از دوستان سوال میکرد آیا نبود دلیل علمی دال بر عارضه دار بودن خودارضایی دلیل بر بی خطر بودن آن است؟ پاسخ این است که با توجه به اصل برائت در زندگی روزمره وقتی دلیلی بر خودداری از انجام کاری وجود ندارد واقعاً اجازه داریم که آن را انجام دهیم (البته میل خودتان است. سوءتفاهم نشود من اصراری ندارم!)
2. آیا خودارضایی یک فعالیت جنسی طبیعی است؟


با رسیدن زمان بلوغ و افزایش سطح هورمون های جنسی و بروز صفات ثانوی در اندام های تناسلی، کنجکاوی های جنسی نیز افزایش می یابد. این نوجوانان هرچند از لحاظ عملکردی دارای توانایی داشتن رابطه جنسی و نزدیکی با جنس مخالف اند، بدلیل مخالفت ها و فشارهای محیطی از این کار بازداشته میشوند. تجمع این فشارهای درونی غریزی باعث چاره جویی فرد و یافتن راهی برای تخلیه این تنشهای جنسی است. در این زمان خودارضایی اغلب ساده ترین راه برای فروکش کردن این هیجانات است. در این بین پسرها زودتر و بیشتر از دخترها اقدام به خودارضایی میکنند (که با توجه به اختیارات و آزادی های بیشتر آنها در جامعه چندان هم دور از انتظار بنظر نمیرسد). هرچند بسیار دیده شده است که دختران و پسران از سنین پایین تر هم اقدام به خودارضایی کنند (بارها دخترخانم هایی با من صحبت کرده اند که به یاد داشتند از سنین 4 یا 5 سالگی اقدام به خودارضایی میکردند)، تفاوت عمده خودارضایی در سن بلوغ در حضور تخیلات جنسی غنی و متنوع است. این تخیلات جنسی نقش مهمی در شکل دادن هویت جنسی فرد دارد، در پناه این تصورات وی میتواند در یک محیط شبیه سازی شده به تمرین نقش جنسی خود در رابطه با جفت احتمالی بپردازد. نوع و محتوای این تخیلات در دو جنس کمی متفاوت است.

در مردان تصورات جنسی بیشتر شامل زنان برهنه و رفتارهای جنسی آلت محور است. در دخترخانمها این فضا بیشتر شامل صحنه هایی است که در آن مرد مورد علاقه اشان در موقعیت های عاشقانه ای مانند طبیعت دور از غوغای انسانی، به شدت به آنها ابراز عشق و عاطفه میکند. بوسه و نوازش جزء مهم این صحنه ها را تشکیل میدهد. بنابراین در این دوران خودارضایی یک مرحله میانی در شکل دادن هویت و توانایی های جنسی فرد را تشکیل میدهد. در بزرگسالی نیز خودارضایی (به دور از احساس ترس و گناه و تشویش) نقش مهمی در کاهش تنشهای درونی (اعم از جنسی و غیر جنسی) بعهده دارد.

هنگام خشم و ترس و ناراحتی های درونی معمولاً خودارضایی یک واکنش دفاعی برای برگشت به تعادل روحی ابتدایی به شمار می رود. اما در مورد کلمه طبیعی بودن. راستش را بخواهید من با این کلمه "طبیعی" مشکل دارم و فکر میکنم در جامعه یک معنای روشن و مشخصی ندارد. اگر طبیعی را به معنای سالم بگیریم پاسخ مثبت است. از نظر من بعنوان یک سکسولوژیست، خودارضایی درکل یک فعالیت جنسی سالم است. اما کامل نیست ناقص است، چون بدون حضور فیزیکی جفت (= پارتنر) صورت میگیرد و مانند آن هم ارضاء کننده نیست چون حواس پنجگانه کارایی واقعی لازم در افزایش تحریکات حسی را ندارند. فقط تجسم و تصور است که وارد میدان میشود.

 برای توضیح بیشتر باید دقت کرد که خودارضایی هم مانند بقیه فعالیت های جنسی اگر در شرایط نامناسبی انجام شود یک فعالیت جنسی ناسالم است که با عوارض بعدی همراه خواهد بود (مثلاً در شرایط ترس و اضطراب و عجله و هیجان شدید و احساس گناه) و این مسائلی است که خیلی ها نمیتوانند از هم جدا کنند و خیلی سوال میشود.


در مورد تعداد و مدت خودارضایی نمیتوان هیچ چهار چوب مشخصی بعنوان محدوده نرمال تعیین کرد. تعیین اینکه چه موقع میتوان با قاطعیت اظهار نظر کرد که فرد بصورت افراطی معتاد به خودارضایی شده و باید به فکر چاره بود همیشه هم آسان نیست. یک معیار خوب این است که اگر خودارضایی به قدری افزایش یابد که زندگی روزمره فرد را مختل کند باید برای تعدیل آن چاره اندیشید (گاهی گزارش شده که یک فرد ممکن است تا روزی 20 بار اقدام به این کار بکند).


3. آیا خودارضایی باعث بی نیازی از روابط جنسی طبیعی بین زن و مرد میشود؟ آیا خودارضایی برای کسی که همسر دارد درست است؟


در واقع خودارضایی بعنوان جایگزینی برای روابط جنسی طبیعی با جنس مخالف تصور نمیشود. و این دو معنی دارد اول اینکه اگر کسی خودارضایی میکند بی نیاز از (ویا لزوماً بی توجه به) یک رابطه جنسی با جنس مخالف نیست و معنی دوم اینکه رابطه جنسی دوطرفه زن و مرد هم به معنی لزوم کنار گذاشتن خودارضایی نیست. اگر ما چنین نگرشی را بپذیریم هیچ ترسی از انجام خودارضایی حتی در کنار همسرمان نخواهیم داشت. خودارضایی فرآیند لذتبخشی است که میتواند (در کنار و) علاوه بر معاشقه و نزدیکی دوطرفه انجام شود. هستند افرادی که این کار را در کنار همسرشان انجام داده اند و بدون واکنش بدی از آن لذت برده اند. نکته قابل توجه این است که خودارضایی خانم ها یکی از مهمترین موضوعات فیلم های جنسی تحریک کننده اقایان را تشکیل میدهد و برای بسیاری از آقایان خودارضایی همسرشان بسیار لذتبخش و تحریک کننده است.

 اما علت مخالفت بسیاری از خانمها با خودارضایی شوهرشان (بعنوان یک توهین بزرگ) شاید نگرانی از این باشد که خودارضایی بتدریج جایگزین روابط عاطفی- جنسی با او شود. برای آنها خودارضایی شوهر نشانه پایان دوره جذابت های جنسی زنانه است. خودارضایی شوهر با این دید بسیار غم انگیز و دردناک بنظر میرسد و نشان از احتمال جدایی و عوارض ناشی از آن خواهد بود. خشم و تعارضات درونی و عدم ارتباط کلامی میتواند تشدید کننده چنین حسی شود. از آن طرف باید توجه داشت که در دعواهای خانوادگی بسیار پیش می آید که شوهر آگاهانه برای تنبیه همسرش در کنار او اقدام به خودارضایی میکند. یک فرایند شرطی شدن منفی که باعث تشدید احساس بد نسبت به خودارضایی خواهد شد.

 بنابراین در تکمیل سخن اولم، خودارضایی مرد و زن اگر جایگزین رابطه جنسی طبیعی شود بعنوان یک مشکل باید مورد بحث و بررسی قرار گیرد در غیراینصورت خیر. (فکر میکنم این به نظر آنهایی که نگرانند ممکن است خودارضایی جای یک رابطه جنسی ارضاء کننده دونفره را بگیرد نزدیک میشود نه؟) اما به هرحال نظر جامعه ممکن است جز این باشد. در یک مطالعه توسط Dr. Archibald Hart که در کتابی به نام “The Sexual Man” منعکس شد، بنا به یک بررسی روی 600 آمریکایی مسیحی، با وجودیکه حدود 61 درصد از مردان متأهل اقدام به خودارضایی میکردند و بیش از 90 درصد از این افراد از این مسئله احساس گناه نداشتند، تنها 13 درصد از مردان متاهل خودارضایی را یک "عمل طبیعی" (نرمال) تلقی میکردند. بنا بر این گزارش بیش از 80 درصد از این مردان متأهل، در حد هفته ای یکبار اقدام به خودارضایی میکردند.
4. آیا خودارضایی منجر به ترس، اضطراب، افسردگی و انواع ناراحتی های روحی در انسان نمیشود؟
شاید بسیاری دیده باشید افراد افسرده و پریشان حالی که قسمت قابل توجهی از دلمشغولی های روزانه شان را خودارضایی تشکیل میدهد. آیا واقعاً این خودارضایی نبوده که منجر به چنین عوارض جسمی و روحی دلخراشی در آنها شده است؟ پاسخ ما این است که خیر. در این افراد خودارضایی (و در واقع محدودیت فعالیت جنسی به خودارضایی) نه علت بلکه خود معلول و نشانه عوامل زمینه ساز دیگری است. روابط خانوادگی ناسالم، درگیری ها و اختلافات همیشگی والدین، نبود آموزشهای صحیح برای داشتن یک زندگی بدون تنش، عدم حمایت خانوادگی، کمبود دانش و مهارتهای جنسی لازم، حضور اختلالات روحی- روانی با منشاء زیستی (رفیق بد، ذغال خوب!) همه و همه عواملی است که منجر به قطع تدریجی ارتباط فرد با محیط و روی آوردن به خلوت انزوای تردید و ترس و تعارضات بی پایان میشود.

 در این حال فرد سعی میکند تمام تنشها و هیجانات درونی خود را با خودارضایی تخفیف دهد که اتفاقاً کمک بزرگی است اما به تنهایی نمیتواند جایگزین زندگی سالم و ارضاء کننده وی شود. برای کمک به فرد باید به بررسی و رفع عوامل زمینه ساز ابتدایی برگشت. در این صورت فرد به زندگی عادی برمیگردد. یادتان نرود که خودارضایی عامل نیست یک نشانه است.
5. خودارضایی چقدر در جامعه شایع است؟ چه تفاوتی بین زن و مرد از این لحاظ وجود دارد؟
از زمان اولین بررسی مهم آلفرد کینزی در مورد رفتارهای جنسی آدمی در میانه قرن بیستم، بررسی های متعددی در مورد ابعاد مختلف این رفتارها بعمل آمده است. در یکی از این بررسی ها توسط Edward O. Laumann, John H. Gagnon, Robert T. Michael, and Stuart Michaels که در 1994 از طرف دانشگاه شیکاگو منتشر شد، براساس مصاحبه های رودرو و پرسشنامه های انفرادی پر شده توسط 2969 نفر از زنان و مردان بین سنین 18 تا 89 سال مشخص شد که حدود 42 درصد از زنان و 63 درصد از مردان در آن سال اقدام به خودارضایی کرده بودند.


براساس مطالعه دیگری توسط Samuel S. Janus و همکارانش (معروف به گزارش یانوس) که روی تعداد زیادی از آمریکائیان بالای 18 سال بین سالهای 1983 تا 1992 انجام شد، در مقابل 25 درصد از آقایان 10 درصد از خانمها دارای خودارضایی مرتب (چندین بار در هفته یا روز) بودند. همچنین در مقابل 55 درصد از آقایان، 38 درصد از خانمها دارای خودارضایی منظم (در ماه یا روز) بودند. بر اساس مطالعات کینزی و گزارش منتشر شده از سوی موسسه کینزی (در بررسی های سال 1948 و 1953 میلادی به ترتیب در کتابهایی به نام رفتارهای جنسی در مردان و رفتارهای جنسی در زنان)، 92 درصد از آقایان و 62 درصد از خانمها حداقل یک بار در طول عمر خود اقدام به خودارضایی کرده بودند. مطابق این بررسی ها خودارضایی شایعترین فعالیت جنسی خانم های مجرد و دومین فعالیت جنسی شایع خانم های متأهل بوده است. البته باید توجه داشت که نمونه مورد بررسی کینزی فقط شامل افراد تحصیلکرده سفیدپوست و زیر سن 35 سال بود (با این حال گزارش کینزی حتی تاکنون هم بزرگترین بررسی بر روی رفتارجنسی انسان در نوع خود محسوب میشود). انتظار بر این است که در جامعه ایران بدلیل محدودیت های جنسی بیشتر، آمار شیوع و دفعات خودارضایی بیشتر از ارقام گفته شده باشد. در مورد علت پایین تر بودن آمار خودارضایی در خانمها نسبت به آقایان بطور سنتی علل فرهنگی- اجتماعی و آموزشهای ابتدایی دخترخانمها در سنین کودکی بعنوان عامل اصلی ذکر میشده است. ابراز تمایلات جنسی مستقل (خارج از خدمات جنسی برای شوهر) از قدیم نشانه "هوایی" و "غیرقابل اعتماد بودن" وی در تعهد به روابط جنسی با شوهرش محسوب میشده است (نگاه کنید به فیلم آقای هالو اثر داریوش مهرجویی). ختنه کردن دختران که همچنان در نواحی مختلف ایران ادامه دارد نمونه ای از تلاشهای جامعه سنتی در تخفیف خطر بروز تمایلات جنسی مستقل خانمهاست. از نظر فرهنگ سنتی، فعالیت جنسی برای یک زن تنها زمانی مورد تأیید است که در خدمت تقویت روابط زناشویی با مرد (بعنوان خریدار خدمات جنسی زن) و تولید مثل، قرار بگیرد. تجربیات من در ایران نشان داده است که امروزه هم خانم ها ترجیح میدهند خودارضایی خود را از نزدیک ترین دوستان و حتی همسرانی که با آنها روابط عاطفی- جنسی خوبی دارند پنهان کنند. از نظر آنان آشکار شدن این مسائل نتیجه ای ندارد جز احساس کم شأنی شدید ناشی از ابراز نیاز و اغناء کنش های جنسی. حتی بعضی از مالش دستی کلیتوریس توسط همسرانشان بشدت احساس ناراحتی میکنند (که خود همین میتواند یکی از علل مشکلات ارگاسم حین نزدیکی در آنها باشد).


6. روش درست خودارضایی چیست؟ به چه نکاتی باید توجه کرد؟ و چه نکاتی را باید برای اجتناب از عوارض ناخواست رعایت کرد؟


من در کتاب "پیشگیری از اختلالات جنسی" دو بخش را هم به خودارضایی در مردان و خودارضایی در زنان اختصاص داده ام که شاید بهتر باشد در فرصت دیگری مشروح این نکات را جداگانه در دسترس خوانندگان قرار دهم. توجه داشته باشید که موقع خودارضایی استفاده از صابون و مواد شوینده (و گاه دیگر مواد شوینده) ممکن است منجر به درد و سوزش و خراشیدگی و التهاب پوست آلت شود و توصیه میشود درصورت لزوم از پمادهای چرب کننده یا مواد لغزنده ای چون وازلین استفاده کنید.


7. آیا خودارضایی لزوماً با باورهای مذهبی ما مغایرت دارد؟ با توجه به روایت هایی که از خودارضایی به "گناه کبیره" تعبیر شده است آیا توصیه به خودارضایی به نوعی امتناع از شریعت و مخالفت با احکام الهی نخواهد بود؟


به این سوال به دوصورت میتوان پاسخ داد. پاسخ اول میتواند این باشد که وظیفه پاسخ به اینگونه پرسشها بعهده من نیست. من فقط بعنوان یک پزشک میتوانم نظریات جدید علمی که بر اساس بررسی های آماری و علم بیواستاتیک (امار زیستی) صورت گرفته است را به خوانندگان منتقل کنم. شما خوانندگان عزیز برای یافتن پاسخ چنین پرسشهایی بهتر است به مراجع تقلید و آیات عظام که در این موارد فتوایی دارند مراجعه کنید. اظهار نظر شرعی و فقهی در این باره از حوزه اختیارات من خارج است و نظری در این باره ندارم.

 بعبارت دیگر همانطور که مجتهدین در کار ما بعنوان پزشک دخالت نمیکنند من هم بعنوان پزشک (لااقل از روی ادب و احترام) نباید اظهار نظر غیرمسئولانه در این زمینه داشته باشم. اما پاسخ دوم میتواند به صورت دیگری باشد. در مقاله ای دیگر ثابت خواهیم کرد و نشان خواهیم داد که جواب به این سوال منفی است و (براساس برداشت های من از آموزه های فقه شیعی و نظریات خاص بیانگذار انقلاب اسلامی در باب حکومت اسلامی، توصیه به خودارضایی لزوماً به معنای مخالفت با احکام الهی نخواهد بود.

 به هرحال آنچه که مسلم است انجام خودارضایی همراه احساس گناه و حضور تعارضات درونی ممکن است منجر به عوارض کوتاه مدت یا درازمدتی شود. از این رو باید از آن دسته از افراد که قلباً این کار را مخالف اعتقادات خود میدانند (تا وقتی که به این عقیده پایبندند) خواست از انجام این کار خودداری کنند.

 متاسفانه بارها شاهد بوده ایم که افراد بسیاری هرچند شفاهی بصورت شدید از خودارضایی بعنوان یک عمل قبیح یاد میکنند، خود بصورت مرتب مرتکب اینگونه اعمال قبیح میشوند! و این همان چیزی است که بعنوان موتور مولد بسیاری از تعارضات درونی ما عمل میکند. راستش را بخواهید بعد از گذشتن قرنها از زمان بوعلی سینا ها و رازی ها و بیرونی ها، شاید این اولین بار است که یک بار دیگر حکمت و طبابت به ناچار باید در کنار یکدیگر قرار بگیرند (فقط امیدوارم به منظور رفع پاره ای مشکلات ناچار از ورود به بحث کواکب و رصد سیارات و رمل و اصطرلاب و علم نجوم و احیاناً دیگر علوم غریبه نشویم. هرچند از ظواهر امر چنان بر می آید که فعلا قمر بدجوری در برج عقرب جاخوش کرده است و اوضاع کواکب دلالت دارد بر.....).

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.